| کد مطلب: ۱۴۴۳

ستیز بی‌دلیل بر سر واژه‌ها

درباره تیتر دیروزِ روزنامه هم‌میهن

درباره تیتر دیروزِ روزنامه هم‌میهن

واژه‌ها برای تفاهم و ارتباط ذهنی بین اعضای یک گروه زبانی ساخته و پرداخته شده‌اند؛ اما گاهی از ایفای این نقش باز می‌مانند و خود، اسباب سوءتفاهم و گسست ذهنی بین افراد و نزاع‌های بی‌مبنا بین آنها می‌شوند.

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی داستانی مشهور درباره سوءتفاهم بین اعضای چند گروه زبانی متفاوت از درگیری بی‌اساس بین آنها دارد، آنجا که در دفتر دوم مثنوی می‌سراید:

چار کس را داد مردی یک درم/ آن یکی گفت این به انگوری دهم

آن یکی دیگر عرب بد گفت لا/ من عنب خواهم نه انگور ای دغا

آن یکی ترکی بدو گفت این بنم/ من نمی‌خواهم عنب خواهم ازم

آن یکی رومی بگفت این قیل را/ ترک کن خواهیم استافیل را

در تنازع آن نفر جنگی شدند/ که ز سرّ نامها غافل بدند

مشت بر هم می‌زدند از ابلهی/ پر بدند از جهل و از دانش تهی

این نوع مناقشات و ستیزهای کلامی از قضا در بین گروه‌های مختلف زبانی کمتر رخ می‌نماید و عمدتاً در داخل گروه‌های زبانی رخ می‌دهد. ادیبان و کارشناسان حوزه‌های مختلف علمی و فلسفی برای آنکه واژه‌ای اسباب سوءتفاهم و ستیز نشود، آن را «مفهوم‌سازی» یا اصطلاحاً تعریف می‌کنند. بدون مفهوم‌سازی و تعریف واژه‌ها و اصطلاحات، نه تفاهمی بین افراد حاصل می‌شود و نه اصولاً دستگاه فکری منسجم و دانش و فلسفه‌ای شکل می‌گیرد.

در کشور ما به‌خصوص در دوران معاصر، مفهوم‌سازی و تعریف واژه‌ها و اصطلاحات از سوی استفاده‌کنندگان از آنها مغفول واقع شده و این موضوع نه‌فقط سبب‌ساز نزاع‌های کلامی مبتنی بر سوءتفاهم، بلکه گاه به جنگ و خونریزی کاملاً بی‌دلیل و اساس بین معتقدان به نحله‌های گوناگون سیاسی و فکری ختم شده است. دراین‌باره می‌توان موارد کمیک-تراژیک بسیاری را مثال آورد که شرح آن در حوصله این نوشتار نیست. تعریف واژه‌ها اما کاری مشقت‌بار است و عمدتاً از متفکران برخوردار از قدرت مفهوم‌سازی برمی‌آید؛ چیزی که به دلیل انحطاط فکری و فلسفی دوران معاصر ایران، ظهور و بروز جریان‌سازی در کشور ما پیدا نکرده است. با این همه، برای اعضای یک گروه زبانی، فرض بر آن است که فقط واژه‌ها و اصطلاحات پیچیده و چندپهلو و مبهم را باید تعریف کرد و واژه‌های ساده و متعارف نیاز به مفهوم‌سازی ندارد. این فرضِ صحیحی است، زیرا اگر فردی بخواهد تمام‌واژه‌ها و اصطلاحات مورد استفاده خود را تعریف و مفهوم‌سازی کند، گفتار و نوشتار او به متنی فکاهی تبدیل می‌شود.

با این همه، در دوران بالا گرفتن تشنج سیاسی در داخل یک کشور، حتی استفاده از یک واژه ساده و معمولی و با مفهوم مشخص نیز می‌تواند دردسرساز و موجب نزاع شود و جبهه‌بندی‌های کاذبی را پدید آورد. در دوران تشنجِ سیاسی هر کدام از طرفین آن، با قطبی کردن کامل فضا، واژگان را هم از جای منطقی آنها خارج می‌کنند و به سوءتفاهم دامن می‌زنند. در واقع این نوعی شگرد برای تحت فشار قراردادن نیروهای خارج از صحنه تشنج و اجبار آنها به موضع‌گیری است و اغلب هم از طریقِ ارزش‌گذاری بر روی واژه‌های خنثی و فاقد بارِ ارزشی صورت می‌گیرد.

بسیاری از واژه‌ها در زبان‌های گوناگون، از زاویه بارِ ارزشی کاملاً خنثی تلقی می‌شوند و نسبت دادن آنها به فرد یا افرادی حاوی هیچ‌گونه بار ارزشی یا ضدارزشی خاصی نیست. واژگانِ معرّفِ موقعیت‌های علمی، اداری، سیاسی یا اجتماعی افراد در زمره این نوع واژگان قرار می‌گیرد. برای نمونه مدرک دکترا یا اجتهاد به خودی خود دارای ارزش یا حتی اذعان به میزان مهارت و سواد یک فرد نیست. تنها گذراندن دوره‌ای از آموزش و اخذ مدرک یا جواز از مرکز دانشگاهی یا حوزوی خاصی را می‌رساند. واژه «نخبه» هم دلالتی مشابه دارد. در ادبیات فارسی نخبه به کسی گفته می‌شود که در صنف یا بین همگنان خود برجستگی و شهرت یافته باشد. چنین فردی می‌تواند کارکردی مثبت یا منفی داشته باشد. از همین‌رو، تمام چهره‌های اثرگذار تاریخ از جمله خشن‌ترین آنها نیز از قبیل کین‌شی‌هوانگ، نرون، کالیگولا، چنگیزخان، هیتلر، استالین و موسولینی را هم جزو نخبگان تاریخ به شمار می‌آورند.

به این ترتیب، روشن می‌شود که استفاده از واژه نخبه برای چهره‌های مشهور سیاسی به معنای رد یا تأیید آنها نیست و صرفاً وصف امر واقع است. به رغم این، تیتر نخستِ دیروزِ روزنامه هم‌میهن تحت عنوان «هشدار نخبگان» که اشاره به شماری از چهره‌های معروف اصلاح‌طلب و اصولگرا داشت با واکنش تندی از طرف معترضان به وضع موجود در ایران روبه‌رو شد. این واکنش‌ها در این فضای تشنج‌آمیز از سوی افراد به‌خشم‌آمده چندان دور از انتظار نیست، اما بازتاب آن به عنوان «خبر» در کانال تلگرامی بی‌بی‌سی‌فارسی، بدون ارائه توضیح درباره بارِ خنثای واژه نخبه، چندان حرفه‌ای به نظر نمی‌رسد.

بی‌بی‌سی‌فارسی، هم از سوی حامیان جمهوری اسلامی و هم از طرف نیروهای مخالف آن، متهم به حمایت از طرفِ مقابل و به‌همین جهت تحت فشار دوسویه است. طبعاً موقعیت بغرنجی است، زیرا تلاش برای رفع اتهام از دو جهت معکوس، تعادل و توازنِ لازم برای خبررسانی حرفه‌ای را بر هم می‌زند.

دیدگاه

ویژه تیتر یک
  • نشست فصلی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، روز گذشته در وین آغاز به کار کرد. پیش‌نویس قطعنامه پیشنهادی تروئیکای…

  • هرچند تعبیر دوشنبه‌های ملاقاتی و سه‌شنبه‌های نظارتی و چهارشنبه‌های درایتی به طعنه به کار رفته اما اتفاقاً شاهد…

  • نمایندگان مجلس با تقاضای یک فوریت بررسی لایحه «اصلاح قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» با ۳۸ رأی موافق، ۲۰۷ رأی…

سرمقاله
آخرین اخبار