ایران و نظم جدید منطقهای
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

در حالی که کشورهای عربی به سرعت در حال حلوفصل اختلافات درونی و اختلافات با دیگر کشورهای منطقه هستند، ایران با دو مشکل عمده مواجه است که موجب میشود فضای اندکی برای مانورهای منطقهای داشته باشد. نخستین و عمدهترین مشکل ایران، سرانجام مبهم و نامعلوم برجام و فشارهای تحریم بر اقتصاد کشور است. فشار تحریمها و عدم برخورداری از مواهب ارتباط عادی با اقتصاد بینالملل و روند بسیار کند صادرات و واردات و محرومیت ایران از فروش نفت و به تبع آن، از دست دادن بخش عمدهای از درآمدهای ارزی، موجب شده ایران از ابزارهای لازم برای اجرای سیاستخارجی منطقهای خود برخوردار نباشد. به نظر میرسد سرعت عمل کشورهای عربی در تغییر رویکردشان نیز ریشه در همین مساله دارد. کشورهای عربی تلاش میکنند قبل از اینکه ایران و غرب به توافق احتمالی درباره برجام دست یابند، خود را برای خاورمیانهای که در آن برجام بار دیگر احیا شده، آماده کرده و تلاش کنند ایران سهم کمی از این خاورمیانه فرضی داشته باشد. به دیگر سخن، در حالی که اعراب منطقه به سرعت در حال استفاده از فرصتهای خود هستند، ایران همچنان در خصوص ورود به مذاکرات، شیوه مذاکره و چشمانداز دستیابی به توافق، سینگالهای مبهمی مخابره میکند. یکی دیگر از مشکلات عمدهی ایران، وجود تنش در روابط با عربستان سعودی و به نتیجه نهایی نرسیدن مذاکرات با ریاض است که البته این مشکل نیز از بسیاری جهات با برجام مرتبط است. اصلیترین دلیل ایران برای مذاکره با غرب سر احیای برجام، رفع تحریمها و آزادسازی اقتصادش است. البته ایران به موازات این هدف تلاش میکند در جریان مذاکرات احیای برجام، مجبور نشود سر منافع منطقهایاش معامله کند. علاوه بر هدف ایران برای برداشته شدن تحریمهای آمریکا، توقف روند عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل نیز از دیگر خواستههای ایران است. در آن سو اما یکی از انگیزههای کشورهای عربی از نزدیک شدن به اسرائیل مقابله با گسترش حوزه نفوذ ایران است. نگرانی اصلی ایران این است که روابط تیرهاش با اعراب در نهایت به اسرائیل اجازه دهد خلایی را که از خروج احتمالی آمریکا در خاورمیانه ایجاد میشود، پر کند. ایران برای رفع این نگرانی به کشورهای عراق، قطر و عمان امید بسته است اما مهمترین مانع در این مسیر، سیاستهای عربستان سعودی است و ایران باید به نوعی توافق با عربستان سعودی دست یابد. ایران امیدوار است بدون اینکه در جریان مذاکرات با عربستان سعودی امتیاز ویژهای بدهد، از طریق توافق با ریاض این سیگنال را به آمریکا ارسال کند که مشکلات اعراب با تهران به نوعی حلوفصل شده است. البته عربستانیها هم در این خصوص گامهای امیدبخشی برداشتهاند. بن سلمان، ولیعهدی سعودی در سخنرانی سال گذشتهاش در مجمع عمومی سازمان ملل اعلام کرد امیدوار است گفتوگوها با ایران موجب شود روابط ریاض و تهران به وضعیتی مشابه سالهای قبل از انقلاب 57 بازگردد. در پاسخ ایران نیز همه تلاش خود را برای کاهش تنش به کار بسته و اعلام کرده که مذاکرات با عربستان به خوبی در حال پیگیری است اما مساله مهم در این میان این است که هر کدام از دو کشور انتظار معجزه ندارند. از یکسو، ریاض هنوز تمایل ایران برای گسترش نفوذ منطقهای را مشکلی عمده میداند و تهران نیز ادعاهای ایدئولوژیک وهابیون عربستان درخصوص ایران را رد میکند. بنابراین به نظر میرسد در خوشبینانهترین حالت، تنها میتوان توافقی موقت میان دو کشور را انتظار کشید که در چارچوب آن هیچ برنده و بازندهای در میان نباشد و چهره روابط تیره دو کشور در انظار بینالمللی تنها اندکی بهبود یابد اما این دستاورد حداقلی هم مشکل ایران را به طور کامل حل نخواهد کرد. امروز در روابط بینالملل، اقتصاد یکی از بنیانهای سیاستخارجی است چراکه اختلافات سیاسی به مراتب در روابط اقتصادی کمتر میان کشورها ظهور و بروز دارند. نگاهی به تحرکات، توافقات و تفاهم اخیر میان کشورهای منطقه، این مدعا را اثبات میکند. از این جهت است که ترکیه و امارات گام نخست رفع اختلافات میان خود را با تمرکز بر تقویت روابط اقتصادی برداشتهاند و حتی اردوغان حاضر شد پرونده قتل فجیع جمال خاشقچی را کنار بگذارد و به سمت بهبود روابط ترکیه با عربستان گام بردارد. اگر ایران توان بازی در مراودات اقتصادی با کشورهای منطقه را نداشته باشد، در بازی سیاست منطقهای هم بازنده خواهد بود. مباحثی نظیر تهاتر نفت با کالا یا اساسا روابط اقتصادی مبتنی بر تهاتر، نهتنها ایران را در مسابقه اقتصادی سیاسی منطقه به جایی نخواهد رساند، بلکه موجب خواهد شد ایران از بسیاری از معادلات منطقهای کنار گذاشته شود.