برخورد ریشهای با نفرتپراکنی/درباره حواشی بازی پرسپولیس و تراکتورسازی و مسیری که به این نقطه رسید
با هر تحلیلی که به پیشآمد ناگوار بازی پرسپولیس و تراکتور نگریسته شود، تردیدی نیست که روز بسیار ناخوشایندی در این بازی در خاطرهها ماند و برخورد ریشهای با اوباشیگری و قومگرایی و نفرتپراکنی در ورزش باید بهسرعت هم توسط فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش و هم توسط نهادهای قضایی و سیاسی در دستور کار قرار گیرد.
![برخورد ریشهای با نفرتپراکنی/درباره حواشی بازی پرسپولیس و تراکتورسازی و مسیری که به این نقطه رسید](https://cdn.hammihanonline.ir/thumbnail/ZbGVuAz8kB8U/Z0T8H9pYUbXo0sZ7HQQFz0vyDzW_yG8rgDkpUg9i4Kh6e2btkedMwY2dQyg8vr3QlZBGJeEAmHRmAW9R8oQU4E4IMK8vpcX_FDVYkYUBn9jo1UzuB6lKCg,,/2676133.jpg)
همچنان حواشی ناخوشایند و زشت بازی پرسپولیس و تراکتورسازی تبریز موضوع بحث و گفتوگو و تحلیل علاقهمندان به فوتبال و نیز شخصیتهای فرهنگی و حتی برخی نمایندگان مجلس است. علی جعفریآذر و روحالله متفکرآزاد و علیرضا نوین (سه تن از نمایندگان تبریز) در مجلس شورای اسلامی نیز در روزهای گذشته با ارسال نامه به رئیس سازمان صداوسیما و تذکر به وزیر ورزش خواهان برخورد با هواداران تیم پرسپولیس شدهاند و حتی از قوه قضائیه نیز خواسته شده تا با عاملان این حواشی برخورد کند. این دست از نمایندگان مجلس حتی مدعیاند جواد خیابانی در گزارش تلویزیونی بازی پرسپولیس و تراکتورسازی تبریز رعایت بیطرفی را نکرده است.
1- ورود نمایندگان مجلس، هرچند این ورود دیر روی داد، اما اقدام بجایی است و میتواند مسئولین ورزشی و دیگر مسئولین کشور را متوجه حساسیت موضوع کند. اینکه حاشیه مسابقات فوتبال و به تازگی والیبال به واسطه بیتوجهی مسئولین امر به محلی برای اوباشیگری و حرمتشکنی و حتی بیحرمتی به دیگر هموطنان و نفرتپراکنی و نیز تجزیهطلبی و بر افراشتن پلاکاردهای ضدایرانی توسط عدهای محدود مبدل شده نباید عادیسازی شود و برای برخورد ریشهای با این پدیده شوم باید به ریشهیابی و بررسی عوامل مؤثر در بروز آن و نقش نیروهای سیاسی و مافیای اقتصادی در آن پرداخته شده و سپس برای رفع آن به برنامهریزی پرداخت. نمایندگان مجلس به واسطه جایگاه حقوقی و قانونی مجلس میتوانند برای مدیریت موضوع ایفاگر نقش مؤثری باشند.البته اگر این اراده وجود داشته باشد و تمام جوانب موضوع مورد توجه قرار گیرد و نمایندگان خود به عنوان یک طرف موضوع به تقلیلگرایی موضوع و گرفتن موضع محلیگرایانه دچار نشوند.
2- در جریان بازی پرسپولیس و تراکتورسازی گروهی از تماشگران هر دو تیم رفتارهای غیرقابلقبول و ضدورزشی و تحریککنندهای به نمایش گذاردند. فیلمهای پرشمار موجود نشانگر ابعاد و حجم بیاخلاقی صورت گرفته توسط هر دو گروه است و در بررسی موضوع نباید تنها به یک طرف مسئله اشاره کرد. برخی از فیلمهای منتشرشده حاوی رفتارهای شرمآور و مشمئزکننده است که حتی تا استفاده از «گَمیز و چُر» پیش رفت. نباید هیچ بخشی از این رفتارهای مهوع نادیده گرفته شود و با بیتفاوتی از کنار آن رد شد.
در همین زمینه، این موضوع هم باید بررسی شود که آیا برنامهریزی و سازمانیافتگی در بروز این حواشی وجود داشت یا خیر؟ همچنین، بررسی دقیقی صورت گیرد که آیا عواملی از تیمها یا تماشاچیان تیمها در لباس تیم رقیب اقدامات تهییجکنندهای داشتهاند یا خیر؟ این نکته بهویژه از این جهت حائز اهمیت است که یکی از کانالهای افراطی قومگرا در نوشتهای به قلم «ر.آ. ب» با فرار روبهجلو درباره طرفداران ترک پرسپولیس مطالبی نوشته که میتواند نشانگر چنین ترفندهایی باشد. همچنین، بازبینی فیلم گزارش خیابانی میتواند نشان دهد که چقدر خیابانی در گزارشگری رعایت بیطرفی نکرده است؟
هرچند که پیش از این در تبریز از جواد خیابانی تقدیر شده بود و خیابانی در این دیدارها گفته بود که هوادار تیم تراکتورسازی است! اما سویه دیگر این موضوع نیز حائز اهمیت است. اگر بهدرستی نباید صداوسیما بهعنوان طرفدار یکی از تیمها برنامه و گزارش تهیه کند؛ این رویه شامل صداوسیمای محلی استان آذربایجان شرقی هم میشود و باید به این موضوع هم رسیدگی شود که نقش صداوسیمای محلی و حتی دیگر سازمانهای دولتی و عمومی که با استفاده از تلویزیونهای شهری و مانند آن به طرفداری از یک تیم میپردازند، در تحریک افکارعمومی چیست؟
همچنین، نقش برخی چهرههای سیاسی و دولتی و شورای شهر و نمایندگان مجلس و مانند آن در تحریک هیجانات طرفداران تیمها چیست؟ با هر تحلیلی که به پیشآمد ناگوار بازی پرسپولیس و تراکتور نگریسته شود، تردیدی نیست که روز بسیار ناخوشایندی در این بازی در خاطرهها ماند و برخورد ریشهای با اوباشیگری و قومگرایی و نفرتپراکنی در ورزش باید بهسرعت هم توسط فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش و هم توسط نهادهای قضایی و سیاسی در دستور کار قرار گیرد.
3- یک موضوع اساسی هم در بررسیهای پیش رو باید مورد نظر قرار گیرد. این نخستین باری نیست که در حواشی بازیهای فوتبال چنین اتفاقات شرمآور و توهینهای زشت و بیاحترامی به کشور و حتی تهدید به قومگرایی و تجزیهطلبی به چشم میخورد. در بررسیهای چندجانبه باید بدون هیچگونه لاپوشانی مشخص شود چرا تاکنون درباره این اتفاقات دردناک برخورد ریشهای صورت نگرفته است؟
همچنین، باید روشن شود نقش لایههای قدرت و جریانهای سیاسی و شاید نهادهای دولتی و رسمی در این فرآیندها چه بوده و مافیای اقتصادی هم در این میان ایفاگر چه نقشی بوده است. ابربدهکاران بانکی با بهکارگیری برخی بازنشستگان که پیش از این در محل کار خود دارای نفوذ و قدرت بودهاند، چه سهمی در این موضوع دارند و اقدمات آنها با چه هدفی صورت گرفته و این فرآیند آیا با حواشی فوتبالی هم در هم آمیخته شده یا خیر؟
به سخن دیگر، بهدقت بررسی شود که مشخص شود تا چه میزان حواشی رویداده در سالهای اخیر برآمده از رقابتها و مسابقات ورزشی است و چه میزان دستپخت دیگر جریانها و نیروهای ذینفوذ خارج از میدان ورزشی برای پیشبرد منافع و اهداف خود؟ تجارب بینالمللی نشان میدهد بیتوجهی به برخی موضوعات حساس چون حواشی بازیهای فوتبال و والیبال میتواند به گسترش ضد فرهنگ نفرتپراکنی و حتی تنشهای قومی و تباری منجر شود؛ تا دیر نشده باید برای مدیریت فضاهای ورزشی کوشید و اجازه نداد که تیمهای ورزشی به محلی برای پیشبرد برنامههای عدهای مغرض و بیوطن مبدل شود.