لیگِ بیگل/بررسی کیفیت نازل مسابقات لیگ برتر ایران با بازیکنان چنددهمیلیاردی در گفتوگو با حمید درخشان و بهزاد داداشزاده
پایان هفته ششم لیگ برتر ایران، چهرهای غمانگیز از فوتبال ما بهنمایش گذاشت؛ نه گل هست، نه شور و نه صدرنشینی مقتدر. هیچ تیمی هنوز به امتیاز دورقمی نرسیده و میانگین گلها در هر بازی، فقط ۱/۴ گل است؛ کمترین رقم در ۱۰ سال اخیر.

پایان هفته ششم لیگ برتر ایران، چهرهای غمانگیز از فوتبال ما بهنمایش گذاشت؛ نه گل هست، نه شور و نه صدرنشینی مقتدر. هیچ تیمی هنوز به امتیاز دورقمی نرسیده و میانگین گلها در هر بازی، فقط 1/4 گل است؛ کمترین رقم در 10 سال اخیر. درسویدیگر، فوتبال اروپا لبریز از گل و هیجان است. در بوندسلیگا تا هفته ششم فصل ۲۰۲6-۲۰۲5، هر بازی بهطور میانگین 3/4 گل داشته و در لیگ برتر انگلیس 3/1 گل. در آنجا شکست حتی اگر با فوتبال هجومی همراه باشد، پذیرفتنی است.
در اینجا اما مساوی بیگل «نتیجه خوب» محسوب میشود. فوتبال ایران درگیر ترس شده است؛ ترس از شکست، ترس از تغییر، ترس از ریسک و شاید همین ترس است که زیبایی فوتبال را خفه کرده است. در این گزارش علاوه بر بررسی آماری، گفتوگویی را با حمید درخشان و بهزاد داداشزاده انجام دادیم تا چرایی این موضوع را مورد نقد و بررسی قرار دهیم.
6 هفته، بیهیجان و بیگل
لیگ امسال به هفته ششم رسیده و هنوز هیچ تیمی رنگ دورقمیشدن در جدول را ندیده است. صدر جدول با ۹ امتیاز پُر از مساوی است؛ رقابتی فشرده اما بیکِیفیت. در ۳۴ بازی انجامشده، فقط ۴۸ گل زده شده است؛ یعنی کمتر از یکونیم گل در هر مسابقه. این عدد خشک اما هشداردهنده است. لیگ ایران در حالی به این حد از کمگلبودن رسیده که تیمها هزینههای میلیاردی کردهاند، زمینها بهشدت بیکیفیت ولی تعداد بازیکنان خارجی برای هر تیم در قیاس با سال گذشته، افزایش چشمگیر داشته است.
مدیرعامل باشگاه استقلال شخصاً اعتراف کرد، هزینه این تیم در سالِ پیشرو 2500 میلیارد تومان بوده و ازطرفدیگر، مالک باشگاه پرسپولیس نیز گفته که بودجه این باشگاه 1500 میلیارد تومان است، اما نتایج درون زمین چیز دیگری است. استقلال 45 روز پیش، آخرین برد خود را کسب کرد و سه باخت در لیگ سطح دو آسیا و لیگ برتر کسب و سایر نتایج نیز مساوی بوده است.
پرسپولیس اما بدون شکست و فقط با یک برد، لیگ را پیش برده و همین موضوع باعثشده تا هواداران این باشگاه در هر مسابقه، علیه مدیریت و سرمربی تیم شعار سر دهند. آنچه مشخص است اینکه لیگ ایران دارد به فوتبالِ بدون ریسک تبدیل میشود؛ فوتبالی که مربی به بازیکناش میگوید: «اول نباختن، بعد اگر شد بردن.» این ذهنیت شاید امنیت شغلی برای مربیان بیاورد، اما جذابیت را از فوتبال میگیرد.
مربیانی که با مساوی نفس میکشند
در لیگ ایران، فلسفه مربیان از سالها پیش تغییر کرده است. جایی که در اروپا مربی بهدنبال ساخت تیم تهاجمی و برند شخصی است، در ایران مربی دنبال دوامآوردن تا هفته بعد است. اکثر تیمها با سیستمهای تدافعی بسته بازی میکنند؛ ۴-۲-۳-۱ با دو هافبک تخریبی، یا ۵-۴-۱ با تنها یک مهاجم منزوی. نتیجه؟ موقعیتهای اندک، شوتهای کم و گلهایی که بهندرت به تور میچسبند. حمید درخشان در گفتوگو با «هممیهن» میگوید که مربیان لیگ ایران حتی وقتی ۱-۰ جلو هستند، بهجای تعویض هجومی، مهاجم را بیرون میکشند تا یک مدافع اضافه کنند. چنین ذهنیتی باعثشده تماشاگران هم کمکم از استادیومها دل بکنند. فوتبال ایران دیگر بوی جسارت نمیدهد.
مهاجمان گمشده در سرزمین پاسهای بلند
لیگ ایران سالهاست مهاجم نمیسازد. آخرین نسل گلزنهای واقعی لیگ ایران، حالا در تیمهای سطح سه اروپا یا در بهترین حالت در امارات بازی میکنند؛ از طارمی تا آزمون. در لیگ داخلی، مهاجمان یا پا به سن گذاشتهاند یا خارجیهای کماثر و ارزانقیمتاند. تا پایان هفته ششم، هیچ بازیکنی بیش از سه گل نزده و فقط ۱۳ بازیکن بیش از یک گل زدهاند. در بسیاری از تیمها، مهاجم نوک در طول بازی کمتر از ۲۰ بار صاحب توپ میشود. دلیلاش؟ نبود پاسساز و بازیساز خلاق.
هافبکهای ایرانی بیشتر نقش تخریبچی دارند تا طراح. توپ از مدافع مستقیم به جلو فرستاده میشود، درحالیکه فوتبال مدرن بر پایه خلق فضا و پاسهای ترکیبی است. زمینهای ناهموار و چمنهای خراب هم مزید بر علت شدهاند. در چنین شرایطی، طبیعی است میانگین گل به پایینترین حد برسد؛ چراکه هیچ تیمی حاضر نیست بازی روی زمین و مالکانه را تجربه کند.
گفتوگوی فنی با دو نگاه متفاوت
برای بررسی دقیقتر این پدیده، سراغ دو چهره باسابقه رفتیم؛ حمید درخشان، مربی و پیشکسوت پرسپولیس و بهزاد داداشزاده، بازیکن اسبق استقلال. هر دو از زاویهای متفاوت، اما با دغدغهای مشترک، درباره این لیگ بیگل صحبت کردند.
حمید درخشان، مربی و پیشکسوت پرسپولیس، با لحنی انتقادی میگوید: «فوتبال ما از درون ترسو شده. مربیها از شکست وحشت دارند، چون میدانند با یک باخت ممکن است برکنار شوند. نتیجهاش این میشود که همه با احتیاط بازی میکنند. شما نگاه کنید؛ چند تیم در لیگ با دو مهاجم بازی میکنند؟ هیچ. فوتبال ما فقط میخواهد نباختن را جشن بگیرد، نه بردن را.»
او ادامه میدهد: «فوتبال بدون گل، یعنی بدون تماشاگر. در اروپا مربی اگر هجومی بازی کند و ببازد، تحسین میشود. در ایران اگر ببازد، اخراج میشود. باید این ذهنیت عوض شود. مربیان ما باید به بازیکن آزادی بدهند، باید اجازه بدهند اشتباه کند. فقط در آزادی است که خلاقیت شکل میگیرد.» درخشان در پایان تأکید میکند: «تا وقتی فلسفه فوتبال ما دفاعی است، نباید انتظار لیگ پرگل داشته باشیم. گلزدن نیاز به جسارت دارد؛ نهفقط تاکتیک.»
بهزاد داداشزاده، بازیکن اسبق استقلال، نگاهش را از سطح لیگ فراتر میبرد: «مشکل اصلی از لیگهای پایه و البته لیگ آزادگان شروع میشود. در آکادمیها فقط یاد میدهند چطور توپ را از محوطه خودی دور کنیم. به بچهها یاد نمیدهند چطور موقعیتسازی کنند یا چطور در یکدریک تصمیم درست بگیرند. ما از پایه، گلزن تربیت نمیکنیم. فقط مدافع و هافبک دفاعی میسازیم.»
او به کیفیت زمینها هم اشاره میکند: «شما ببینید چند زمین تمرین استاندارد در ایران داریم؟ توپ روی زمین نمیچرخد. وقتی زمین خراب است، هیچ تیمی نمیتواند فوتبال ترکیبی بازی کند. مجبور میشوند توپ را بلند بفرستند و منتظر اشتباه حریف باشند. این سبک فوتبالِ مدرن نیست؛ فوتبال اضطراری است.» داداشزاده حرفاش را با لحنی تلخ تمام میکند: «هوادار ایرانی عاشق فوتبال هجومی است، اما ما سالهاست این عشق را از او گرفتهایم. تا وقتی از مساوی راضی باشیم، گلدیدن در فوتبال ایران تبدیل به آرزو میشود.»
مقایسهای که تلختر از شکست است
در آلمان، تیمهای صدر جدول تا هفته ششم به میانگین بیش از سه گلِ زده در هر بازی رسیدهاند. در انگلیس، حتی تیمهای انتهای جدول هم در هر مسابقه به گل میرسند. در ایران اما سه تیم اول جدول روی هم کمتر از ۱۲ گل زدهاند. این تفاوت فقط آماری نیست، فرهنگی است. در اروپا فلسفه فوتبال بر پایه حمله و تهاجم استوار است، در ایران بر پایه احتیاط و نتیجه. آنجا مربی از گلخوردن نمیترسد، اینجا از گلنزدن هم ترس دارد.
وقتی در فوتبال، محافظهکاری جای خلاقیت را بگیرد، وقتی مساوی بیگل «موفقیت» تلقی شود، دیگر جایی برای هیجان نمیماند. فوتبال ایران در این مسیر، هرهفته فاصلهاش از فوتبال روزِ دنیا بیشتر میشود. لیگ برتر ایران نیاز به انقلاب فکری دارد، نهفقط تاکتیکی. مربیان باید یاد بگیرند ریسک، بخشی از زیبایی فوتبال است. مدیران باید به مربی فرصت بدهند تا فلسفه هجومیاش را پیاده کند، حتی اگر چندهفته نتیجه نگیرد.
فدراسیون باید در آموزش پایه، مهاجمسازی را در اولویت قرار دهد. فوتبال ایران میتواند دوباره زیبا شود؛ اگر ترس را کنار بگذارد. گلزدن فقط کار مهاجم نیست، محصول جسارتِ یک تیم است. تا زمانی که ترس از باخت بر شوقِ بردن غلبه دارد، لیگ برتر ما همچنان کمگلترین قاره خواهد ماند؛ لیگی که تماشاگرش گل نمیخواهد، فقط آه میکشد.