پیروزی و شکست در جنگ غزه
داود حشمتی روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی نتانیاهو نخستوزیر رژیم اشغالی به فاکسنیوز گفته: «آینده منطقه و جهان به طرف پیروز در جنگ کنونی بستگی دارد.» واضح است
داود حشمتی
روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی
نتانیاهو نخستوزیر رژیم اشغالی به فاکسنیوز گفته: «آینده منطقه و جهان به طرف پیروز در جنگ کنونی بستگی دارد.» واضح است که این جنگ از نگاه نتانیاهو نبرد اسرائیل با ایران، حماس و حزبالله تعریف میشود. اما پیروزی و شکست در این جنگ به چه معناست؟ در کدام نقطه کدام طرف میتواند ادعای پیروزی کند؟ واقعیت این است که در «جنگ نامتقارن» پیروزی و شکست به آسانی قابل تعریف نیست و اهداف آن بهراحتی به دست نمیآید. جنگ امروز در غزه و اساساً جنگ اسرائیل با مقاومت، یک جنگ کلاسیک و «متقارن» نیست. این جنگ از حیث تحرک، مانور و پشتیبانی، قدرت آتش، تعداد نیروها و... با یکدیگر برابر نیست. اگر اسرا در هر جنگ متقارنی، پس از پایان جنگ و یا آتشبس مبادله میشوند، در این جنگ اسرا اساساً نقش تعیینکنندهای در معادلههای جنگ بازی میکنند. لذا میبینیم که امروز حماس از کسانی که بعد از حمله 7 اکتبر به اسارت گرفته بهعنوان گزینهای نظامی برای عقب راندن اسرائیل استفاده میکند.
از سوی دیگر به جز جنگ اعراب و اسرائیل که در حد فاصل سالهای 1948 تا 1973 میلادی شاهد آن بودیم، مابقی جنگهای اسرائیل با نیروهای شبهنظامی مقاومت بوده و از همین رو در هیچکدام از جنگها مانند جنگهای اسرائیل و اعراب، نتوانسته اعلام پیروزی کند. به عبارت روشنتر، اسرائیل تنها در همان جنگهای متقارن بود که توانست اعلام کند اعراب را شکست داده است. در مقابل در جنگهای 22روزه و 33روزه به دلیل آنکه نتوانست به اهداف خود در مواجهه با نیروهای مقاومت دست پیدا کند، شکستخورده تلقی شد.
لذا میتوان سناریوهایی که به نظر میرسد ممکن است تحقق آنها به معنای پیروزی یک طرف و شکست طرف مقابل باشد را اینگونه برشمرد:
اسرائیل بتواند کل غزه را اشغال کند و همه را از سرزمین فلسطین بیرون کند و یا به ضرب گلوله و بمب از بین ببرد؛ اشکال اصلی این سناریو این است که اولاً توان کشتار میلیونی در چند روز را ندارد. ثانیاً کشورهای همسایه را با اسرائیل وارد تخاصم بیشتر میکند.
اسرائیل بتواند حماس را از غزه، حزبالله را از لبنان و جمهوری اسلامی را از ایران محو کند؛ آیا چنین توان و قدرت در مورد اسرائیل حتی قابل تصور هست؟ رژیمی که اگر همین امروز دوونیم میلیون نفر از مردم غزه از سرزمین خود خارج شوند و به سمت مواضع رژیم بروند، چارهای جز دست زدن به یک کشتار وسیع میلیونی ندارد تا مانع از آن شود که سیل جمعیت کل آنها را نابود کند، امکان حذف هر سه نیرو را در ایران، غزه و لبنان دارد؟
اسرائیل بتواند رهبران حماس یا حزبالله را ترور کند؛ درصورتیکه آنها حتی صدها هزار نفر از مردم غزه را به شهادت برسانند در نهایت نمیتوانند ادعای پیروزی کنند. پیروزی برای اسرائیل دستیابی به شهادت رهبران اصلی حماس است که در عملیاتهای اخیر نقش تعیینکنندهای داشتند.
اسرائیل بتواند بخش شمالی غزه را از جنوب جدا کرده و آن را تحت اشغال خود دربیاورد؛ میدانیم که یکی از اصلیترین مخالفان این سناریو ایالاتمتحده آمریکاست و با اشغال غزه توسط اسرائیل مخالف است. مضافاً اینکه بخش شمالی غزه را تبدیل به یک محل نزاع دائمی و ایجاد تلفات برای اسرائیل میکند. بخشی که اتفاقاً حماس در آن دست بالاتر را دارد و اسرائیل قادر به حفظ آن برای طولانیمدت نخواهد بود. لذا در آن صورت خروج دوباره آنها از شمال غزه به معنای شکست اسرائیل تلقی خواهد شد.
اسرائیل بتواند با حمله به جنوب لبنان بخش تحت نفوذ حزبالله و شیعیان را در این منطقه از بین ببرد؛ امری که یکبار برای تحقق آن در جنگ 33 روزه اقدام کرد و ناموفق بود.
اما در طرف مقابل طولانی شدن جنگ میتواند به معنای پیروزی مقاومت در نظر گرفته شود؛ اسرائیل بهعنوان یک رژیم و دولت با پشتیبانیهای بینالمللی که حیثیت خود را به دنبال حمله 7 اکتبر 2023 لکهدارشده میبیند، ناگزیر است در مدتزمان کوتاهی به مؤلفههایی که در آن بشود اعلام پیروزی کرد، دست پیدا کند. در غیر این صورت عدم پیروزی او به معنای پیروزی مقاومت در نظر گرفته میشود.
محور مقاومت بتواند یکی از مراکز اصلی تصمیمگیری و استراتژیک اسرائیل را منهدم کند و یا یکی از رهبران این رژیم را از بین ببرد؛ در این صورت مقاومت میتواند ادعا کند که درست در زمانی که در زیرفشار شدید حملات نظامی قرار داشت، توان تحرک در چنان سطحی را داشته و آن را میتوان یک پیروزی برای آنها در نظر گرفت.
از میان خوابهای اسرائیل ضربه زدن به ایران بهگونهای که بتواند باعث سقوط جمهوری اسلامی شود، دورتر از همه است. نتانیاهو میداند برای این کار ناگزیر است پای آمریکا را به این جنگ بکشاند. رویکرد کاخ سفید هم نه در دولتهای جمهوریخواه و نه در دولتهای دموکرات، تحقق رویای نتانیاهو نبوده است.
لذا از میان همه گزینهها، تداوم جنگ و طولانی شدن جنگ بهطور طبیعی میتواند در این جنگ نامتقارن منجر به اعلام پیروزی حماس شود. به این معنا که وقتی اسرائیل نتواند حماس را از بین ببرد، هر شعلهای که از حماس وجود داشته باشد، به معنای شکست اسرائیل قلمداد میشود. در این میان تنها یک آفت میتواند این مسیر را تغییر دهد؛ مسئلهای که به نظر میرسد اتفاقاً اسرائیلیها بسیار به آن چشم دوختهاند؛ آنهم افزایش تعداد کشتهشدگان در غزه به حدی که مردم غزه در مقابل حماس قرار بگیرند. لذا اگر طولانی شدن جنگ یک سمت مهم آن پیروزی حماس است، یک سمت دیگر آن میتواند با فشار به مردم عادی غزه و شورش آنها نتیجه عکس به همراه داشته باشد.