بررسی اندیشکده مؤسسه خاورمیانه از نتایج سیاستهای آمریکا در خاورمیانه از هفتم اکتبر تاکنون
افتضاح، افتضاح، افتضاح
ایالات متحده در واکنش به تهدیدات ایران و شبکه شرکای آن، تعامل نظامی خود را در خاورمیانه افزایش داده است. این تحرکات نظامی با تلاشهای دیپلماتیک متعدد با هدف جلوگیری از یک جنگ منطقه ای گستردهتر همراه شده است.
به نظر میرسد نه اسرائیل و نه حزبالله خواهان جنگ نیستند، اما هر دو طرف به محکزدن محدودیتهای دیگری ادامه میدهند. ایالات متحده یک هدف استراتژیک کوتاهمدت برای جلوگیری از تشدید تنش دارد، اما به نظر نمیرسد چارچوب منسجمی برای بازدارندگی بلندمدت در مقابل ایران و شبکه آن داشته باشد و هنوز تنشهای منطقهای را حل نکرده است.
در واکنش به حمله حماس در 7 اکتبر به اسرائیل و متعاقب آن درگرفتن جنگ غزه، دولت بایدن فهرست کوتاهی از اهداف را برای حمایت از اسرائیل، جلوگیری از گسترش درگیری و پایان دادن به جنگ منتشر کرد. 9 ماه از آن تاریخ گذشته و موفقیت دولت بایدن در دستیابی به بسیاری از این اهداف اندک بوده است. این شکست نه به دلیل عدم تلاش، بلکه بازتابی بوده از چالشهای قابل توجه در محیط درگیری و کاستیهای عمده در مفهومسازی و اجرای سیاستها. گزارش زیر موفقیت و ناکامیهای دولت ایالات متحده را در دستیابی به اهداف خود در سه ماه گذشته ارزیابی کرده و به آن نمره میدهد.
حمایت از عملیات نظامی اسرائیل و از بین بردن تهدید امنیتی ناشی از حماس
نمره: بد
دولت بایدن به حمایت فوقالعاده از اسرائیل و تحقق هدف اسرائیل برای از بین بردن تهدید امنیتی ناشی از گروه حماس از طریق ارسال تسلیحات، همکاری نظامی و پشتیبانی اطلاعاتی ادامه داد. با این وجود، محیط امنیتی کلی برای اسرائیل، در این دوره بهبود قابل ملاحظهای نداشته است و برخی از جبههها از جمله مرز شمالی اسرائیل وضعیت وخیمی دارد. بهرغم اینکه آمریکا در دورهای از عملیات نظامی در رفح به عنوان «خط قرمز» یاد میکرد و تاکید کرده این اقدام اسرائیل منجر به کاهش حمایت ایالات متحده میشود اما بایدن از زمان آغاز حمله اسرائیل در رفح در اوایل ماه مه همچنان به حمایت تسلیحاتی از اسرائیل ادامه داد. در مجموع، از ماههای ابتدایی جنگ، مقدار محمولههای تسلیحاتی آمریکا به اسرائیل کاهش یافته است، اما این کاهش بیشتر به دلیل درخواستهای کمتر اسرائیل و کاهش ارزش نیاز به انواع سلاحهایی است که قبلاً تحویل داده شدهاند.
ایالات متحده معتقد است که سرعت تحویل سلاح به اسرائیل بیشتر از زمان صلح است. غوغای سیاسی در اواسط ماه مه بر سر توقف تحویل سلاح از سوی ایالات متحده به اسرائیل، بیش از آنکه وزن حرکت سیاست واقعی دولت بایدن را نشان دهد، نمایانگر ناکارآمدی و اختلافات سیاسی در داخل آمریکا و اسرائیل بود. دولت بایدن بهطور مشخص مسیر خود را تغییر داد و با از سرگیری ارسال این بمبها به اسرائیل موافقت کرد. به نظر میرسد مقامات اسرائیلی و آمریکایی تفسیرهای متفاوتی از آنچه «خط قرمز» دولت بایدن در مورد عملیات رفح بود، دارند. اما در هر صورت، به نظر نمیرسید که این تفاسیر متفاوت تأثیر عمدهای بر عملیات نظامی اسرائیل در بهار امسال در رفح داشته باشند. بسیاری از تهدیدات امنیتی ناشی از حماس کاهش یافته است زیرا اقدامات اسرائیل باعث ناتوانی حماس در انجام یک حمله گسترده دیگر، حداقل در کوتاهمدت شده است.
اما وضعیت امنیتی کلی در اسرائیل در هفتههای اخیر به دلیل افزایش تنشها بدتر شده است. در امتداد مرز شمالی با لبنان، جایی که 60 هزار یهودی و 90 لبنانی آواره شدهاند، وضعیت امنیتی بسیار وخیم است. بزرگترین تهدید امنیتی اسرائیل اکنون حزبالله است. جنگندههای حوثی یمن نیز به تهدید مسیرهای مهم کشتیرانی جهانی، غرق کردن یک کشتی و آتش زدن کشتی دیگر در ماه ژوئن، استفاده از موشکهای بالستیک ضدکشتی برای حمله به اهداف دریایی ادامه دادهاند. این گروه همچنین مسئولیت حمله پهپادی در 19 ژوئیه به یک بلوک آپارتمانی در تلآویو که یک نفر را کشت برعهده گرفته است.
نتیجه: حمایت دولت بایدن از اسرائیل از 7 اکتبر تاکنون ثابت مانده است، اما این حمایت بهطور قابل ملاحظهای محیط امنیتی اسرائیل را بهبود نداده و اسرائیل نتوانسته بازدارندگی در مقابل دشمنان منطقهای خود را ترمیم کند و موفق نشده حماس را به عنوان یک نهاد امنیتی بهطور کامل حذف کند.
تحقق آزادی گروگانهای حماس در غزه
نمره: خیلی بد
آمریکا همچنان به ایفای نقش محوری در مذاکرات برای پایان دادن به درگیری و تسهیل بازگرداندن گروگانهایی که در دست حماس است، ادامه میدهد. بایدن در تاریخ 31 مه بهطور علنی طرحی را بیان کرد که در آن یک فرآیند سهمرحلهای که آتشبس و آزادی گروگانها را به تلاشهای دیپلماتیک گستردهتر برای ایجاد ثبات در منطقه مرتبط میکند، وجود داشت. تا اواسط تیرماه، این طرح به نتایج مطلوب دست نیافت.
دویست و پنجاه و پنج گروگان اسرائیلی و غیراسرائیلی در 7 اکتبر دستگیر شدند و بیش از 100 گروگان در نتیجه توافق آتشبس در ماه نوامبر آزاد شدند. تا اوایل ژوئیه، 120 گروگان از جمله پنج آمریکایی ناشناس باقی ماندهاند و اسرائیل معتقد است که بیش از 40 نفر از گروگانهای باقیمانده در اسارت، از جمله 3 آمریکایی، مردهاند. پیگیری آزادی گروگانها و توافق آتشبس با سردرگمی، گمانهزنی، درز اطلاعات و ناامیدی همراه بوده است. مهمتر از همه، در تاریخ 6 مه، حماس به نخستوزیر قطر و رئیس اطلاعات مصر اعلام کرد که این گروه شرایط آتشبس را پذیرفته است.
جشنهایی در خیابانهای غزه برپا شد تا اینکه اندکی پس از آن، اسرائیل این توافق را رد کرد و مدعی شد که مفاد این پیشنهاد بدون هماهنگی تغییر کرده است. در هشتم ژوئن، چهار گروگان در یک عملیات نظامی مخفیانه در غزه پس از دریافت اطلاعاتی مبنی بر نگهداری گروگانها در آپارتمانهای مسکونی در نصیرات، توسط نیروی اطلاعات اسرائیل نجات یافتند. ارتش ایالات متحده و تیمی از مقامات آمریکایی در ارائه پشتیبانی اطلاعاتی و لجستیکی برای آزادی این گروگانها نقش اساسی داشتند. با این حال، وزارت بهداشت حماس در غزه اعلام کرد که 274 فلسطینی از جمله زنان و کودکان در جریان این عملیات کشته شدند. نیروهای دفاعی اسرائیل مدعی شدند که نیروهای آنها زیر آتش شدید قرار گرفتند و مجبور به پاسخ بودند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در طول این دوره، دو بار به منطقه سفر کرد تا با مقامات دیدار کند تا در مورد پیشرفت توافق آتشبس و آزادی گروگانها گفتوگو کند، و همچنین با شرکای منطقهای در تلاش برای پیشبرد هماهنگی امنیتی منطقهای و حفظ توافق مذاکره کند. چشمانداز عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل زنده است. بیل برنز، رئیس آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) و برت مک گورک، مقام ارشد کاخ سفید در خاورمیانه، سفرهای متعددی به منطقه و اروپا در تلاش برای پیشبرد توافق آتشبس و آزادی گروگانها انجام دادند و با قطر و مصر همکاری کردند.
نتیجه: ایالات متحده همچنان در مذاکره با طرفین مصری و قطری برای بازگرداندن گروگانها به خانههایشان فعال است. همچنین به ارائه اطلاعات به اسرائیل درباره محل نگهداری و وضعیت گروگانها که برای عملیات مخفی بسیار مهم بود، ادامه میدهد. اما در سه ماه گذشته، عملیات نجات پیشرفت قابل توجهی در جبهه گروگانها را نشان نمیدهد.
جلوگیری از وقوع جنگ منطقهای گستردهتر
نمره: خیلی بد
ایالات متحده نقشی اساسی در کمک به دفاع از اسرائیل در حملهی ایران در اواسط آوریل ایفا کرد. تهران در تلافی حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، صدها موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد. ایالات متحده به هماهنگ کردن اقدامات دفاعی در سطح منطقه کمک کرد، و همچنین به اسرائیل کمک کرد تا پاسخ خود به حمله ایران را تنظیم کند تا از تشدید تنش جلوگیری کند. پتانسیل درگیری تمامعیار بین اسرائیل و حزبالله به تدریج به نقطه جوش رسیده است.
اسرائیل در 11 ژوئن یک فرمانده ارشد حزبالله را ترور کرد و این گروه شبهنظامی لبنانی با شلیک صدها موشک به شمال اسرائیل پاسخ داد. اسرائیل و حزبالله از زمان آغاز جنگ هر روز با یکدیگر تبادل آتش داشتهاند. از ماه آوریل، بیش از 400 حمله توسط حزبالله و 1700 حمله توسط اسرائیل انجام شده است. تخمینها حاکی از آن است که حزبالله زرادخانهای پیشرفته با بیش از 150 هزار موشک و راکت در لبنان و سوریه ذخیره کرده است. این زرادخانه برای ایجاد بیش از 10 هزار تلفات، حتی با گنبد آهنین و سیستم پدافند هوایی و راداری کافی است. براساس گزارشها، حزبالله حدود 30 هزار جنگجوی فعال و 20 هزار نیروی ذخیره در اختیار دارد و همه آنها تجربه قابل توجهی از درگیری قبلی حزبالله در سوریه دارند.
حزبالله همچنین یک سیستم تونلی پیچیده ساخته است که شبکه تونلی ساختهشده توسط حماس در برابر چیزی شبیه به اسباببازی است. در تمام ماههای اخیر، یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل تهدید کرده که لبنان را «به عصر حجر» خواهد برد و ایران نیز تهدید کرده است که اگر اسرائیل تهاجم نظامی تمامعیار را به لبنان انجام دهد، وارد جنگی خواهد شد که به نابودیاش ختم خواهد شد. رویارویی مستقیم با بزرگترین و قدرتمندترین بازیگر غیردولتی، نظیر حزبالله، بسیار مرگبارتر از درگیری کنونی در غزه خواهد بود و خطر درگیر شدن سوریه و ایران را به دنبال دارد. سناریوی کابوسآمیز این است که حزبالله از موفقیتهای اخیر حماس درس گرفته و در صورت اولین حمله پیشگیرانه، گروگانهایی از اسرائیل گرفته و آنها را از مرز شمالی اسرائیل به لبنان ببرد. با افزایش تنشها در مرز اسرائیل و لبنان، حوثیهای یمن بهطور فزایندهای در هدف قرار دادن کشتیها در دریای سرخ و مدیترانه با موشکهای بالستیک، پهپادها و قایقهای بمبگذاریشده مؤثر ظاهر شدهاند.
در ماه ژوئن، حملات حوثیها به کشتیهای تجاری در بالاترین حد خود بوده است. نیروی دریایی ایالات متحده در 12 ژوئیه یک ناو هواپیمابر را از اقیانوس هند و اقیانوس آرام به دریای سرخ اعزام کرد تا از تهاجم جلوگیری کرده، ثبات منطقهای را تقویت کند و از جریان آزاد تجارت در منطقه محافظت کند. حمله هواپیمای بدون سرنشین در 19 جولای به تلآویو که حوثیها مسئولیت آن را بر عهده گرفتند و یک روز بعد با حمله متقابل اسرائیل به بندر حدیده یمن پاسخ داده شد، نشانه دیگری از عدم بهبود وضعیت امنیتی منطقه است. وضعیت امنیتی در بخشهای کلیدی سوریه و عراق نیز کاملاً نامشخص است و نیروهای آمریکایی برای پاسخ به تهدید پایدار داعش که در ماههای اخیر افزایش یافته است، در تقلا هستند. در عین حال، ایران و شبکه منطقهای آن همچنان تهدیدی امنیتی برای آمریکا و شرکای آن در خاورمیانه هستند.
در ماه ژوئیه، علی باقری، سرپرست وزارت امور خارجه ایران تایید کرد که مذاکرات پشت پرده با میانجیگری عمان بین ایالات متحده همچنان ادامه دارد. مک گورک در ماه مه با هدف جلوگیری از تشدید تنش در منطقه از طریق مقامات عمانی با باقری مذاکراتی غیرمستقیم انجام داد. آموس هوخشتاین فرستاده ویژه کاخ سفید به لبنان، بهعنوان یکی از اعضای کلیدی تیم بایدن، فعالانه درگیر دیپلماسی با هدف جلوگیری از جنگ تمامعیار بین اسرائیل و حزبالله لبنان بوده است. در ماه ژوئن، او به اسرائیل و لبنان سفر کرد تا با ران درمر وزیر امور استراتژیک، تزاچی براورمن وزیر کابینه، رومن گافمن وزیر نظامی، اوفیر فلک مشاور سیاسی و استفانی هالت معاون سفیر ایالات متحده در اسرائیل دیدار کند. او در لبنان بار دیگر خواستار پایان فوری تنش میان اسرائیل و حزبالله شد. وی در آنجا با جوزف عون فرمانده نیروهای مسلح لبنان، نبیه بری رئیس پارلمان و نجیب میقاتی، نخستوزیر موقت لبنان دیدار کرد.
نتیجه: ایالات متحده در واکنش به تهدیدات ایران و شبکه شرکای آن، تعامل نظامی خود را در خاورمیانه افزایش داده است. این تحرکات نظامی با تلاشهای دیپلماتیک متعدد با هدف جلوگیری از یک جنگ منطقهای گستردهتر همراه شده است. به نظر میرسد نه اسرائیل و نه حزبالله خواهان جنگ نیستند، اما هر دو طرف به محکزدن محدودیتهای دیگری ادامه میدهند. ایالات متحده یک هدف استراتژیک کوتاهمدت برای جلوگیری از تشدید تنش دارد، اما به نظر نمیرسد چارچوب منسجمی برای بازدارندگی بلندمدت در مقابل ایران و شبکه آن داشته باشد و هنوز تنشهای منطقهای را حل نکرده است.
تضمین حفاظت از غیرنظامیان
نمره: فاجعهبار
دولت بایدن به ابراز نگرانی در مورد تلفات غیرنظامیان در جنگ اسرائیل و حماس ادامه داده، اما مشخص کردن اقدامات یا نتایجی که نشاندهنده تأثیر معنادار این تلاشها باشد، دشوار است. تلفات فزاینده غیرنظامیان منعکسکننده عوارض جنگ علیه حماس است که نشاندهنده نگرانی اندکی نسبت به تلفات جانی از سوی اسرائیل است. برقراری امنیت تبدیل به بحث سیاسی شده است.
شکاف بین لفاظی سیاست خارجی ارزشمحور دولت بایدن در مورد حفاظت از غیرنظامیان و آنچه در جنگ اسرائیل و حماس دیده میشود تناقضی آشکار با سیاست و مواضع آمریکا در قبال حمله روسیه به اوکراین دارد. ارزیابی تعداد تلفات در غزه به دلیل اختلاف بین گزارشهای وزارت بهداشت غزه که توسط حماس، سازمانهای بینالمللی و دولت اسرائیل اداره میشود، دشوار بوده است. تا 8 ژوئیه، آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده 38193 مورد مرگ را گزارش کرده است که در مقایسه با 30 هزار تلفات مرگبار ثبت شده در اواسط آوریل افزایش یافته است. دولت بایدن تاکنون نتوانسته است دولت اسرائیل را تحت فشار بگذارد تا تاکتیکهای خود را تغییر دهد و مرگ غیرنظامیان را کاهش دهد.
تخمین زده میشود که یک میلیون و 900 هزار فلسطینی از 7 اکتبر در غزه آواره شدهاند و هنوز نیاز جدی به کمکهای بشردوستانه برای بیش از 2 میلیون فلسطینی که نیمی از آنها کودک هستند، در قالب غذا، سوخت، آب آشامیدنی، دارو و مراقبتهای پزشکی وجود دارد. در اوایل ژوئیه، سرلشکر یهودا فاکس، فرمانده مستعفی فرماندهی مرکزی اسرائیل، گسترش شهرکسازی توسط دولت در کرانه باختری اشغالی را محکوم کرد. فاکس در مراسم خروج خود از خدمت مدعی شد که شهرکنشینان اسرائیلی به «جنایتی ملیگرایانه» در کرانه باختری دست زدهاند که هرج و مرج و ترس ایجاد کرده و ساکنان فلسطینی را هدف قرار میدهد که هیچ تهدیدی ندارند.
از آغاز جنگ، حداقل 553 فلسطینی در کرانه باختری کشته شدهاند. ایالات متحده تحریمهایی را علیه شهرکنشینان و سازمانهای اسرائیلی که مسئول و مرتبط با اعمال خشونتآمیز علیه غیرنظامیان در کرانه باختری هستند، وضع کرده است، اما اثربخشی تحریمها هنوز مشخص نیست.
نتیجه: جنگ غزه همچنان یک فاجعه انسانی باقی مانده است و امنیت برای فلسطینیان در کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی بسیار اندک است. اسرائیل هنوز استراتژی خود را تغییر نداده است. بعید است که وضعیت غیرنظامیان در فلسطین بدون توافق آتشبس دائمی بهبود یابد.
تسهیل کمکهای بشردوستانه به غزه
نمره: افتضاح
دولت بایدن بهعنوان یک هماهنگکننده کلیدی در تلاش بینالمللی و منطقهای برای افزایش جریان کمکهای بشردوستانه به فلسطینیهای ساکن غزه وارد ماجرا شد. دیپلماتهای ایالات متحده در تلاشهای دیپلماتیک و امنیتی برای گسترش راههای ارسال کمکها نقش محوری داشتند، اما این تلاشها پیشرفتهای اساسی ایجاد نکرد. مسیرهای مرزی زمینی که برای ارسال کمک باز شده بودند به دلیل عملیات نظامی و درگیری اسرائیل با بسته شدن مواجه شدند و دیپلماسی تدریجی همچنان برای حل برخی از مشکلات اساسی مربوط به کنترل مرز بین نوار غزه و مصر ادامه دارد.
در اواسط ماه مه، ارتش آمریکا یک اسکله موقت 230 میلیون دلاری در سواحل غزه برای رساندن کمک به غیرنظامیان ساخت. بیش از 8 هزار و 800 تن کمک به غزه قبل از جدا شدن اسکله توسط دریای مواج در اواخر ژوئن انجام شد. این اسکله تا به حال دو بار تخریب شده است. در اوایل جولای، پروژه اسکله برای همیشه حذف و رها شد. کمکهای بشردوستانه در ماههای مارس و آوریل افزایش یافت، اما از زمانی که گذرگاه مرزی رفح، که یک نقطه دسترسی حیاتی برای ارسال کمکهای بشردوستانه بود در تاریخ 6 ماه مه و پس از حمله اسرائیل بسته شد، روند ارسال کمکها کُند شده است.
تا اواخر ژوئن، 96 درصد از جمعیت غزه با کمبود شدید مواد غذایی مواجه بودهاند. در این میان 500 هزار نفر کودک هستند. نودوهفت درصد از آب سفرههای زیرزمینی غزه با استانداردهای کیفی سازمان بهداشت جهانی مطابقت ندارد و تنها 10 درصد از ساکنان غزه به آب آشامیدنی سالم و تمیز در خانههای خود دسترسی دارند.
نتیجه: هیچ تغییر قابل توجهی در دسترسی مردم غزه به غذا، کمک و آب ایجاد نشده است. زمانی که اسکله موقت ساختهشده توسط ایالات متحده به بهرهبرداری رسید، ثابت شد که چیزی بیش از یک چسب زخم ساده روی زخم سوراخ گلوله نیست. مردم غزه بسیار بیشتر از قبل با گرسنگی مواجه هستند و هیچ راهحل درازمدتی در پیش چشم نیست. با تخریب کامل بسیاری از زیرساختهای غزه، انتقال آب آشامیدنی سالم به خانههای مردم تقریباً غیرممکن شده است. هر گونه بهبود فوری در همه این نیازها، علاوه بر کمبود تجهیزات پزشکی، تنها در صورتی میتواند اتفاق بیفتد که اسرائیل عملیاتها را بهطور چشمگیری کاهش دهد و بر آتشبس موقت توافق شود. ایجاد یک طرح پس از جنگ برای بازسازی که منجر به راهحل دودولتی و تلاشهای گستردهتر برای عادیسازی منطقه میشود نیز بسیار ضروری است.