موزهداری در سایه امید/درباره طریقه سنگربندی اشیای تاریخی
وقتی توی خبرنگار که کار موزهداری نکردی میفهمی که طریقه سنگربندی اشیا تاریخی به این شکل غلط است کسی که عمری درس خوانده و سالهای سال مثل عزیزش از این اشیا مراقبت کرده نمیداند؟ یعنی او نمیداند که پشم شیشه در این شرایط مناسب ماجرا نیست. یک پله بالاتر نمیداند در هنگامه بمباران باید که اشیا قیمتی را در باکسهای فولاد ضد ضربه بگذارد؟

چند روزی است که سایه سنگین جنگ از سر مملکت کم شده است. واقعیت اما این است که ظاهرا نمیشود من بعد مثل روزهای گذشته به آیندهای آرام امیدوار بود.
دشمن چنان بیشرف، مذبذب و عهد شکن است که به هیچ حرفش نمیشود اطمینان کرد. با این حال همین یکی دو روزی که خبر از صدای پدافند و وزوز پهپاد به گوش نمیرسد بارقهای از امید به دل شهر و شهروندانش راه پیدا کرده.
در روزهای جنگ همه آدمحسابیهای شهر یک طرف ماجرا را گرفتند دست در دست یگدیگر دادند به مهر بلکه میهن زیر آتش و بمبشان را آباد نگه دارند. در این میان عدهای از زنان و مردان هم به اقتضای شغل و حرفهشان تلاش برای جلوگیری از آسیب رسیدن به موزهها و اشیای تاریخی بازمانده از تاریخ ۲۵۰۰ ساله ایران کردند.
این تاریخ را دست کم نگیرید. شاید به یک اعتبار، چرا میگویم شاید؟ حتما که همینطور است و یکی از دلایلی که ایران همچنان سربلند است تاریخی است که این مردمان از سر گذراندهاند.
نمیخواهم حرف تکراری بزنم و بگویم ایران اگر خاکستر هم شود دوباره همچون سیمرغ از خاکسترش سر بلند میکند. میخواهم بگویم ایرانی جماعت در طول این تاریخ یاد گرفته که در همه حال امید داشته باشد. به من باشد میگویم در حقیقت این امید است که ایران را نگه داشته.
حرف توی حرف آمد و از اصل مطلب دور افتادم. حقیقت این بود که اول ماجرا میخواستم یکی از عکسهای موزه و سنگربندی اشیا تاریخی را چاپ کنم و در شرحش بنویسم متولیان میراث فرهنگی تصورشان از موزهداری در شرایط جنگی و بمباران چیزی شبیه «پلنگ صورتی» و «کایوت و رود رانر» است. بعد به خودم نهیب زدم که چه میشود کرد؟ عوض تشکر است؟
وقتی توی خبرنگار که کار موزهداری نکردی میفهمی که طریقه سنگربندی اشیا تاریخی به این شکل غلط است کسی که عمری درس خوانده و سالهای سال مثل عزیزش از این اشیا مراقبت کرده نمیداند؟ یعنی او نمیداند که پشم شیشه در این شرایط مناسب ماجرا نیست. یک پله بالاتر نمیداند در هنگامه بمباران باید که اشیا قیمتی را در باکسهای فولاد ضد ضربه بگذارد؟
حتما میداند. اما شما جای موزهداران وقتی خبر از باکس و گنجینههای ضد ضربه و قس علی هذا نیست چه باید کرد. باید که کیسه شن دور اشیا چید و سنگر بست و به این امید بست که تیر و ترکش فقط از بغل به اشیای موزه بخورد. خدا امید را از ما نگیرد.