اشغـال ارثیه شـــوم فلسـطین
واکاوی چرایی بروز خشونت در سرزمینهای فلسطینی
واکاوی چرایی بروز خشونت در سرزمینهای فلسطینی
جنگ روایتها هر زمان که درگیری میان فلسطینیها و اسرائیلیها رخ میدهد، موضوع تازهای نیست. در این جنگ هم البته فلسطینیها معمولاً در موضع دفاعی قرار میگیرند چراکه قدرت رسانههای غربی بیشتر است. حالا که سه روز از حمله بزرگ حماس به اسرائیل میگذرد باز هم این جنگ روایتها داغ شده است. استفاده از واژههایی نظیر «تروریست»، «سپر انسانی»، «حمله به غیرنظامیان» این روزها بدون هیچ ملاحظه و مرزبندیای مطرح میشوند. واقعیت غمانگیز این است که این واژهها وقتی در چارچوب و زمینه موضوعی نظیر مناقشه اسرائیل و فلسطین قرار میگیرند، اساساً از معنا تهی میشوند. این واژهها هر کدام یک بار اخلاقی در خود حمل میکنند که باید به آن توجه شود اما در فرم مناقشهای نظیر درگیری اسرائیل و فلسطین، از این واژهها برای برتری یکی بر دیگری و منکوب کردن یک طرف ماجرا استفاده میشود. در خصوص ماجرای اخیر از روز گذشته رسانههای غربی تلاش گستردهای صورت دادهاند تا دو مفهوم را در افکار عمومی جا بیاندازند. نخست اینکه تلاش کردند با مطرح کردن جنبههای غیرمنتظره حمله حماس به اسرائیل، این حمله را با یازده سپتامبر مقایسه کنند تا بتوانند در پسزمینه
چنین مقایسهای یک کمپین به اصطلاح ضدتروریستی دیگر را کلید بزنند. در سال 2001 این جورج بوش بود که به بهانه حمله یازده سپتامبر کل جهان را در جوی امنیتی فرو برده و جنگهایی را آغاز کرد که آثار و تبعاتشان هنوز هم احساس میشود. در کمپینی که جورج بوش آغاز کرد، آمریکا قربانی «مشتی تروریست اسلامگرا» بود که «ارزشهای دموکراتیک» را تهدید کرده بودند. بنابراین، این تهدید باید در کمپین و ائتلاف جهانی از میان میرفت. اگر این مفهوم در خصوص مناقشه اسرائیل و فلسطین غالب شود، خطرات بسیاری منطقه و بلکه جهان را تهدید خواهد کرد. وانگهی در چنین مفهومی، به نظر میرسد که جای قربانی و جلاد عوض شده است. چنین مفهومی تنها بخشی از مناقشه میان اسرائیل و فلسطین را برجسته میکند و این بخش هم بخشی است که قرار است در راستای منافع اسرائیل و اهداف این رژیم برای برچیدن فلسطینیها و اعمال هرگونه خشونت علیه فلسطینیها باشد.
اقدام دیگر رسانههای غربی، تلاش برای جداسازی کامل حماس از فلسطین و آرمان مبارزه با اشغال بوده است. دو مصاحبهای که در ذیل میخوانید نمونهای از این روش برای منزوی کردن حماس و در نهایت در گوشه رینگ قرار دادن این گروه مسلح است. بدیهی است که حماس بهعنوان یک گروه مسلح که کنترل نوار غزه را در دست دارد، مورد حمایت همه گروههای فلسطینی از جمله تشکیلات خودگردان فلسطین نیست. چه اینکه این دو در بازهای از زمان با یکدیگر وارد درگیری و نزاغ خونین شدهاند. اما واقعیت این است که اکثریت فلسطینیها اقدامات حماس را از دریچه گروهی و سیاسی، بلکه از زاویه فوران خشم فروخفته مردم فلسطین و مطالبهشان برای آزادی میبینند. از این جهت است که گروههای مختلف فلسطینی از محکوم کردن حماس امتناع میکنند. حمله به غیرنظامیان، از دید هر انسان آزادهای نکوهیده است. اما متاسفانه در مناقشهای که هرگز در آن قاعده بازی رعایت نشده است، چنین مفاهیمی معمولا دستمایه یکی از طرفین ماجرا برای منکوب کردن طرف دیگر قرار میگیرد. علاوه بر این، اقدامات کابینه راستگرای افراطی اسرائیل در دامن زدن به موج خشونتها را نباید از نظر دور داشت. وقتی که بخشی از
کابینه نتانیاهو به صورت سازمانیافته از شهرکنشینان بهعنوان یک نیروی شبهنظامی استفاده میکند و به آنها سلاح داده و آموزش نظامی میدهد، طبیعتاً باید انتظار عمل متقابل از سوی گروههای فلسطینی را داشته باشند.
نکته دیگری که در این میان بسیار حائز اهمیت است، مفهوم واژه «اشغال» است. اشغال آنهم بهمعنای اقدام اسرائیل که در طول 75 سال گذشته در فلسطین صورت گرفته است. شیوه اسرائیل در اشغال تنها به سرزمین محدود نشده است. بخشهای زندگی خانوادگی، معاش، آزادیهای فردی و اجتماعی، آزادیهای مذهبی، آزادیهای اقتصادی، آزادیهای سیاسی و حتی روح و روان فلسطینیها در طول 75 سال گذشته به اشغال اسرائیل درآمده است.
نوجوانی 16 ساله را تصور کنید که امروز در نوار غزه زندگی میکند. چه انتظاری از او میتوان داشت؟ نواز غزه با مساحت 360 کیلومتری و بیش از دو میلیون نفر جمعیت، متراکمترین منطقه جهان به لحاظ جمعیت است و این منطقه از بیش از 16 سال پیش تاکنون در محاصره همهجانبه اسرائیل بوده است. معنایش این است که این کودک فلسطینی، از بدو تولد تا همین حالا در محاصره زندگی کرده و از همه آزادیهای انسانیاش محروم بوده و هیچ آینده روشنی در پیش روی خود نمیبیند. اشغال، ارثیهی نسل اندر نسل فلسطینیها است. مفاهیم و ارزشهای اخلاقی بسیار ارزشمند هستند و نباید آنها را تضعیف کرد. اما واقعیت تلخ و غمانگیز این است که همه این مفاهیم ذیل مفهوم سنگین اشغال، ارزش خود را از دست دادهاند. در دو گفتوگویی که در ذیل میخوانید این واقعیت به وضوح قابل رؤیت است.
نگاه دیپلمات/ 1
حسام زوملوت سفیر سازمان آزادیبخش فلسطین در انگلیس در گفتوگو با بیبیسی:
چرا فلسطین باید خودش را محکوم کند؟
آیا شما از حمله حماس در روز شنبه حمایت میکنید؟
این سوال درستی نیست.
اما سوال مهمی است...
نه، اصلا سوال مهمی نیست.
اینکه شما از اقدامات حماس حمایت میکنید یا نه مسئله مهمی است.
نه. اصلا سوال مهمی نیست. حماس یک گروه نظامی است. شما با من بهعنوان نماینده فلسطینیها صحبت میکنید و موضع ما خیلی واضح است.
موضع شما چیست؟ از حماس حمایت میکنید یا خیر؟
مسئله حمایت کردن یا حمایت نکردن نیست. من اینجا هستم تا از مردمم نمایندگی کنم و بگویم آنها در چه وضعیتی هستند. من اینجا نیامدهام تا کسی را محکوم کنم. اگر قرار است کسی محکوم شود آن طرف کسی است که شما به اصطلاح به او میگوئید تنها دموکراسی خاورمیانه، یعنی خاورمیانه. در بین پرانتز این اسرائیل است که غیرنظامیان را هدف قرار میدهد و شما همین حالا این خبر را گزارش کردید. این کار فقط در طول چهل ساعت گذشته انجام نشده بلکه اسرائیل سالهاست که این کار را انجام میدهد.
اما شما حماس را محکوم نمیکنید که غیرنظامیان اسرائیلی را هدف گرفته است؟
یک چیزی به شما میگویم. حماس دولت فلسطین نیست. اما در آن سو دولت اسرائیل به ارتش سازماندهیشدهاش دستور میدهد که چه بکند. بنابراین شما در اینجا نباید مقایسه کنید. اینها قابل مقایسه نیستند. شما نباید اشغالگر را با تحت اشغال مقایسه کنید. این کار عدالت ایجاد نمیکند. این کار باعث نمیشود که مخاطبان شما دقیقاً بفهمند اوضاع از چه قرار است. اسرائیل از زمان ایجادش یک دکترین نظامی داشته است و آن هم این بوده که وقتی به جنگ میرود، غیرنظامیان را هدف قرار میدهد تا مبارزان فلسطینی را تحت فشار بگذارد. این کار از سال 1948 شروع شده و همواره ادامه داشته است. تاریخ را ببینید! این کار در غزه تکرار شده و همچنان ادامه خواهد داشت. بنابراین صحبت نباید بر سر این باشد که چه کسی باید سرزنش شود. من اینجا قصد ندارم وارد بازی سرزنش قربانی شوم. مسئله مهم این است که چطور میتوان این سیکل خشن و مرگبار را متوقف کرد.
شما همین حالا اسرائیل را به خاطر کشتن غیرنظامیان محکوم کردید اما این کار را در قبال حماس انجام نمیدهید؟
شما تا به حال چندین بار با مقامات اسرائیلی مصاحبه کردهاید؟ صدها بار این کار را کردهاید. چند بار اسرائیل در لنز دوربینهای شما مرتکب جنایت جنگی شده است؟ آیا از آنها خواستهاید که خودشان را محکوم کنند؟ خیر! این کار را نکردهاید! میدانید چرا جواب آن سوال را نمیدهم؟ چون پیشفرض سوالتان را قبول ندارم. چون این سوال در بنیان خود، روایت نادرستی از کل ماجرا ارائه میکند. چون فقط این فلسطینیها هستند که از آنها انتظار میرود خودشان، خودشان را محکوم کنند. خواهش میکنم بس کنید! اینجا ما یک درگیری سیاسی داریم. سالهاست که حق و حقوق ما از ما سلب شده است. بنابراین نقطه ورود شما به مسئله غلط است. نقطه ورود درست این است که به ریشههای مسئله بپردازید. نقطه ورود درست این است که سعی کنید از این تونل به شدت تاریک خارج شوید. شما به عنوان بیبیسی و دیگر رسانههای جریان اصلی، 75 سال است که این رویه را دنبال کردهاید. شما به محض اینکه چند اسرائیلی کشته میشود مرا میآورید اینجا. آیا در طول چند ماه گذشته که بیش از 200 فلسطینی در کرانه غربی کشته شدند مرا اینجا آوردید؟ آیا وقتی که اسرائیل در بیتالمقدس و دیگر نقاط دست به تحریک فلسطینیها میزد، مرا به اینجا آوردید؟ اگر غیرنظامیان اسرائیلی در طول 48 ساعت گذشته وضعیت غمانگیزی را تجربه کردهاند باید بگویم که فلسطینیها در طول چند ده سال گذشته هر روز این شرایط را تجربه کردهاند. شما همین حالا گزارش کردید که غزه بزرگترین زندان انسانی جهان است. بیش از 2 میلیون نفر در این منطقه بیشتر از 16 سال است که در محاصره اسرائیل هستند. بنابراین همه حرف من این است که شاید زمانش فرا رسیده باشد که ما این چارچوبهای جعلی را کنار بگذاریم و گفتن حقیقت زشت و سخت به مردم را آغاز کنیم.
از نظر شما راهحل چیست؟
اجرای قوانین بینالمللی. قوانین بینالمللی باید بهطور مساوی برای فلسطین و اسرائیل اجرا شود. دقیقاً همان چیزی که شما درباره اوکراین میگوئید. آیا شما سفیر اوکراین را به اینجا فراخواندید و از او خواستید که برخی از اقدامات نظامیانشان را محکوم کند؟ ما باید چارچوبهایی قانونی که بعد از رخدادهای پیش آمده پس از پایان جنگ جهانی دوم رخ داد را اجرایی کنیم. باید مطمئن شویم که اسرائیل دیگر استثنا نیست. در طول 75 سال گذشته اسرائیل همیشه استثنا بوده است و هیچ قانونی را اجرا نکرده است. باید مطمئن شویم که هیچ کسی بالاتر از قانون نیست. اسرائیل نیروی اشغالگر است و بنابراین مسئولیت دارد که معاش و امنیت مردمی که تحت اشغالش هستند را فراهم کند. اگر اسرائیل در ساعات و روزهای آینده مرتکب جنایت نسبت به مردمی که سرزمینشان را اشغال کرده، بشود، جامعه جهانی و دادگاه بینالمللی کیفری باید اسرائیل را مورد بازخواست قرار دهد.
نگاه دیپلمات/ 2
مصطفی برغوثی دبیرکل جنبش ابتکار ملی فلسطین در گفتوگو با فرید ذکریا:
فلسطینیها آزادی میخواهند
خوش آمدید جناب وزیر! قبل از اینکه سوال بپرسم برای اینکه بینندگان ما متوجه شوند، مایلم بگویم که شما از وزرای تشکیلات خودگردان فلسطین بودهاید و تشکیلات خودگردان فلسطین از مخالفان حماس بوده است. بنابراین شما بههیچوجه به حماس وابسته نیستید. شما نماینده تشکیلات خودگردان فلسطین هستید که بر بخشهایی از کرانه باختری کنترل دارد. واکنش شما به آنچه تاکنون دیدهاید چیست؟
اولاً، من بخشی از تشکیلات خودگردان فلسطین نیستم. در واقع من نماینده یک جنبش دموکراتیک فلسطینی به نام ابتکار ملی فلسطین هستم که جنبشی غیر از فتح و حماس است. بنابراین من به حماس وابسته نیستم. اما من فکر میکنم این وضعیتی که بهوجود آمده نتیجه مستقیم ادامه طولانیترین اشغال تاریخ مدرن جهان است. اشغال سرزمین فلسطین توسط اسرائیل از سال 1967، ادامه داشته است. این یعنی 56 سال اشغال که موجب شده اسرائیل به یک رژیم آپارتاید تبدیل شود؛ آپارتایدی که بسیار بدتر از آنچه در آفریقای جنوبی حاکم بود، عمل میکند. بله! درست است که حماس اسرائیل را به رسمیت نشناخت، اما ساف که این کار را کرد. تشکیلات خودگردان فلسطین این کار را کرد. اما چه چیزی به دست آوردند؟ هیچ! از سال 2013، مقامات اسرائیلی با مقامات فلسطینی حتی ملاقات هم نمیکنند.
و آنچه امروز میبینید واکنشی به چندین چیز است؛ اول از همه، حملات تروریستی شهرکنشینان به فلسطینیان در کرانه باختری رود اردن که تاکنون ساکنان 20 محله را در اقدامی که به مثابه پاکسازی قومی است، بیرون راندهاند. 248 فلسطینی از جمله 40 کودک توسط ارتش اسرائیل و شهرکنشینان در کرانه باختری به شهادت رسیدهاند. حمله به اماکن مقدس، اماکن مقدس مسلمانان و مسیحیان، توسط افراطگرایان اسرائیلی انجام شده است. همچنین نتانیاهو اعلام کرده که حقوق فلسطین و آرمان فلسطین را با عادیسازی با کشورهای عربی از بین خواهد برد. نتانیاهو حتی جرأت کرد به سازمان ملل برود و نقشه اسرائیل را که شامل کل کرانه باختری، غزه، تمام بیتالمقدس و همچنین بلندیهای جولان بود، در سازمان ملل نشان داد. در واقع او در سازمان ملل الحاق سرزمینهای اشغالی را اعلام کرد. بنابراین مسلماً فلسطینیها به مقاومت روی میآورند زیرا میبینند که این تنها راه برای آنهاست تا به حقوق خود دست یابند.
در اینجا مسئله صرفاً سلب انسانیت و تروریست خواندن فلسطینیها نیست بلکه سوال اساسی این است که چرا ایالات متحده از اوکراین در مبارزه با آنچه آنها اشغال اوکراین مینامند حمایت میکند، درحالیکه در اینجا آنها از اشغالگری حمایت میکنند که به اشغال سرزمین ما ادامه میدهد؟
اما اجازه دهید از شما بپرسم که آیا این تشبیهی که به کار میبرید کاری که حماس انجام میدهد را توجیه میکند؟ حماس غیرنظامیان، زنان، کودکان و سالمندان اسرائیلی را هدف قرار میدهد.
نه. اینطور نیست.
آیا این یک تروریسم به شکل کلاسیکش نیست؟ آنها با دولت اسرائیل نمیجنگند. دارند با مردم عادی میجنگند؟
این تنها یک برداشت است که درست هم نیست. من فکر میکنم حماس عمدتاً به تأسیسات نظامی حمله کرده و اکثر افرادی که در آنجا بهعنوان اسیر جنگی دستگیر شدهاند، نظامیان هستند. من حمله به هیچ غیرنظامیای را تائید نمیکنم. من نمیپذیرم که اسرائیلیها به غیرنظامیان ما حمله کنند. اما ببینید هواپیماهای اسرائیلی الان در غزه چه میکنند. آنها خانهها را بمباران میکنند. آپارتمانها را با خاک یکسان میکنند و شما این صحنهها را در شبکه خودتان نشان دادهاید. کل آپارتمانها، کل ساختمانها، ساختمانهای بلند با خاک یکسان میشوند. ما در حال حاضر گزارشهایی در مورد خانوادههایی که کشته شدهاند دریافت میکنیم. 9 نفر در یک خانواده و 10 نفر در خانواده دیگر شامل فرزندان. من نمیخواهم هیچ غیرنظامیای آسیب ببیند؛ نه توسط فلسطینیها و نه توسط اسرائیلیها. اما سوال این است که چگونه میتوان به این روند پایان داد؟ آیا بار دیگر این روند با حمله به نوار غزه به پایان میرسد؟ اسرائیل تاکنون پنج جنگ علیه غزه انجام داده است. یکی از آنها 51 روز طول کشید. همه چیز را نابود کردند. این حملات نه حماس را متوقف کرد، نه مقاومت را. تنها یک راه برای توقف هرگونه خشونت وجود دارد و آن پایان دادن به اشغالگری اسرائیل است. این وظیفه ایالات متحده است که منصف باشد. آمریکاییها نمیتوانند بگویند اسرائیل حق دفاع از خود را دارد، اما ما فلسطینیها حق دفاع از خود را نداریم.
بگذارید ماجرای شیرین ابوعاقله را به شما یادآوری کنم که نهتنها فلسطینی، بلکه آمریکایی بود. او یک روزنامهنگار بسیار صلحطلب بود. او به ضرب گلوله یک تکتیرانداز اسرائیلی کشته شد. آیا کسی متهم شد؟ آیا کسی به دادگاه برده شد؟ نه هرگز. 52 خبرنگار دیگر نیز کشته شدهاند. به ارائهدهندگان کمکهای اولیه ما تیراندازی میشود. به پزشکان ما تیراندازی میشود. این کارها باید متوقف شود. تنها راه برای جلوگیری از وقوع این رخدادها این است که به اسرائیل بگوییم، شما باید به قوانین بینالمللی احترام بگذارید. شما باید به این اشغال غیرقانونی پایان دهید و فلسطینیان را بهعنوان انسانهای برابر بپذیرید.
اجازه دهید از شما در مورد واقعیت آنچه قرار است اتفاق بیفتد، بپرسم. زیرا شما در این شرایط زندگی کردهاید. این شرایط باعث تقویت نیروهای راست در اسرائیل میشود و نیروهایی را تقویت میکند که میگویند نباید رحم کرد و صرفاً باید از ابزار نظامی استفاده کرد. احتمالاً زندگی فلسطینیان در کرانه باختری سختتر خواهد شد. پستهای بازرسی و شکارهای اطلاعاتی زیادتر خواهد شد. آیا تأثیر عملی همه اینها برای فلسطینیها بدتر نیست؟
متأسفانه، آنچه شما توضیح دادید دقیقاً همان چیزی است که ما از قبل هم تجربهاش کردهایم. امروز کل کرانه باختری توسط 560 ایست بازرسی نظامی اسرائیل فلج شده است. این پستهای بازرسی در طول 30 سال گذشته وجود داشتهاند. ما از دیواری رنج میبریم که در زمین ما ساخته شده است. کل کرانه باختری به 224 محله یهودینشین کوچک تقسیم شده است که از یکدیگر جدا شدهاند. شهرکنشینان در همه جا به فلسطینیها حمله میکنند. شما در مورد دولت دست راستی در اسرائیل صحبت کردید. بله، در حال حاضر اسرائیل یک رژیم دست راستی است. اسرائیل در حال حاضر فاشیستها را در دولت خود دارد.
آیا میتوانیم آنچه را که در حال حاضر در حال وقوع است متوقف کنیم؟ بله، حتماً. همه این اسرائیلیهایی که الان در غزه هستند، میتوانند فردا آزاد شوند، از جمله همه افراد غیرنظامی. حتی ژنرالهای ارتش اسرائیل را میتوان آزاد کرد. البته اگر اسرائیل هم بپذیرد که 5 هزار و 300 اسیر فلسطینی ما را که در زندانهای اسرائیل هستند، آزاد کند. از جمله هزار و 260 فلسطینی که بدون اینکه بدانند چرا تحت بازداشت هستند ذیل قانون بازداشت اداری در زندان هستند. آنها نمیدانند چرا دستگیر شدهاند. تفهیم اتهام نمیشوند. وکلای آنها نمیدانند چرا دستگیر شدهاند. این است زندگی ما.
حماس 30 سال پیش یا 40 سال پیش وجود خارجی نداشت. اما قبل از حماس هم، همه ما را تروریست توصیف میکردند. هر فلسطینیای که برای حقوق یا آزادی خود مبارزه کند، تروریست توصیف میشود. سوال اینجاست که آیا ما حق مبارزه برای آزادی را داریم؟ آیا ما حق داریم برای دموکراسی واقعی مبارزه کنیم؟ آیا ما حق داریم انتخابات عادی دموکراتیک داشته باشیم که متاسفانه اسرائیل و آمریکا از آن حمایت نمیکنند؟ من فکر میکنم ما این حق را داریم. نکته تاسفبار این است که اگر در ساختار یک نیروی نظامی مبارزه کنیم میشویم تروریست! ما به شیوهای غیرخشونتآمیز مبارزه کنیم، به عنوان افراد خشن توصیف میشویم. اگر حتی با کلمات مقاومت کنیم، بهعنوان عامل تحریککننده توصیف میشویم.
اگر از فلسطینیها حمایت کنید و یک خارجی باشید، به شما انگ ضدیهودی میزنند. اگر یهودی باشید و مثل بسیاری از یهودیان که از آرمان فلسطین حمایت میکنند، از فلسطینیها حمایت کنید، به شما انگ یهودی مرتد میزنند. این روند باید تمام شود. این روند هیچ معنیای ندارد. همه ما باید زندگی برابر داشته باشیم. همه ما باید آرامش داشته باشیم. همه ما باید عدالت داشته باشیم و همه با عزت زندگی کنیم. راه اصلی برای رسیدن به این هدف، پایان دادن به اشغال، پایان دادن به آپارتاید اسرائیل است که مطمئنم هیچ یهودیای نمیتواند به آن افتخار کند. زمان آن فرا رسیده است. زمان عدالت و آزادی فرا رسیده است. اگر ما به آزادی و عدالت دست یابیم، هیچ خشونتی وجود نخواهد داشت و هیچکس آسیبی نخواهد دید.