| کد مطلب: ۳۲۸۶۷

مزاحم یا موی دماغ/درباره ترس جامعه و حکومت‌ها از عکاس

واقعیت این است که عکاسی حرفه‌ای است که طی سالیان در وجود یک فرد ته‌نشین می‌شود. عکاس سالیان سال تمرین می‌کند و یاد می‌گیرد که دل‌زده و جوزده نشود. درست ببیند و درست ثبت کند.

مزاحم یا موی دماغ/درباره ترس جامعه و حکومت‌ها از عکاس

رفیقم دانشجوی عکاسی است. مدتی پیش برای مشورت خرید دوربین به سراغم آمد. قیمت‌ها را که دیدم عرق سردی بر پیشانی‌ام نشست. در نهایت بعد از هزار جور شامورتی بازی یک دوربین و لنز انتخاب کردیم و رفیقم تا یقه زیر قرض رفت و دوربین خرید. هفته پیش با لب و لوچه آویزان به سراغم آمد.

از عالم و آدم شاکی بود. مدت کوتاهی است که در خیابان عکاسی می‌کند. خودش می‌گفت موقع عکاسی هم از طرف مردم برخورد بدی حس می‌کند هم از طرف پلیس. یک‌جورهایی همه به چشم آدم فضول و ندانم‌کار نگاهش می‌کنند. او به حدی دل‌زده شده که می‌خواهد عطای عکاسی را به لقایش ببخشد و دوربین و لنزش را بفروشد و...

اینجا عکس‌نوشت است و می‌خواهم از عکاسی دفاع کنم...

واقعیت این است که عکاسی حرفه‌ای است که طی سالیان در وجود یک فرد ته‌نشین می‌شود. عکاس سالیان سال تمرین می‌کند و یاد می‌گیرد که دل‌زده و جوزده نشود. درست ببیند و درست ثبت کند. ممکن است با انتخاب دیافراگم، کمپوزسیون، نور، جاگیری مناسب، وقت‌شناسی و... بتواند پیام ویژه‌تری به عکس‌اش ضمیمه کند.

عکاسی ذاتاً یک عمل غیرمداخله‌جویانه است. یعنی عکاس دخالتی در تولید محتوای عکس ندارد اما چه چیز باعث می‌شود که عکاس به چشم مزاحم یا موی دماغ دیده شود؟ جواب به این سوال سهل و ممتنع است. احتمالاً خواننده این ستون تصویر راهب ویتنامی که با بشکه بنزین خودش را آتش می‌زند به یاد می‌آورد.

می‌دانیم عکاس تنها در شرایطی می‌توانست عکس گرفته باشد که بین نجات زندگی انسان و عکس گرفتن یکی را انتخاب کرده باشد. مشکل اما از جایی شروع می‌شود که عکس تولید می‌شود. عکس پس از ثبت و انتشار دیگر منفعلانه عمل نمی‌کند.

عکس‌ صادقانه یا غرض‌ورزانه این ویژگی را دارد که تاریخ را درون خود نگاه دارد و روایت کند. ترس از عکس و عکاس از همین جا می‌آید. وگرنه عکاسی که در حد هل دادن یک پیت منفعل است قاعدتاً نباید مزاحمتی برای کسی داشته باشد. در حقیقت عکاس کاری نمی‌کند، این عکس است که به واسطه رسانه جریان می‌سازد و پدر صاحب‌بچه آدم را درمی‌آورد. می‌دانم کم‌کم کار دارد به جای باریک کشیده می‌شود اما ذات عکاسی همین است.

اینجا از «دنیا نیرزد که پریشان کنی دلی» خبری نیست. اینجا از نگاه اخلاقی و عرفانی هم خبری نیست. عکاس فارغ از هر نوع نگاهی به ثبت لحظه فکر می‌کند. ممکن است بعد‌ها خودش را ملامت کند اما حقیقت این است که عکاس اگر عکاس باشد فقط باید ثبت کند. یک چیز دیگر هم بگویم و والسلام. اگر می‌خواهید عکاس شوید باید بیشتر از هر چیزی صبر داشته باشید. 

 عکس: مالکوم براون

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه تیتر یک
پربازدیدترین
آخرین اخبار