| کد مطلب: ۳۱۴۵۱

متهم یا مدعی‌العموم؟/ نقد موضع خودحق‌پندار چپ ایرانی

نویسندگان این بیانیه بدون کوچکترین نگرانی هرچه خوبی است، به نام خود سند زده‌اند و به بهانه اشتباهات مخالفان‌شان، تصور کرده‌اند که خوانندگان این متن فراموش کرده‌اند که خود این جریان دچار چه خطاهای مهلکی شده است.

متهم یا مدعی‌العموم؟/ نقد موضع خودحق‌پندار چپ ایرانی

چندی پیش «بیانیه‌ جمعی از روشنفکران ایرانی در محکومیت گفتمان جدید فاشیستی» منتشر شد؛ متنی که در آن گروهی از نویسندگان، مترجمان و... که خود را منتسب به جریان «روشنفکری مترقی و آزادی‌خواه ایران» می‌دانستند و گرایش چپ برخی از آنها مشهود است، به نقد «روند نگران‌کننده‌ای در شبکه‌های اجتماعی» پرداختند که به نظرشان از جانب سلطنت‌طلبان هدایت می‌شود، با «هتاکی، ترور شخصیت و حتی فحاشی‌های رکیک قصد دارد مخالفان خود را خاموش سازد» و از رهگذر این «فاشیسم زبانی»، می‌خواهد «یک دستگاه جهنمی سرکوب دیگر بسازد.» اینجا قصدم بحث درباره درستی و نادرستی این ارزیابی نیست.

البته که مطلقاً هیچ موافقتی با فحاشی و هتک حیثیت افراد هم ندارم و خدا می‌داند که سلطنت‌طلب هم نیستم. پس بروم سراغ اصل مطلب و آن نقد موضع خودحق‌پندار گفتمان چپ در ایران؛ آمیزه‌ای غریب از مظلوم‌نمایی و برتربینی توأمان. نویسندگان این بیانیه بدون کوچکترین نگرانی هرچه خوبی است، به نام خود سند زده‌اند و به بهانه اشتباهات مخالفان‌شان، تصور کرده‌اند که خوانندگان این متن فراموش کرده‌اند که خود این جریان دچار چه خطاهای مهلکی شده است.

امضاءکنندگان این متن که البته از آثار برخی از آنها آموخته‌ام، به مصداق خود گویی و خود خندی، نخست کلی تمجید کرده‌اند از «روشنفکری ایران» و ضمن یادآوری «بیش از یک قرن مبارزات پیگیر و آزادی‌خواهانه»، آنان را «پیشگامان تمام مبارزات دموکراتیک یک قرن اخیر» دانسته‌اند. بعد هم سند شش‌دانگ «روشنفکری مترقی و آزادی‌خواه ایران» را به‌نام خود زده‌اند.

به‌گمانم این زیاده‌روی محض و تخمینی خطا درباره حافظه ما مردمان معمولی و غیرروشنفکر درباره گذشته است. کاش همانطور که خودشان نوشته‌اند از «تجربیات گذشته» درس می‌آموختند، نه برای اینکه فقط در برابر «این موج جدید گفتمان فاشیستی دست‌بسته» نباشند بلکه برای اینکه یک‌بار هم که شده، سوزنی به خود بزنند و در نقدی درون‌گفتمانی بگویند که چگونه خطاهای چپ‌ها بخشی از تاریخ خشونت این مملکت بوده؛ از تندروی‌های مخرب و ترورهای حیدرخان عمواوغلی در مشروطه تا سرسپردگی حزب توده به شوروی، از حمایت از فرقه دموکرات آذربایجان تا مقابله همه‌جانبه با ملی‌شدن صنعت نفت، از مبارزه مسلحانه‌‌ای که معلوم نیست قائلان بدان چگونه می‌توانند در آن کشتن چند سرباز در سیاهکل را به «حماسه» ارتقاء بدهند تا امپریالیسم‌ستیزی کورکورانه‌ای که برایشان از نان شب واجب‌تر می‌نمود و هنوز هم در بلاد استعمار از آن دست نمی‌کشند.

بلی این نیز بخشی از تاریخ ایران و تاریخ جریانی است که شما آن را منزه نشان می‌دهید. اصلاً 15 نفر از کسانی که طبق تحلیل شوروی به تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی رأی دادند، سوسیالیست‌های ایرانی به رهبری سلیمان میرزا بودند که قبل‌تر با اعلام حکومت نظامی و توقیف مطبوعات موافقت کرده و در برابر مدرس و بهار با استیضاح رضاخان مخالفت کرده بودند. جز اینها، هتک حرمت مخالفان و بی‌معناکردن مفاهیم را نیز نخستین‌بار گفتار سیاسی چپ به راه انداخت و بعدتر دیگر جریان‌ها این سنت ناپسند را ادامه دادند.

برخی از آنها هر کسی را که نظری خلاف‌شان داشت، «عامل امپریالیسم» دانستند و به‌جای نقد افکارش، از او، انسان‌زدایی کردند. آنها بودند که‌ کاریکاتور مصدق را در لباس زنانه و در حال رقص برای ارکستری که رهبری‌اش با آمریکایی‌ها بود، منتشر کردند. چپ‌ها اما همیشه ژست برنده دارند. گویی آنها هیچ‌وقت اشتباه نکرده‌اند. همیشه این مخالفان «منحط» چپ یعنی جریان‌های «بورژوا»، «ارتجاع»، «راست»، «فاشیست» و «نئولیبرال» هستند که در حال جنایت و خیانت هستند، وگرنه چپ مظلوم که جز هشدار و هدایت کاری از دستش برنیامده است.

این حنا اما دیگر رنگی ندارد و خوشبختانه جامعه متوجه شده که با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی‌شود. نه سابقه جریان چپ سراسر آزادی‌خواهی و دموکراسی‌طلبی بوده، نه همه مخالفان چپ فاشیست و مرتجع بودند. این تفکر چپ بود که بیشتر از همه اصول آزادی و دموکراسی را چه در آرمان‌شهرهای چینی، روسی و کوبایی و چه در سازمان‌های سیاسی‌نظامی‌ داخلی‌ به مسلخ برد. شما اما هنوز هم طلبکار عالم و آدمید.

راستی دیدید که یکی از امضاءکنندگان این نامه در استوری اینستاگرامش نوشته بود: «با فاشیست سلطنت‌طلب بحث نکن، سر کثیفش را با اولین سنگ‌فرش آشنا کن.» شما به چنین افرادی چه صفتی می‌دهید: «فاشیست» یا «آزادی‌خواه»؟ احیاناً این استوری با تاکیدتان در آخر بیانیه بر «اصول اولیه‌ آزادی‌بیان بی‌حصر و استثنا» منافات ندارد؟

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
پربازدیدترین
آخرین اخبار