عبور از خاتمی/درباره عکسی از رئیسجمهور ایران و رئیسجمهور آمریکا در یک قاب
حقیقت این است که ماجرا از همان روزی شروع شد که عدهای عجول از خاتمی عبور کردند.

از صبح دست کم ده نفر عکس مثلث سیدعباس صالحی، ترامپ و بایدن را برایم فرستادهاند. چند روز پیش هم یکی از رفقا عبور جورج بوش از جلوی سیدمحمد خاتمی که بیست سال پیش حمید فروتن عکاس وقت خبرگزاری ایسنا در مراسم تدفین پاپ گرفته بود را برایم فرستاد و نوشت، برای عکسنوشت خوب است.
همان روز به ذهنم رسید تیتر بزنم «عبور از خاتمی» و بعد هم بنویسم انگار همه چیز از همان روزی شروع شد که عدهای تصمیم گرفتند از خاتمی عبور کنند.
ماجرا به سالهای پایانی دهه ۷۰ و اوایل ۸۰ بر میگردد؛ زمانی که محمد خاتمی با شعار اصلاحات و گفتوگوی تمدنها رئیسجمهور ایران شد. در حقیقت این انتخاب در کمال ناباوری اتفاق افتاد.
اما از آنجایی که خاتمی با حمایت گسترده جوانان، روشنفکران، و اصلاحطلبان بر سر کار آمد، مردم انتظار داشتند اصلاحات سریع و جدی در سیاست، آزادیهای مدنی، و تعامل با جهان اتفاق بیفتد.
در عمل اما اینطور نشد و بخش بزرگ، قدرتمند و در حقیقت هسته سخت نظام جلوی اصلاحات سریع قد علم کرد. مجلس ششم هم بهرغم تلاش و تحصن و اعتصاب نتوانست تغییرات بنیادی ایجاد کند.
از آن طرف ترورهای زنجیرهای، توقیف گسترده مطبوعات، و فشارهای شدید بر فعالان سیاسی اتفاق افتاد. رفته رفته، گروههایی از جوانان، روشنفکران و حتی بعضی نیروهای سیاسی اصلاحطلب احساس ناامیدی کردند و حرفشان این بود که خاتمی به قولهایی که داده عمل نکرده و توان ایستادگی در برابر فشارها را ندارد.
به این ترتیب پروژه «عبور از خاتمی» کلید خورد. مردم دلزده از وعده و وعید هم عطای آزادی را به لقایش بخشیدند و ریاستجمهوری را دودستی تقدیم معجزه هزاره سوم کردند. روزها گذشت و سال ۱۳۸۸ فیل مردم خسته از فشار و ندانمکاری یاد هندوستان کرد.
دوباره زمزمه حضور خاتمی بر سر زبانها افتاد اما او خیلی زود پا پس کشید و از گردونه رقابت کنار رفت. خواننده این ستون اتفاقات سال ۸۸ را بهتر از من میداند.
باری از آن روزها به بعد خاتمی چند باری در تلاش برای احیای موقعیت سیاسی و اجتماعیاش آستین بالا زد. یکی دو باری هم موفق شد و «تکرار» کرد و مردم هم به تکرارش لبیک گفتند. اما حقیقت این است که ماجرا از همان روزی شروع شد که عدهای عجول از خاتمی عبور کردند.
عکس: حمید فروتن