| کد مطلب: ۳۹۵۶۰

امنیت غزه پس از جنگ/هیچ گزینه ایده‌‏آلی برای امنیت غزه پس از جنگ وجود ندارد

از نظر آمریکا، وضعیت غزه چنان غیرقابل تحمل است که جنگ باید به زودی پایان یابد. این بدان معناست که هر آنچه از حکومت حماس در غزه باقی مانده است، به هر طریقی، به پایان خواهد رسید و قدرت دیگری مسئولیت امنیت غزه را برعهده خواهد گرفت اما اینکه این طرف که خواهد بود، همچنان سوالی بی‌پاسخ است.

امنیت غزه پس از جنگ/هیچ گزینه ایده‌‏آلی برای امنیت غزه پس از جنگ وجود ندارد

از نظر آمریکا، وضعیت غزه چنان غیرقابل تحمل است که جنگ باید به زودی پایان یابد. این بدان معناست که هر آنچه از حکومت حماس در غزه باقی مانده است، به هر طریقی، به پایان خواهد رسید و قدرت دیگری مسئولیت امنیت غزه را برعهده خواهد گرفت اما اینکه این طرف که خواهد بود، همچنان سوالی بی‌پاسخ است. 

آسوشیتدپرس در 28 مه گزارش داد که یک گروه تحت حمایت ایالات متحده و مورد تایید اسرائیل به نام بنیاد بشردوستانه غزه، مسئولیت توزیع کمک‌ها در نوار غزه را از سوی سازمان ملل و سازمان‌های غیردولتی بین‌المللی بر عهده خواهد گرفت. این اقدام پس از محاصره سه‌ماهه اسرائیل بر غذا، سوخت، دارو و سایر مایحتاج که بحران انسانی ایجاد کرده است، صورت می‌گیرد.

رهبران ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و آلمان مخالفت خود را با ادامه حمله نظامی اسرائیل ابراز کرده‌اند. در همین حال، طبق گزارشی از نیویورک‌تایمز، مذاکرات برای آزادی گروگان‌های باقی‌مانده در اسارت حماس با اظهارات متناقض مقامات آمریکایی و اسرائیلی و این گروه شبه‌نظامی اسلام‌گرا، در سردرگمی فرو رفته است.

این مذاکرات به دو دلیل مهم دشوار بوده‌اند: آزادی گروگان‌ها و پایان حکومت حماس در غزه. این گروه که در جنگ متحمل خسارات جدی شده است، احتمالاً می‌داند که نمی‌تواند مدت زیادی کنترل سرزمین فلسطین را در دست داشته باشد. علاوه بر این، این گروه نه‌تنها از سوی نیروهای دفاعی اسرائیل، بلکه از سوی سایر بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی که نمی‌خواهند حماس در قدرت بماند، تحت فشار است. بنابراین، هدف حماس در هر مذاکره‌ای احتمالاً نجات هرچه بیشتر سازمان خود است.

آنچه همچنان به حماس جرأت بیشتری می‌بخشد این واقعیت است که هیچ اجماع بین‌المللی در مورد مکانیسم سیاسی پس از جنگ در غزه وجود ندارد. محور استراتژی بقای این گروه، این فرض است که رنج‌های تحمیل‌شده توسط اسرائیل، دولت‌های جهان را چنان خشمگین می‌کند که آنها به بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر، برای پایان دادن به خشونت فشار می‌آورند.

حماس همچنین باور دارد که درخواست بازگشت گروگان‌ها، باعث ایجاد تفرقه در داخل اسرائیل می‌شود اما این استراتژی فقط می‌تواند حماس را تا حدی پیش ببرد و حماس این را می‌داند. تلاش‌های اسرائیل برای براندازی حماس، همچنان ساختار سازمانی این گروه را متزلزل می‌کند. اگرچه فشار بر دولت اسرائیل واقعاً افزایش یافته است، اما فشار بر حماس نیز افزایش یافته است و پایگاه حمایتی‌اش تضعیف شده است. هر چه این وضعیت بیشتر ادامه یابد، احتمال دور شدن مردم غزه از حماس بیشتر می‌شود.

کشورهایی مانند مصر و قطر که مدت‌هاست نقش میانجی را در درگیری اسرائیل و حماس ایفا کرده‌اند، و کشورهایی مانند ترکیه که تا حدودی بر این گروه نفوذ دارند، احتمالاً آن را به پایان دادن به رنج‌ها تشویق می‌کنند  زیرا اگر اوضاع همچنان رو به وخامت بگذارد، آنها نیز در معرض خطر ناآرامی‌های داخلی قرار دارند. به‌عنوان مثال، تصمیم اردن برای ممنوعیت فعالیت اخوان‌المسلمین پس از اجازه دادن به آن برای موجودیت قانونی به مدت ۸۰ سال، بی‌ارتباط با جنگ غزه نیست. حماس می‌داند که نمی‌تواند به عنوان یک سازمان نظامی ادامه حیات داشته باشد، بنابراین احتمالاً سعی می‌کند راهی برای حفظ جایگاه خود به عنوان یک نهاد اجتماعی و سیاسی پیدا کند.

در بحبوحه این همه عدم قطعیت، سوال این است که پس از پایان حکومت حماس، چه کسی مسئول امنیت غزه خواهد بود. یکی از پاسخ‌های واضح‌تر، اسرائیل است که در حال حاضر بخش‌های بزرگی از این سرزمین را کنترل می‌کند. اما این برای ایالات متحده، کشورهای عربی منطقه، ترکیه و جامعه بین‌المللی غیرقابل قبول خواهد بود. اشغال نامحدود غزه توسط اسرائیل در زمانی که دولت ترامپ استراتژی پیچیده‌ای را برای ثبات منطقه‌ای دنبال می‌کند، بی‌ثبات‌کننده‌ خواهد بود. همچنین این مسئله وجود دارد که آیا ارتش اسرائیل، که در حال حاضر در جبهه‌های متعددی درگیر است، می‌تواند این فشار را تحمل کند یا خیر.

اما حتی اگر اسرائیل تنها متولی امنیت غزه نباشد، حق تأثیرگذاری بر نحوه اداره منطقه، به‌ویژه پس از حمله ۷ اکتبر را برای خود محفوظ خواهد داشت. بنابراین، گزینه دوم این است که ایالات متحده مسئولیت را بر عهده بگیرد همانطور که رئیس‌جمهور دونالد ترامپ در ماه فوریه گفت که انجام این کار را در نظر خواهد گرفت. این طرح شامل بازسازی کل منطقه و شامل جابه‌جایی حدود ۲ میلیون نفر از ساکنان به کشورهای دیگر بود.

این رویکرد چندین مشکل دارد. اول، در ایالات متحده اشتیاق بسیار کمی برای این نوع اقدام وجود دارد و با هدف ترامپ برای کاهش حضور آمریکا در سراسر جهان نیز در تضاد است. دوم، هیچ کشوری حاضر به پذیرش ساکنان غزه در مرزهای خود نیست. در واقع، مخالفت شدید بین‌المللی با این ایده وجود داشته است. سوم، حتی اگر ساکنان غزه در جای خود باقی بمانند، و حتی اگر ایالات متحده بتواند این منطقه را از نظر فیزیکی بازسازی کند، قادر به ایجاد یک اقتصاد سیاسی پایدار نخواهد بود.

بنابراین، بیانیه ترامپ در مورد آینده غزه احتمالاً بخشی از تلاش گسترده‌تر برای تحت فشار قرار دادن عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی برای به دست گرفتن مسئولیت مسئله فلسطین است. واشنگتن ترجیح می‌دهد ریاض برای یافتن راه‌حل با اسرائیل همکاری کند تا اینکه انتظار تلاش به رهبری ایالات متحده برای راه‌حل دوکشوری را داشته باشد، که هیچ دولت آمریکایی در تقریباً ۴۰ سال گذشته نتوانسته است به آن دست یابد. به همین دلیل است که ترامپ چند هفته پیش در سخنرانی خود اذعان کرد که سعودی‌ها به موقع به توافق‌نامه ابراهیم خواهند پیوست. 

این امر به عربستان سعودی، به همراه سایر کشورهای عربی و مسلمان، این امکان را می‌دهد که مسئولیت امنیت، بازسازی و حکومتداری در غزه پس از جنگ را بر عهده بگیرند. مشکل این است که ریاض هیچ تجربه‌ای در این نوع امور ندارد. ثروت عظیم عربستان به این کشور نفوذ زیادی می‌دهد تا ائتلافی تشکیل دهد که بتواند به طور جمعی گذار پس از جنگ غزه را مدیریت کند.

حدود یک دهه پیش، ولیعهد محمد بن‌سلمان (که در آن زمان وزیر دفاع بود) از تشکیل یک اتحاد نظامی اسلامی متشکل از ۴۱ کشور عربی و مسلمان خبر داد که برای مبارزه با تروریسم و ​​هماهنگی امنیت منطقه‌ای طراحی شده است. این ائتلاف فاقد نیرو است، اما ریاض ژنرال راحیل شریف، فرمانده سابق ارتش پاکستان را به عنوان فرمانده آن منصوب کرد.

و اگرچه این ائتلاف هنوز مأموریتی را انجام نداده است، اما همچنان وسیله‌ای است که سعودی‌ها می‌توانند از طریق آن یک گروه ویژه از کشورهای عضو را برای تأمین امنیت در غزه بسیج کنند تا زمانی که این منطقه دوباره تحت کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین قرار گیرد. یک گروه ویژه می‌تواند شامل نیروهایی از مصر، ترکیه و پاکستان و سایر کشورها باشد. این یک ترتیب کمتر بحث‌برانگیز نسبت به حضور نیروهای آمریکایی یا اسرائیلی در میدان خواهد بود، اما مسائل زیادی وجود دارد که باید برای مؤثر بودن چنین نیرویی حل و فصل شود. مهمترین آنها اسرائیل خواهد بود که همچنان بر دسترسی به این منطقه تسلط خواهد داشت و می‌خواهد در شکل‌دهی به غزه پس از جنگ حرفی برای گفتن داشته باشد.

چنین نیرویی باید تابع یک نهاد سیاسی باشد که بر گذار سیاسی و اقتصادی نظارت داشته باشد. اما شاید بزرگترین مسئله، وضعیت غزه و کرانه باختری به عنوان سرزمین‌های فلسطینی باشد که مستلزم مذاکرات عربستان و اسرائیل و لزوماً مشارکت ایالات متحده خواهد بود. بازسازی غزه بدون یک توافق سیاسی، فقط درگیری را از نو آغاز می‌کند.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار