بقای سیاسی در مقابل سرپیچی از ترامپ
در روز اول توافق آتشبس غزه، چنانچه میلیونها نفر از اسرائیلیها نفس خود را در سینه حبس کرده و منتظر آزادی اُسرا بودند، محاسبات سیاسی در دفتر نخستوزیری در حال اجرا بود.
در روز اول توافق آتشبس غزه، چنانچه میلیونها نفر از اسرائیلیها نفس خود را در سینه حبس کرده و منتظر آزادی اُسرا بودند، محاسبات سیاسی در دفتر نخستوزیری در حال اجرا بود. صبح آن روز، بنگویر وزیر راستگرا از ائتلاف حاکم اسرائیل در اعتراض به این توافق استعفا داد. بتزالل اسموتریچ وزیر دارایی هشدار داد که اگر دولت اسرائیل فاز دوم توافق را اجرا کند، او هم استعفا خواهد داد. این شرایط ناشی از پیچیدگی غیرمعمولی است که عده کمی میتوانستند پیشبینی کنند: دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا بهعنوان مدافع سرسخت صلح در غزه ظهور کرد. با اینکه استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ بر نتانیاهو فشار آورد تا توافق کنونی را قبول کند.
این وضعیت شرایط سیاسی سورئالی را ایجاد کرده که در آن رسانههای حامی نتانیاهو، بهویژه کانال 14، حس نوستالژی خود را نسبت به ریاستجمهوری بایدن ابراز کردهاند و رویکرد قاطعانه ترامپ را تهدیدی برای ادامه حیات سیاسی نتانیاهو میدانند.
انگیزههای ترامپ واضح و قطعاً عملگرایانه هستند. دیدگاه او در قبال خاورمیانه بر دو هدف استراتژیک اصلی استوار است: تضمین توافقی جامع با عربستان سعودی (بر اساس توافق آبراهام) و تاسیس مسیر گاز قطری از طریق سوریه به اروپا. توافق سعودی شامل عادیسازی توافق بین عربستان سعودی و اسرائیل و همچنین معاهده دفاعی بین ریاض و واشنگتن است که میتواند منافع اقتصادی قابلتوجهی را برای آمریکا داشته باشد.
هر دو هدف نشاندهنده نوعی از دستاوردهای عظیم اقتصادی است که ترامپ امیدوار است در دولت جدید خود با آن خودنمایی کند اما این امر نیازمند ثبات منطقهای است و تا زمانی که غزه منطقهای جنگی باقی بماند، امکانپذیر نخواهد شد. این موضوع با استراتژی سیاست داخلی نتانیاهو در تقابل است. از آغاز جنگ تمرکز اصلی نتانیاهو نجات ائتلاف راستگرایش بود تا از برگزاری انتخابات زودهنگام جلوگیری کند.
وعده او مبنی بر «پیروزی کامل» به مردم اسرائیل این امکان را فراهم میکرد تا نتانیاهو جنگ در غزه را تا ابد ادامه دهد، چون دولت عملاً با هر گونه راهحلی سیاسی بهویژه بازگشت تشکیلات خودگردان فلسطین به منطقه مخالفت میکند. بنابراین کنترل غزه به دست حماس باقی ماند و این توجیه را به نتانیاهو داد تا به جنگ ادامه دهد.
نظرسنجیهای افکار عمومی در اسرائیل همواره نشاندهنده حمایت شدید از توافق آتشبساند. در واقع 72درصد از اسرائیلیها از این توافق حمایت میکنند. 69درصد از مردم اسرائیل همچنین خواستار برگزاری انتخابات پارلمانی «یک روز پس از پایان جنگ» هستند. این همان چشماندازی است که نتانیاهو از آن واهمه دارد. حزب او و مهمتر از آن، ائتلاف او، از هفتم اکتبر عملکرد ضعیفی در نظرسنجیها داشته است.
این حقیقت توضیح میدهد که چرا نتانیاهو از توصیف شرایطی که پایان جنگ را رقم میزد، امتناع میکرد. او در حالی که تلاش میکند تا بحث و جدل حول نگرانیهای امنیتی را هدایت کند، بهویژه درباره کریدور فیلادلفیا (مرز بین غزه و مصر) و اعزام سربازان، مسئله اصلی اساساً سیاسی بهنظر میرسد. خروج بنگویر ائتلاف نتانیاهو را تضعیف کرده و خروج احتمالی اسموتریچ عملاً به دولت او پایان میدهد که احتمالاً به برگزاری انتخابات منجر میشود.
این شرایط احتمالاً پیچیدگی خواهد داشت چون در حقیقت نتانیاهو تنها مقام ارشد اسرائیلی خواهد بود که مسئولیت شکستهای امنیتی که منجر به وقوع هفتم اکتبر شد را نپذیرفته است. استعفای اخیر هرتزی هالوی، رئیس ستاد کل که مسئولیت شکستهای نظامی را برعهده گرفت، غیبت آشکار مسئولیتپذیری از سوی نتانیاهو را پررنگتر کرده است.
تمایل ترامپ برای صلح و ثبات برای دستیابی به اهداف منطقهای خود نتانیاهو را در شرایط پیچیدهای قرار میدهد: او به تنشهای ادامهدار نیاز دارد که موجودیت ائتلاف خود و تاخیر در انتخابات را توجیه کند.
او حالا یا باید خطر ائتلاف خود را با ادامه فاز دو توافق و در نتیجه رویارویی با قضاوت رایدهندگان اسرائیلی را بپذیرد یا باید با تمایلات ترامپ مخالفت کند و حمایت آمریکا از اسرائیل در شرایطی حیاتی را بهخطر بیاندازد. نتانیاهو ممکن است امیدوار باشد که بهجای انتخاب این گزینهها باید راه سومی پیدا کند.