اوکراین؛ دردسر ۲۰۲۴

اعتصابات و اعتراضات در اروپا موضوع جدیدی نیست. اما دو عامل اعتراضات در اروپا در سال 2024 را متمایز خواهد کرد: نخست، ماهیت فراملی آن و دوم، تمرکز آن بر اقتصاد. اخیراً کشاورزان در کشورهایی نظیر بلغارستان، فرانسه، آلمان، هلند، لهستان و رومانی دست به تظاهرات زدند و کارکنان بخش حملونقل ریلی و سایر بخشهای حملونقل عمومی در بلغارستان، آلمان، لهستان و رومانی دست به اعتصاب زدهاند. این اتفاقات پتانسیل هماهنگی میان همه بخشهای معترض را در سراسر اروپا در نتیجه سیاستهای اقتصادی و سیاسی افزایش داده و ممکن است منجر به تداوم و گستردهتر شدن موج اعتراضات شود. علاوه بر این، حاکمیت در اتحادیه اروپا بین سطوح مختلف دولتها توزیع شده است و همین امر تلاشهای دولتها برای واکنش نشان دادن به ناآرامیها را پیچیدهتر میکند.
شاید مهمترین خطر ژئوپلیتیکی در خصوص اتحاد اتحادیه اروپا به اوکراین مربوط شود که وارد سال سوم جنگ با روسیه شده است. یکی از مؤلفههای کلیدی طرح روسیه برای پیروزی بر اوکراین، ایجاد یا تشدید اختلاف میان حامیان غربی اوکراین است؛ چراکه بدون حمایت آنها کییف به شدت تضعیف میشود. در عین حال، در سال 2024 اروپا شاهد برگزاری انتخابات است و همین امر فرصتهای متعددی را برای کرملین فراهم میکند تا با استفاده از کمپین انتشار اطلاعات نادرست و سایر حملات ترکیبی، در نتایج انتخاباتی که قرار است در اروپا برگزار شود، دخالت کند. علاوه بر این، بسیاری از کشورهایی که قرار است انتخابات برگزار کنند از نظر جغرافیایی نزدیک به مرز روسیه هستند؛ اتریش، فنلاند، لیتوانی، رومانی و اسلواکی کشورهایی از این دست هستند.
با این حال، مهمترین انتخابات برای روسیه، انتخابات پارلمان اروپا است که در ماه ژوئن برگزار میشود. پارلمان اروپا به خودی خود قدرت چندانی ندارد اما قوه مجریه اتحادیه اروپا که همان کمیسیون اروپا باشد از دل این پارلمان بیرون میآید. در حال حاضر، کمیسیون اروپا قاطعانه با تجاوز روسیه به اوکراین مخالف است و برای حفظ انسجام اروپا در حمایت از کییف تلاش کرده است. زمانی که روسیه تلاش کرد دسترسی اوکراین به دریای سیاه را مسدود کند، کمیسیون اروپا بودجهای را برای ایجاد زیرساختهای جدید با هدف تسهیل تجارت اوکراین تصویب کرد. این پروژه همچنین به تثبیت موقعیت خط مهار جدید ناتو علیه روسیه از دریای بالتیک تا دریای سیاه کمک میکند. اتحادیه اروپا همچنین در حال مذاکره مجدد درباره بودجه چندساله خود است تا بودجه بازسازی اوکراین را نیز در این طرح بگنجاند. این بودجه به کشورهای عضو اجازه میدهد حتی قبل از پایان جنگ در اوکراین سرمایهگذاری کنند. روسیه برای بهرهبرداری از مشکلات اقتصادی-اجتماعی در اروپا هر چه در توان دارد، انجام خواهد داد؛ بنابراین انتظار اعتراضات و بیثباتی سیاسی بیش از حد معمول در اروپا، بهویژه در نیمه اول سال 2024 را داشته باشید.
یکی از دلایلی که اروپا میخواهد در حال حاضر بودجه بلندمدتی را برای اوکراین تصویب کند، این است که از خستگی فزاینده ناشی از جنگ و هزینههای مرتبط با آن عبور کند. اعتراضات کشاورزان نمونهای بارز از هزینههای جنگ در اوکراین است. در لهستان، رومانی و سایر کشورهای هممرز با اوکراین، کشاورزان خواستار حمایت تجاری دولتهایشان شدهاند و بهطور متناوب گذرگاههای مرزی را مسدود میکنند تا سیل محصولات ارزانتر اوکراین را مهار کنند. از آنجایی که اوکراین عضو اتحادیه اروپا نیست بنابراین محصولاتش نیازی به رعایت استانداردهای بالای این بلوک ندارد و بنابراین این محصولات اغلب از بازارهای غیررسمی در اروپا سر در میآورند. بسیاری از کامیونداران به موج اعتراضات کشاورزان پیوستهاند و از اینکه رانندگان اوکراینی موجب میشوند دستمزد آنها کم شود، خشمگین هستند. این در حالی است که کشاورزان لهستانی و رومانیایی در سال 2023 از کمیسیون اروپا برای مقابله با محصولات اوکراین کمک مالی دریافت کردند و بخش حملونقل در دو سال گذشته به سرعت رشد کرده است زیرا تجارت اوکراین وارد مسیرهای زمینی شده است.
اگرچه بازیهای سیاسی و کمپینهای نفوذ روسیه عامل مهمی است، اما واقعیت این است که کسبوکارهای اروپایی با چالشهایی واقعی روبهرو هستند. بهعنوان مثال، در آلمان، پس از صدور حکم دادگاهی که دولت را مجبور به اصلاح برنامههای هزینههای خود برای سال 2024 و پس از آن کرد، تصمیم دولت برای قطع یارانه گازوئیل باعث اعتراض شد. کشاورزان در سراسر اروپا از پیش هم شکایت داشتند که استانداردهای زیستمحیطی رو به رشد اتحادیه اروپا، بوروکراسی و توافقنامههای تجارت آزاد، توان رقابتی آنها را تهدید میکند.
در واقع، اقتصاد آلمان در کل در سال 2023 برای اولین بار از زمان شروع همهگیری کووید-19 کوچک شده است. به نظر نمیرسد که شرایط در سال 2024 بهتر از قبل باشد. برلین تحت فشار ایالات متحده تلاش میکند تا آسیبپذیریهای استراتژیک خود را در روابطش با چین کاهش دهد اما وابستگی گسترده و عمیق آلمان به تجارت و سرمایهگذاری چین و فقدان جایگزینهای مناسب برای چین به این معنی است که این روند کُند خواهد بود. در همین حال، اقتصاد رو به افول آلمان و اعمال مجدد قوانین سختگیرانه در خصوص هزینههای دولتی توسط اتحادیه اروپا، در کنار عوامل دیگر، موجب خواهد شد که رشد اقتصادی اروپا در کل کاهش یابد.
در فرانسه، امانوئل مکرون سال جدید را با ترمیم کابینه خود آغاز کرد. این حرکت انقدرها نشاندهنده تغییر استراتژی فرانسه نیست، بلکه نشان میدهد که فرانسه قصد دارد در سال 2024 با آشوبهای سیاسی سال 2023 که به واسطه اعتراضات گسترده به اصلاحات قانون بازنشستگی رخ داد، مواجه نشود. فرانسه در سال 2023 اعتراض گسترده به قوانین مهاجرتی را نیز تجربه کرد. پاریس امیدوار است سال 2024 را با تمرکز بر مسائل دیگری مانند ایجاد اشتغال و افزایش مشارکت نیروی کار سپری کند. مهمتر از آن، مکرون میخواهد با محبوبیت فزاینده راست افراطی به رهبری مارین لوپن که در حال گسترش نفوذ خود در پارلمان بعدی اروپا است، مقابله کند. بهطور کلی فرانسه امیدوار است که از ادامه خطر اعتراضات سال 2023 ایمن بماند.
از سوی دیگر روابط پیچیده فرانسه با روسیه - از جمله رقابت این دو کشور برای نفوذ در آفریقا - به این معنی است که فرانسه نمیتواند اوکراین را نادیده بگیرد. در عین حال، مناطق دوردست و پایگاههای نظامی فرانسه در اقیانوسهای هند و آرام همچنان پاریس را وادار میکند تا در مسائل جهانی با واشنگتن هماهنگ باشد. با این حال، تمرکز اصلی فرانسه در سال 2024، بر روی منطقه دریای مدیترانه خواهد بود. بر اساس گزارش آژانس مرزی اتحادیه اروپا، عبورهای غیرقانونی مرزی به اتحادیه اروپا در سال گذشته از مرز 355 هزار مورد عبور کرده که بالاترین رقم از زمان اوج بحران مهاجران در سال 2016 است. با در نظر گرفتن وضعیت فعلی خاورمیانه و بخشهایی از شمال آفریقا، اتحادیه اروپا ممکن است امسال با یک بحران دیگر پناهجویان مواجه شود. بنابراین مهاجرت به یک موضوع سیاسی و حیاتی در سراسر اروپا تبدیل خواهد شد و بهطور قابلتوجهی بر انتخابات آینده، از جمله انتخابات پارلمان اروپا در ماه ژوئن، تأثیر خواهد گذاشت. نارضایتی فزاینده از تشکیلات سیاسی نشان میدهد که احزاب جریان اصلی ممکن است برخی از پیشنهادات رادیکال راست افراطی و چپ افراطی، بهویژه در مورد مهاجرت را به کار ببندند. همزمان، افزایش اعتراضات کشاورزان در ماههای پایانی سال 2023، طیفی از موضوعات مرتبط با سیاستهای اتحادیه اروپا، از جمله دستور کار سبز کمیسیون اروپا را در کانون توجه قرار داده است. از آنجایی که احزاب سیاسی در سراسر بلوک اروپا، کمپینهای خود را برای انتخابات 2024 به راه انداختهاند، محافظهکاران اروپایی و احزاب ضدنظم موجود، آماده هستند تا از نارضایتی موجود در خصوص سیاستهای سبز اتحادیه اروپا به نفع خود استفاده کنند. انتظار میرود بحثها پیرامون سیاستهای سبز و مهاجرت بر چشمانداز سیاسی سال 2024 تسلط داشته باشد و نتایج آن بهطور بالقوه مسیر استراتژیک کمیسیون بعدی اروپا را شکل دهد.
روسیه
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه در وضعیت بحرانی قرار گرفت اما به تدریج اقتصاد این کشور به آرامی به لطف هجوم فناوریها و ارز خارجی حاصل از فروش کالا، ایجاد ذخایر نقدی و سرمایهگذاری خارجی بهبود یافت. تنها پس از دستیابی به رشد اقتصادی پایدار بود که مسکو توانست الزامات ژئوپلیتیکی بزرگتر خود، نظیر بازیابی قدرت منطقهای و جهانی، از سرگیری نقش خود بهعنوان یک بازیگر مهم ژئوپلیتیکی، حفظ امنیت مرزها و جلوگیری از تجزیه بیشتر قلمرو خود را دنبال کند. کرملین سیاستهای متعددی را در راستای تحقق این اهداف اجرا کرد و اطمینان حاصل کرد که فعالانه در تجارت خارجی حضور دارد تا جریان مداوم درآمد را تضمین کرده و نیروهای مسلح خود را مدرنسازی کند و نفوذ خود را در سرزمینهای شوروی سابق حفظ کند. در طول این چرخه بهبود بلندمدت بود که روسیه وارد بحران دیگری شد زیرا اروپا و غرب پس از حمله به اوکراین روابط تجاری خود را با روسیه قطع کردند. این امر مسکو را مجبور کرد که به سرعت به سمت شرق حرکت کرده و منابع جدید فناوری به دست آورد و واردات را از منابع دیگری صورت دهد. به عبارت دیگر، مسکو مجبور بود مشکلات کوتاهمدت فوری ناشی از جنگ در اوکراین را حل کند و در عین حال همچنان به مسائل بلندمدت ناشی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی رسیدگی کند؛ پس پیشبینی سال 2024 حول این واقعیت میچرخد.
کرملین به تطبیق اقتصاد خود با روندهای جدید ژئوپلیتیکی و فشارهای وارده از سوی غرب ادامه خواهد داد. صرفنظر از اینکه مذاکراتی برای پایان دادن به جنگ در اوکراین انجام شود یا نه، تأثیر رژیم تحریمهای غرب بر روسیه برای مدتی محسوس خواهد بود. از آنجایی که جریان پول از طریق تجارت و دسترسی به کالاهای تکنولوژیکی همچنان مهم است، مسکو خواهان مشارکتهای کوتاهمدت و بلندمدت با دیگر کشورها برای ایجاد روابط پایدار است. برای مثال، برقراری و اولویتبندی روابط بلندمدت جدید با کشورهای آسیایی، برای مسکو حیاتی خواهد بود، زیرا با این روابط از کاهش شدید درآمد مسکو و افول استانداردهای زندگی مردم روسیه به دلیل اعمال تحریمها و کمبودهای بیشتر جلوگیری میکند. اگر این نارضایتیها برطرف نشود، ممکن است مسکو بهزودی با اعتراضات و ناآرامیهای داخلی روبهرو شود.
همچنین برای روسیه مهم است که به تقویت تولید داخلی با هدف جایگزینی واردات، کاهش وابستگی خود به فناوریهای خارجی و ایجاد شغل برای مردم روسیه ادامه دهد. در واقع، اقتصاد روسیه در وضعیت باثباتی در حال ورود به سال 2024 است و به لطف توانایی روسیه در جهتدهی مجدد تجارتش در آسیا، اعمال واردات موازی، ارائه مشوقهای دولتی و یک بازار بهطور کلی اشباعنشده، بهتر از حد انتظار عمل کرده است.
اما در عین حال دلایل کافی وجود دارد که باور کنیم روسیه در حال نزدیک شدن به محدودیتهای رشد اقتصادی در برخی از بخشها از جمله تولید صنعتی است. این بدان معناست که اقتصاد روسیه باید منابع بیشتری برای رشد بیابد و این کار به دلایل مختلف دشوار خواهد بود. هر منطقه و هر بخش صنعتی برای تولید بیشتر به سرمایهگذاری اضافی از جمله جذب سرمایهگذاری خارجی نیاز دارد، اما عدم ثبات ژئوپلیتیکی، تهدید وارده از سوی تحریمهای ثانویه و بیثباتی ارزش روبل میتواند سرمایهگذاران را از سرمایهگذاری بر روی پروژههای پرریسک منصرف کند. بسیاری از شرکای جدید روسیه آنقدر درگیر مشکلات خود هستند که نمیتوانند به اندازهای که کرملین میخواهد به اقتصاد این کشور کمک کنند. مسکو نهتنها در مناطق دورافتادهای میخواهد آنها را توسعه دهد (مانند خاور دور) بلکه در بخش اروپایی روسیه، جایی که بیشتر جمعیتش در آن زندگی میکنند، با کمبود نیروی کار مواجهاند. در همین حال، کسبوکارها باید تحت کنترلهای پولی سختگیرانه فعالیت کنند، زیرا بانک مرکزی روسیه تلاش میکند تورم را مهار کند. اگر تولید همگام با تقاضا نباشد، تورم ممکن است به افزایش خود ادامه دهد.
با این حال، هیچیک از این مشکلات مالی، دولت روسیه را از توجه به نیازهای نظامی خود منصرف نمیکند. نوسازی تسلیحات موجود، ایجاد فناوریهای جدید نظامی، رشد تولید تسلیحات و تقویت توان رزمی، همگی از اولویتهای کرملین در سال 2024 هستند. جنگ در اوکراین موضوعی است که روسیه نمیتواند به آن بیتوجه باشد. از نظر روسیه، تقویت نیروهای نظامی مسکو در غرب این کشور، ضرورت دارد. ایجاد مناطق نظامی جدید در این منطقه در راستای نمایش قدرت و آمادگی رزمی روسیه است؛ خصوصاً اینکه فنلاند نیز اخیراً به ناتو پیوسته است. روسیه ممکن است از تقویت حضور نظامیاش در غرب با هدف یک تاکتیک مذاکراتی برای هرگونه مذاکراتی در آینده استفاده کند.
با این حال، اشتباه است اگر بگوییم تنها هدف روسیه در تقویت نیروهای مسلح خود، تنها شکست دادن اوکراین است. مسکو میداند که غرب هرگز موافقت نخواهد کرد که تمام اوکراین را به روسیه بدهد و میداند که باید از رویارویی مستقیم با ناتو اجتناب کند و هر دوی این فاکتورها، تا حدی، اقدامات هر دو طرف را محدود میکند. در عوض، تقویت نیروی نظامی بخشی از یک تلاش طولانیمدت برای بازگرداندن وضعیت روسیه بهعنوان یک قدرت بزرگ و ضامن امنیت منطقهای است. روسیه میخواهد تصویری از خود ارائه کند و بگوید که مسکو میتواند به سرعت به رویدادهای فرامرزی در نزدیکی مرزهای خود پاسخ دهد. به هر حال، اوکراین تنها نقطه چالش در مجاورت روسیه نیست. قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی نیز منابع بالقوه بیثباتی و تهدیدات امنیتی هستند. روسیه توجه ویژهای به مشارکت کشورهای مختلف در رزمایشهای مختلف در فضای پس از فروپاشی شوروی، نوسازی پایگاههای نظامی و آمادهسازی سیستم واکنش سریع در سراسر مرز خود خواهد داشت. اگر بپذیریم که هدف اصلی روسیه در سال 2023 انطباق با واقعیتهای جدید بود، در سال 2024 تمرکز روسیه مجدداً بر روی اهداف بلندمدتی خواهد بود که به این کشور کمک میکند تا موقعیتی را که از دست داده، پس بگیرد.
اوکراین
جنگ در غزه، سال انتخابات در ایالات متحده، ادامه اختلال در زنجیره تامین و بازار ناپایدارنفت موجب شده که اخیراً صحبتهای زیادی در مورد وضعیت کمکهای غرب به اوکراین مطرح شود. اخیراً گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه ایالات متحده برای کمک به اوکراین دیگر پولی ندارد. گزارشهای جدید حاکی از آن است که واشنگتن ممکن است عرضه موشکهای پاتریوت به اوکراین را متوقف کند. این در حالی است که روسیه موشکها و پهپادهایش را بر سر اوکراین میریزد. بهطور طبیعی، گزارشهایی از این دست، شانس بقای اوکراین را زیر سوال برده است، چه رسد به شانس پیروزی و همچنین موفقیت استراتژی کلی غرب. البته حمایت از اوکراین همچنان برقرار است. مقامات کاخ سفید در 8 ژانویه نشستی را با رهبران صنایع دفاعی و فناوری برگزار کردند تا در مورد گزینههای ارائه تجهیزات پیشرفته ایالات متحده به اوکراین مانند سامانههای هوایی بدون سرنشین و تجهیزات مینزدایی گفتوگو کنند. این گفتوگوها در حالی صورت گرفته که بسته کمکی تکمیلی جو بایدن در کنگره با تاخیر مواجه شده است. در همین حال، اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، از کشورهای عضو اتحادیه اروپا به دلیل حمایت ناکافی از اوکراین، انتقاد کرده و از آنها خواسته است کمکهای نظامی و مالی بیشتری ارائه کنند. با این حال، سال 2024 سوالات دشواری را در مورد جنگ و نقش غرب در آن ایجاد خواهد کرد. پاسخ به این سوالات به این بستگی دارد که روسیه، اوکراین و غرب، پیروزی در این جنگ را چگونه تعریف کنند.
اهداف روسیه در اوکراین را باید در چارچوب بیانیه سیاست خارجی که مسکو در سال گذشته منتشر کرد، مشاهده کرد. در این بیانیه آمده است: «روسیه در پاسخ به اقدامات غیردوستانه غرب، قصد دارد از حق موجودیت و پیشرفت خود با توسل به تمام ابزارهای موجود دفاع کند». این نشان میدهد که مسکو بهدنبال تغییر سیاست غرب یا جلوگیری از دستیابی غرب به اهداف اعلامشدهاش است. این بیانیه همچنین نشان میدهد که مسکو قصد دارد در برابر آنچه تلاش غرب به رهبری ایالات متحده برای تضعیف روسیه میداند، مقاومت کند. اهداف استراتژیک کرملین شامل ایجاد ائتلاف با سایر کشورهایی است که تحت تأثیر فشار ایالات متحده قرار گرفتهاند. روسیه همچنین قصد دارد رهبری کشورهایی را برعهده بگیرد که سعی دارند در داینامیکهای قدرت در جهان، تغییراتی ایجاد کنند. معنای این سخن این است که تعریف روسیه از پیروزی، فراتر از پیروزی در جنگ اوکراین است. مسکو معتقد است اوکراین تنها یکی از جبهههای درگیری برای بقا است که با تبدیل شدن مجدد روسیه به یک قدرت جهانی به پایان میرسد. در عمل، این طرز تفکر نشان میدهد که روسیه آنقدر به جنگ ادامه میدهد تا زمانی که غرب به اندازه کافی تحت فشار قرار گیرد و از اوکراین فاصله بگیرد. روسیه قصد دارد این مسیر را در عین اجتناب از رویارویی مستقیم با ناتو دنبال کند. چراکه رویارویی مستقیم با ناتو با تلاشهای این کشور برای تغییر موقعیت خود بهعنوان یک قدرت جهانی در تضاد است.
تعریف اوکراین از پیروزی، سادهتر است. اوکراین صرفاً بهدنبال به دست گرفتن مجدد سرزمینهای اشغالشدهی خود است. هدف اوکراین بازپسگیری تمام سرزمینهایی است که از سال 2014 توسط روسیه تصرف شده است. پس از آن، اوکراین بهدنبال دریافت تضمینهای امنیتی از غرب از طریق الحاق به اتحادیه اروپا یا ناتو است. اوکراین بهدنبال دریافت غرامت از مسکو برای بازسازی ویرانیها و محاکمه رهبران روسیه به اتهام جنایات جنگی نیز هست. تاکنون، کسی که در دولت اوکراین جایگاه مهمی داشته باشد علناً نگفته که کییف در مورد بازپسگیری سرزمینهایش مصالحه خواهد کرد. دلیل آن واضح است؛ گفتن چنین چیزی به روحیه نیروهای نظامی و موقعیت اوکراین در مذاکرات آینده آسیب میرساند. بیان چنین موضعی به لحاظ سیاسی نیز آسیبزا است. چراکه نتایج یک نظرسنجی که اخیراً انجام شده نشان داده که اکثریت قریب به اتفاق اوکراینیها فکر میکنند کشورشان میتواند تمام سرزمینهای خود را پس بگیرد و این کار را خواهد کرد. با این حال، احتمال اینکه اوکراین تمام قلمرو خود را آزاد کند کم است.
اینجاست که پای غرب به میان میآید. اگرچه تعریف غرب از پیروزی سختتر است اما ایده یک پیروزی مشترک غربی تا زمانی که یک جبهه متحد وجود داشته باشد و تا زمانی که چهار هدف اصلی در نظر گرفته شود امکانپذیر است. اول، غرب باید به اوکراین کمک کند تا روسیه را تا حد امکان از سرزمینهای اشغالی بیرون کند. دوم، باید مطمئن شود که روسیه به نقاط دیگر مانند بالکان یا قفقاز حمله نمیکند. سوم، باید مطمئن شود که جنگ یا روسیه را تضعیف میکند یا با شرایطی به پایان میرسد که مانع از حمله مجدد روسیه به اوکراین میشود. چهارم و در نهایت، غرب باید از رویارویی نظامی مستقیم بین ناتو و روسیه اجتناب کند.
هر چهار هدف از این تصور ناشی میشود که روسیه تهدیدی برای کشورهای غیرناتو و غرب است. از این گذشته، کشورهای اروپایی مانند لهستان و رومانی که در خط جدید مهار روسیه قرار دارند بر این باورند که امنیت آنها تا حدی به نتیجه جنگ بستگی دارد. متحدان غربی اوکراین نتیجه جنگ را به وضعیت ساختارهای اتحاد اروپایی و فراآتلانتیک مرتبط کردهاند. هنگامی که روسیه در فوریه سال 2022 به اوکراین حمله کرد، به اشتباه تصور کرد که منافع متفاوت اعضای ناتو و اتحادیه اروپا باعث ازهمپاشیدگی این گروهها خواهد شد و بنابراین پیامدهای اقتصادی حملهاش حداقلی خواهد بود. وحدت نهادی تنها تا زمانی وجود خواهد داشت که تصور مشترکی از تهدید روسیه وجود داشته باشد.
این وحدت احتمالاً در هر کشور غربی که در سال 2024 با انتخابات روبهرو است، از جمله ایالات متحده و بریتانیا به محک گذاشته خواهد شد. قرار است انتخابات پارلمان اروپا در ماه ژوئن برگزار شود. روسیه نیز وارد فصل مبارزات انتخابات ریاستجمهوری میشود و هرچند قرار نیست اتفاق غیرمنتظرهای در مورد اینکه چه کسی برنده خواهد شد، رخ دهد.
دو دلیل وجود دارد که مسکو را به این نتیجه میرساند که حمایت نظامی غرب از اوکراین ضعیف خواهد شد. اولاً، مسکو روزنه امیدی در چالشهای سیاست داخلی دولتهای غربی میبیند و در انتخابات آتی، بهویژه در ایالات متحده، انگیزه پیدا میکند که با استدلالهای رایدهندگان آمریکایی مبنی بر اینکه ایالات متحده و اروپا باید به جای روسیه بر چین تمرکز کنند، همراه شده و کمپین انتشار اطلاعات نادرست خود را راهاندازی کند. روسیه میتواند این ایده را ترویج کند که حمایت ادامهدار آمریکا از اوکراین در قالب ارسال سلاح و کمک مالی و بیتوجهی آمریکا به چین، تنها اقتصاد آمریکا را دچار رکود میکند. دوم، مسکو انتظار دارد که فشار کشورهای غیرغربی بر روی قدرتهای غربی اثر کند. کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین لزوماً با اوکراین همدلی ندارند، زیرا آنها این مناقشه را دنباله مناقشه دوران جنگ سرد میدانند. درحالیکه کشورهایی مانند چین و هند این جنگ را محکوم کردهاند اما همچنان به تجارت با مسکو ادامه داده و به روسیه کمک میکنند تا اقتصاد خود را سرپا نگه دارد.
بهعبارت دیگر، روسیه معتقد است که سال 2024 وحدت شکنندهای را که غرب در مورد اوکراین به دست آورده، لرزان خواهد کرد. محاسبات مسکو این است که اگر قدرتهای غربی تحت فشار قرار گیرند، ممکن است حمایت خود را محدود یا حتی متوقف کنند و اوکراین را وادار کنند مذاکرات صلح را بپذیرد؛ حتی اگر این مذاکرات به معنای واگذاری حق حاکمیت و بخشهای بزرگ سرزمین اوکراین باشد. این روند به روسیه اجازه میدهد تا شرایطی را بر کییف و شرکایش تحمیل کند.
البته ممکن است مسکو عزم غرب و دلایل اساسی حمایت از اوکراین را دستکم گرفته باشد. به هر حال، بحث و اختلاف بر سر چگونگی حل مشکلات سیاسی یا اجتماعی-اقتصادی از ویژگیهای نهادهای سیاسی دموکراتیک است، نه اشکالاتش. اعتراضات و تغییرات سیاسی نیز بخشی از این روند است. حمایت غرب براساس محاسبات امنیت ملی است و این محاسبات از فوریه 2022 تغییر چندانی نکرده است.
در هر صورت، وجود تعاریف مختلف از پیروزی احتمالاً به این معنی است که همه درگیر یک جنگ طولانی هستند. تا زمانی که غرب به حمایت خود ادامه دهد، نه اوکراین و نه روسیه نمیتوانند ضربهای سریع و قاطع به یکدیگر وارد کنند. در عین حال، ناتو و روسیه میخواهند از رویارویی مستقیم اجتناب کنند. اقتصاد اوکراین ضربه خورده است، بسیاری از بنادر این کشور بسته شده است، صدها هزار زن و مرد در حال جنگ هستند و میلیونها نفر از کشور فرار کردهاند. همه اینها حاکی از روند بلندمدت صلح پس از سال 2024 است؛ صرفنظر از اینکه جنگ چه زمانی به پایان میرسد.
ترجمه: آرمین منتظری