تعلیق برای منتظران تغییر / معاون امور هنری تاکنون تنها برای یکی از حوزههای زیر نظرش اقدام به انتخاب سرپرست کرده است
انتخاب نادره رضایی بهعنوان نخستین زنی که بر صندلی معاونت امور هنری وزارت فرهنگوارشاد اسلامی تکیه زد، اگرچه از زمان وقوع -دوازدهم آبانماه- مورد استقبال بخشی از جامعهی هنری قرار گرفت اما با انتقاداتی هم همراه بود
انتخاب نادره رضایی بهعنوان نخستین زنی که بر صندلی معاونت امور هنری وزارت فرهنگوارشاد اسلامی تکیه زد، اگرچه از زمان وقوع -دوازدهم آبانماه- مورد استقبال بخشی از جامعهی هنری قرار گرفت اما با انتقاداتی هم همراه بود؛ انتقاداتی که ازجمله آنها میتوان به زیر ذرهبین بردن سابقه حضور رضایی، هنگام مدیرعاملی انتشارات علمی ـ فرهنگی اشاره کرد.
ضمن اینکه عدم شناخت او از زیرحوزههای معاونت هنری؛ دفتر هنرهای تجسمی، دفتر امور موسیقی، دفتر برنامهریزی و آموزشهای هنری و ادارهکل هنرهای نمایشی و هنرمندان فعال در این حوزهها و عدم شناخت متقابل هنرمندان نسبت به او نکته دیگری بود که مورد اشاره منتقدان قرار داشت. درواقع فقدان سابقهای دندانگیر در کارنامهی کاری رضایی بود که انتصاب او را بهعنوان معاون امور هنری پس از گذشت بیش از ۷۰ روز از حضور سیدعباس صالحی در وزارت فرهنگوارشاد اسلامی مسئلهساز کرد.
در طول این مدت گمانهزنیهای بسیاری در مورد گزینههای احتمالی صالحی صورت گرفت تا سرانجام حضور رضایی به این گمانهزنیها پایان داد. چنانچه اکنون، با گذشت بیش از ۴۰ روز از حضور رضایی در معاونت امور هنری، حرفوحدیثهای بسیاری در مورد گزینههای مدنظر او برای دفاتر و اداراتکل زیرمجموعهی این معاونت شنیده میشود. در این میان تنها انتصابی که در حوزهی کاری رضایی اتفاق افتاده است، انتخاب اتابک پورنادری بهعنوان سرپرست ادارهکل هنرهای نمایشی و انتخاب حسن جودکی بهعنوان سرپرست مجموعهی تئاترشهر است. انتخابهایی که فعالان حوزه هنرهای تجسمی و موسیقی را همچنان در تعلیقی دنبالهدار سرشار از شایعات و گمانهزنیها نگه داشته است.
در انتظار پاسخ استعلامات
درحالیکه تلاش برای تماس با نادره رضایی به نتیجه نرسید، سعید اسلامزاده، مدیر روابطعمومی معاونت امور هنری درخصوص تغییر صورتنگرفته در دفتر امور موسیقی، دفتر هنرهای تجسمی و دفتر برنامهریزی و آموزشهای هنری و انتخاب سرپرست برای ادارهکل هنرهای نمایشی توضیحاتی ارائه داد. او در پاسخ به اینکه آیا رضایی برای انجام تغییر در زیرحوزههای معاونت امور هنری، در انتظار برگزاری جشنوارههای فجر است یا خیر، گفت: «ساختار جشنوارههای فجر به دبیران آنها وابسته است. درواقع این دبیران و شوراهای سیاستگذاری هستند که جشنوارهها را برگزار میکنند.
حضور مدیرکل دفاتر و ادارهکلها نیز بهعنوان رؤسای شورای سیاستگذاری، حضوری مغتنم و بااهمیت است. اینکه پرسیده میشود چرا تغییر مدیرکل هنرهای نمایشی و انتخاب سرپرست برای این ادارهکل، دو روز مانده به مراسم افتتاحیه بیستمین دورهی جشنواره نمایش عروسکی تهران ـ مبارک صورت گرفت را تحت هر شرایط دیگری نیز میتوان مطرح کرد.»
به عقیده اسلامزاده این تغییر اگر کمی دیرتر صورت میگرفت، با برگزاری جشنواره بینالمللی تئاتر فجر همزمان میشد. ضمن اینکه تغییری بود که باید دیر یا زود اتفاق میافتاد و هر زمان دیگری هم که رخ میداد، ممکن بود زمان وقوع آن مورد سوال قرار بگیرد.
اسلامزاده در توضیح اینکه چرا معاونت امور هنری برای ادارهکل هنرهای نمایشی اقدام به انتخاب سرپرست، نه مدیرکل کرده است نیز افزود: «این موضوع به زمان صرفشده برای پاسخگویی به استعلامات صورتگرفته برمیگردد. درواقع گاهی اوقات طولانیشدن این فرآیند است که موجب میشود برای دفتر یا ادارهکلی، بهجای مدیرکل، سرپرست انتخاب شود.
انتخاب سرپرست برای ادارهکل هنرهای نمایشی نیز به همین دلیل بوده است.» او در پاسخ به اینکه آیا تأخیر صورتگرفته در انتخاب مدیرکل دفتر امور موسیقی، دفتر هنرهای تجسمی و دفتر برنامهریزی و آموزشهای هنری را نیز میتوان با همین موضوع مرتبط دانست یا خیر، گفت: «بخشی از دلایل مشمول مرور زمان شدن انتخاب مدیرانکل این دفاتر به همین موضوع برمیگردد. درواقع باید منتظر پاسخ استعلامات و انجام مراحل اداری یا درنهایت انتخاب سرپرست برای این دفاتر بود.» اسلامزاده با «عادی» خواندن این روال افزود: «این روند، نه روندی پیچیده که روالی عادی است که پیش از این نیز بوده و پس از این نیز رخ خواهد داد.
ضمن اینکه ۴۰ روز، از زمان انتخاب معاونت هنری در تاریخ ۱۲ آبانماه ۱۴۰۳ به اینسو، زمانی آنچنانی نیست که موجب شود عدم ایجاد تغییر در زیرحوزههای معاونت مورد پرسش قرار بگیرد. آنچه در حال رخدادن است، نظر به تجربیات پیشین، از نظر ما پیش رفتن آرام و منطقی کارها، طبق روال معمول، بدون تعجیل و شتابزدگی است.»
سوی دیگر ماجرا؛ حاشیههای دامنگیر یک زن
انتخاب نادره رضایی بهعنوان معاونت امور هنری وزارت فرهنگوارشاد اسلامی را با نگاهی بیطرفانه میتوان گامی بزرگ دانست؛ گامی بزرگ برای فراهم آوردن زمینه نشستن یک «زنِ جوان» پشت میزی که پیش از او 12 «مرد» (در قالب مدیرکل و سرپرست)؛ فخرالدین انوار، احمد کریمیان، محمد معصومی، سیدکمال حاجسیدجوادی، ابوالقاسم خوشرو، مرتضی کاظمی، محمدحسین ایمانیخوشخو، حمید شاهآبادی، علی مرادخانی، محمدمجتبی حسینی، محمود شالویی و محمود سالاری پشت آن نشسته بودند.
گامی بزرگ که فارغ از انتقاداتِ بحق به فقدان سابقهای دندانگیر در کارنامه کاری رضایی، با حاشیهسازیهای غیرمنصفانهای برای او نیز همراه بوده است. ازجمله اینکه در خبری کذب گفته شد، او از امضاءکنندگان نامه به باراک اوباما جهت تحریم ایران بوده است. هرچند در ادامه مشخص شد در تابستان ۱۳۹۲، ۵۵ نفر از فعالان سیاسی ایران که تعدادی از آنها در زمرهی زندانیان سیاسی بودند، در نامهای به باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا درخصوص آثار تحریمها بر زندگی مردم ایران نوشتند.
نامهای که در بخشی از آن چنین آمده بود: «اکثر مردم ایران از کمبود دارو و مایحتاج اساسی زندگی رنج میبرند و تحریمها، مجازات جمعی مردم ایران است». رضایی یکی از امضاءکنندگان نامه موسوم به ۴۶۶ فعال سیاسی و مدنی به باراک اوباما در حمایت از نامه این ۵۵ نفر بود. درواقع این ۴۶۶ نفر از فعالان سیاسی، حقوق بشر، اساتید دانشگاه و دانشجویان ایرانی، حمایت خود را از نامهی نوشتهشده خطاب به اوباما برای لغو تحریمها علیه ایران اعلام کرده بودند.
دیگر شایعه تکذیبشده در مورد نادره رضایی این بود که گفته میشد دارای نسبت فامیلی با شهیندخت مولاوردی، معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده در دولت حسن روحانی است هرچند خودش بارها تاکید کرده است که هیچ نسبت خویشاوندی با هیچیک از مسئولان قبلی و فعلی کشور (نسبی و سببی) نداشته و ندارد.
زمانی که باید صرف امور مهمتر شود
همین نمونهها نشان میدهد که چگونه اخباری واژگونشده و شایعاتی کذب از همان ابتدا دامن زنی را گرفت که نخستین روزهای حضور خود را در سمت معاون امور هنری وزیر فرهنگوارشاد اسلامی سپری میکرد. شایعاتی از «نادره رضایی جزو امضاءکنندگان نامه برای تحریم ایران» تا «لایک ویدئوی پرستو احمدی (خواننده کنسرت فرضی)، توسط نادره رضایی» که کافی است تا بخش عمدهای از زمانِ معاون امور هنری و روابطعمومیاش به تکذیب آنها اختصاص پیدا کند. زمانی که باید صرف امری بسیار مهمتر؛ سامان دادن به اوضاع نابهسامان حوزههای تجسمی، موسیقی و هنرهای نمایشی شود.
آن هم در شرایطی ویژه؛ شرایطی شامل شکلگرفتن جریانی موازی با جریان هنر رسمی و مجوزدار در هرکدام از این حوزهها که میتوان جریانی غیررسمی یا هنر زیرزمینی نامیدش. جریانی که بسیاری از هنرمندان گریزان از مسیر اخذ مجوز از وزارت فرهنگوارشاد اسلامی این روزها در آن گام برمیدارند، اثر تولید میکنند، به نمایش میگذارند، در جشنوارههای خارجی شرکت میکنند، دیده میشوند و جایزه میگیرند تا هراس خالیشدن بیشازپیش عرصه فرهنگ و هنر ایران را از حضور هنرمندان برجسته بیشتر و بیشتر کنند.
ضمن اینکه در کنار گروه بزرگ هنرمندان ممنوعالفعالیت، هنرمندان مانده در مسیر اخذ مجوز از وزارت فرهنگوارشاد اسلامی برای تولید اثر هنری نیز با دشواریهای بسیار؛ از سانسور و ممیزی گرفته تا چالشهای اقتصادی مواجهاند و باید چارهای برای ناچاریشان اندیشید.