دوراهی غنیسازی
در یکی دو روز گذشته، یک تقابل لفظی جدی میان تهران و واشنگتن بر سر اصل غنیسازی در ایران در گرفته است. ویتکاف صریح اظهار کرد که غنیسازی خط قرمز آمریکاست و «آمریکا حتی یک درصد غنیسازی در ایران را نمیپذیرد»

در یکی دو روز گذشته، یک تقابل لفظی جدی میان تهران و واشنگتن بر سر اصل غنیسازی در ایران در گرفته است. ویتکاف صریح اظهار کرد که غنیسازی خط قرمز آمریکاست و «آمریکا حتی یک درصد غنیسازی در ایران را نمیپذیرد» در مقابل،عراقچی گفت:«چه توافقی بشود، چه نشود؛ غنیسازی ادامه خواهد یافت.» در این دقیقه از مذاکرات بحثِ چانهزنی بر سر ۳.۶۷ یا ۲۰ یا ۶۰ درصد نیست. چالش «بود و نبود» غنیسازی است. در حالی که چهار دور از مذاکرات برگزار شده و طرفین اظهاراتی پیرامون پیشرفت در مذاکرات داشتند به ناگاه، چرا آمریکا اصل غنیسازی را خط قرمز کرده است؟
در پاسخ می توان چند فرض را بررسی کرد:
اول؛آمریکا واقعاً خواهان برچیدن زنجیرهٔ «غنیسازی» است و تحت هیچ شرایطی از آن کوتاه نخواهد آمد. آنچه از آن به «مدل لیبی» یاد می شود.(سناریوی لیبی)
دوم؛ مثل یک مسابقه فوتبال که بازیکنان و مربیان تیم ها قبل از بازی رجزخوانی و کریخوانی میکنند، ویتکاف صرفاً قصد ایجاد تاکتیکهای روانی دارد و میخواهد روح و روان مذاکرهکنندگان ایرانی را قلقلک دهد.(رجز خوانی تاکتیکی)
سوم؛ ویتکاف با ملاحظهٔ سناریوهای داخلی،جلوگیری از مداخلات و کارشکنیهای آنها و همچنین اسرائیل؛ ادبیاتی متفاوت از میز مذاکرات پیشه کرده است تا وانمود کند که دارد موضوعاتی را دنبال میکند که مدنظر اینهاست. با این ترفند مخالفان را کنترل و بعد از توافق احتمالی آنها را در عمل انجام شده قرار دهد.(همراهی ظاهری با مخالفان)
چهارم؛ هدف از این اظهارات اتکاء به تمثیل «به مرگ گرفتن برای راضی شدن به تب» میباشد. به عبارتی بیشینه سازی سطح انتظارات برای اخذ حداکثری امتیازات احتمالی در میز مذاکرات.(بازی در اوج توقعات)
در این بین ایران با فروض دوم تا چهارم مشکل راهبردی ندارد و به نوعی با هر کدام از آنها میتواند کجدار و مریز کنار بیاید؛اما اصرار آمریکا بر فرض اول و تاکید بر پروژهٔ «غنی سازی صفر» منجر به انسداد روند مذاکرات خواهد شد. به نظر میرسد اگر آمریکا برخلاف مواضع گیجکننده و متناقض رسانهای در صحنهٔ مذاکرات به جای بحثهای وجودی پیرامون «غنیسازی» بر سطوح آن متمرکز بشود؛ موفقیت گفتوگوها در دسترس است.
در غیر این صورت و علیرغم اتفاق نظر کلی[به غیر از تروئیکای اروپایی و اسرائیل] و خوش بینی ایجاد شده، روند مذاکرات به بن بست زیادهخواهیهای آمریکا منجر می شود. پذیرش سطح محدودی از «غنیسازی» در مقابل لغو متناظر بخشی از تحریمها هم موفقیت گفتوگوها را میسر میکند و هم سکویی برای حلوفصل بیشتر اختلافات در سایر حوزهها[آنجا امکان تفاهم سختتر از هستهای خواهد بود و مخالفان قدرتمندی دارد]خواهد شد. دور پنجم مذاکرات که احتمالاً در ایتالیا و اواخر هفته انجام میشود، چشمانداز مسیر را بهخوبی شفاف خواهد کرد.
با این وجود و با بررسی جمیع جهات از جمله سفر ترامپ به منطقه و توافقهای متنوع با کشورهای حوزه خلیج فارس[عملی شدن این توافقات ارتباط وثیقی با موفقیت گفتوگوها و آرامش منطقهای دارد] و سفر پزشکیان به عمان [رابط اصلی مذاکرات] امکان به بن بست رسیدن دور پنجم ناچیز است و میتوان راهحلهای مرضیالطرفینی برای آن فراهم کرد.