قدرتنمـایـی پـوتیـن
مرگ یوگنی پریگوژین موجب تـثبیت قدرت پوتین در آستانه انتخابات ریاستجمهوری خواهد شد
مرگ یوگنی پریگوژین موجب تـثبیت قدرت پوتین در آستانه انتخابات ریاستجمهوری خواهد شد
روز 23 آگوست، یک فروند هواپیمای امبرائر ERJ-135 با شماره دم RA-02795 که در اختیار پریگوژین بود بر فراز منطقه تور روسیه، جایی بین مسکو و سنپترزبورگ، منفجر شده و سقوط کرد. سازمان هوانوردی روسیه اعلام کرد که پریگوژین و معاون او دیمیتری اوتکین مسافر این هواپیما بودند. منابع مرتبط با گروه واگنر ادعا کردند که هواپیما پس از شلیک یک سیستم ضدهوایی منفجر شده و یک مقام غربی به روزنامه فایننشالتایمز گفته که هواپیما توسط یک سامانه موشکی ضدهوایی روسی سرنگون شده است. با این حال، دیگر منابع رسانهای روسی ادعا کردند که لاشه هواپیما نشانهای از اصابت شلیک یک سیستم ضدهوایی را نشان نمیدهد و در عوض این احتمال وجود دارد که یک بمب در هواپیما منفجر شده باشد. در ابتدا کانال تلگرام مرتبط با گروه واگنر تایید کرد که پریگوژین و اوتکین هر دو کشته شدهاند. ساعاتی بعد نیز کرملین این موضوع را تائید کرده و ولادیمیر پوتین نیز در تائید مرگ پریگوژین سخنانی را مطرح کرد. سقوط هواپیمای حامل پریگوژین تقریباً دو ماه پس از شورش پریگوژین در ماه ژوئن رخ داد و جدای از کشته شدن پریگوژین و اوتکین، پنج نفر از فرماندهان بلندپایه واگنر به اضافه سه خدمه
هواپیما کشته شدند.
مرگ پریگوژین احتمالاً تروری با برنامهریزی کرملین بهمنظور بازدارندگی و ارعاب رقبا و از میان بردن تصورات نخبههای سیاسی روسیه و کشورهای دیگر، از ضعف ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه در آستانه انتخابات ریاستجمهوری 2024 است. از زمان وقوع شورش گروه واگنر در اواخر ماه ژوئن، کرملین از این شورش به منظور افشا و خنثی کردن انتقادات پرسنل نظامی و مقامات و شخصیتهای مظنون به همدردی با انتقادات پریگوژین از مدیریت کرملین در جنگ اوکراین، استفاده کردهاست. البته شورش پریگوژین با توافقی برای اعزام پرسنل واگنر به بلاروس پایان یافت، اما از همان ابتدا مشخص بود که پوتین تنها تا زمانی به این توافق پایبند خواهد ماند که این توافق در خدمت منافع او باشد. اساساً چه کسی باور میکند که شخصی با خصوصیات پوتین برای همیشه به توافق با فردی که علیه او شورش کرده و احتمالاً قصد سرنگونی او را داشته، پایبند بماند! چنین تصوری نهتنها در خصوص پوتین بلکه در چارچوب شیوه حکمرانی و داینامیک قدرت در کرملین، غیرقابل باور است. در نتیجه، زمانی که پریگوژین به اندازه کافی به حاشیه رانده شد و دولت روسیه زمینه را فراهم کرد تا گروه واگنر تحت یک رهبری جدید
فعالیتهایش را تحت نظارت کرملین ادامه دهد، پریگوژین نیز از صحنه حذف شد. چراکه هیچ اعتمادی میان کرملین و پریگوژین وجود نداشت و کرملین هر لحظه بیم داشت مبادا پریگوژین زیر توافق امضاشده بزند. بنابراین کرملین پیشدستی کرده و کار را تمام کرد.
مرگ یوگنی پریگوژین، فرمانده گروه شبهنظامی واگنر روسیه، بهطور قطع موجب میشود که کرملین بتواند کنترل سیاسی خود را تحکیم و تثبیت کرده و نفوذ خود بر گروه واگنر را که در آفریقا و اوکراین متمرکز هستند، بیشتر کند. احتمالاً هدف از مرگ پریگوژین این بوده که پوتین بتواند نمایش قدرتی داشته باشد و تصور ضعف کرملین در افکار عمومی داخل و خارج را از میان ببرد. تا پیش از این، تصور غالب این بود که فردی مانند پریگوژین دست به شورش مسلحانه علیه ولادیمیر پوتین زده است اما پوتین در نهایت به او اجازه داده تا جان و مال و موقعیت خود را بهرغم آسیبی که به اعتبار کرملین و وحدت ملی روسیه رسانده با خود بردارد و ببرد. اما پوتین نشان داد که راه فراری وجود ندارد و پریگوژین در نهایت میبایست با تبعات اقدام خود مواجه شود. برخی معتقدند که مرگ پریگوژین تاثیر مثبتی بر ساختار سیاسی روسیه نخواهد داشت و نخواهد توانست ضعف سیاسی پوتین را جبران کرده یا بپوشاند. اما شناخت از تاریخ و شیوه حکمرانی در روسیه و داینامیک عملکرد چهرههای سیاسی در این کشور، حداقل در طول 100 سال گذشته، ثابت میکند که مرگ پریگوژین احتمالاً حکومت پوتین را از مواجه شدن با
چالشهای مشابه تا حدود زیادی ایمن خواهد کرد. روسیه در سال 2024 انتخابات ریاستجمهوری را در پیش دارد بنابراین مرگ پریگوژین میتواند روسیه را از روبهرو شدن با بیثباتیهای احتمالی در سیاست داخلی، نجات دهد.
الکساندر لوکاشنکو، رئیسجمهوری بلاروس ادعا کرده بود که یک معامله غیررسمی که او میانجیاش بود، موجب شد که شورش گروه واگنر پایان یابد و این معامله شامل ارائه ضمانت از سوی کرملین برای امنیت و حفظ جان پریگوژین بود. حالا پریگوژین به این شکل کشته شده است، بهطور طبیعی همه مخالفان پنهان و آشکار پوتین این واقعیت را در ذهن خواهند داشت که پوتین همیشه حفظ قدرت را در اولویت قرار میدهد. مرگ پریگوژین این پیام را در خود دارد که پوتین و حامیانش این قدرت را دارند که برای مهار هرگونه فشار و شورش داخلی، قبل از انتخابات سال آینده، از هر ابزاری استفاده کنند.
این مسئله در فحوای سخنان پوتین درباره مرگ پریگوژین به وضوح دیده میشود. پوتین با اشاره به گروه واگنر گفته است:«این افرادی بودند که سهم قابلتوجهی در موضوع مشترک ما برای مبارزه با رژیم نئونازی در اوکراین داشتهاند ما این موضوع را به خاطر میآوریم، میدانیم و فراموش نمیکنیم». پوتین سپس با اشاره به شخص پریگوژین سعی کرد پیام خود را به مخالفان داخلیاش ارسال کند. او گفت:«او مردی با سرنوشتی پیچیده بود که در زندگی خود اشتباهات جدی مرتکب شد اما نتایج مورد نیاز خود را گرفت.»
و اما وقتی که کار به آینده گروه واگنر میرسد باید گفت که مرگ پریگوژین و اوتکین، آینده این گروه را در هالهای از ابهام قرار خواهد داد. احتمالا کرملین سعی خواهد کرد سربازان واگنر را به آفریقا و اوکراین بفرستد. کانالهای تلگرامی مرتبط با گروه واگنر گفتهاند که این سازمان در روزهای آینده نشست فوقالعاده فرماندهان خود را تشکیل میدهد. این احتمال وجود دارد که در نتیجه این نشست، سرویسهای امنیتی روسیه، تسلط بیشتری بر فرماندهان گروه واگنر به دست آورند. وحدت فرماندهی و تمرکز مسئولیت سیاسی در گروه واگنر، نوسانات عملیاتی مرتبط با شیوه رهبری پریگوژین و اوتکین را کاهش خواهد داد. مرگ اوتکین و دیگر فرماندهان واگنر به این معنی است که فرماندهان باقیمانده این سازمان، باید دست به انتخابهای جدیدی بزنند و به نظر میرسد که این انتخاب جدید، نزدیکشدن بیشتر به کرملین باشد. از سوی دیگر بعید به نظر میرسد که اگر کرملین دستی در ترور پریگوژین داشته باشد، بدون زمینهچینی قبلی در خصوص گروه واگنر، دست به این کار زده باشد. این احتمال وجود دارد که فرماندهان باقیمانده واگنر اعلام کنند که همان رویه پریگوژین را در تمرکز بر آفریقا و فعالیت
در آفریقای مرکزی، لیبی، مالی، سودان و احتمالا بورکینافاسو ادامه خواهند داد. علاوه بر این، برخی گزارشها درباره اعزام سربازان واگنر به نیجر منتشر شده است.
یکی دیگر از ابعاد مرگ پریگوژین این است که نقش بلاروس و لوکاشنکو را در آینده این گروه به نقشی غیرضروری تبدیل میکند. در آغاز شورش واگنر، الکساندر لوکاشنکو با غرور در رسانهها حاضر شده و سعی میکرد اعتبار نجات کرملین را به نام خود ثبت کند. اما در شرایط فعلی این احتمال بسیار زیاد است که نقش بلاروس در آینده واگنر در کوتاهمدت تضعیف شده و در میانمدت از بین برود. چراکه بعید است که سربازان واگنر بخواهند از خاک بلاروس علیه ناتو دست به اقداماتی بزنند. علاوه بر این، بعید به نظر میرسد که بلاروس نیز تمایلی به حضور طولانیمدت این گروه در خاک خود داشته باشد چراکه این دولت لوکاشنکو است که باید هزینه بیشتری بابت حضور واگنر در بلاروس متحمل شود. بعلاوه روسیه در اوکراین و آفریقا نیاز بیشتری به نیروهای واگنر دارد.