| کد مطلب: ۱۲۷۳۱

نوسازی تئوریک سیاست اصلاح‌گرا

چرا بیانیه ۱۱۰ امضاییِ رأی روزنه‌گشا اهمیت دارد؟

حمیدرضا جلایی‌پور

حمیدرضا جلایی‌پور

استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران

بیانیه ۱۱۰ امضایی جمعی از دغدغه‌مندان توسعه و مردم‌سالاری در ایران در دفاع از روزنه‌گشایی در انتخابات۱۴۰۲ با گذشت تنها یک روز از انتشارش واکنش‌های انتقادی و حمایتی گسترده‌ای را موجب و موضوع گفت‌وگو در حلقه‌ها و گروه‌ها و احزاب و شبکه‌های اجتماعی و تیتر رسانه‌های هر سه جریان بزرگ سیاسی کشور شد و بیش از بیانیه‌های تحلیلی دیگر در سال‌های گذشته مورد توجه (اعم از انتقادی و حمایت‌گرانه) قرار گرفت. چرا چنین شد وقتی ادبیات نسبتاً فنی آن گروه‌های مرجع مدنی و سیاسی را هدف می‌گرفت و برای مخاطب وسیع نبود؟ به نظرم از جمله به چهار علت مهم‌تر می‌توان اشاره کرد:

۱

 

محتوای بیانیه، راهبردی و استدلال‌‌محور و دارای غنای نظری و تجربی است. نشانه‌ای از این‌که لااقل بخشی از نیروهای جوان‌تر مصلح و توسعه‌گرا در ایران دارای نظریه تغییر اصلاح تدریجی‌گرا هستند و این نظریه تغییر را متناسب با وضعیت کنونی ساختاری و نهادی حاکمیت و جامعه ایران و با بهره‌گیری از آخرین دستاوردهای نظری و تجربی جهانی روزآمد کرده‌اند. در متن نوعی نوسازی پایه نظری و ارتقای بنیه تئوریک سیاست اصلاح‌گرا دیده می‌شود که نشانه مبارکی است از اینکه حامیان آن در ادبیات دهه۹۰ میلادی و توصیه‌های برآمده از اجماع واشنگتن و حکمرانی خوب و گذارگرایی که اساساً برای نظم‌های دسترسی باز (و نه نظم دسترسی محدود ایران) است نمانده‌اند، متناسب با تحولات نظری و تجربی در ایران و پساخزانِ عربی و جهان روزآمد کرده‌اند و از ساختارها و زمینه‌های نهادی در حاکمیت و جامعه متکثر ایران تصویر واقع‌نگرانه‌ای دارند. حتی کسانی که با استدلال‌های متن مخالفند نمی‌توانند جدیت و اهمیت‌شان را انکار کنند.

۲

 

دغدغه ایران و زندگی ایرانیان دال مرکزی متن است. امضاکنندگان به مطالبه‌ و فهرست کردن آرزوها اکتفا نمی‌کنند، دغدغه تحقق عملی‌شان را هم دارند و برای ایران و در جهت ترویج این رویکرد و نگاه و باز کردن روزنه حاضرند از آبرویشان مایه بگذارند. به‌ویژه در شرایطی که خالص‌سازان و براندازان و گذاری‌ها در سطح آرزواندیشی می‌مانند.

۳

 

این‌که ۱۱۰ امضاکننده باکیفیت و شناسنامه‌دار پای یک بیانیه تحلیلی سه‌هزار کلمه‌ای و متنی راهبردی را امضا کنند، در هر شرایطی اهمیت سیاسی و گفتمانی دارد و آن را شایسته توجه می‌کند.

۴

 

سرمایه‌ اخلاقی تعدادی از امضاکنندگان (مثلاً مهدی غنی و محمد ترکمان)، سرمایه فکری‌شان (از جمله محمد فاضلی، محمدمهدی مجاهدی، مقصود فراستخواه، علی هنری و محمدامین نیک‌جو)، تجربه سیاسی‌شان (از جمله اعضای ارشد چند حزب)، و شمار زیادی از نسل جدیدی از اصحاب رسانه و فعالان سیاسی که دارای سوابق روشن و بعضاً بنیه نظری معتنابه‌‌اند، ترکیبی ساخته‌است که متن‌شان را پراهمیت می‌کند. حتی کسانی که با پیشنهاد متن همراه نیستند، نمی‌توانند کیفیت امضاها را انکار کنند.

۵

 

در متن بیانیه، توافق‌گرایی (به جای ستیزگرایی)، تدریجی‌گرایی، آرمان‌گرایی واقع‌نگرانه، مسیراندیشی در کنار هدف‌اندیشی، ائتلاف‌های حل مسئله‌ای، بلندمدت‌گرایی و دغدغه مصالح ملی برجستگی ویژه‌ای دارد که تاکنون به قدر کافی مورد عنایت مصلحان توسعه‌گرا و مردم‌سالار نبوده است و امضاهای پایین بیانیه نشانگر تقویت رویکردی است که در سال‌های پیش رو می‌تواند ببالد.

۶

 

در این بیانیه تحلیلی حتی یک بار نام جبهه‌ اصلاحات و اصلاح‌طلبی نیامده است و صرفاً از مصلحان توسعه‌گرا دعوتی استدلال‌محور شده است که در انتخابات ۱۴۰۲ روزنه‌گشایی کنند و با مصوبه جبهه اصلاحات که در تهران لیستی به نام جبهه داده نشود، تعارضی ندارد. بااین‌‌حال، لیست امضاکنندگان نشان می‌دهد که وجود این گرایش جدی در میان رهبران و نهادها و بدنه نیروهای اصلاح‌گرا و مدنی و روشنفکری قابل‌انکار نیست. نوعی تکثر راهبردی در جریان اصلاح‌گرا شایسته به رسمیت‌شناسی است که ضمن روشن بودن تمایزشان می‌توانند ائتلاف و همکاری جبهه‌ای هم داشته باشند، همان‌طور که بخشی از این جریان می‌تواند از ائتلافی از نیروهای میانه برای شکل‌گیری اقلیتی باکیفیت و توسعه‌گرا در مجلس حمایت کند.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی