دو داستان خیالانگیز
اثرات بمباران هستهای شهر هیروشیمای ژاپن، توسط آمریکاییها هنوز هم بعد از گذشت چندین دهه، بر زندگی مردمانی که در این شهر زندگی میکنند، دیده میشود.

اثرات بمباران هستهای شهر هیروشیمای ژاپن، توسط آمریکاییها هنوز هم بعد از گذشت چندین دهه، بر زندگی مردمانی که در این شهر زندگی میکنند، دیده میشود. کتاب «گودال؛ کارخانه» درواقع ترکیب دو نولا یا رمان کوتاه اثر هیروکو اویامادا، نویسنده جوان ژاپنی است. با وجود اینکه اویامادا 40 سال پس از بمباران به دنیا آمده، اما در نوشتههایش همیشه رد و اثری از این اتفاق تاریخی وجود دارد.
اویامادا پس از فارغالتحصیلی در رشته ادبیات ژاپنی، مدتی چند شغل عوض کرد و داستان اول یعنی «کارخانه» از تجربیات او در همین کارهای پراکنده در سال 2010 نوشته شد. پس از آن «گودال» را در سال 2013 نوشت که داستان دوم، بیش از هرچیز تحتتاثیر فضاهای وهمآلودی مانند نوشتههای فرانتس کافکاست. در داستان «گودال» با زنی بهنام آسا روبهرو هستیم که بهدلیل ترک شغل، جایی در جامعه معاصر ژاپن ندارد. اما در «کارخانه»، اویامادا سراغ کابوسهای حاصل از کار در فضای شرکتهای مدرن میرود که بر جزئیات زندگی کارکنان اثر میگذارد.
گودال؛ کارخانه
نویسنده: هیروکو اویامادا
مترجم: مهدی غبرائی
نشر: نیلوفر