دولت پزشکیان؛ از برنامه تا اجرا، از زمین تا آسمان...
یکی از موضوعاتی که در گفتوگوی ویژه خبری دکتر پزشکیان مورد توجه و بعضاً انتقاد برخی از حامیان و کسانی که این روزها صحبتهای وی را رصد میکنند تا در صورت شرکت در انتخابات به ایشان رای دهند، قرار گرفت، این مسئله بود که وی در خلال این گفتوگو اظهار کرد: «ما قرار نیست برنامه جدید بنویسیم و سیاست جدیدی اجرا کنیم، هر دولتی که بخواهد بیاید باید برنامههای مصوب را اجرا کند. قطعاً اولویت ما رفتن به سمت سیاستهای کلی و مسیری است که ما را به اهداف برساند.»
بسیاری از شهروندان یکی از ضعفهای اساسی دولتها و مشخصاً دولت مستقر را بیبرنامگی یا چهبسا ضعف برنامهریزی تصور میکنند و بر همین اساس اینطور اظهاراتی را از آقای پزشکیان نیز به طریق اولی به حساب ضعف دولت احتمالی وی میگذارند. این در شرایطی است که اساساً مشکل دولتها در ایران به بیبرنامگی یا ضعف برنامهریزی برنمیگردد، چه، معیار برنامهریزی و تدوین برنامه در کشور، دستکم از بعد از انقلاب تاکنون تدوین هفت برنامه توسعه پنجساله است که همه آنها از نقطه نظر جامعیت و غنای محتوا بسیار کامل و کمنظیر بودهاند.
اما واقعیت این است که از نقطهنظر مدیریت استراتژیک بین «تدوین برنامه» تا «جاریسازی» یا اجرای آن، یک چیزی در حد زمین تا آسمان فاصله وجود دارد. یعنی اگر ضریب اهمیت تدوین برنامه برای تحقق یک هدف، یکدهم باشد، جاریسازی آن برای تحقق همان هدف نهدهم است. از این دیدگاه است که از بین هفت برنامه توسعه تدوین شده در کشور، مثلاً برنامه دوم و سوم در دولت خاتمی به خوبی اجرا گردیده و اثرات بسیار سازندهای در کشور گذاشتند آنطورکه هرآنچه از کارنامه خوب دولت اصلاحات در زمینه رشد اقتصادی، کنترل تورم، افزایش درآمد سرانه، بهبود ضریب جینی و...گفته میشود به اجرای کمنظیر همین برنامهها برمیگردد.
اتفاقاً دولت خاتمی تا سه سال بعد از به قدرت رسیدن، برنامه دوم توسعه را اجرا میکرد که در دولت پیشین تدوین شده بود. در مقابل برخی نیز همانند برنامه چهارم توسط دولت احمدینژاد تا حدود زیادی کنار نهاده شده و اثرات آن هم در اواخر دولت دوم وی مشاهده گردید.
بر این اساس اظهارات آقای پزشکیان مبنی بر اجرای برنامههای مصوب، دقیق و درست است، چونکه در شرایط حاضر برنامه توسعه هفتم که در همین دولت و توسط بدنه کارشناسی دولت و عمدتاً در سازمان برنامه و بودجه تدوین و طرحریزی گردیده، از نقطهنظر جامعیت و کیفیت کارشناسی از سطح بالایی برخوردار است، اما واقعیت این است که چنانچه در بالا آمد مبحث تدوین با اجرا بسیار متفاوت است، بهعنوان نمونه یکی از اهداف مصوب در همین برنامه توسعه هفتم «دستیابی به رشد اقتصادی سالانه معادل ۸ درصد» است، ولی چنانچه میدانیم نرخ رشد اقتصادی در سه سال اخیر به طور میانگین رقم ناچیزی در «حدود 4/2 دهم درصد» بوده است.