بالکان در معرض اشتعال
اختلافات داخلی میان صربها و آلبانیاییهای کوزوو، بالکان را به مرز بحران نزدیک کرده است
اختلافات داخلی میان صربها و آلبانیاییهای کوزوو، بالکان را به مرز بحران نزدیک کرده است
کشورها در داخل، سیاستهایی وضع میکنند اما همه این سیاستها تبعات خارجی نیز دارند. در ماه آوریل، اکثریت جمعیت صرب در شمال کوزوو، انتخابات شهرداریها را تحریم کردند. این اقدام به این دلیل انجام شد که نمایندگان آنها در پی اختلافات بین کوزوو و صربستان بر سر ممنوعیت تردد خودروهایی که پلاک صربستان داشتند، از رقابت خارج شدند. با تحریم کاندیداها و رایدهندگان صرب در کوزوو، نامزدهای آلبانیایی کوزوو در انتخابات محلی پیروز شدند، درحالیکه نرخ مشارکت در این انتخابات تنها سهونیم درصد بود. اعتراضات زمانی آغاز شد که چهار شهردار به دستور دولت مرکزی آلبانیایی کوزوو و تحت حمایت پلیس ویژه روی کار آمدند. این اعتراضات منجر به زخمی شدن نیروهای حافظ صلح ناتو شد. در حال حاضر، اروپا و جهان در تلاش برای جلوگیری از تشدید خشونت قومی در این منطقه هستند. خشونتی که اگر ادامه یابد، بار دیگر بالکان را به یک نقطه اشتعال آنهم در میانه جنگ روسیه و اوکراین تبدیل میکند.
چطور کار به اینجا رسید؟
بحرانی که در حال حاضر در این منطقه در مراحل اولیه خود به سر میبرد، بحرانی است که آغازش حتمی بود و فقط زمان درگرفتناش مورد سوال بود. در ابتدا که قانون منع تردد صربهایی که پلاک خودروی کوزوو نداشتند تصویب شد، بسیاری این موضوع را ناچیز میپنداشتند، اما واقعیت این است که در منطقهای پرتنش و متنوع به لحاظ قومیتی، نظیر بالکان، حتی چنین موضوعات ناچیزی نیز میتواند به یک بحران تمامعیار تبدیل شود. حالا این بیم میرود که این بحران طولانیمدت شود. محرکهای بالقوه متعددی برای تشدید تنش وجود داشت که برای کسانی که با دقت اوضاع را نظاره میکردند، به وضوح مشهود بود. بسیاری از این محرکها ناشی از یکسری تصمیمات تنشزا بود که توسط رهبران سیاسی هر دو طرف اتخاذ شده بود. برای مثال خروج صربهای کوزوو از نهادهای سیاسی کوزوو، بهویژه نیروی پلیس، استقرار نیروهای پلیس ویژه کوزوو در خیابانهای مناطق شمالی کوزوو سلب مالکیت زمین در مناطق شهرداریهایی که عمدتاً صربها در آن ساکن هستند. امتناع از شرکت در انتخابات و در نهایت، درگیریهای خشونتآمیز بین اقلیت صرب و سربازان ناتو در این هفته به واسطه به قدرت رسیدن چهار شهردار منتخب آلبانیایی کوزوو، پس از انتخابات آوریل که توسط صربهای کوزوو بایکوت شد. شهرداریهای مناطقی از شمال کوزوو که اکثریت صربنشین دارند، مدتهاست که به نقطهعطفی در مناقشه طولانی بین کوزوو و صربستان تبدیل شدهاند. تشدید تنش در اوایل این هفته بهدنبال مجموعهای از اقدامات تلافیجویانه از سوی هر دو طرف بود که پس از تصمیم تنشآمیز درباره اجرای قانون پلاک خودرو در مرز کوزوو و صربستان در اواخر سال 2022 انجام شد.
آنچه که این بار متفاوت است، مجموعهای از محاسبات غلط سیاسی است که به نظر میرسد دولت پریشتینا در مورد مواضع متحدان آمریکایی و اروپایی خود انجام داده است. واشنگتن و متحدانش از بروکسل گرفته تا پاریس و برلین، پس از سرمایهگذاری سیاسی قابلتوجه در گفتوگوی بلگراد و پریشتینا به رهبری اتحادیه اروپا (EU) برای عادیسازی روابط بین دو طرف، به پریشتینا هشدار دادند که اوضاع را بیشتر پرتنش نکند. شرکای ایالات متحده و اتحادیه اروپا میخواستند بر پیشرفت در گفتوگو تمرکز کنند. تصمیم دولت برای برگزاری انتخابات محلی در ماه آوریل، آنهم درحالیکه اکثریت صربها آن را تحریم کردند و کمتر از سهونیم درصد از جمعیت شمال کوزوو در آن شرکت داشتند، مصداق بنزین ریختن روی آتش بود. حالا که تنش تشدید شده، کوزوو در معرض خطر از دست دادن بخشی از حمایت آمریکا و اروپا است. وضعیت در شمال کوزوو به دلیل مجموعهای از عوامل و رویدادها به نقطه کنونی و بحرانی خود رسیده است. عدم اجرای توافقنامه اوهرید برای عادیسازی روابط کوزوو و صربستان و عدم موفقیت در ایجاد اتحادیه شهرداریهای صرب، ناامیدی فزایندهای را در جامعه بینالمللی ایجاد کرد. یکی از عوامل مهم، عدم بلوغ رهبران درگیر در روند گفتوگو و چالشهای آنها در مشارکت و حرکت رو به جلو با توسل به اراده سیاسی قوی است. به نظر میرسد که انگیزههای دو طرف برای پایبندی به توافقها به اندازه کافی قوی نبوده و بنابراین پیشرفت متوقف شده است.
کاتالیزور وضعیت پرتنش در شمال کوزوو را میتوان در خروج عمدی صربهای کوزوو از نهادهای محلی، از جمله شهرداران و افسران پلیس جستوجو کرد. این اقدام به ایجاد خلأیی کمک کرد که دولت کوزوو از آن استفاده کرد. دولت مرکزی کوزوو با اصرار بر برگزاری انتخابات محلی بدون حضور کاندیداهای صرب و قدرت دادن به شهرداران سعی کرد نشان دهد که شمال کوزوو بهعنوان یک واقعیت سیاسی جداگانه و خارج از چارچوب نهادی کوزوو وجود دارد.
آیا اختلافات جدیتر میشود؟
حتی اگر همه طرفها تلاشکنند تا از شدت اختلافات بکاهند، اما مجموعهای از عوامل هستند که میتوانند اوضاع را پرتنش کنند. روسیه مدتهاست که بهعنوان یک قدرت مداخلهگر فرصتطلب با استفاده از ابزارهایی نظیر انتشار اطلاعات نادرست، بهویژه در میان رسانهها و مخاطبان صربستان عمل کرده است. یک تجمع در ذیل پرچم توسط اکثریت جمعیت آلبانیایی کوزوو میتواند تصمیمگیرندگان دولتی در پریشتینا را تحت فشار قرار دهد. به نظر میرسد که آنها مکرراً روی راهحلهای غیرسازنده سیاسی ایستادگی کردهاند و با وجود هشدارهای متحدان غربی مبنی بر اجتناب از تشدید تنش، اقدامات نمادین را دوچندان کردهاند. این رویکرد میتواند عقبنشینی را برای آنها سختتر کند. صربستان بر باندهایی نفوذ دارد که اگر بخواهند - یا به آنها دستور داده شود - میتوانند اوضاع را شعلهور کنند.
سیاست اروپا و آمریکا چیست؟
اول از همه، ایالات متحده و اتحادیه اروپا نباید بالکان غربی را بهعنوان یک موضوع حاشیهای تلقی کنند. پیشرفتهایی در مسئله بالکان صورت گرفته است اما، برای مثال، پنج عضو اتحادیه اروپا که کوزوو را به رسمیت نشناختهاند (قبرس، یونان، رومانی، اسلواکی و اسپانیا) نباید اجازه داشته باشند که بهسادگی وانمود کنند اقدامات آنها تفاوتی ایجاد نمیکند. آنها، همراه با دیگر اعضای اتحادیه اروپا، باید تلاشهای جدیدی را برای یافتن راهحل انجام دهند و صرفاً منتظر نباشند تا شخص دیگری به مسائل رسیدگی کند. همانطور که دولت کوزوو میگوید، وضعیت فعلی در شمال ناپایدار است، زیرا ساختارهای موازی بر آن حاکم است. پرداختن به این موضوع و متوقف کردن عناصر خشن در شمال نباید تمرکز را از گفتوگوهای سیاسی گستردهتر که با میانجیگری اتحادیه اروپا و حمایت ایالات متحده انجام میشود، منحرف کند. تشدید وقایع در شمال کوزوو در روزهای اخیر باعث حواسپرتی مقامات کوزوو و صربستان در تلاش برای عادیسازی روابط از طریق گفتوگوی سیاسی شده است. وضعیت به نقطه اول بازگشته است، هر دو طرف درخواستهایی یکسان دارند. طرفین اصرار دارند که به متحدان غربی خود وفادار هستند و میتوانند شرکای قابل اعتمادی در خصوص ارزشهای یورو-آتلانتیک باشند - به ویژه کوزوو، که نمیتواند حمایت ایالات متحده یا اعضای کلیدی اتحادیه اروپا را از دست بدهد.
ایالات متحده و اروپا نباید به خرابکاران پیشرفتهای حاصلشده در روند عادیسازی روابط کوزوو و صربستان پاداش دهند. تشدید تنش فعلی موجب میشود رهبران پریشتینا و بلگراد از اجرای برخی گامهای سخت به سمت عادیسازی روابط و مقابله با چالشهای سیاست داخلی اجتناب کنند. اروپا و ایالات متحده باید روشن کنند که تنها راه برونرفت از وضعیت کنونی در نهایت از طریق گفتوگوی بلگراد و پریشتینا میگذرد.
آیا انتخابات جدید این وضعیت را عادی میکند؟
برای حرکت به سمت یک راهحل، انتخابات جدید باید با پیششرطهایی مانند مشارکت صربهای کوزوو، ایجاد شرایط کاری برای پلیس و شهرداران کوزوو و خروج کامل واحدهای پلیس ویژه دولت کوزوو از مناطق شمالی برگزار شود. این یکی از الزامات اعلامشده صربهای کوزوو برای شرکت در انتخابات محلی است. پیشرفت با اتحادیه شهرداریهای صرب تا اواسط نوامبر اکنون یک شرط مشخص است و مهلتی برای دولت کوزوو برای انجام آن تعیین شده است. بدیهی است که انتخابات جدید باید با دقت زیادی طراحی و اجرا شود تا اطمینان حاصل شود که نتیجه آن توسط همه طرفها مشروع شناخته میشود. بنابراین، تضمینی برای حل مشکل نیست، اما یکی از راههای ممکن برای حل آن برگزاری انتخابات مجدد است.
سوال این است که آیا راهحلهای خلاقانهتری برای صربستان و کوزوو برای رسیدن به روابط باثباتتر وجود دارد؟ در فضای بیاعتمادی عمیق و خصومت شخصی بین دو رهبر سیاسی، تصور راهحلهای نوآورانه اگر نگوییم غیرممکن، چالشبرانگیز است. این واقعیت تلخی است که بهنظر میرسد غرب همچنان در اذعان به آن مردد است؛ بهرغم رویدادهایی که در دو سال گذشته بین آلبین کورتی، نخستوزیر کوزوو و الکساندر ووچیچ، رئیسجمهور صربستان رخ داده است. حالا بهطور فزایندهای آشکار است که در مقطعی،
غرب نیاز به توقف و تجدیدنظر در رویکرد خود دارد و از خود یک سوال اساسی میپرسد: آیا رهبران سیاسی فعلی واقعاً مایل و قادر به دستیابی و تضمین عادیسازی و روابط پایدار بین جمعیت صرب و آلبانی در کوزوو هستند یا خیر؟