زندگی با چتباتها/پیامدهای نادیدهگرفتهشده گسترش هوش مصنوعی در ایران
مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) اخیراً در قالب یک نظرسنجی میزان آشنایی مردم با ابزارهای هوش مصنوعی و زمینه استفاده از آن را بررسی کرده است

مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) اخیراً در قالب یک نظرسنجی میزان آشنایی مردم با ابزارهای هوش مصنوعی و زمینه استفاده از آن را بررسی کرده است. براساس یافتههای این نظرسنجی، 32/3 درصد از پاسخگویان اعلام کردهاند که بهصورت حرفهای و یا تا حدی با هوش مصنوعی آشنا هستند و از آن استفاده میکنند؛ امریکه برای جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال 54 درصد و برای افراد با تحصیلات دانشگاهی حدود 58 درصد است.
این اعداد بیانگر آن است که استفاده از مدلهای زبانی بزرگ مانند chat-gpt، گراک، جمنای و... در ایران فراگیر شده و مورد استفاده بسیاری از مردم است. اگر نمونههای این نظرسنجی بهخوبی معرف جامعه ایران باشند، معنای این اعداد آن است که حدود یکسوم مردم ایران، بیش از نیمی از جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال و نزدیک به دوسوم افراد با تحصیلات دانشگاهی از هوش مصنوعی استفاده میکنند که عدد قابلتوجهی است و بیانگر گستردگی استفاده از این فناوری جدید است. در قیاس با سرتاسر دنیا، مصرف مدلهای زبانی بزرگ در ایران، احتمالاً از میانگین جهانی بیشتر است.
در حالی در ایران حدود یکسوم از مردم چتباتها استفاده میکنند که براساس دادههای رسمی openAI در ماه اخیر، در سرتاسر دنیا فقط 10 درصد از مردم از chat-gpt (محبوبترین چتبات) استفاده میکنند؛ امریکه نشان میدهد در قیاس با سایر کشورها، بهطور متوسط مردم بیشتر از هوش مصنوعی استفاده میکنند. یافتههای این نظرسنجی نشان میدهد که فقط حدود 21 درصد از کاربران، به این چتباتها بیاعتمادند. استفاده گسترده از چتباتها، همراه با اعتماد کاربران به آنها، بیانگر جایگاه ویژه چتباتها در زندگی روزمره میلیونها ایرانی (حدود 22 میلیون نفر) است براساس یافتههای این نظرسنجی، اگرچه اکثر کاربران هوش مصنوعی، ساکنان مراکز استانها هستند، اما استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی حتی به روستاها نیز کشیده شده است.
این دادهها نشان میدهد که در عرض دو، سه سال، این فناوری جدید زندگی ایرانیان را تحتتأثیر قرار داده است. نکته مهم در این میان، نحوه استفاده از چتباتهاست. دادههای نظرسنجی ایسپا نشان میدهد که یکی از مصارف هوش مصنوعی برای حدود 55 درصد از کاربران، «کسب اطلاعات عمومی» است. این در حالی است که براساس دادههای openAI، بهطور میانگین کسب اطلاعات عمومی از طریق chat-gpt در سرتاسر، 18/3 درصد مصرف این چتبات را به خود اختصاص میدهد.
در ایران، هوش مصنوعی بهتدریج جایگزین گوگل برای کاربران چتباتها میشود؛ با این حال، در سطح جهانی، استفاده از آن برای کسب اطلاعات عمومی هنوز چندان فراگیر نیست؛ گرچه همین کاربرد، بیشترین سهم مصرف را در جهان دارد. بر اساس دادههای ایسپا، استفادههای آموزشی و پژوهشی، دومین مصرف مهم چتباتهاست. در میانگین جهانی نیز، آموزش 10/2 درصد و ویرایش متن یا نتیجهگیری از آن (که احتمالاً کارکرد پژوهشی دارد) 14/2 درصد از مصرف چت جیپیتی را بهخود اختصاص داده است.
این موضوع نشان میدهد که چه در ایران چه در سرتاسر دنیا، بسیاری از دانشجویان و پژوهشگران از این ابزارهای هوشمند جهت انجام کارهای تحقیقاتی و آموزشی استفاده میکنند. هوش مصنوعی در ایران مصارف مهم دیگری نیز دارد؛ از جمله برنامهریزی برای زندگی و مشاوره (11/3درصد) و مشاوره پزشکی (8/8درصد). یعنی حدودا 10 درصد از کسانی که از هوش مصنوعی استفاده میکنند، برای مشاوره در زندگی شخصی یا مشاوره پزشکی از آن استفاده میکنند؛ یعنی بیش از 2 میلیون نفر در کشور! مجموعه این اعداد توصیفشده، بیانگر نکات مهمی است.
این دادهها نشان میدهد که مصرف هوش مصنوعی در ایران با سرعت زیادی افزایش یافته و بهمرور جایگزین دانشگاه، مدرسه، مشاور و حتی پزشک شده و حتی ابزارهای پیشین نظیر گوگل نیز از این تحولات مصون نمانده است. با این وجود، بهنظر نمیرسد که سیاستگذاران توجهی متناسب با این تحولات و سرعت بالای آن داشته باشند. در نتیجه ممکن است بهزودی این تحولات فناورانه آثار اجتماعی داشته باشد که از قبل به آن فکر نشده است. بطور مثال، اینکه بهمرور مردم بجای پزشک و تراپیست، با چتباتها مشورت کنند، حتما اثراتی در جامعه خواهد داشت.
همچنین جایگزینی هوش مصنوعی (و همچنین یوتیوب) با مدرسه و دانشگاه، منجر به کاهش اهمیت آموزش رسمی میشود؛ موضوعی که بر نحوه جامعهپذیری افراد بسیار مؤثر خواهد بود و بنابراین، خیلی زود اثرش را در جامعه نشان خواهد داد. چنین امری منجر به نوعی شکاف ارزشی و ادراکی در جامعه خواهد شد: درحالیکه ارزشهای بخشی از جامعه، تحت تأثیر آموزش رسمی شکل گرفته است، ارزشهای بخشی دیگر بیارتباط به آن است.
این موضوع منجر به شکلگیری دو ادراک متفاوت در جامعه ایران خواهد شد و نشانههایش تا سالیان آتی نمایان میشود. در مجموع یافتههای نظرسنجی ایسپا نشان میدهد که هوش مصنوعی بهسرعت به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره ایرانیان، بهویژه جوانان و تحصیلکردگان، تبدیل شده است. چنین وضعیتی، اگرچه از نظر فناورانه نویدبخش است، اما نیازمند مطالعه ابعاد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن، و سیاستگذاری متناسب با این تحولات است؛ در غیر این صورت، احتمالا تا چند سال آینده نسبت به اثرات آن غافلگیری ایجاد شود.