سیاست «اول اسرائیل» در آمریکا
فلسطینیها، حتی با وجود شرایط دشوار در غزه، پیوند عمیقی با سرزمین خود دارند و بسیاری از خانوادههای آوارهشده همچنان خواهان بازگشت به خانههایشان هستند.
![سیاست «اول اسرائیل» در آمریکا](https://cdn.hammihanonline.ir/thumbnail/uxmAmDKEOmUC/Z0T8H9pYUbXo0sZ7HQQFzzzt-W2qzFqA088niPOJaggUDNnz2X4Q8YFB38yobsumlZBGJeEAmHRmAW9R8oQU4E4IMK8vpcX_clD2i0k1DWzo1UzuB6lKCg,,/logo+responsible+statecraft+copy.jpg)
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در یکی از اظهارنظرهای اخیر خود دیدگاهی را درباره آینده نوار غزه مطرح کرد که شباهت زیادی به تعریف ابراهام لینکلن از مفهوم ریاکاری دارد. لینکلن گفته بود ریاکار کسی است که والدینش را میکشد و سپس به دلیل یتیم بودن طلب لطف و محبت میکند. ترامپ در حالی بر این موضوع که مردم غزه «در جهنم زندگی میکنند» پافشاری میکند که همزمان به حمایت از سیاستها و اقداماتی میپردازد که خود موجب چنین وضعیتی شدهاند.
او در حالی به ارسال تسلیحات بیشتر برای اسرائیل و تشدید حملات به غزه کمک میکند که وانمود میکند برای مردم آسیبدیده آن منطقه دلسوزی دارد. این تناقض آشکار، نهتنها نشاندهنده نوعی بیرحمی سیاسی است، بلکه بهطور غیرمستقیم از ایده پاکسازی قومی حمایت میکند. ادعای ترامپ مبنی بر اینکه فلسطینیها از ترک سرزمین خود «خوشحال» خواهند شد، کاملاً خلاف واقعیت است.
فلسطینیها، حتی با وجود شرایط دشوار در غزه، پیوند عمیقی با سرزمین خود دارند و بسیاری از خانوادههای آوارهشده همچنان خواهان بازگشت به خانههایشان هستند. زمانی که ترامپ پیشنهاد داد فلسطینیها به مصر یا اردن بروند، هر دو کشور این ایده را بهشدت رد کردند. ورود ناگهانی شمار زیادی از فلسطینیان، نهتنها بار سنگینی بر دوش این کشورها خواهد گذاشت، بلکه میتواند امنیت و ثبات داخلیشان را تهدید کند. بهویژه در اردن، که پیش از این نیز جمعیت زیادی از فلسطینیان را در خود جای داده است، چنین جابهجایی میتواند تعادل شکننده اجتماعی و سیاسی این کشور را برهم بزند.
ترامپ همچنین پیشنهاد داد که ایالات متحده بر نوار غزه تسلط یابد و آن را به «ریویرا» تبدیل کند، مشابه آنچه بهعنوان یک سرمایهگذار املاک انجام داده است. این ایده نهتنها نشاندهنده درک سطحی او از مفهوم «خانه» و «سرزمین» است، بلکه کاملاً غیرواقعبینانه و خطرناک به نظر میرسد. در صورت اجرای چنین سیاستی، آمریکا با چالشهای بزرگی روبهرو خواهد شد؛ از جمله بار سنگین بازسازی و مقابله با درگیریهای نظامی در منطقه بر دوش ایالات متحده خواهد بود.
اظهارات ترامپ، در واقع، بخشی از سیاست کلی او در قبال درگیری اسرائیل و فلسطین است. او بارها و بارها حمایت کامل خود را از دولت اسرائیل اعلام کرده و در کنار آن، ایدههای بیاساس درباره جابهجایی اجباری فلسطینیان را مطرح کرده است. برخلاف دهه ۱۹۹۰، زمانی که آمریکا در برابر پاکسازی قومی مسلمانان توسط صربهای بوسنی ایستاد و حتی برای متوقف کردن آن مداخله نظامی کرد، امروز بهطرز عجیبی از سیاستهای پاکسازی قومی اسرائیل حمایت میکند. این تغییر رویکرد نهتنها از نظر اخلاقی محکوم است، بلکه میتواند اعتبار آمریکا را در جامعه بینالمللی تضعیف کند و روابط این کشور را با جهان عرب بهشدت تحت تأثیر قرار دهد.
این سیاست برای آمریکا پیامدهای گستردهای دارد. از یک سو، توانایی ایالات متحده در جلب همکاری کشورهای عربی کاهش مییابد، و از سوی دیگر، گروههای شبهنظامی انگیزه بیشتری برای حمله به آمریکا پیدا میکنند. علاوه بر این، چنین اقداماتی خاطرات تلخ «نکبت» (فاجعه اخراج فلسطینیان در سال ۱۹۴۸) را زنده میکند و احساسات ضدآمریکایی را در سراسر منطقه تقویت میکند.
این وضعیت میتواند منجر به بیثباتی بیشتر در خاورمیانه شده و به ضرر منافع بلندمدت ایالات متحده تمام شود. در نشست مطبوعاتی مشترک با نخستوزیر اسرائیل، ترامپ بار دیگر بر لزوم «تسلط» آمریکا بر غزه تأکید کرد. این اظهارات حتی در میان برخی جمهوریخواهان کنگره که در بیشتر موارد حامی او بودهاند، مخالفتهایی را برانگیخت. چنین سیاستی برخلاف وعدههای خود ترامپ برای کاهش تعهدات و هزینههای نظامی آمریکا در خارج از کشور است و در صورت اجرا، احتمالاً آمریکا را وارد درگیریهای پرهزینه و پیچیده خواهد کرد.
به نظر میرسد که مواضع ترامپ در قبال غزه، نهتنها بخشی از استراتژی کلی «اول اسرائیل» در سیاست خاورمیانه او باشد. اگرچه برخی معتقدند که این اظهارات ممکن است بخشی از یک تاکتیک چانهزنی برای رسیدن به توافقاتی در منطقه باشد، اما در حقیقت، چنین رویکردی خطرناک و غیرقابلقبول است. حمایت از پاکسازی قومی و جابهجایی اجباری فلسطینیان، نهتنها هویت و حقوق آنها را زیر پا میگذارد، بلکه پیامدهای سیاسی و امنیتی جدی برای آمریکا نیز به همراه خواهد داشت.
در نهایت، حمایت از اقدامات سرکوبگرانه و سیاستهای مبتنی بر پاکسازی قومی، نهتنها از نظر اخلاقی محکوم است، بلکه میتواند به ایجاد تنشهای بیشتر و تشدید درگیریهای نظامی در خاورمیانه منجر شود.