| کد مطلب: ۱۹۰۱۹

نزدیکی ترکیه و عربستان با رویکرد «رقابت و همکاری»

نزدیکی ترکیه و عربستان با رویکرد «رقابت و همکاری»

ترکیه به‌دنبال موازنه‌سازی با کشورهای منطقه و جهان است. در این خصوص، اگرچه باید مزیت‌های ژئوپلیتیک ترکیه را در نظر گرفت، اما دو کشور با رویکرد «رقابت و همکاری» به یکدیگر نزدیک می‌شوند.

همه کشورها در سیاست خارجی خود منافع‌شان را در اولویت قرار می‌دهند و ترکیه هم از این امر مستثنی نیست. سیاست خارجی ترکیه مبتنی بر تجارت بوده و با اقتصاد عجین شده است و در این میان، نقش‌آفرینی بخش خصوصی نیز بسیار حائز اهمیت است. از آنجایی که جریانات سیاسی مختلف در داخل ترکیه از این منظر سود می‌برند، می‌خواهند بازارهایی را در خارج داشته باشند و این موضوع باعث شده تا دستگاه سیاست خارجی ترکیه این روند را تسهیل کند. ترکیه به لحاظ امنیتی به سازوکارهای بین‌المللی پیوسته است، مثل ناتو که سپر دفاعی نیرومندی را برای این کشور به‌عنوان یک پشتوانه اساسی قرار داده است و آنکارا با این پشتوانه در سیاست خارجی خود بسیار پیشرو و جسورانه و با دست نسبتاً باز برخورد می‌کند. در ترکیه بعد از یک تکاپوی صدساله، یک فرهنگ استراتژیکی شکل گرفته که تعامل قدرت بین نیروهای اجتماعی متناقض و متعارض را در پی داشته است؛ چنانکه جریان‌های چپ و اسلام‌گرا به تعادلی رسیدند که در این قالب، هیچ‌کدام حذف‌شدنی نیستند و در معادلات قدرت، هم‌زمان تاثیرگذارند.

عضویت در ناتو، نقش‌آفرینی بخش خصوصی به‌ویژه در خاورمیانه و تعامل احزاب و گروه‌های سیاسی و ایدئولوژیک به سیاست خارجی ترکیه کمک فراوان کرده است. بنابراین سیاست خارجی این کشور صرفاً یک مؤلفه با ویژگی‌های بیرونی نیست، بلکه به صورت قابل توجهی از مسائل داخلی نشأت می‌گیرد. آشتی ترکیه با کشورهای پیرامون خود نیز که مبتنی بر رویکردهای نو‌عثمانی‌گری است، منافاتی با اینکه ترکیه عضو ناتو و متحد آمریکا باشد، ندارد. در سیاست خارجی ترکیه شاهد متنوع‌سازی تعاملات با کشورها و مناطق مختلف از جمله با روسیه، چین و کشورهای عربی و آسیایی هستیم و همزمان این کشور با آمریکا، اروپا و کشورهای شمال آفریقا نیز پیوندهای عمیقی دارد.

در چند سال اخیر در نگاه حزب عدالت و توسعه، خاورمیانه اهمیت بیشتری پیدا کرده است. از سال ۲۰۱۰ به بعد، بیشتر اقدامات و سیاست‌های ترکیه منفعلانه بود  و تحت تاثیر مسائلی همچون خروج آمریکا از عراق قرار داشت. بعد از آن نیز هم‌زمان با ظهور داعش در منطقه، بازیگرانی مثل ایران دست بالا را در منطقه داشتند. همچنین وقوع بهار عربی در مصر و پس‌لرزه‌های آن در بحرین، لیبی، تونس و… ترکیه را وارد فضای مداخله‌گرایی کرد که بیشتر جنبه امنیتی داشت. تا زمان شکست داعش و رویکرد آمریکا در منطقه، ترکیه این روال را دنبال کرد، اما بعد از ۲۰۲۰ به ترتیبات سابق برگشت و همراهی‌اش با کشورهای پیرامونی بیشتر شد و سعی کرد بحران سیاسی امنیتی خودش را سامان دهد و اقتصاد پویایی را رقم بزند. امروز، ترکیه نقش خود را بر همین اساس در ‌منطقه تعریف می‌کند و رقابت‌ها و شکاف‌های خود را با کشورهای منطقه و جهان کاهش داده است.

از این رو، شاهد سفرهای مقامات اماراتی، سعودی و مصری و… به آنکارا هستیم که در نوع خود قابل توجه است. میان ترکیه و عربستان آمیزه‌ای از رقابت و همکاری وجود دارد و این امر درباره روابط ترکیه با سایر قدرت‌های منطقه‌ای مثل مصر و ایران نیز صادق است. تنها متحدان منطقه‌ای جدی ترکیه در حوزه عربی، قطر، در حوزه قفقاز، آذربایجان و همچنین پاکستان است. اگرچه عربستان با حماس ارتباط خوبی دارد، اما به هر حال با رژیم اسرائیل مرزبندی جدی دارد.

در این شرایط، میانجی‌گر کشوری است که به دو طرف موضوع نزدیک باشد. شاید ترکیه بالاتر از عربستان در میانجی‌گری برای موضوع غزه قرار بگیرد، چراکه هم با آمریکا و هم با رژیم اسرائیل رابطه و دوستی دارد و هم به لحاظ تاریخی، مسئله فلسطین با میراث عثمانی‌ گره خورده است. ترکیه گرایش‌های سکولار و غربی و اسلامی را توأمان دارد و این ویژگی در نقش‌آفرینی‌اش در مسئله غزه می‌تواند حائز اهمیت باشد.

ترکیه همیشه سعی کرده در منطقه و در موضوعات مهم منطقه‌ای، نقش میانجی را داشته باشد و حتی در موضوع مذاکرات هسته‌ای ایران و در مناقشه کشورهای عربی منطقه با رژیم اسرائیل و کردها و عراق هم این تمایل را نشان داده است. از این رو، علاوه‌بر اینکه نزدیکی به عربستان برای ترکیه در چارچوب سیاست خارجی‌اش توجیه دارد، به لحاظ منطقه‌ای هم این موضوع قابل درک است.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی