اصلاحطلبی در پایین، توافق در بالا
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

خلاصه سخنرانی ابراهیم اصغرزاده در دهمین کنگره انجمن اسلامی مهندسان ایران
دهمین کنگره سراسری حزب انجمن اسلامی مهندسان ایران روز جمعه در حالی برگزار شد که اعضای این تشکل سیاسی، ابراهیم اصغرزاده، رئیس کمیته سیاسی جبهه اصلاح طلبان را برای یک دوره دیگر به سمت دبیرکلی این تشکل سیاسی انتخاب کردند. آنچه در پی می خوانید، چکیده سخنان ابراهیم اصغرزاده در این کنگره است:سیاست داخلی
1 |
سیدمحمد خاتمی در پیام ارزشمند خود به کنگره انجمن اسلامی مهندسان ایران، به قاعده «الحق لمن غلب» اشاره کرد. این پیام به اصل تغلب و نظریه سلطه اشاره دارد که در جهان اسلام، گروهی از مسلمانان به این قاعده معتقد هستند. در دوران جنگ دوم جهانی برنامه رادیو برلن به زبان انگلیسی با این شعار آغاز میشد: Might is Right که این عبارت اُخرای تیتر این مطلب است: «حق با قوی است» یا کسی که پیروز میشود محق است. تاریخ، بطلان این عقیده سخیف را ثابت کرد. بعدها دیدید که نهتنها پیروزی بهدست نیامد که بسیاری از همقطاران هیتلر آواره بیابان شده و دست به خودکشی زدند. قاعدهای که سیدمحمد خاتمی در پیام خود به کنگره به آن اشاره میکند قاعدهای است که در دنیای اسلام طرفدارانی دارد. نظریه «تغلب»، در فلسفه سیاسی مسلمانان، عبارت از دیدگاه فقهی- سیاسی است که نیزه و شمشیر را منبع مشروعیت سیاسی دانسته و غلبه کردن و قدرت را مرادف حقانیت میخواند. تمام اسلامگراهای تندرو از این اصل پیروی میکنند. نظیر طالبان و گروههای اسلامگرای رادیکالی مانند داعش، بوکوحرام، القاعده و حتی بنیادگراهای غیرمسلمان؛ چه مسیحی و چه یهودی برای قدرتیابی به هر جنایت و خشونتی بهنام خدا دست میزنند. برایشان نظر مردم ملاک نیست. آیا واقعا میان انقلاب ایران و ثمره آن، تاسیس جمهوری اسلامی برمبنای قانون اساسی و نظام پارلمانی و انتخابات ادواری با حکومتی که طالبان به زور اسلحه در افغانستان تاسیس کردهاند، فرقی نیست؟ آیا قانون اساسی ما که همه را در برابر قانون برابر میشناسد، ادامه قاعده الحق لمن غلب است؟ در اندیشه سیاسی شیعه عدالت اساس است، حکومت بدون رضایت مردم طاغوت و باطل است. فقه سیاسی شیعه معتقد است در تشکیل حکومت مشروعیت الهی کافی نیست و مقبولیت بین عامه مردم و رضایت مردم هم لازم است. در این نظریه زور، قدرت و غلبه جایگاهی ندارد. عالمان شیعه معتقدند نه فقط در حکومت اجبار و زور معنا ندارد، بلکه حتی در قبول دین نیز اجبار مفهومی ندارد. رضایت عمومی در کنار سلطه، شرط حکومت است. کمااینکه ما سالهاست انتخابات، ظرفیتهای دموکراتیک قانون اساسی و میراث غیرقابل انکار رهبر فقید انقلاب که معتقد بود «میزان رای ملت است» را داریم، اما در میان اصولگرایان هستند اشخاصی که انتخابات آزاد و دموکراتیک را بر نمیتابند و آن را بازی مرگ و زندگی خود میپندارند. مرزبندی ما با طالبان و دیگر بنیادگرایان، دقیقا از همین نقطه حساس و نکته کلیدی آغاز میشود؛ یعنی جمهوریت. اگر جمهوریت را از نظام ایران بگیرید فرقی با طالبان و طالبانیسم نخواهد داشت. اگر نهادهای انتخابی استحاله شده و به نهادهای انتصابی تبدیل شوند، این مساله نقضغرض بوده و ما هم طالبان شدهایم. از این منظر، متاسفانه انتخابات 1400 تجربه تلخی بود. نزدیک 60درصد مردم ایران، یا در انتخابات شرکت نکرده یا آن را تحریم کردند و این شکاف عمیق دولت/ملت، بدترین اتفاق در نوع خود پس از چهاردهه عمر نظام بود. اگر بنا بر این باشد که ما همچنان با یک انتخابات مهندسیشده خالی از معنا روبهرو باشیم، بهنظرم حق داریم رسما اعلام کنیم که راه سیاستورزی بهکلی مسدود شده و در انتخابات ما سمت مردم خواهیم ایستاد. اگر منظور یکدست کردن جامعه باشد و اینکه کشور را به خم رنگرزی تبدیل کنیم که میلیونها انسان را در آن فرو کنیم تا جملگی چیزی شبیه مثلا احمدینژاد بشوند، اساسا نقضغرض بوده و نه مطلوب است، نه امکانپذیر. انجمن مهندسان ایران همچنان اصلاحطلبی و رفرم اساسی در همه زمینهها از سطوح صنفی تا سطوح عالیه سیاسی را امکانپذیر و در عین حال کمهزینهترین راه برای برونرفت از شرایط کنونی کشور میداند.
سیاست خارجی
2 |
استقلال و آزادی از مبانی اولیه انقلاب ما بوده و متاسفانه امروز هم در آزادی با چالش مواجه هستیم و هم در استقلال! برخی با تغییر سیاست نه شرقی نه غربی، با توهم نگاه به شرق، میخواهند توجه روسیه و چین را به خود جلب کنند. داشتن روابط خوب و دوستانه با روسیه بهعنوان یک همسایه بزرگ که ظرفیتهای همکاری زیادی با ما دارد، ضمن اینکه گسترش مناسبات با چین یک ضرورت قطعی برای امنیت ملی و اقتدار ملی ایران است، اما روابط ما با روسیه یا چین اساسا جای رابطه با غرب را پر نمیکند و به روابط تاکتیکی و راهبردی هم تقسیم نمیشود. روسیه و چین حاضر نیستند روابط خود را با ایران به سطح روابط استراتژیک ارتقا ببخشند. آنها به لحاظ راهبردی همپیمان و پشتیبان اسراییل هستند و دارای مناسبات وسیعی با کشورها و بنگاههای غربی. حتی روسیه، این همسایه بزرگ، شریک راهبردی ایران نیست. هرچند همکاریهای دوکشور ممکن و مفید بوده و هست، اما روسیه محدودیتهایی برای همکاری با ایران تعریف کرده و سقفی را در این زمینه رعایت میکند. حتی حاضر به فروش بخشی از تسلیحات راهبردی نیز به ایران نیست. دریایخزر البته محیطی برای همکاریهای راهبردی ایران و روسیه است و زمینههای همکاری راهبردی میان دوکشور وجود دارد، اما در دریای مازندران، روسیه نهتنها متحد و شریک ایران نبوده، بلکه رقیب ایران است. دوکشور بهصورت آشکار یا پنهان با یکدیگر رقابت میکنند. در دریایخزر و در بحث تقسیم منابع و ذخایر هوا، سطح، بستر و زیربستر آن، روسیه بسیار غیردوستانه و تا حدودی خصمانه علیه منافع ایران رفتار کرده است. او عملا توپ را به زمین میان ایران، آذربایجان و ترکمنستان انداخت. روسیه با شناخت کامل وضعیت ذخایر زیر بستر دریایخزر در تقسیمبندی زیر بستر، عملا ایران را در مقابل عمل انجامشده قرارداد و حل موضوع در نیمه جنوبی دریایخزر را بسیار مشکل کرد. چرا ما نباید با روسیه بر سر منافعمان گفتوگو کنیم؟ چرا باید در بحران اوکراین، تجاوز روسیه را بهعنوان حمله پیشدستانه از سوی مسکو پذیرفت، اما دستدرازی روسها به منابع و منافع ایران در دریایخزر را نادیده گرفت؟ متون تاریخی، دست ایران را برای چانهزنی حقوقی باز گذاشته است. متاسفانه غربستیزی، موضع ایران در دریایخزر را تضعیف کرده و ایران نتوانسته تحت فشار روسوفیلهای داخلی برای احقاقحقوق خود برای طرح دعوی به مجامع داوری و محاکم بینالمللی مراجعه کند. روسیه چه دوره تزاری، چه دوره بولشویکها و چه در دوره پوتین، بزرگترین ضربهها را به منافع ملی ما زده است.
آدرس بانیان وضع موجود
3 |
امروز در حالی به سالگرد تاسیس دولت سیزدهم نزدیک میشویم که رئیس و اعضای دولت مدام در سخنان خود بر لزوم تعقیب بانیان وضع موجود تاکید میکنند؛ اگر دولت چنین ادعایی دارد، من به ایشان آدرس آن را خواهم داد. دولتی که ناکارآمد بوده و باعث تداوم تحریمها، دامنگیر شدن تورم بر تودههای مردم و انزوای کشور در مجامع بینالمللی شود، این دولت خودش بانی وضع موجود است. نمیتوان وضع موجود را مدام به گذشته احاله داد و تمام کاسهکوزهها را بر سر دیگران شکست. دولت باید پاسخگوی عملکرد خود باشد. شما بهجای شعار علیه بانیان وضع موجود و مقصر معرفی کردن دولت قبل، سراغ بانیان تحریم و انزوای کشور و کاسبان تحریم بروید. البته ما از هر حرکت منطقی دولت برای رفع تحریمها و کاهش انزوای کشور دفاع میکنیم. تردید نکنید که هیچکس بر کارهای مثبت شما خرده نخواهد گرفت. پای برجام را امضا کنید. FATF را به امضا برسانید. میدانید که امضا نکردن FATF نوعی خودتحریمی است. «خودی» و «غیرخودی» کردن مردم که صاحبحق و مالکان اصلی این سرزمیناند، بزرگترین چالش کنونی کشور است که باید آن را اصلاح کرد، وگرنه دودمان ما را بر باد خواهد داد. نمیتوان فقط برای یک گروه دلسوزی کرد و فرصتها را در اختیار نورچشمیها گذاشت. باید منتقد را بهرسمیت بشناسیم. چرا باید با اشخاصی مانند مصطفیتاجزاده یا هنرمندان و معلمان که به قانون اساسی ملتزم هستند و منتقد سیاسی یا صنفیاند، برخورد کرد؟ سرپوش گذاشتن به مطالبات واقعي جامعه، بخصوص مطالبات طبقات متوسط و تهیدست با وجود اعتراضات معيشتي در دوسال اخير و از سوي ديگر برخورد تند با اين مطالبات بهجاي پاسخگويي، نهتنها مشکلی را حل نکرده، بلكه تنها موجب گسترش نفرت عمومي و نااميدي از روندهاي قانوني و دولتي در پيگيري مطالبات جامعه شده است. امروز دیگر اصلاحطلبان هم توان بسیج بخش نوگرای جامعه را ندارند و تاکتیکهای مبتنی بر هراسافکنی درباره رقیب هم پاسخ نمیدهند. هم باید بسیج اجتماعی حول مطالبات اصلی ایجاد کرد و همه توان و تلاش اقشار نوگرا را در تحقق این مطالبات همسو ساخت. ضمن اینکه باید برای یک توافق سیاسی نیز در راس قدرت آماده بود. اصلاحطلبی، مصلحتگزینی و رفتن در جلد نصیحتالملوکی و تنها رصدکردن فعل و انفعالات در «بالا» نبوده و باور به دینامیسم جاری زیر پوست شهر است. جبهه اصلاحات وقتی قادر خواهد شد مساله «نمایندگی» خود را احیا کند که به خیابان نگاه داشته باشد. به دوستان اصولگرا توصیه میکنم که کسری مشروعیت سیاسی را با اصلاحات و آزادی انتخابات حل کنند و کشور را در ریل توسعه قرار دهند تا رفاه و آسایش مردم تامین شود. همه باید بدانیم که اعمال خشونت و زور، مشروعیت و امنیت نمیسازد؛ بلکه زیربنای امنیت ملی باید توسعه پایدار باشد.