| کد مطلب: ۲۵۱۹۹
تئوریسین در سایه

درباره استیو بنون

تئوریسین در سایه

روی‌کار آمدن دوباره دونالد ترامپ با آزادی استیو بنون یار دیرینه و به قولی تئوریسین اصلی اما در سایه ترامپ همراه شد. درواقع یک تیم قدیمی سیاسی با ایده‌های مشخص پشت سر ترامپ بودند؛ کسانی که در ۲۰۱۶ هم با صحنه‌گردانی استیو بنون، ترامپ را به قله رساندند.

روی‌کار آمدن دوباره دونالد ترامپ با آزادی استیو بنون یار دیرینه و به قولی تئوریسین اصلی اما در سایه ترامپ همراه شد. درواقع یک تیم قدیمی سیاسی با ایده‌های مشخص پشت سر ترامپ بودند؛ کسانی که در 2016 هم با صحنه‌گردانی استیو بنون، ترامپ را به قله رساندند. دور اول ریاست‌جمهوری ترامپ مجله «تایم» روی جلد خود را به تصویری از استیو بنون، مشاور ترامپ، اختصاص داد و برای او عنوان The Great Manipulator را انتخاب کرد؛ واژه‌ای که معادل فارسی مشخصی ندارد، اما اگر بخواهیم برای ترجمه، آن را با تسامح به فارسی برگردانیم، درواقع همان عروسک‌گردان خودمان است. کسی که تئوریسین آن روز‌ها «راست جدید‌ پوپولیستی» بود؛ تاوانش را هم داد و چند سالی به زندان افتاد.

اما اگر بخواهم عنوان درستی برای استیو بنون انتخاب کنم بهترین تعبیر برای وی «لنینیست راست‌گرا» است. کسی که از روش‌های لنینی_بلشویکی دست‌کم در فرم به خوبی برای اهداف سیاسی خودش استفاده کرد. شاید در اذهان عمومی «لنینیست»‌ها همواره به‌عنوان یک گرایش چپ‌گرایانه جا افتاده. اما واقعیت سیاست آن است که لنینیسم می‌تواند به‌عنوان یک فرم و یک راه‌کار عملیاتی سیاسی محتواهای مختلفی بگیرد. ترکیب لنینیسم با ناسیونالیسم و سیاست‌های بازار می‌تواند یکی از عجیب‌ترین راه و روش‌های سیاسی را برای قرن 21 به ارمغان بیاورد.

استیو بنون خود را در عمل سیاسی یک لنینیست می‌داند؛ کسی که مدعی بود آمده تا کلیت سیستم حاکم کنونی آمریکا را دچار تغییر بنیادین کند. همین شعارها و وعده‌هایی که ترامپ در ایام انتخابات 2016 داد، برای تغییر بنیادین در سیستم فاسدشده آمریکا به اندازه شعارهای انقلاب اکتبر لنین در میان توده‌های مردم جذابیت پیدا کرد؛ دوباره هم در سال 2024 باعث پیروزی ترامپ شد.

تمام این‌ها دست‌پخت استیو بنون ناسیونالیست با روش‌های بلشویکی است. کسی که مدعی این است که جنس ناسیونالیسمش با نژادپرستی فرق دارد. او خود را یک ناسیونالیست اقتصادی می‌داند. لااقل در شعارها و ادعاهایش خود را به‌شدت نگران اقشار متوسط و کارگری جامعه آمریکا نشان می‌دهد.  از این‌رو استیو بنون بانک‌دار این روزها مخالف سرسخت جهانی شدن اقتصاد است. او جهانی ‌شدن را دلیل اصلی از بین رفتن امنیت شغلی کارگران آمریکایی می‌داند.

وضعیت نابسامان اقتصاد آمریکا را به‌خاطر همین جهانی‌سازی می‌داند. استیو بنون برخلاف بسیاری از سیاستمداران سطحی این روزها آدم‌ عمیق و باسوادی است و با تاریخ و تئوری‌های کلاسیک سیاسی آشناست. او در عین حال که یک بلشویک راست‌گرا است یک شورشی‌ جکسونی هم هست.

رجعت دوباه ترامپ را می‌توان «شورش جکسونی» نامید. رفتار فعلی ترامپ شبیه عملکرد اندرو جکسون، هفتمین رئیس‌جمهوری آمریکا که او نیز گرایشات پوپولیستی پررنگی داشت؛ کسی که او هم زیاد موافق دخالت آمریکا خارج از مرزهای خودش نبود. از طرف دیگر با شعارهای عوام‌فریبانه بخش بزرگی از مردم آمریکا را با خود همراه کرد. رویکرد گرایش به داخل و نفی ماجراجویی خارجی در آمریکای امروز خریداران بسیاری دارد.

عوام آمریکایی از جنگ خسته شده‌اند. خسارات سنگین مالی که سیاست‌های جنگ‌طلبانه خاندان بوش و خاندان کلینتون و بایدن و دموکرات‌ها بر مردم آمریکا تحمیل کردند، آنان را به راهی برد که درنهایت به ترامپ رأی دادند. ترامپی‌ها لااقل در ظاهر ادعا می‌کنند نمی‌خواهد هزینه جنگی در خارج از آمریکا را بدهند. بنون خودش را وام‌دار جنبش پوپولیستی اندرو جکسون می‌داند و او را الگوی خود قرار داده است.

به هر روی، بازگشت همزمان ترامپ به ریاست‌جمهوری و آزادی استیو بنون از زندان وضعیت جالبی ایجاد کرده است. باید دید استیو بنون باز هم به عنوان تئوریسین در سایه ترامپ با ترکیبی از لنینیسم در فرم و جکسونیسم در محتوا نوشداروی جادویی تغییر آمریکای امروزی را به ترامپ می‌خوراند؟

دیدگاه

ویژه تیتر یک
یادداشت
آخرین اخبار