| کد مطلب: ۱۹۳۷۷

خروج شیخ حسینه شکاف‏‌های سیاسی در بنگلادش را آشـــــکار کــرده است

ماموریت دشوار یونس

ماموریت دشوار یونس

یک ماه اعتراضات مردمی و سرنگونی دولت در عرض 24 ساعت فصل جدیدی از تاریخ بنگلادش را رقم زد. شاید بتوان دلیل سقوط حکومت شیخ حسینه را دیکتاتوری، فساد و فاصله گرفتن عناصر قدرت از جمله ارتش از نخست‌وزیر دانست.

ارتش بنگلادش به سرکوب تظاهرات مردمی که خیابان‌ها را تسخیر کرده بودند، ادامه نداد و از حمایت از حسینه  ۷۶ ساله عقب‌نشینی کرد. واقرالزمان، فرمانده ارتش بنگلادش در سخنرانی خود در مقر ارتش در داکا یک روز پیش از استعفای حسینه اعلام کرد: «ارتش بنگلادش سمبلی از اعتماد مردم است. (ارتش) همیشه در کنار مردم ایستاده و برای مردم در کنار مردم باقی خواهد ماند.» جنبش «دانشجویان علیه تبعیض»، گروه اصلی که رهبری تظاهرات را برعهده داشت، از مردم خواسته بود دیگر مالیات‌ها و قبض آب و برق را پرداخت نکنند. آنها همچنین از کارمندان دولت و کارگران کارخانه‌های پوشاک خواستند تا اعتصاب کنند.

Sheikh_Hasina_in_Sep_2023

پس از هفته‌ها اعتراضات مردمی و چند روز پس از کناره‌گیری و فرار شیخ حسینه به هند، محمد یونس برنده جایزه صلح نوبل به‌عنوان رئیس دولت موقت انتخاب شد. پنجشنبه گذشته یونس، منتقد دیرینه حسینه در کاخ ریاست‌جمهوری در داکا، پایتخت بنگلادش، قسم خورد. دست‌کم 16 نفر از دیگر اعضای کابینه یونس، از جمله ناهید اسلام و آصف محمود، دو دانشجویی که رهبری اعتراضات برای برکناری حسینه را برعهده داشتند هم‌ قسم خوردند. رحمان خان، وکیل برجسته حقوق بشر بنگلادشی که کشتار فراقانونی، خروج اجباری و خشونت پلیس را دنبال کرده و در دولت حسینه به دو سال زندان محکوم شده بود نیز هم‌اکنون به‌عنوان مشاور دولت موقت یونس در دورانی که بنگلادش برای انتخابات جدید آماده می‌شود، فعالیت خواهد کرد. یونس 84 ساله ملت بنگلادش را دعوت به آرامش کرد تا از خشونت اجتناب کنند و نظم در کشور برقرار شود.

انتخاب یونس؛‌ عبور از سیاستمداران

محمد یونس به بانکدار فقرا شهرت دارد و سال 2006 جایزه صلح نوبل را به‌دلیل فعالیت‌هایش در زمینه توسعه وام‌های خرد برای مبارزه با تبعیض شدید علیه دهک‌های پایین جامعه دریافت کرده است. پس از آنکه هواپیمای یونس از پاریس در داکا به‌زمین نشست، در سخنرانی خود جوانان بنگلادشی را مخاطب قرار داد: «بنگلادش در به‌کارگیری از ابزارهای انقلاب، طلوع جدید پیروزی را رقم خواهد زد. دیدگاه پیش‌روی ما باید ادامه راهمان باشد.» یونس در ادامه از جوانان قدردانی کرد که این انقلاب را رقم زده‌اند: «آنها از کشور محافظت کردند. ما آرزو می‌کنیم این بنگلادش جدید به‌سرعت پیش رود. ما باید از این آزادی محافظت کنیم.» یونس همچنین تاکید کرد که آزادی زمانی معنا پیدا می‌کند که تمام مردم بنگلادش آن را احساس کنند.

شهید العلم، عکاس خبری، نویسنده، فعال اجتماعی محبوب بنگلادشی پرونده‌هایی از نقض حقوق بشر و جنبش‌های سیاسی و اجتماعی جمع‌آوری کرده است. او در سال 2018 پس از انتقاد از واکنش خشونت‌بار دولت به اعتراضات سراسری دانشجویان و پس از مصاحبه‌ای با شبکه الجزیره از سوی پلیس بنگلادش دستگیر شد. العلم 107 روز را در زندان گذراند و از سوی مسئولان زندان تحت شکنجه قرار گرفت و پس از راه‌اندازی کمپین جهانی از سوی روزنامه‌نگاران گروه‌های رسانه‌ای بشردوستانه آزاد شد. در همان سال العلم به گروهی از روزنامه‌نگاران به‌نام «نگهبانان» پیوست و مجله تایم هم او را شخص سال معرفی کرد.

او در پاسخ به این سوال که چگونه جنبش دانشجویی منجر به برکناری شیخ حسینه و فرار او به هند شد، می‌گوید: «این جنبشی مردمی بود که از سوی دانشجویان به‌راه افتاد.» معترضان ابتدا بر سر یک سیاست ناعادلانه برای سهمیه‌بندی در مشاغل خدمات شهری به خیابان آمدند اما پس از عقب‌نشینی دادگاه عالی، دست از اعتراض برنداشتند. به‌گفته مبشر حسن، پژوهشگر بنگلادشی در دانشگاه اسلو در نروژ در مجله تایم، ترس و وحشت در شیوه حکومت‌داری شیخ حسینه مشخص بود و تاجایی رسید که مردم گفتند دیگر بس است: «این دیگر یک اعتراض نیست، خیزش مردمی است.»  

العلم بر این باور است که دولت می‌توانست این مشکل را بهتر حل کند اما تکبر رهبر خودکامه به این جنبش دامن زد. معترضان درخواست دیدار با رئیس‌جمهور را داشتند که او هیچ‌وقت پاسخی ارائه نکرد. حسینه در گفت‌وگویی معترضان را مسخره کرد و آنها را رضاکار خطاب کرد که به‌گفته العلم در زبان بنگلادشی حرفی توهین‌آمیز است: عبارتی که در جریان جنگ استقلال بنگلادش به افرادی که با ارتش پاکستان همکاری می‌کردند، گفته شد و به‌معنی مقابله با جنگ استقلال و آزادی است؛ موضوعی که خشم بیشتر دانشجویان را برانگیخت. آنها درخواست کردند حسینه عذرخواهی کند اما به‌گفته العلم حسینه چنین شخصیتی ندارد و در عوض جواب مردم را با گلوله داد. کشمکش‌ها در خیابان‌های بنگلادش به صحنه خشونت تبدیل شد و پلیس کشتار گسترده مردم را آغاز کرد. گزارش‌ها تعداد کشته‌شدگان را 469 نفر اعلام کرده‌اند. العلم می‌گوید در آن زمان بود که دیگر هیچ‌راهی برای بازگشت به گذشته وجود نداشت.

محمد یونس در سال 2006 با ابداع برنامه وام‌های خرد که به صدها هزار نفر از فقرای بنگلادشی به‌ویژه زنان کمک کرده بود، جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. نگارش کتابی با عنوان «یک جهان، سه‌تا صفر؛ فقر صفر، بیکاری صفر، نشر گازهای گلخانه‌ای صفر» شهرت دیگری را برای یونس رقم زد. در سال 2017 یافته‌های سازمان خیریه بین‌المللی برای مبارزه با فقر، موسوم به آکسفام، حاکی از آن بود که میزان دارایی‌های 8 نفر از ثروتمندترین مردان جهان بیش از دارایی‌های نیمی از جمعیت جهان، یعنی بیش از 3 و نیم میلیارد نفر است. محمد یونس در گفت‌وگو با شبکه «دموکراسی حالا»  درباره به‌صفر رساندن انتشار کربن و فقر می‌گوید سیستم کاپیتالیستی برای بنگلادش جواب نمی‌دهد: «این سیستم کاپیتالیستی، ثروت را از لایه‌های زیرین جمع‌آوری می‌کند و آن را به افراد بالاتر می‌رساند. پس آنها به قارچ بزرگی از ثروت تبدیل می‌شوند و 99درصد مردم مثل ساقه قارچ آویزان‌اند. این ساقه نازک‌تر و نازک‌تر می‌شود و سهمی از ثروت که به 99درصد اختصاص می‌گیرد، کوچک‌تر می‌شود.» یونس این پدیده را «بمب درحال انفجاری» توصیف می‌کند که هر لحظه ممکن است در ساختار سیاسی، اجتماعی اقتصادی منفجر شود. به‌گفته یونس تمرکز ثروت از زمان به‌کارگیری از سیستم کاپیتالیستی آغاز شد که درابتدا قابل مشاهده نبود. اما امروز بدتر و بدتر شده و سرعت تمرکز ثروت را سریع‌ و سریع‌تر کرده است. یونس می‌گوید چند سال پیش 32 نفر، نیمی از ثروت جهان را دراختیار داشتند. امروز 8 نفر شده‌اند، به‌زودی 5 نفر و 2 نفر خواهند شد. یونس معتقد است تمرکز ثروت، تمرکز قدرت را به‌همراه دارد. ثروت و قدرت در کنار هم قرار می‌گیرند درنتیجه قدرت، کنترل دولت و سیاست و رسانه و کسب‌وکارها در اختیار ثروتمندان قرار می‌گیرد. به‌همین ترتیب لایه‌های زیرین قدرت خشمگین‌تر شدند.

دانشجویان پیشروتر از سیاستمداران

نصرت چوادهری، استاد انسان‌شناسی در دانشگاه و نویسنده کتاب «پارادوکس‌های محبوب؛ سیاست‌های جمعی در بنگلادش» درباره معنای انتخاب یونس و آینده آن برای بنگلادش و جهان می‌گوید، یکی از دلایل بازگشت یونس و پذیرش ریاست دولت موقت این است که عده بسیاری از مردم بنگلادش از سیاست‌های حزبی خسته شده بودند. دلیل اینکه این جنبش دانشجویی و جنبش‌های موفق پیشین با وجود هزینه‌های بالا به‌ثمر رسیدند این بود که آغاز آن از سوی یک حزب سیاسی نبود. چوادهری می‌گوید دانشجویان از ابتدا در خواسته‌هایشان بسیار شفاف بودند و اعلام کردند، دانشجویان می‌توانند به ما بپیوندند اما نمایندگان احزاب نه. در کشوری مثل بنگلادش به‌سختی می‌توان مقامی را پیدا کرد که تمام اقشار جامعه او را بپذیرند و شناخت گسترده‌ای در میان آنها داشته باشد. محمد یونس هم در میان مردم بنگلادش و هم در جهان شناخته شده است. یونس تنها گزینه‌ای در بنگلادش بود که مشروعیت جهانی دارد.

قرار گرفتن 2 دانشجو در تاریخ بنگلادش امری بی‌سابقه است اما در هر صورت تمام جنبش‌های سیاسی که در بنگلادش مستقل صورت گرفته‌اند از سوی دانشجویان رهبری شده‌اند. در اعتراضات اخیر بنگلادش مردم هم به دانشجویان پیوستند. اینکه دانشجویان رهبری این جنبش را برعهده داشتند موضوع عجیبی نیست و عضویت آنها در کابینه نشان‌دهنده آن است که نمی‌توان دانشجویان و جوانانی را که هیچ آگاهی از مسائل سیاسی ندارند، نادیده گرفت. به‌گفته چوادهری جوانان بنگلادشی آن‌چیزی را نشان می‌دهند که احزاب سیاسی باتجربه در 15سال گذشته نتوانسته‌اند. چوادهری ورود دانشجویان به کابینه را هم اتفاقی خوب و هم راهبردی می‌داند و معنای آن این است که هیچ سیاست جدیدی بدون مشورت با دانشجویانی که نشان داده‌اند به بلوغ رسیده‌اند و کارآمدند، نمی‌تواند شکل بگیرد.

29 کودتای نظامی در بنگلادش

سیاست در بنگلادش مدت‌هاست که به صحنه رقابتی میان شیخ حسینه، رهبر حزب عوامی لیگ و خالده ضیا، رئیس حزب ملی‌گرای بنگلادش تبدیل شده است. این رقابت ریشه‌های تاریخی عمیقی دارد. دوران سیاسی شیخ حسینه با تلاش برای برقراری عدالت و تقویت قدرت پس از کودتای 1975 بود که ترور پدرش، شیخ موجیب الرحمان، بنیانگذار بنگلادش را به‌همراه داشت. در مقابل، ظهور خالده ضیا در سیاست به همسرش، ضیاءالرحمن مربوط است که پس از کودتا به شخصیت برجسته‌ای تبدیل شد. خالده ضیا با اتهام به فساد که به‌طور گسترده انگیزه‌های سیاسی و حذف او از صحنه سیاست را در پشت‌پرده داشت به 17 سال زندان محکوم شده بود. نقش ارتش را هم نمی‌توان نادیده گرفت. تا اینجا واقرالزمان فرمانده ارتش فعلی، که همسرش فامیل شیخ حسینه است، فعلاً هیچ تمایلی برای حکومت از طریق خونتای نظامی همانند گذشته نشان نداده است.

آزادی خالده ضیا به نقطه کانونی این گذار سیاسی تبدیل شده است. با حذف حسینه درخواست‌ها برای آزادی ضیا از حصر که در بیمارستان تحت درمان قرار داشت، تشدید شده بود. حزب ملی‌گرای بنگلادش ادعا می‌کند که اتهامات علیه او برای عدم مشارکتش در سیاست بود. آزادی ضیا می‌تواند سیگنالی از فصل جدیدی در سیاست‌های بنگلادش باشد که به ظهور دوباره او به‌عنوان یک بازیگر کلیدی سیاسی کمک می‌کند.

مشارکت ارتش در گذار سیاسی، به‌ویژه در تسهیل آزادی ضیا نشان‌دهنده تغییر احتمالی در نقش آن در سیاست‌های بنگلادش است. ارتش نقش مهمی در اداره کشور نشان داده که اغلب در بحران‌های سیاسی ورود کرده است. شرایط کنونی ممکن است به نفوذ قوی‌تر ارتش در امور سیاسی منجر شود. رابطه بین ارتش، حزب ملی‌گرای بنگلادش و هرگونه دولت موقت برای شکل‌گیری آینده سیاسی حیاتی خواهد بود.

ارتش بنگلادش با وجود آنکه متشکل از فرقه‌های مختلف است به‌طور گسترده‌ای غیرحزبی دیده می‌شود اما در تاریخ این قسمت از جهان کودتاهای نظامی متعددی دیده شده است. دانشجویان از همان ابتدا به‌صراحت اعلام کرده‌اند که آنها دولت موقتی به‌رهبری ارتش را نمی‌خواهند.

بنگلادش از زمان استقلال خود در سال 1971 تاکنون 29 کودتای نظامی را تجربه کرده است. ارتش بنگلادش در جنگ آزدی‌بخش بنگلادش 1971 حضور فعالی داشت و به همین ترتیب دارای قدرت بسیاری است. زمانی که نیروهای مسلح در جنگ‌های آزادی‌بخش حضور فعالی دارند پس از جنگ، وارد سیاست می‌شوند. نمونه‌های آن در تاریخ کشورهای جهان، به‌ویژه در بسیاری از کشورهای لاتین که استقلال خود را از طریق درگیری‌های نظامی به‌دست آوردند، نقش پررنگ ارتش در سیاست قابل مشاهده است.

در جنگ آزادی‌بخش  1971، نیروهای مسلح و ارتش بنگلاش به مردم پیوستند، بنابراین ارتش توانست قدرت بسیاری کسب کند. بنگلادش و پاکستان تا سال 1947 عضوی از هند بودند. پس از خروج بریتانیا و تقسیم هند، پاکستان در یک طرف هند و پاکستان شرقی تحت حکومت پاکستان در طرف دیگر هند با جمعیت اکثریت مسلمان تجزیه شد. پس از تشکیل ارتش آزادی‌بخش و با کمک هند، پاکستان شرقی توانست به استقلال برسد و نام کشور به بنگلادش تغییر کند. طبق رده‌بندی Global fire power قدرت نظامی بنگلادش در میان 145 کشور جهان در رتبه 37، پس از کره شمالی و قبل از پرتغال قرار دارد.

مجیب الرحمن پدر شیخ حسینه جنبش استقلال بنگلادش را هدایت کرد و به‌عنوان معمار اصول جنبش آزادی بسیار مورد احترام بود. او در ژانویه 1972 به‌نخست‌وزیری رسید. سپس با بدتر شدن اوضاع به استبداد روی آورد. او یک گروه شبه‌نظامی غیردولتی به‌نام گردان اقدام سریع بنگلادش یا RAB را تاسیس کرد که به‌دلیل اعدام‌های فراقضایی و به‌اتهام ربودن مخفیانه و سربه‌نیست کردن افراد که جنایت علیه بشریت محسوب می‌شود،  به نقض حقوق بشر متهم شد.

مجیب‌الرحمن به سرکوب‌های شدید خود ادامه داد: احزاب سیاسی را منحل کرد و کشوری تک‌حزبی به‌وجود آورد که در آن به‌جز 4 روزنامه‌ای که حامی دولت بودند، بقیه روزنامه‌ها توقیف شدند یا مجوز نگرفتند. در نهایت مجیب‌الرحمن در کودتایی نظامی که ژنرال محمد عبدالمنظور هدایت کرد، کشته شد. ضیا الرحمن ژنرال ارتش و بنیانگذار حزب ملی‌گرای بنگلادش یا BNP بود که در سال 1977 به ریاست‌جمهوری رسید. او در دوران جنگ سرد روی کار آمده بود و حمایت آمریکا را داشت.  سال 1981 با دولت عبدالستار، رئیس‌جمهور وقت روی کار آمده بود که با افزایش کشمکش‌های سیاسی و دخالت نظامیان در دولت پس از کودتایی بدون خون‌ریزی از سوی ژنرال حسین محمد ارشاد برکنار شد. پس از ترور ضیاءالرحمن، همسرش خالده ضیا وارد دنیای سیاست شد و در انتخابات سال 1991 به‌پیروزی رسید.

حالا سوال اینجاست که آیا در دولت جدید یونس جایی برای خالده ضیا نامزد اپوزیسیون که پس از فرار حسینه آزاد شد، وجود دارد؟ العلم می‌گوید علی‌رغم آزادی خالده ضیا، دانشجویان به‌صراحت اعلام کرده‌اند که سیاست‌ورزی موروثی را نمی‌خواهند. به گفته العلم خالده ضیا بیوه ژنرال ضیا، رئیس‌جمهور سابق بنگلادش است. شیخ حسینه دختر شیخ مجیب بنیانگذار بنگلادش بود. احزابی که طی این سیاست‌ورزی موروثی تشکیل شدند، دموکراتیک نبوده‌اند. با اینکه مردم بنگلادش به‌دنبال گزینه دیگری هستند ابتدا باید دید این دولت موقت چگونه می‌تواند شرایط را کنترل کند. شرایط حالا مثل وضعیت «آب‌های ناشناخته» است؛ نه یونس و نه عده بسیار دیگری در کابینه‌اش چنین شرایطی را تجربه نکرده‌اند. العلم می‌گوید، اما این کابینه دانشجویان را دارد، تعداد زنان در آن از هر کابینه دیگری بیشتر است، کنشگران حقوق بشر را دارد و نمایندگان اقلیت‌ها و بومیان.

مسئولیت سنگین یونس

Khaleda_Zia_Poses_for_a_Photo_with_Secretary_Kerry_at_U.S._Embassy_Dhaka_(29284522026)_(cropped)

آنوپریتا داس، خبرنگار حوزه هند و جنوب آسیا در یادداشتی در نیویورک تایمز می‌نویسد، همین چند وقت پیش بود که بنگلادش معجزه اقتصادی خود را جشن گرفت. تمرکز فوق‌العاده این کشور بر صادرات منسوجات و پوشاک، رشد سریع، خروج میلیون‌ها نفر از فقر و شهرت و تقدیر را برای شیخ حسینه به‌همراه داشت.

اما خروج حسینه از قدرت محدودیت‌های این استراتژی را نمایان کرده است همانگونه که بنگلادش برای مقابله با تورم سرسام‌آور و بیکاری دست‌وپنجه نرم می‌کند که به‌گفته اقتصاددان‌ها نتیجه تصمیم‌گیری‌های ضعیف در حوزه سیاست است. خودکامگی فزاینده در حکومت‌داری و فساد گسترده در بنگلادش فقط به ناامیدی دامن زد که به‌نقطه جوش رسید و حسینه را برکنار کرد. حالا وقت تصمیم‌گیری برای آینده بنگلادش فرا رسیده است. محمد یونس مسئولیت سنگینی را برعهده دارد. بنگلادش خیلی فوری باید نظم را به کشور برگرداند و ثبات را در اقتصاد به‌ارمغان آورد.

به‌گفته داس، در طولانی‌مدت، بنگلادش باید با مشکلات اقتصادی گسترده‌تری مقابله کند که معترضان را به‌خیابان کشانده بود. تمام این موارد علاوه بر درخواست‌های فوری برای مقابله با آزارهای گسترده دوران سرکوب حسینه است. مشخص نیست که دولت موقت چه‌مدت روی کار می‌ماند و اختیارات آن چقدر خواهد بود. اما به‌گفته سعد حمدی، عضو هیئت‌مدیره دانشگاه بالسیلی امور بین‌الملل در کانادا، دولت موقت و محمد یونس، عهده‌دار آمال و آرزوهای افراد بسیاری است تا عدالت را برقرار کند، اقتصاد و دموکراسی کارآمد را به‌وجود آورد و حاکمیت قانون و دولتی شفاف و مسئولیت‌پذیر را به‌اجرا بگذارد.»

حمدی در ایمیلی می‌نویسد، این‌ها چالش‌های بسیاری برای دولت موقت است که هدف اصلی آن اطمینان حاصل کردن از این است که رهبران جدید در روندی آزاد و منصفانه انتخاب شوند. حمدی در ادامه می‌گوید: «نیاز است در سراسر دولت اصلاحات ساختاری صورت بگیرد.»

بنگلادش از دهه 70 میلادی شاهد اصلاحات اقتصادی بوده است و دهه‌هاست که تولید پوشاک برای اقتصاد کشور صنعت بسیار مهمی به‌شمار می‌رود. اما شیخ حسینه تمرکز کشور بر یک بخش صنعتی را کاهش داد و آن را وارد بازارهای جدید جهانی کرد که باعث رشد بیشتر بنگلادش شد.

لباس‌های ارزان‌قیمت با جنس‌های نامرغوب برای فروشندگان جهانی پوشاک جذاب بودند، به‌ویژه برای برند‌هایی مثل زارا و اچ‌اند‌ام در فست فشن که تولیدکنندگان انبوه لباس‌های ارزان‌قیمت و مدرن هستند. همزمان، این تقاضاها معیشت میلیون‌ها نفر به‌ویژه زنان را رقم زد و استاندارد زندگی آنها را متحول می‌کند. شیخ حسینه سرمایه‌گذاری سنگینی در زمینه زیرساخت‌ها انجام داد تا شرکت‌های بین‌المللی بتوانند در این کشور سرمایه‌گذاری کنند.

توماس کین، مشاور امور بنگلادش در گروه بین‌المللی بحران می‌گوید: «آنچه حسینه به‌ارمغان آورد سطحی از ثبات بود که برای سرمایه‌گذاران خارجی جذابیت داشت.» به‌گفته کین خریداران خارجی پوشاک بنگلادش اگر می‌دیدند کارگران اعتصاب می‌کنند یا کشور با بحران قطعی برق مواجه است و یا دیگر عواملی وجود دارد که سرمایه‌گذاری را غیرقابل اتکا کند، کسب و کاری را در این کشور بنا نمی‌کردند.

شیخ حسینه اعتمادبه‌نفس را به‌داخل کشور تزریق کرد. حتی زمانی که نیروهای مسلح و قوه قضائیه را تحت کنترل خود درآورد، اختلاف‌نظر را بی‌اعتبار کرد و به‌طور فزاینده‌ای خودکامگی را افزایش داد تا جایی که به‌گفته کین بین بنگلادشی‌ها و دولتش قرارداد نانوشته‌ای بسته شد. کین با اشاره به حزب سیاسی که حسینه از سال 1981 هدایت کرده، می‌گوید: «این باور وجود داشت که حسینه و عوامی لیگ، حزبی بودند که رشد اقتصادی و توسعه را به‌ارمغان می‌آورد.»

بیش از یک دهه است که تحت حکومت حسینه، اقتصاد با سرعت بسیار تندی پیشرفت کرده و در برخی از سال‌ها از 7درصد گذشته است. صادرات پوشاک بیش از 80درصد درآمدهای کشور را شامل شده است. اما این وابستگی به عامل سقوط حسینه تبدیل شد.

همه‌گیری کرونا تقاضای جهانی برای پارچه و پوشاک را کاهش داد. در عین حال اختلال در زنجیره تامین و جنگ روسیه در اوکراین قیمت مواد غذایی و سوخت وارداتی را بالا برد. بنگلادش بدون تنوع اقتصادی نمی‌توانست درآمد کافی را از دیگر صنایع خود برای پرداخت صورت‌حساب‌هایش استخراج کند.

با جهش تورم، تلاش‌های دولت حسینه برای کنترل آن نتیجه عکس داد. حسینه در حالی که تلاش می‌کرد مانع سقوط ارزش پول ملی شود، ذخایر ارزی را به‌جای سرمایه‌گذاری، خرج کرد و در سال 2022 به‌جایی رسید که مجبور شد از صندوق بین‌المللی پول درخواست کند. پس از دوران پاندمی زمانی که صادرات پوشاک به روال گذشته برگشت، سراسر بنگلادش در مشکلات کوتاه‌مدت گرفتار شده بود؛ شرایطی که مشکلات اساسی را برجسته کرده بود.

بنگلادش همچنان نرخ رشد بالایی دارد اما اقتصاددانان و دیگر کارشناسان می‌گویند که این رشد نامتوازن است و نابرابری درآمد بسیار بالاست. این همان موضوعی است که یونس در گفت‌ وگوی خود با شبکه «دموکراسی حالا» بر آن تاکید می‌کند. افتخار زمان، مدیر اجرایی شفافیت بین‌المللی بنگلادش می‌گوید، این حس که داستان رشد اقتصادی روی کاغذ با واقعیت تفاوت دارد به‌عدم اعتماد به‌دولت دامن زد.

به‌گفته زمان، فساد وقیحانه شامل کلاهبرداری در وام‌ها و گزارش‌ها از پولشویی از سوی بسیاری در جمعیت کاسبانی که به حلقه نخست‌وزیر نزدیک بودند، نارضایتی بیشتری را به‌همراه داشت. زمان می‌گوید: «همه می‌دانستند که این فسادها از سوی افرادی است که قرار بود آن را مهار کنند.»

انتظار می‌رود یونس کارآفرین اجتماعی که سود را با توسعه از طریق اعطای وام‌های خرد از بانک گرامین گره زده بتواند اصلاحات بازارپسند را اعمال کند.

هند رخدادهای بنگلادش را از نزدیک دنبال می‌کند

بنگلادش یکی از بزرگترین همکاران تجاری هند در جنوب آسیاست. روابط اقتصادی بین این کشور در دوران رهبری حسینه از طریق همکاری قابل‌توجه در تجارت، سرمایه‌گذاری و پروژه‌های زیرساخت‌ها افزایش پیدا کرد. با این حال تغییر در دولت می‌تواند این داینامیک را تغییر دهد. اگر خالده ضیا به قدرت بازگردد، می‌تواند به تغییری در سیاست خارجی منجر شود که بر قراردادهای تجاری و همکاری درباره مسائلی مثل اشراک منابع آبی و مدیریت مرزی تاثیر بگذارد.

هند تمایل خود را به برقراری ثبات در بنگلادش نشان داده است. این کشور بیش از 4هزار کیلومتر با بنگلادش مرز و نفوذ بسیاری در این کشور دارد.  ناآرامی سیاسی در بنگلادش می‌تواند اثر فرامرزی داشته باشد که شامل خیزش احتمالی گروه‌های تندرو در هند و بحران پناهجویان شود. بنگلادشی که تحت دولتی که به مطالبات شهروندان رسیدگی می‌کند می‌تواند به کاهش این خطرات کمک ‌کند. تحولات اخیر اهمیت هند در نظارت از نزدیک و تعامل با شرایط سیاسی در حال تحول در بنگلادش را برجسته می‌کند تا منافع امنیتی خود را تامین کند.

به‌گزارش بنیاد سینرجی، اندیشکده مستقل روابط راهبردی، روابط هند با بنگلادش ترکیبی از همکاری و تنش است. در حالی که دولت حسینه عموماً به‌نفع هند عمل می‌کرد، گذشته ضیا مملو از انتقاد از هند است که می‌تواند در زمینه حاکمیت و نارضایتی‌های تاریخی دوباره پررنگ شود و تلاش‌های دیپلماتیک را پیچیده‌تر کند. حفظ گفت‌وگوی سازنده و همکاری برای هر دو کشور برای هدایت سیاست امری حیاتی است.

 

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی