عملگرایی اردوغان
دلیل گرایش ترکیه به برقراری روابط با اسرائیل پس از بازگشت نتانیاهو چیست؟

دلیل گرایش ترکیه به برقراری روابط با اسرائیل پس از بازگشت نتانیاهو چیست؟
شیلا سیفالدینی
دکتری روابط بینالملل
سال ۲۰۱۰ و پس از حمله اسرائیل به کشتی حامل کمکهای انساندوستانه ترکیه به غزه روابط دو کشور رو به وخامت گذاشت و با پادرمیانی رئیسجمهور وقت آمریکا، اوباما، بین این دو کشور به بهانه «ایجاد ثبات و صلح در منطقه» آشتی دوبارهای برقرار شد. پس از سالها روابط سینوسی بین دو کشور ترکیه و اسرائیل در آگوست ۲۰۲۲، مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه، در نشستی با همتای خود در قرقیزستان از سرگیری روابط عادی با اسرائیل و فرستادن سفرا به دو کشور گفت؛ و بالاخره پس از انتخابات اسرائیل و نخستوزیری نتانیاهو در تبریک تلفنی اردوغان به او این موضع تثبیت شد. این در حالی بود که در سال ۲۰۱۸ به دنبال کشته شدن تظاهرکنندگان فلسطینی در نوار غزه سفرای خود را از پایتختهای یکدیگر فراخوانده بودند.
سه عامل اقتصادی، انتخاباتی و تغییرات منطقهای و جلب اعتماد غرب، اردوغان را به سمت اسرائیل و عادیسازی دوباره روابط با این کشور سوق داده است؛ چنانچه پس از جنگ قراباغ شاهد حمایت اسرائیل از مواضع اردوغان و آذربایجان در جنوب قفقاز بودهایم.
همچنین، سال آینده انتخابات ریاستجمهوری ترکیه برگزار میشود و پیروزی حزب عدالت و توسعه برای اردوغان حائز اهمیت است. از سوی دیگر، بهرغم اشتباههای اقتصادی و تورم بالا در این کشور اردوغان درصدد روابط سیاسی خارجی گسترده است و حمایت کشورهای منطقه و غربی بیش از پیش در محبوبیت داخلی او موثر خواهد بود. یکی از عوامل دخیل در ترمیم روابط آنکارا با تلآویو، قرارداد گازی مدیترانه شرقی است. خط لولهای که قرار بود از «کرت» یونان به اروپا برسد، با مخالفت آمریکا روبهرو شد و اکنون ترکیه هم میتواند از گاز اسرائیل برای مصرف داخلی استفاده کند و هم کشورش محل عبور گاز به کشورهای اروپایی باشد و ایران از امتیاز ترانزیت به کشورهای اروپایی بیبهره بماند.
عامل دیگر، حجم مبادلات اقتصادی دو کشور و وابستگی متقابل اقتصادی است. سال گذشته حجم تجارت دو کشور ترکیه و اسرائیل بهرغم شرایط همهگیری کرونا به ۳۶درصد افزایش یافت و به ۸/۵ میلیارد دلار رسید و پیشبینی میشود این رقم تا پایان سال ۲۰۲۲ به ۱۰ میلیارد دلار برسد.
زمانی با افشای پرونده خاشقچی روابط با عربستان را قطع و پس از همگرایی و به موازات تغییرات منطقهای و روابط کشورهای عربی در راستای پیمان ابراهیم با اسرائیل، ترکیه نیز با امارات و عربستان نیز قراردادهای اقتصادی به امضاء رساند و تجارت با عربستان را که به صفر نزدیک شده بود، به ۳۰۰ میلیون دلار رسانده است. اردوغان از دهه ۱۹۹۰ تاکنون و تا این حد سعی در بهبود روابط با اسرائیل نداشته است. عملگرا بودن سیاست خارجی اردوغان و تامین منافع کنونی کشور ترکیه و تحکیم حزب عدالت و توسعه باعث تغییر رفتار اردوغان در بیان مواضع سیاسی اوست. اردوغانی که علاوه بر سیاستهای تهاجمی در منطقه، نقش میانجیگری را در بحرانهای منطقهای هم میخواهد برعهده گیرد و توأمان همکاری با اسرائیل و حمایت از فلسطین را همسو با کشورهای عربی در نظر دارد و بر طرح «دودولتی» و به قولش برای «حفظ هویت مذهبی و قداست مسجدالاقصی» تاکید دارد.
عامل دیگر، استفاده از محبوبیت اسرائیل نزد غرب و اتحاد استراتژیک آن با آمریکاست؛ با توجه به حسن رابطه اسرائیل با غرب و لابیگری این کشور در آمریکا، اسرائیل میتواند در جلب حمایت کنگره و خرید جنگندههای F16 از آمریکا، به ترکیه کمک کند و درعینحال، از منافع مشترک دو کشور در سوریه نیز بهره ببرد. زمانی که خط قرمز او در سوریه کردها هستند، چهبسا اگر برقراری روابط با سوریه، تامینکننده منافع امنیتی او در شمال این کشور و ایجاد «منطقه امن» ۳۰ کیلومتری باشد، بیدرنگ به سمت احیای روابط با دولت سوریه پیش خواهد رفت.
جذب سرمایههای خارجی در شرایط رکود اقتصادی در ترکیه حائز اهمیت است، بیسرانجامی برجام و تحریمهای گسترده علیه ایران و احتمال افزایش تنشها در منطقه و ربودن بازارهای بینالمللی در چرخش سیاستهای کنونی اردوغان بیتاثیر نبوده است. ازاینرو، ترکیه در عین تضاد منافع با سایر کشورها به همکاری با آنها در جهت تامین منافع ملی و با چشمداشتی به آینده انتخاباتی خود در سال ۲۰۲۳ مینگرد. چه سیاست اردوغان را «نوعثمانیگری» و چه آن را «تورانیسم» بدانیم، امتیازگیری در بزنگاهها شاید وجه بارز سیاست خارجی او باشد. اینکه او چگونه میتواند از انزوای روسیه و ایران در صحنه بینالملل بهره گیرد و از نتانیاهوی تندرو در پیشبرد سیاستهای خود در منطقه استفاده یا او را کنترل کند، مسئلهای است که آینده وقایع بینالملل مشخص میسازد.