ناتو بدون آمریکا
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، یکی از موفقترین ائتلافهای نظامی در تاریخ، در حال حاضر قویتر از همیشه است. حمله همهجانبه روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ اهداف و انگیزههای ناتو را پررنگتر از همیشه کرد. از آن زمان، ناتو دو عضو جدید و قدرتمند (سوئد و فنلاند) پیدا کرده و در شرایطی که روسیه پیوسته سربازان، توان اقتصادی و تجهیزات نظامی خود را از دست میدهد، این اوکراین است که هزینه مبارزه با روسیه را میپردازد.
اما آینده چگونه خواهد بود؟ رهبران اروپایی میدانند که دونالد ترامپ شانس خوبی برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا دارد و بازگشت ترامپ به معنای تردید جدی در تعهد آمریکا به این ائتلاف و پایدار باقی ماندن ضمانتهای امنیتی است. منصفانه اینکه، برخی از نگرانیها از ناحیه رئیسجمهور سابق آمریکا مشروع است.
پس از اشغال شبهجزیره کریمه از سوی روسیه در سال ۲۰۱۴، همه اعضای ناتو متعهد شدند که تا سال ۲۰۲۴ دستکم ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف هزینههای دفاعی کنند. نزدیک به دو ماه قبل، ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو اعلام کرد که برای اولین بار از زمان شکلگیری ائتلاف ناتو اعضای اروپایی ناتو توانستند به این هدف دست پیدا کنند.
اما این تنها به این دلیل اتفاق افتاد که بسیاری از اعضای ناتو بهویژه کشورهایی که از نظر جغرافیایی به روسیه نزدیکتر هستند، احساس خطر کردند و تصمیم گرفتند بیش از برنامهریزیهای گذشته در زمینه تقویت توان دفاعی هزینه کنند. از سوی دیگر هنوز ۱۳ عضو از ۳۱ عضو ناتو کمتر از ۲ درصد تولید ناخالص داخلی خود را صرف بودجه دفاعی میکنند و ترامپ هم با اشاره به همین موضوع مورد اطمینان بودن آنها را زیر سوال برده است.
او میپرسد اگر آنها واقعاً تا این اندازه از روسیه میترسند چرا همچنان حاضر نیستند ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به امنیت خودشان اختصاص دهند؟ تقریباً تمام رهبران اروپایی نیاز به صرف هزینه بیشتر را به رسمیت شناختهاند اما تهدید ترامپ مبنی بر اینکه روسیه میتواند «هر غلطی که خواست» با کشورهایی که کمتر از این مقدار هزینه میکنند، بکند، اروپاییها را مردد کرده است که دومین دوره ریاستجمهوری ترامپ برای اروپا و ناتو دقیقاً چه معنایی دارد؟ آیا ناتو میتواند بدون حضور و تعهد واقعی آمریکا به حیات خود ادامه دهد؟
در طول مراسم ۷۵ سالگی ائتلاف ناتو، استولتنبرگ پیشنهاد داد که بودجهای صد میلیارد یورویی برای بازه ۵ ساله در راستای حمایت از اوکراین تصویب شود تا شرایط و تحولات مانند انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نتواند روی این مسئله تأثیر بگذارد. اما فراتر از مسئله اوکراین، اروپاییها نگرانی بزرگتری هم دارند؛ اینکه در برابر خطر احتمالی بزرگتر آماده نباشند.
همین موضوع باعث شد، اورزولا فون در لاین، رئیس کنونی کمیسیون اتحادیه اروپا، که میخواهد در این انتخابات در مقام خود ابقا شود ایده ایجاد پست کمیسر امور دفاعی را مطرح کند. این طرح را نمیتوان جاهطلبانهترین طرح اروپاییها در دوره اخیر توصیف کرد؛ آنها طرحهای جاهطلبانه دیگری را هم پیشبرده بودند؛ واکسیناسیون گسترده در دوره شیوع بیماری کووید ۱۹، برنامه احیای اقتصادی برای مقابله با تبعات اقتصادی کرونا و آغاز روند مستقل شدن از روسیه در حوزه انرژی. همه این طرحها در شرایطی پیش برده شد که حجم زیادی از مهاجران طی حدود یک دهه به اروپا آمده بودند.
اگر آنها همه اینها را به نتیجه رساندند، چرا نباید امید داشت که بتوانند یک نیروی دفاعی مستقل و قوی و متکی به بودجه اروپایی را سازماندهی کنند؟ دستکم سه دلیل وجود دارد که باعث میشود در کوتاهمدت امیدی به این مسئله نداشت:
اول، قائل شدن جایگاه مهمتر در حوزه دفاعی برای کمیسیون اروپا و طراحی ساختاری که در آن کمیسیون اروپا در این زمینهها اثرگذاری بیشتری داشته باشد، به زمان نیاز دارد. در طول پیشبرد این امر مهم و با گذر زمان، مخالفتهایی از سوی دولتهای اروپایی صورت خواهد گرفت که کار را بیش از پیش کُند خواهد کرد.
دوم، اروپا بهشدت از نظر تجهیزات نظامی و اطلاعات به ایالات متحده وابسته است و پروسه کاهش وابستگی و جایگزین کردن تجهیزات اروپایی و تقویت سرویسهای اطلاعاتی پروسهای کوتاهمدت نیست.
سوم، برخی دولتهای اروپایی همچنان ترجیح میدهند به جای قرار گرفتن در کنار همسایههایشان دست اتحاد به سوی ترامپ دراز کنند و در کنار او بمانند.