حمایت از نتانیاهو علیه ایران
هنگامی که ترامپ برای اولین بار در سال ۲۰۱۶ انتخاب شد، به آسانی میشد باور کرد که این اتفاق نامتعارف بوده و به نوعی انحراف شبیه است.
هنگامی که ترامپ برای اولین بار در سال ۲۰۱۶ انتخاب شد، به آسانی میشد باور کرد که این اتفاق نامتعارف بوده و به نوعی انحراف شبیه است. او در مقابل رقیب ضعیفی رقابت میکرد که چندان ترامپ را جدی نمیگرفت و به هر حال ترامپ آرای مردمی را کسب نکرد. سپس هنگامی که جو بایدن در سال ۲۰۲۰ برای یک دوره چهارساله پس از دوران فاجعهبار ترامپ به کاخ سفید بازگشت، اوضاع به حالت عادی خود برگشت.
پس از انتخابات روز سهشنبه، اکنون به نظر میرسد که این دوران بایدن است که نامتعارف بوده و ترامپ در حال حاضر یک دوره جدید را در سیاست داخلی ایالات متحده و احتمالا سیاست خارجه آغاز میکند. لازم به ذکر است که آمریکاییها با آگاهی کامل از اینکه ترامپ چه کسی بود و چه چیزی را نمایندگی میکرد، رای دادند. او نهتنها اکثریت آرای مردمی و تمامی ایالتهای کلیدی را بهدست آورد، بلکه جمهوریخواهان مجلس سنا را بهکنترل خود درآوردند و ظاهراً برای مجلس نمایندگان نیز این اتفاق رخ دهد.
همچنین با توجه به تسلط فعلی آنها بر دیوان عالی، آنها اکنون قرار است تمام شاخههای اصلی دولت را در اختیار بگیرند. لیبرالیسم کلاسیک، دکترینی است که حول محور کرامت و شرافت برابر افراد از طریق حاکمیت قانون که از حقوق آنها محافظت میکند، ساخته شده است. اما طی نیم قرن گذشته، این انگیزه اساسی دستخوش دو تحریف بزرگ شد؛ اولین مورد ظهور نئولیبرالیسم بود؛ یک دکترین اقتصادی که توانایی دولتها را برای محافظت از کسانی که از تغییرات اقتصادی آسیب دیدهاند کاهش میداد.
جهان در مجموع بسیار ثروتمندتر شد، درحالیکه طبقه کارگر شغل و فرصت را از دست داد. همچنین قدرت از مکانهایی که میزبان انقلاب صنعتی اولیه بودند به آسیا و سایر بخشهای جهان در حال توسعه منتقل شد. این تغییرات در نتایج انتخابات روز سهشنبه ایالات متحده منعکس شد. پیروزی جمهوریخواهان حول رایدهندگان طبقه کارگر سفیدپوست شکل گرفت اما ترامپ در عین حال توانست توجه رایدهندگان بیشتری را از جوامع سیاهپوست و هیسپانیک در مقایسه با سال ۲۰۲۰ به خود جلب کند و این در مورد مردان بیشتر صدق کرد. به عبارتی، برای آنها طبقه جامعه بیشتر از نژاد اهمیت داشت.
دونالد ترامپ نهتنها میخواهد نئولیبرالیسم را عقب براند، بلکه تهدیدی بزرگ برای خود لیبرالیسم کلاسیک است و این تهدید در تمامی مسائل مربوط به سیاست قابل مشاهده است. ریاستجمهوری جدید ترامپ هیچ شباهتی به دوره اول او نخواهد داشت و سوال واقعی در این مرحله، نیت خصمانه او نیست، بلکه توانایی او در اجرای واقعی آنچه تهدید میکند است.
بسیاری از رایدهندگان به سادگی سخنان او را جدی نمیگیرند، درحالیکه جمهوریخواهان جریان اصلی معتقدند که سیستم آمریکایی مانع از انجام بدترین عملکرد او میشود. به هر حال این یک اشتباه است و ما باید مقاصد اعلامشده او را بسیار جدی بگیریم. ترامپ درخصوص مسئله مهاجرت، دیگر به سادگی نمیخواهد مرزها را ببندد. او میخواهد تا حد امکان ۱۱ میلیون مهاجر غیرقانونی را که در حال حاضر در کشور هستند اخراج کند.
برخی از مهمترین تغییرات در سیاست خارجی و ماهیت نظم بینالمللی رخ خواهد داد. اوکراین بزرگترین بازنده است و نحوه دستوپنجه نرم کردن این کشور در مقابل روسیه حتی پیش از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نیز پررنگ بود و ترامپ میتواند با خودداری از ارسال تسلیحات، با شرایط روسیه موافقت کند؛ همانطور که مجلس نمایندگان تحت کنترل جمهوریخواهان به مدت ۶ ماه در زمستان گذشته این کار را انجام داد.
ترامپ بهطور خصوصی تهدید کرده است که از ناتو خارج خواهد شد، اما حتی اگر این کار را نکند، میتواند با عدم رعایت ضمانت دفاع متقابل ماده ۵، ائتلاف را به شدت تضعیف کند. هیچ قهرمان اروپایی وجود ندارد که بتواند جای آمریکا را به عنوان رهبر اتحاد بگیرد، بنابراین توانایی آینده آن برای ایستادگی در برابر روسیه و چین در سایهای از شک و تردید است. ترامپ به طور مادرزادی از استفاده از قدرت نظامی متنفر است اما خاورمیانه شاید یک استثناء باشد؛ جایی که احتمالاً ترامپ از جنگهای بنیامین نتانیاهو علیه حماس، حزبالله و ایران حمایت میکند.