خط نفوذ با ژستِ انقلابیگری
کاش این پاسخ را پیدا کنیم که این روزها با نفوذ خارجی یا جریانهای قدرتمند خاص پشت ژست انقلابیگری مواجه هستیم، پای منافع باندی و سیاسی در میان است یا آدمهایی از روی جهل یا اشتباه محاسباتی به راحتی با سرنوشت یک کشور و ملت بازی میکنند.

پس از نامهنگاری میان آمریکا و ایران، با توجه به در نظر گرفتن شرایط مختلف و پرهیز از بحرانی شدن وضعیت کشور و منطقه، دریچه کوچکی برای پیگیری دیپلماسی از طریق مذاکره غیرمستقیم گشوده شد. در چنین شرایطی که مشخص نیست طی چند ماه آینده چه رخ خواهد داد، جریانی قدرتمند کمر به تخریب همین امکان دیپلماسی حداقلی بسته است.
کیهان مسئله ترور ترامپ برای انتقام به شهادت رساندن سردار سلیمانی را پیش کشید که اثر آن تا فاکسنیوز رسید. بهطور طبیعی وقتی روزنامهای با مختصات کیهان چنین موضوعی را مطرح میکند با زمانی که یک روزنامه به ظاهر خصوصی تندرو آن را پیش بکشد، وضعیت بسیار متفاوت است. وقتی کیهان مینویسد، حتی اگر در میدان عمل جدی گرفته نشود، در بازی رسانهای و شطرنج سیاست مثل یک برگ برنده در دست طرف مقابل قرار میگیرد.
سخت است که باور کنیم اتخاذ چنین موضعی در حالی که مقامات ارشد کشور از چند سال قبل آن را کنار گذاشتند و دیگر مطرح نکردند، به صورت اتفاقی سر از کیهان درآورده است. ایران در حال حاضر با شرایطی روبهروست که امکان مانور زیادی برای آن - در حد سالهای گذشته – وجود ندارد. به همین دلیل تلاشهای زیادی از سوی طرفهای مختلف حاکمیتی و جامعه مدنی صورت میگیرد که کشور وارد بحرانی همهجانبه نشود.
سالها پیش اگر در جریان تهدید کشورمان میگفتند که همه گزینهها روی میز است، امروز به صراحت از بمباران ایران صحبت میکنند. اتفاقی که احتمال وقوع آن از سوی مقامات ارشد کشور کم دانسته شده - چون منجر به کلید خوردن یک جنگ منطقهای میشود - اما نمیتوان آن را از منظومه محاسباتی کنار گذاشت.
این اتفاق نیز اگر رخ دهد و بحران آغاز شود، آن بمبی که به سمت خاک ایران پرتاب میشود نمیپرسد تو اصلاحطلبی، اصولگرایی یا مخالف جمهوری اسلامی هستی؛ میآید که ویران کند. در چنین وضعیتی وقتی آمریکاییها بدشان نمیآید پای جمهوری اسلامی به پروندههای سوءقصد به ترامپ باز شود، ناگهان نویسنده گفت و شنود روزنامه کیهان تصمیم میگیرد از خالی شدن گلوله در کله پوک ترامپ بنویسد.
من به خاطر نمیآورم زمانی که ترامپ رئیسجمهور آمریکا نبود، این جماعت علاقه خاصی به انتقام گرفتن از او نشان میدادند. اما از زمانی که او دوباره در ماراتن انتخابات آمریکا افتاد، بار دیگر برخی افراد این پرونده را باز کردند. حتی زمانی که میگفتیم باید در هر صورت مشکلاتمان را با آمریکا حل کنیم، ابتدا این موضوع را پیش میکشیدند که چگونه میخواهید با قاتل سردار سلیمانی گفتوگو کنید.
اینکه در نهایت جمهوری اسلامی بتواند مشکلاتش را با ایالات متحده آمریکا حل کند یا به قول سیدعباس عراقچی به وضعیت مدیریت تنش برسد، موضوعی متفاوت از مفهوم مذاکره است. اینکه بتوانیم در نهایت مذاکرات غیرمستقیم یا مستقیم را انجام بدهیم یا مذاکرهای دیگر نیز شکل نگیرد، باز موضوعی متفاوت است.
اگر پای ایران در میان باشد، اینکه طرف مقابل دستش به خون سردار سلیمانی آلوده است، بهانهای برای انسداد مسیر دیپلماسی نیست. چراکه آن سوی دیپلماسی بدون تردید بحران است. مخفی شدن پشت این مفهوم، مثل همان سوءاستفادههای مرسوم برخی از نام و یاد شهداست نه بیشتر.
از سوی دیگر، یک گروه اقلیت تندرو که خود را هسته سخت هواداران نظام مینامند، از جنبههای مختلف تلاش میکنند که جامعه ایران از تنش خالی نشود. مهم نیست که بهانه در دستشان قانون عفاف و حجاب باشد یا مطالبه اجرای عملیات وعده صادق ۳.
مهم این است که تنش حفظ شود. احتمالاً امیدشان به این است از رهگذر این فشارها و تنشهای مداوم، بتوانند یک ماهی سیاسی بزرگ بگیرند چون مشخص است که نه دغدغه دین خدا را دارند، نه خلق خدا نه سرزمینی که این مردم در آن زندگی میکنند. اما نمیدانند که امروز مسئله بازی سیاست نیست، مسئله ایران است.
تمام اینها احتمالات خوشبینانه است. در جامعهای که مفاهیم مهم بسیاری لوث و دستمالی شده، توضیح موضوعاتی مثل نفوذ و جاسوسی سخت است. برای توضیح این مفهوم نیز کلیشهایترین حالت آن است که بگوییم قصه مسعود کشمیری در تاریخ ایران و الی کوهن در تاریخ اسرائیل را بخوانید که بفهمید نفوذیها خود را به مطلوبترین و قابل پذیرشترین شکل ممکن برای اصحاب قدرت در میآورند.
کاش این پاسخ را پیدا کنیم که این روزها با نفوذ خارجی یا جریانهای قدرتمند خاص پشت ژست انقلابیگری مواجه هستیم، پای منافع باندی و سیاسی در میان است یا آدمهایی از روی جهل یا اشتباه محاسباتی به راحتی با سرنوشت یک کشور و ملت بازی میکنند. از یک طرف چشممان باید به این جماعت باشد و از طرف دیگر به بیگانگانی که برای این کشور دندان تیز کردهاند. یافتن پاسخ این سوال خیلی از مسائل را به ما نشان خواهد داد.