شورای مرجعیت شیعه و آثار مرجعیت تام
محمدتقی فاضل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم آیتالله سیستانی، از آن چهرههایی است که ابعاد حقیقی مرجعیت را در خود حفظ کرده است. چهره کاریزمایی ا

محمدتقی فاضل میبدی
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم
آیتالله سیستانی، از آن چهرههایی است که ابعاد حقیقی مرجعیت را در خود حفظ کرده است. چهره کاریزمایی از منطقیت و بعد معنوی که ایشان دارد؛ موجب شده که او بسیار به افرادی چون آیتاللهالعظمی بروجردی و آیتالله العظمی حکیم شبیه باشد. آن سخنی هم که اخیرا از ایشان نقل شده و بیانگر آن است که برادران اهل سنت، برادران دینی و ایمانی ما هستند سخنان بسیار موثر بر وحدتبخشی و از بین بردن اختلافات در جهان اسلام است. این گام همان گامی است که آیتالله بروجردی نیز در زمان شیخ شلتوت در مسیرش حرکت کرد و در پی آن شیخ شلتوت، مفتی اعظمالازهر مصر آن فتوای مشهورش را درباره شیعیان داد و در راستای به رسمیت شناختن مذهب شیعه و نزدیکسازی مذاهب گام برداشت.
حال یکی از مشکلاتی که دنیای تشیع دارد همان تعدد و پراکندگی در مرجعیت است. در دنیای مسیحیت کاتولیکها این مسئله را برای خود حل کردند و شورای واتیکان آمد و پاپ اعظم را انتخاب کرد و او فصلالخطاب آنهاست. این روند در دنیای کاتولیک جوابگو بوده است، اما در دنیای تشیع چنین نیست که یک نفر بهعنوان مرجع اعظم انتخاب شود و حرف آخر و فصلالخطاب باشد. البته تعدد مرجعیت از جهاتی هم خوب است اما از تبعات آن ایجاد اختلاف است. اگر همه علمای شیعه سخن آیتالله سیستاتی را میپذیرفتند وضعیت تغییر میکرد. آیتالله سیستانی آن رسالت و معنویت مرجعیت را خوب حفظ کرده است و در مسائل جزئی سیاسی وارد نمیشود و در مسائل کلان سیاسی هم سخنان کاربردی مطرح میکند، اما شرایط به نحوی نیست که فضای روحانیت و علمای شیعی به دنبال پذیرش یک مرجع بهعنوان مرجعیت شیعیان باشند. پس از مرحوم آیتالله بروجردی امسال آقایان مطهری و شهید بهشتی و بسیاری افراد دیگر در بعد نظری به این موضوع پرداختند و کتابی با عنوان مرجعیت و روحانیت در همان دهه 40 چاپ شد، اما پس از آن کسی مبنا را دنبال نکرد و با وجود مقالات بسیار خوبی هم که منتشر شد اما این مشکل همچنان در دنیای
تشیع در همان بعد نظری باقی مانده است. سوال این است که چه کسی باید چنین راهکاری را انجام دهد؟ این موضوع از لحاظ نظری راهکار بسیار دارد. در زمان شیخ مرتضی انصاری، بسیاری در شرف مرجعیت بودند اما چون ایشان مرجع بود همه به احترام او عقب کشیدند در زمان آیتالله بروجردی مراجع دیگر هم بودند، اما آنها کنار کشیدند و آقای بروجردی در دنیای اسلام نفوذ پیدا کرد. الان اما همه مدعی هستند و رساله چاپ میکنند که قابل نقد است. از نگاه من شورای مرجعیت و انتخاب یک نفر از سوی آنها راهکاری برای چنین اتحادی است که به نفع دنیای تشیع است و مشکلات ما را در حد قابل توجهی حل میکند.