واقعیت تشدید فشارهای اروپا علیه رژیم اسرائیل
اروپا، فشارهای سیاسی و تبلیغاتی خود علیه جنایات رژیم اسرائیل در غزه را در سطح افکار عمومی متمرکز کرده است، چراکه مردم در این کشورها با تظاهرات، تحریم کالاهای صهیونیستی و پیگیریهای قضایی تلاش دارند دولتهایشان را تحت فشار قرار دهند تا اقدامات عملی در برابر تجاوزات رژیم اسرائیل در غزه انجام دهند.

اروپا هیچ اقدامی در جهت افزایش فشار سیاسی، اقتصادی و امنیتی به رژیم اسرائیل با هدف مقابله با نسلکشی این رژیم در غزه انجام نداده و بعید است که در آینده هم، در این خصوص اقدامی انجام دهد، اگرچه در همین اندازه هم حمایتها در اروپا از فلسطین و مخالفت با جنایات و نسلکشی رژیم اسرائیل در غزه بیسابقه است. اروپا، فشارهای سیاسی و تبلیغاتی خود علیه جنایات رژیم اسرائیل در غزه را در سطح افکار عمومی متمرکز کرده است، چراکه مردم در این کشورها با تظاهرات، تحریم کالاهای صهیونیستی و پیگیریهای قضایی تلاش دارند دولتهایشان را تحت فشار قرار دهند تا اقدامات عملی در برابر تجاوزات رژیم اسرائیل در غزه انجام دهند.
درحالیکه بعضی از دولتهای اروپایی تلاش دارند موضع سیاسیشان به گونهای باشد که مردم و فضای داخلی و سیاسی خود را راضی کنند، اما این اقدامات به یک فشار واقعی علیه رژیم صهیونیستی تبدیل نمیشود. مواضع فرانسه، انگلیس و آلمان به گونهای است که ظاهراً از یک طرف نسلکشی رژیم اسرائیل در غزه را محکوم میکنند و از طرف دیگر سعی دارند همراهی خود را با مردم و افکار عمومیشان نشان دهند، اما همزمان به رژیم اسرائیل سلاح میفروشند و در برابر اقدامات و حملات این رژیم به غزه و دیگر کشورها، سکوت و بعضاً حمایت میکنند.
با وجود اینکه دولت آلمان گفته است دیگر به رژیم اسرائیل سلاح نمیفروشد، اما همچنان آلمان علاوه بر انگلیس در حال فروش سلاح به این رژیم هستند. همچنین روابط سیاسیشان با رژیم اسرائیل نیز، کاهش نیافته است؛ به نحوی که نه سفیر رژیم اسرائیل را احضار میکنند، نه مبادلات اقتصادیشان تغییر کرده است و اینها نشان میدهد که اغلب دولتهای اروپایی به جز اسپانیا صرفاً در سطح اعلامی با اقدامات رژیم صهیونیستی مخالفت میکنند که آن هم بیشتر جنبه سیاسی و برای حفظ افکار عمومی داخلیشان است.
در این میان تنها اسپانیا سطح تبادلات اقتصادیاش با رژیم صهیونیستی را کاهش داد و تا حد زیادی مواضع سرسختانهای علیه این رژیم، اتخاذ کرد. از جمله اینکه در مجمع عمومی سازمان ملل به نفع راهحل دودولتی رای داد، درحالیکه بسیاری از کشورهای اروپایی در رایگیری مجمع عمومی سازمان ملل جزو کسانی بودند که به این پیشنهاد رای ممتنع دادند. بنابراین باید گفت که اروپا در رابطه با مساله فلسطین یکپارچه عمل نمیکند و اتحادیه اروپا نیز همچنان به موضع سابق خود یعنی همکاری و تعامل با رژیم اسرائیل ادامه میدهد.
به هر حال نظامهای سیاسی در غرب لیبرال هستند و به رای مردم نیاز دارند، از این رو ناچارند در حد ضرورت به موضع و خواست مردم خود احترام بگذارند. اخیراً در آلمان تظاهراتی علیه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه شکل گرفت که از سوی یک حزب سیاسی در این کشور برنامهریزی شده بود و برای برگزاری آن مجوز گرفته بود. در آلمان در دو سال اخیر تظاهرات علیه جنایات رژیم اسرائیل زیاد بوده است، اما تظاهرات اخیر که با هماهنگی یک حزب سیاسی انجام شد، دارای اهمیت است. ورود احزاب به موضعگیری علیه رژیم اسرائیل نکته مهمی است و میتواند اعتراضات مردمی در این کشور و دیگر کشورهای اروپایی را اثرگذارتر کند. فشار به رژیم اسرائیل در این سطح در گذشته بهویژه از سوی کشورهای اروپایی بیسابقه بوده است.
در هیچ زمانی، این گونه نبوده است. از زمان اعلام موجودیت رژیم غاصب اسرائیل چنین رفتار و موضعگیری از سوی کشورهای اروپایی سابقه نداشته است. پیشتر جوامع غربی تحت تاثیر رسانههای صهیونیستی قرار داشتند، اما الان به دلیل حضور رسانههای جدید و شبکه ارتباطات بیواسطه که مردم دنیا در جریان تحولات قرار میگیرند، اعتراضات گستردهای شکل گرفته است که قبلاً شاهد آن نبودهایم.
اهمیت حمله به قطر از سوی رژیم اسرائیل به این خاطر است که تلاش اروپا برای همراهی و نزدیکی قطر و رژیم اسرائیل بینتیجه ماند. اروپاییها تا حدی این حمله را محکوم کردند، اما برخلاف اروپا، آمریکا نشان داد همپیمانی در منطقه جز رژیم اسرائیل ندارد و بقیه کشورها به ظاهر فرمانبردار آمریکا هستند، و این کشور خیلی نگران همپیمانان عربی خود در منطقه نیست. اینکه آمریکا اجازه میدهد رژیم اسرائیل به قطر حمله کند به نوعی نفی همپیمانی کشورهای عرب خلیج فارس از سوی آمریکاست و این رویکرد حتماً در آینده در روابط این کشورها با غرب و آمریکا تاثیر خواهد داشت.