| کد مطلب: ۴۱۵۴۹

سرنوشت نتانیاهو و جنگ‌هایش/نخست‌وزیر اسرائیل با اتکا به تاریخ به‌دنبال رستاخیز سیاسی است

چند روز بعد از حملات حماس در هفتم اکتبر ۲۰۲۳، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل از پذیرش علنی هرگونه مسئولیتی در برابر شکست بزرگ امنیتی طفره رفت.

سرنوشت نتانیاهو و جنگ‌هایش/نخست‌وزیر اسرائیل با اتکا به تاریخ به‌دنبال رستاخیز سیاسی است

دیوید رمنیک/خبرنگار نیویورکر

چند روز بعد از حملات حماس در هفتم اکتبر 2023، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل از پذیرش علنی هرگونه مسئولیتی در برابر شکست بزرگ امنیتی طفره رفت. او اغلب از شرکت در مراسم یادبود کشته‌شدگان اجتناب کرده و به‌ندرت با خانواده‌های گروگان‌های اسرائیلی که مدت‌هاست در تونل‌های غزه گرفتار شده‌اند، دیدار کرده است. 

در دوران نخست‌وزیران پیشین اسرائیل، لغزش‌های آشکار در استراتژی اطلاعاتی و نظامی خیلی سریع به برگزاری دادگاه‌ها و نتایج بزرگی ختم شده است. در اکتبر 1973، نیروهای مصری و سوری، اسرائیل را در شبه‌جزیره سینا و بلندی‌های جولان غافلگیر کردند و اسرائیل به مدت چندروز در معرض خطرات عمیقی قرار گرفت.

در عرض چند هفته پس از پایان حملات که به جنگ یوم کیپور شناخته می‌شود، یک کمیسیون تحقیقاتی به‌رهبری شیمون آگرانات، رئیس وقت دیوان‌عالی اسرائیل برای بررسی اشتباهات محاسباتی و نظارتی که منجر به این بحران شد، شاهدان را به دادگاه کشاند. یافته‌های آنها درنهایت به استعفای گولدا مایر، نخست‌وزیر، و موشه دایان، وزیر دفاع شد. 

در مقابل، حتی با اینکه اعضای اصلی ارتش و نهاد دفاعی نتانیاهو استعفا دادند یا از نقش خود در تراژدی هفتم اکتبر عذرخواهی کردند، اما نخست‌وزیر اسرائیل از هرگونه حسابرسی واقعی طفره رفته و هرگونه تحقیق را رد کرده است. درنتیجه در اولین سال پس از حملات، نتایج نظرسنجی‌ها درباره میزان محبوبیت نتانیاهو وحشتناک بود.

ناظران سیاسی در سراسر طیف‌های ایدئولوژیک مختلف اسرائیل درباره زمان، نه اینکه آیا نتانیاهو بالاخره از قدرت کنار خواهد رفت، صحبت می‌کردند و بین همه، ژنرال بنی گانتس، نفتالی بنت، نخست‌وزیر سابق یا آویگدور لیبرمن، وزیر دارایی سابق جانشین او خواهند شد. اما با این حال نحوم بارنیا، ستون‌نویس کهنه‌کار سیاسی در اسرائیل در آن زمان به من گفت: «من به مراسم خاکسپاری سیاستمداران می‌روم تا مطمئن شوم خاک می‌شوند. اما بازگشت امکان‌پذیر است.»  

و حالا یک روز پس از آنکه دونالد ترامپ در بمباران تسلیحات هسته‌ای ایران به اسرائیل پیوست، نتانیاهو و دایره اطرافیانش روی رستاخیز سیاسی او حساب می‌کنند. فاجعه غزه که در آن ده‌ها هزار نفر کشته شده‌اند و جامعه جهانی آن را محکوم کرده است، به‌کنار. حملات سیاسی نتانیاهو به نهادها و هنجارهای دموکراتیک به‌کنار. دردسرهای قانونی او هم به‌کنار. 

آمیت سیگال، روزنامه‌نگار کانال 12 اسرائیل منبع موثقی در دفتر نخست‌وزیری است و به‌نوعی پیامبر تفکرات نتانیاهو به‌شمار می‌رود. روز یکشنبه کمی پس از آنکه بمب‌افکن‌های B-2 محموله‌های خود را بر سایت‌های هسته‌ای فردو در اصفهان و نطنز در آنچه عملیات «چکش نیمه‌شب» نام گرفت، انداختند، با سیگال تماس گرفتم.

سیگال می‌گوید: «در 12 ماه اول پس از هفتم اکتبر، به‌نظر می‌رسید که این «نبرد گالیپولی» نتانیاهوست، فاجعه‌ای که تقریباً زندگی حرفه‌ای چرچیل را نابود کرد.» در جنگ جهانی اول در سال 1916 ائتلاف متفقین به رهبری وینستون چرچیل، اولین لرد دریاسالار، شکست بزرگی را در شبه‌جزیره گالیپولی مقابل امپراتوری عثمانی متحمل شدند. 

سیگال در ادامه می‌گوید: «این وحشتناک‌ترین لحظه در تاریخ اسرائیل بود و در دولت «آقای امنیت» رقم خورد. این یک رسوایی دیگر نبود. این دلیل وجودی او بود. امروز، پس از سقوط حزب‌الله در لبنان و سقوط اسد در سوریه و سرنوشت حماس و حالا حمله به برنامه هسته‌ای ایران، هفتم اکتبر بیشتر شبیه پرل هاربر است؛ شکستی ویران‌کننده که بعدها با پیروزی کامل به پایان می‌رسد. به‌نظرم تاریخ تا 50 سال آینده هفتم اکتبر را در چارچوب جنگ اسرائیل و ایران خواهد دید.

اما سوال ضروری‌تر این است که آیا مردم اسرائیل چنین دیدگاهی دارند؟ من مطمئن نیستم. اما قابل‌توجه است. (این جنگ) نتانیاهو را به‌عنوان آقای امنیت احیا کرده است. اما تمام نشده است. با این وجود مردم اینجا حمله اسرائیل و چراغ سبز ایالات‌متحده و ترامپ را به‌عنوان مهمترین دستاورد دیپلماتیک برای اسرائیل از زمانی می‌بینند که سازمان ملل در سال 1947 به موجودیت آن رأی داد.» 

روایت سیگال فقط تا جایی اصالت دارد که ظاهرا به‌طور دقیق بازتابی از علاقه وافر، غرور، طرز فکر و حتی زندگی درونی نتانیاهوست. نتانیاهو در کتاب خاطرات خود، همواره ارجاعاتی به چرچیل می‌دهد. زمانی که در دوران اول نخست‌وزیری‌ نتانیاهو با او مصاحبه کردم، سیگارهای عظیمی می‌کشید و پرتره‌ای از چرچیل را در دفترش داشت.

در مورد تهران، نتانیاهو سال‌هاست که از توفان‌های سهمگین سخن می‌گوید. «الان سال 1938  است و ایران، آلمان است.» در سال 2011، او به پیرس مورگان مصاحبه‌کننده بریتانیایی می‌گوید: «من وینستون چرچیل را ستایش می‌کنم چون فکر می‌کنم او خطری را که برای تمدن غربی وجود داشت، دید و به‌موقع عمل کرد تا خونریزی را بند آورد.» 

سیگال به من می‌گوید که در برنامه‌ریزی برای حمله نظامی به ایران، نهاد امنیتی تخمین زد که حملات تلافی‌جویانه منجر به مرگ 800 تا 4هزار نفر در اسرائیل خواهد شد. در واقعیت تا الان میزان مرگ‌ومیر کمتر از انتظار بوده است. برخی از موشک‌های بالستیک ایران از پدافندهای هوایی اسرائیل عبور کردند و به‌گفته نیویورک تایمز دست‌کم 29 نفر کشته و 900 نفر زخمی شدند.

سیگال همچنین گفت، زمانی که نتانیاهو برای مردم این حملات را با صحبت درباره برنامه تسیلحات هسته‌ای قریب‌الوقوع ایران توجیه می‌کرد «صادقانه بگویم بیشتر توصیف ادبی بود تا توصیف ریاضی»، به این معنا که به گفته سیگال با اینکه اطلاعات اسرائیل شواهدی داشت که ایران اورانیوم را تا درصدی غنی‌سازی کرده که برای ساخت سلاح مناسب است، روند سلاح‌سازی واقعی از چشم‌ها پنهان شده بود.

سیگال می‌گوید، نتیجه آن این نبود؛ «آنها می‌توانستند فردا آن را بسازند.» فاکتور مهم این بود که ایران در شرایط قدرت قرار نداشت و بیشتر پدافندهای هوایی‌اش از بین رفته بودند. به‌گفته سیگال درنتیجه «آنها هرآنچه می‌دانستند را به‌کار بردند و آن را از آنچه بود بزرگ‌تر نشان دادند.» 

وقتی اظهارات سیگال درباره چرچیل را برای آموس هارل، تحلیلگر دفاعی هاآرتص بازگو کردم، به خنده افتاد. «خب، این روایت بی‌بی است. او به‌عنوان پسر یک تاریخدان» (پدرش، بنزیون نتانیاهو، تاریخدان راستگرای تفتیش عقاید اسپانیایی بود)، «او اینگونه فکر می‌کند. کاری که او سعی می‌کند الان انجام دهد، بدون پذیرش تقصیر خود در هفتم اکتبر و حذف تمام افرادی که در آن دخیل بودند، داستانی را بازگویی می‌کند که انگار تماماً برنامه‌ریزی شده بود. او حالا می‌گوید در نهم اکتبر، از قبل می‌دانست که این نقطه عطفی در تاریخ خاورمیانه خواهد بود.» 

تحلیلگران اسرائیلی به من می‌گویند، هنوز مشخص نیست که نتانیاهو چه زمانی یا چگونه تلاش می‌کند تا روی مسئله ایران به‌عنوان دستاوردهای سیاسی خود بزرگنمایی کند. برخی می‌گویند او درنهایت خواستار برگزاری انتخاب جدید می‌شود و حتی راهی برای بیرون انداختن اکثر اعضای مستبد ائتلاف خود، ایتامار بن‌گویر و بتزالل اسموتریچ، پیدا خواهد کرد. نتانیاهو می‌تواند برای اتحاد ملی سراغ منتقدانش برود یا ممکن است از موفقیت ظاهری خود در برابر ایران استفاده کند تا مسیر خود به‌سوی استبدادی بزرگتر را ادامه دهد.

دیگران حتی گمانه‌زنی می‌کنند که نتانیاهو با حمله به ایران و متقاعد کردن آمریکا برای مشارکت در این جنگ، پس از آنکه طولانی‌ترین دوران تصدی در نخست‌وزیری در تاریخ اسرائیل را داشته، استعفا دهد. با‌این‌حال آنشل ففر، یکی از زندگی‌نامه‌نویس‌های نتانیاهو و نویسنده اکونومیست به این سناریو تردید دارد و می‌گوید: «نتانیاهو بدون دفتر (نخست‌وزیری خود) هیچ زندگی دیگری ندارد.» 

ناداف ایال، ستون‌نویس برجسته روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحرونوت به من می‌گوید، پس از شکست حزب‌الله با اینکه میزان محبوبیت نتانیاهو در نظرسنجی‌ها به‌طور قابل‌توجهی بیشتر نشده «این بازی کاملاً جدیدی برای اوست.»‌ ایال می‌گوید: «نتانیاهو مسئول بزرگترین شکست در تاریخ اسرائیل است، اما حالا می‌تواند بگوید که کار خود را انجام داده است.» او معتقد است که نتانیاهو ادامه خواهد داد: «بعد از هفتم اکتبر، او خود را منزوی نگه داشت. او از کیبوتصی که مورد حمله قرار گرفت، دیدار نکرد. او حالا همه‌جا هست. پس از آنکه بت یام مورد حمله قرار گرفت به آنجا رفت، پس از حمله به بیمارستان سوروکا به آنجا رفت.» 

در خوشحالی بیش از حد دایره اطراف نخست‌وزیر اسرائیل هیچ بزرگنمایی وجود ندارد. یکی از روزنامه‌نگاران لیبرال که درخواست کرده نام‌اش فاش نشود، می‌گوید: «راست‌گرایان و گنگ بی‌بی نوعی از ارضای بزرگی را تجربه می‌کنند. بی‌بی حالا از نظر حیات مجدد خود، پادشاه اسرائیل است.»

این روزنامه‌نگار به شباهت‌های رویکردهای رفتاری نتانیاهو و ترامپ اشاره می‌کند که نخست‌وزیر اسرائیل «هرآنچه در قدرتش بود انجام داد تا جامعه اسرائیل، دموکراسی اسرائیل و نهادهایش را حذف کند پس شما نمی‌دانید که هرگونه تصمیم برای انتخابات آینده چگونه و بر چه اساسی شکل خواهد گرفت.»‌

غرور و خودبزرگ‌بینی در کاخ سفید نیز غیرقابل انکار است. روز یکشنبه ترامپ در شبکه مجازی‌اش گفت: «از نظر سیاسی درست نیست که از عبارت «تغیر رژیم» استفاده کنیم اما اگر رژیم فعلی ایران نتواند ایران را دوباره باعظمت کند، چرا نباید تغییر رژیم رخ دهد؟ MIGA» 

با این حال برای هر دو نفر، بخش بزرگی از این موضوع به واکنش ایرانی‌ها برمی‌گردد. همانگونه که هارل از هاآرتص می‌گوید: «شرایط می‌تواند در عرض یک‌روز تغییر کند. می‌توانید دقت این عملیات را تحسین کنید اما اگر یک موشک بالستیک ایرانی به‌طور ناگهانی به آپارتمانی برخورد کند و 20 کودک کشته شوند یا یکی از جنگنده‌های F-35 در آسمان ایران هدف قرار گیرد و به اسارت گرفته شوند، پیچیدگی‌ شرایط می‌تواند در لحظه تغییر کند.» 

علاوه بر آن، آلوف بن، سردبیر هاآرتص می‌گوید که برخی از مردم اسرائیل به نتانیاهو روی نخواهند آورد. بن می‌گوید: «افرادی هستند که حتی اگر بی‌بی صلح جهانی را رقم بزند و بیماری‌ و گرسنگی را به‌پایان برساند، باز هم با او مخالف‌اند. سپس آن دسته‌ای هستند که از جنگ منطقه‌ای واهمه دارند.» بن در ادامه می‌گوید، سوال اینجاست که اقدام بعدی آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر ایران، چه خواهد بود. آیا او مذاکرات را برای پایان دادن به تحریم‌ها دوباره از سر می‌گیرد و از برنامه هسته‌ای خود دست می‌کشد؟ راهی برای خروج وجود دارد یا جنگی جهادی اعلام خواهد شد؟‌ من نمی‌دانم. هیچ‌کس نمی‌داند.» 

تقریباً تمام کسانی که با آنها صحبت کردم ازجمله کسانی که خودشیفتگی نتانیاهو در اینکه خود را شخصیتی مانند چرچیل می‌داند به یک حقیقت تاریخی اشاره کرده‌اند. زمانی که چرچیل، پس از پایان جنگ جهانی دوم با انتخابات داخلی مواجه شد، به کلمنت آتلی، رقیب خود در حزب کارگر باخت. صبح روز پس از شکست، کلمنتاین، همسر چرچیل تلاش کرد او را دلداری دهد و نتیجه انتخابات را «نعمت پنهان» خطاب کرد که چرچیل هم پاسخ داد: «در این لحظه واقعاً کاملاً پنهان به‌نظر می‌رسد.»

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار