راهبــردهای جدید پنتــاگون
۷ نکته درباره استراتژی دفاعی ملی آمریکا به روایت کارشناسان
7 نکته درباره استراتژی دفاعی ملی آمریکا به روایت کارشناسان
پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا، بالاخره سند استراتژی دفاع ملی سال 2022 را به همراه اسناد «بازبینی وضعیت هستهای» و «بازبینی دفاع موشکی» منتشر کرد؛ اسناد راهبردیای که انتشارشان به دلیل حمله روسیه به اوکراین به تعویق افتاده بود. آستین لوید، وزیر دفاع آمریکا در مقدمه سند استراتژی ملی نوشته است که این سند، اولویتهای وزارت دفاع را در دهه سرنوشتساز آینده دربرمیگیرد؛ از کمک به محافظت از آمریکاییها گرفته تا ترویج امنیت جهانی، استفاده از فرصتهای جدید استراتژیک و درک و دفاع از ارزشهای داخلی. آیا استراتژی موردنظر آمریکا موفقیتآمیز خواهد بود؟ آیا به اندازه کافی به مسئله حمله روسیه به اوکراین و چالشهای چندوجهی چین میپردازد؟ چه مواردی از قلم افتادهاند؟ هفت کارشناس اندیشکده شورای آتلانتیک برای پاسخ به این سوالها به نکات مهم اسناد منتشرشده میپردازند که باید درباره استراتژی دفاعی جدید آمریکا و نقاط اوج و فرود آنها بدانید.
سند راهبردی وزارت دفاع، تهدید روسیه در برابر آمریکا را دستکم میگیرد
کاترین سنداک، عضو ارشد طرح امنیت ترانسآتلانتیک برای استراتژی و امنیت در مرکز اسکوکرافت و مدیر پیشین قوانین برای روسیه، اوکراین و اوراسیا در دفتر معاون سیاسی وزیر دفاع
سند استراتژی دفاع ملی 2022 آمریکا، تهدید روسیه را «حاد» دستهبندی میکند که شامل فوریت تهدید و ماهیت موردنظر فضای عملیاتی کنونی است. تفاوت آن با دستهبندی تهدید از سوی جمهوری خلق چین که در سطح «سرعت پیشروی» و «رقابتهای استراتژیک» قرار دارد، نشاندهنده تغییر در اولویتهای راهبردی وزارت دفاع در سال 2018 است که روسیه را مشخصا در اولویت دوم قرار میدهد.
با اینکه گزارشها نشان میدهند حمله روسیه به اوکراین انتشار سند راهبردی وزارت دفاع را به تاخیر انداخت، اما در عمل این وزارتخانه تاثیر اقدامات زیانبار روسیه بر امنیت ملی آمریکا را دستکم گرفته است. درحالیکه سند راهبردی وزارت دفاع، تهدید روسیه را مسئلهای مهم میداند و بر مواردی مانند نیاز به اقدام فوری، کمک، حمایت و همکاری قاطع با شرکاء و متحدان آمریکا اشاره میکند، تهدید روسیه را موضعی و نامتناسب توصیف کردهاند. با اینکه عملکرد اخیر روسیه در میدان نبرد شرمآور بوده، اما قرار دادن تهدید روسیه در سطح دوم در این سند راهبردی، نباید از هوشیاری در برابر بذر هرجومرج جهانی که روسیه میکارد، جلوگیری کند. روسیه از قوانین یا اصول غربی برای تعیین مسیر خود استفاده نمیکند و به نفع آمریکاست که از اعمال فرآیندهای فکری و شیوههای تصمیمگیری غربی به یک دولتی مستبد و ترسناک که احتیاط و مصلحتگرایی را کنار گذاشته، خودداری کند. کافی است به اقدامات و تاکتیکهای زیانبار روسیه از زمان شروع جنگ نگاهی بیندازیم: سیاست خرابکارانه انرژی، جنگ اقتصادی، تهدید تامین مواد غذایی، انتشار اطلاعات نادرست، تهدید هستهای و خرابکاری. بسیاری از این اقدامات به سرعت در سراسر جهان فراگیر شدهاند. در این میان، روسیه در گوشهای که برای خودش ساخته از خود حمایت میکند، اتکای خود به شرکایش (چین، کره شمالی و ایران که سند راهبردی آنها را به عنوان تهدید شناسایی میکنند) را بیشتر میکند تا از اهداف سیاست خارجی آسیبزایش حمایت کنند. با اینکه این انزوا با دستهای خود روسیه اتفاق افتاده، آمریکا نمیتواند شکستهای روسیه را اینگونه معنی کند که این کشور نمیتواند در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت، بیثباتی و آشوب ایجاد کند. سند راهبردی وزارت دفاع تهدیدهای روسیه را به درستی برجسته میکند، اما سیاستمداران نباید در این دام بیفتند که شرمساریهای کنونی روسیه نتایج ازپیشفرضشدهای است. آمریکا باید تمام راههای خطرناک و مخربی را که روسیه میتواند تهدیدی برای امنیتاش باشد، بررسی کند.
لحن تهدیدآمیز با چین، واکنشی را از طرف پکن در پی خواهد داشت
جانسی.کالور عضو ارشد هاب جهانی چین و یکی از مقامات پیشین اطلاعات ملی آمریکا برای شرق آسیا
بزرگترین برداشت از سند جدید راهبردی تمرکز آن بر چالشهای دفاعی ملی است که بهجای احتمال اقدام نظامی در اروپا یا منطقه اقیانوس هند-آرام، براساس چین و روسیه شکل گرفته است؛ تاکیدی بر اینکه این سند علاوه بر آسیبپذیریهای سیاست داخلی به آسیبپذیری زیرساختهای اصلی و نظامی نیز اشاره میکند. این موضوع در کنار تاکید بر تشکیل «کمپین» این پیام قاطع را مخابره میکند که جهان فعالانه در حال رقابت است و وزارت دفاع و دولت آمریکا فقط برای وقوع جنگ آماده نمیشوند، بلکه پیشتر در یک رقابت پویای متمرکز بر چین و در مرحله دوم بر روسیه درگیر شده است. اکنون سوال بزرگ اینجاست که برداشت چین در اینباره چه خواهد بود و آیا تحولات عظیم نظامی و فنی خود را متوقف یا تشدید میکند. تمرکز سند راهبردی وزارت دفاع بر «کمپین» این سیگنال را میفرستد که وزارت دفاع و دیگر وزارتخانههای آمریکا هماکنون عملیاتی را بر ضد چین راهاندازی کردهاند که مشابه با جنگ سرد است. دوران اینکه وزارت دفاع ادعا کند فعالیتهایش که شامل آزادی عملیات ناوبری، پروازهای شناسایی و تمرینهای چندجانبه میشود صرفا «کارهایی است که همیشه انجام دادهایم» تمام شده است. این موضوع به واکنشهای چین انگیزه میدهد، مانند اجرای تمرینات ویژه ارتش آزادیبخش خلق مخصوصا با وجود حضور متحدان و شرکای آمریکا در منطقه. علاوه بر آن، تاکید این سند بر پشتیبانی و عملیات یکپارچه با متحدان و شرکای آمریکا نشاندهنده این است که نامگذاری تایوان به عنوان یکی از «متحدان اصلی غیرناتو»ی آمریکا، تهدیدی برای چین است که بهطور بالقوه تضمین دفاع آمریکا از تایوان به صورت مجازی را از بین میبرد.
رویکرد «بازدارندگی یکپارچه» نیاز به تعیین مرز آشکارتری میان وزارت دفاع و وزارت امنیت ملی دارد
توماس واریک، عضو ارشد تمرین دفاع روبهجلو در مرکز اسکوکرافت و معاون پیشین سازمان امنیت ملی در سیاست ضدتروریسم
چگونه ممکن است وزارت دفاع آمریکا تحت رویکرد «بازدارندگی یکپارچه» سند راهبردی در همکاری با وزارت امنیت ملی، از آمریکا در برابر یک حمله نظامی محافظت کند؟ برقراری امنیت غیرنظامیان یکی از مسائل مهمی است که سند راهبردی وزارت دفاع به آن میپردازد، اما در مراحل کلیدی، این سند مرز نقطهچینی را با وزارت امنیت ملی مشخص میکند ولی معلوم نیست مرز واقعی کجا قرار میگیرد. زمانی که آمریکا درگیر یک جنگ نظامی باشد، وزارت دفاع، نهاد «حمایتشده» است و نهادها و وزارتخانههای دیگر نقش حمایتکننده از وزارت دفاع و پایگاه صنعتی دفاعی این کشور را بر عهده دارند. اما سند راهبردی وزارت دفاع بهطور دقیق مشخص نکرده که تا چه زمان و تا چه حدی وزارت دفاع را فرماندهی «حمایتکننده» برای وزارتخانههایی مانند وزارت امنیت ملی در دفاع از زیرساختهای غیرنظامی مانند بانکها، لولهکشی، سیستمهای آبرسانی و شبکههای برق میداند. اشتباه نکنید: وزارت دفاع برای مقابله با تهدیدات نظامی به زیرساختهای غیرنظامی که در سند راهبردی وزارت دفاع آمده، نیاز دارد.
چالشهای امنیتی آمریکا در سالهای آینده بهطور فزایندهای کمپینی علیه مردم این کشور با بهکارگیری از ابزار غیرنظامی خواهد بود. چین، روسیه و ایران از استراتژیهای جنگی هیبرید علیه آمریکا و متحداناش استفاده میکنند. به عنوان بخشی از حمله نظامی روسیه علیه اوکراین، روسیه همزمان از جنگ اطلاعاتی برای ایجاد چنددستگی و تضعیف مردم آمریکا استفاده میکند. کمپین روسیه بر سر تامین منابع گاز طبیعی برای زمستان آینده در اروپا هماکنون در حال اجراست. در سال 2013، ژنرال جیمز ماتیس، وزیر وقت اطلاعات شهادت داد که اگر کنگره به وزارت امور خارجه بودجه ندهد، این نهاد مجبور میشود که مهمات بیشتری خریداری کند. امروز هم باید هشدار مشابهی در قبال بودجه غیرنظامیان آمریکا برای برقراری امنیت سایبری و عملیات دیگری که در آنها وزارت امنیت ملی نیاز دارد به جای وزارت دفاع نهاد مورد حمایت باشد.
نبرد آشکار واژههای پرسروصدا
لیا شونمان، معاون مدیر طرح امنیتی ترانسآتلانتیک در مرکز اسکوکرافت و دستیار ویژه معاون وزیر دفاع آمریکا در امور سیاست، نظارت بر امور مربوط به امنیت بینالمللی
سند راهبردی 2022 درباره روابط است؛ رابطه میان آمریکا و دو مشاور ارشد آن، رابطه پیچیده میان تهدیدهای مختلف در تمام زمینهها و روابط میان آمریکا و متحدان و شرکایش. این روابط پیچیدهاند. خطر تشدید حادثهای غیرعمدی در رویارویی با روسیه و چین بیشتر شده که با روشهای ناشناختهای که فناوریهای جدید میتوانند تمام مسیرهای تشدید تنش را پیچیدهتر کنند؛ بهویژه در حوزه هوافضا و سایبری؛ جایی که قوانین از پیش تعیینشدهای وجود ندارد، مدیریت تشدید تنش کلید راهبرد جدید است. روابط پیچیدهتر باعث شده تا وزارت دفاع طرح «بازدارندگی یکپارچه» را راهاندازی کند. بازدارندگی یکپارچه خیلی پیچیده است، اما «بازدارندگی» نسبت به آنچه در سند راهبردی 2018 آمده، در این سند بهتر تعریف شده است. سند 2018 فعالیتهای خاص در حوزههای خاصی که هدف استراتژی بازدارندگی بود را به اندازه کافی توصیف نمیکرد. تعریف منطق یکپارچهسازی بازدارندگی علیه تهدیدهای فزاینده پیچیده به درک بهتری از این موضوع منجر میشود که چرا در سند راهبردی، روسیه از یک رقیب پرقدرت به یک «تهدید حاد» تقلیل یافته است، حتی اگر با آن موافق نباشید.
این دست از استراتژیهای امنیتی، جنگواژههایی است که مُد شدهاند و ذکر این عبارات در سند راهبردی 2022 مرا غافلگیر کردهاند. بزرگترین شگفتی بازگشت واژه عدم دسترسی به منطقه موسوم به َA2\ AD است که درواقع راه رسیدن دشمنان به مرزهای آمریکا را غیرممکن میسازد. روسیه و چین به دنبال ایجاد منطقه غیرقابل دسترسی هستند که مزیتهای نیروی هستهای و متعارف آمریکا و واکنشهای جمعی با متحدان را تضعیف میکند. طبق سند راهبردی، تنها روش کلیدی برای مقابله با آن، توسعه مفاهیم و تواناییای است که میتواند به دشمنان نزدیک نفوذ کند. اما موضوعی که از قلم افتاده برنامه فرمان و کنترل تمام حوزهها یا JADC2 یا عملیات چندحوزهای است که عجیب به نظر میرسد، چون در همان روز انتشار سند راهبردی، دفتر جدید JADC2 در پنتاگون گشایش یافت که میتواند بر چالش عدم دسترسی به منطقه غلبه کند.
ثانیا، این سند راهبردی بسیاری از عبارات کلیدی سند استراتژی 2018 را حذف میکند. عباراتی مانند «مدل عملیاتی جهانی» و «اعزام نیروی جنگی» اما به نظر میرسد که تمام این موارد را در یک عبارت جدید ارائه کرده است: ایجاد کمپین. جزئیات این موضوع که آمریکا چگونه «بازدارندگی» را با انکار و غلبه بر چالشهای عدم دسترسی به منطقه، بدون حضور بیشتر و پایدارتر در اروپا فعال میکند، بهطور مستقیم اشاره نشده است. فراتر از مفاهیم، عبارت مُدشده کلیدی دیگر در سند راهبردی «انعطافپذیری» است که بیش از 30بار و به روشهای ظریفی به یک شکلی ذکر شده که شامل انعطافپذیری در برابر تغییر اقلیم و انعطافپذیری در برابر محیطهای عملیاتی گمراهشده است که توسط A2/AD بهوجود آمده است. در نهایت، تغییرات خوشایندی رخ داده و مسئولیت بیشتری برای توصیف و بهکارگیری از آنها تعریف شده است.
به تعویق افتادن تمرکز بر بازدارندگی یکپارچه و نقش منطقه خاکستری
آرون آیور، عضو ارشد در مرکز اسکوکرافت (آیور در طرحهای رهبری عملیاتی بسیاری در وزارت دفاع آمریکا شرکت داشته است.)
سند راهبردی، بحث مورد نیاز درباره بازدارندگی یکپارچه را ارائه میکند و درحالیکه جامعه امنیت ملی برای اجرای آن کار سختی در پیش دارد، اما بحث کردن درباره چگونگی استفاده موثر از تمام ابزارهای موجود و جدید مورد نیاز وزارتخانه برای حفظ مزیت استراتژیک یک دهه است که به عقب افتاده است. در این سند راهبردی، آستین لوید، وزیر دفاع آمریکا عناصر بازدارندگی یکپارچه را در استراتژی امنیت ملی دولت جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا بیشتر توضیح میدهد. مایه دلگرمی بود که در زمان صحبت از رقبا و دشمنان استراتژیک از منطقه خاکستری بهصراحت به عنوان بخشی از محیط امنیتی ذکر شده است. در این سند درباره منطقه خاکستری بهطور غیرمستقیم از دیدگاه تهاجمی یا بازدارنده تاکید شده که از طریق تحمیل هزینهها، استفاده از دامنه اطلاعات و مدیریت تشدید اعمال میشود. در چارچوب کمپین کردن برای پایداری مزیتهای نظامی، سند راهبردی صراحتا چالشهای منطقه خاکستری را به عنوان یک هدف اعلام میکند. برای یکپارچهسازی و بازدارندگی واقعی و موثر، آمریکا باید از دیدگاه خود درباره توسعه نیروهای بازدارنده استراتژیک و تسلیحات متعارف با اهداف کلی اجتناب کند. این نیروها یک مزیت رقابتیاند و باید به همین شکل باقی بمانند؛ بهویژه در برابر چشمان رقبا و دشمنان. یک عامل بازدارنده استراتژیک و متعارف معتبر تمام عناصر دیگر کشورداری آمریکا و متحداناش را تضمین میکند. در عین حال بازدارندگی یکپارچه تاکیدی بر مسائلی است که لزوما رونقی پیدا نمیکنند، اما از فضای عملیاتی که بهوسیله عوامل بازدارنده بهوجود میآید استفاده خوبی میشود. دفاع در برابر فعالیتها و اقدامات عملیاتی منطقه خاکستری، درحالیکه بهطور موثر از منابع کشور استفاده میکند، امری کلیدی است. تصور متحدان از قابلیت اعتماد به آمریکا بهعنوان شریک برای بازدارندگی یکپارچه همچنان مهم خواهد بود و باید این موضوع را القا کند که دوستان آمریکا فارغ از اینکه کدام حزب سیاسی داخلی روی کار باشد، همیشه میتوانند برای دفاع و حمایت از خود روی این کشور حساب کنند.
درحالیکه چشمانداز مسائل هستهای تغییر کرده، سند «بازبینی موقعیت هستهای» به حفظ وضع موجود میپردازد
ریچل ویتلارک، عضو ارشد تمرینهای دفاع روبهجلو در مرکز اسکوکرافت و دستیار استاد دانشگاه در دانشکده روابط بینالمللی در دانشگاه تکنولوژی جورجیا
دولت بایدن با سند «بازبینی موقعیت هستهای» جدید موسوم به انپیآر، واقعیتهای راهبردی را در نظر میگیرد و برای اولویتبندی بازدارندگی هستهای بهخوبی طراحی شده است. چشمانداز هستهای، دیدگاه آمریکا را تغییر داده است که نه با یکی، بلکه با دو قدرت هستهای، چین و روسیه، که هر دوی آنها در حال گسترش و مدرنیزاسیون زرادخانههایشان هستند، روبهرو شود. این توسعههای هستهای در کنار بازگشت به سیاستهای سنتی قدرتهای بزرگ اتفاق میافتد که در جنگ با اوکراین شدیدا و خیلی واضح به نمایش گذاشته شده است. برای این دلایل، سند انپیآر بر رهبری آمریکا در زمینه هستهای، از جمله تعهد دوباره به یک بازدارنده هستهای موثر و ایمن، افتخار قرارگرفتن در همکاریهای متحدان و معماران امنیتی منطقهای، مدرنیزاسیون زیرساختهای هستهای و سیستمهای مربوطه و اختصاص مجدد تلاشهای آمریکا برای «کنترل سلاح، عدم اشاعه و کاهش خطر» تاکید میکند.
برخلاف وعدههای کمپین انتخاباتی دولت بایدن (و حتی دولت اوباما) برای اعمال تغییری قابلتوجه در سیاست تسلیحات هستهای، شامل اتخاذ سیاستهای عدم استفاده در مرحله اول و سیاستهای اهداف انحصاری، اکنون این احتمال کنار گذاشته شده است. این دو رویکرد سیاسی در ایالات متحده و کشورهای متحدش زیر چتر هستهای بهشدت مورد مناقشه است و جای تعجب نیست که دولت فضای امنیتی کنونی را برای تغییر جهتگیری به اندازه کافی مفید نمیداند.
درحالیکه سند انپیآر سیاست «حفاظت از خود دربرابر آیندهای نامطمئن» را از دلایل خود برای استفاده از تسلیحات هستهای حذف و برنامه موشکهای کروز پرتاب از دریا را لغو میکند، پرتاب کلاهک w76-2 کمبازده از زیردریاییها که در دولت ترامپ معرفی شده بود، باقی ماندهاند. با نگاه کلیگرایانه، منتقدان بازدارندگی هستهای و حامیان صفر جهانی احتمالا از این سند که عمدتا به عنوان ادامه وضع موجود سیاست هستهای طولانیمدت که در هماهنگی با چالشهای استراتژیک کنونی پیشروی آمریکا خوانده میشوند، ناامید خواهند شد.
تغییر ملایم در تسلیحات پاسخی سنجیده به پوتین
الکساندرا مارین، دستیار برنامه در تمرین دفاع روبهجلو در مرکز اسکوکرافت
بهرغم وعدههای کمپین انتخاباتی بایدن برای کاهش نقش تسلیحات هستهای، سند انپیآر پاسخی برای واقعیت فضای امنیتی فعلی است. با توجه به ارجاعهای دادهشده به سند انپیآر 2018، سه مورد احتمالا برای اکثر خوانندگان برجسته خواهد بود: 1.تغییر موضع دولت به داشتن یک سیاست «هدف اساسی» 2.حذف «حفاظت در برابر آیندهای نامشخص» به عنوان نقشی برای تسلیحات هستهای و 3. حذف موشک کروز SLCM- N پرتاب از دریا؛ سیستمی که در ابتدا در انپیآر 2018 به عنوان «حضور مورد نیاز منطقهای غیراستراتژیک» و «قابلیت پاسخگویی مطمئن» برای بازدارندگی و واکنش به حمله هستهای محدود شناخته شد.
اگرچه به ظاهر بیاهمیت است، این تغییر به اعلام هدف بنیادی و حذف SLCM-N پیشنهاد میکند که یک تغییر بزرگتر در طرز تفکر بایدن درباره نقش تسلیحات هستهای رخ داده است. بهعبارتی، برخی در دولت بایدن معتقدند که تشدید دینامیک اطراف تسلیحات هستهای نمیتواند قابل کنترل باشد. از بسیاری جهات، تغییر در این استراتژی، که به دلیل حمله غیرقانونی روسیه به اوکراین نشاندهنده واکنش سنجیده به ماهها تهدیدهای هستهای ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه است. این یادآوری واضح است که یک حمله هستهای در کلام جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، تبعات فاجعهباری دارد و با اینکه سند راهبردی وزارت دفاع بهطور کلی حول کشور چین به عنوان دشمن آینده شکل گرفته، این سند به وضوح با احتمال تهدیدهای هستهای محدود ساخته شده است. تنش اصلی در این سند در تمایل آن به اجتناب از استفاده از تسلیحات هستهای بهجز در شرایط بالا گرفتن درگیری است که در عین حال بازدارندهای معتبر را در برابر استفاده از حملات هستهای دشمنان حفظ میکند. درحالیکه آشکارترین راه ممکن برای بازدارندگی استفاده هستهای دشمن، آمادگی کامل در استفاده از تسلیحات هستهای است، حذف SLCM-N از سند بازبینی نشان میدهد که دولت کنونی احتمالا قصد دارد برای بازدارندگی و پاسخ به حمله محدود هستهای بیشتر بر ابزار متعارف تکیه کند؛ با این فرض که SLCM-N صراحتا پاسخی به سیستمهای هستهای غیراستراتژیک در نظر گرفته شده و به آن تسلیحات هستهای «تاکتیکی» نیز گفته میشود. تاکید بر هماهنگی برنامهریزی و عملیاتهای هستهای و غیرهستهای بیشتر نشان میدهد که دولت ممکن است باور داشته باشد تسلیحات متعارف به جای هستهای میتوانند پاسخ مناسبی به به یک حمله هستهای محدود باشند.