| کد مطلب: ۱۶۰۱۸
از امیرحسین جهانبگلو تا علی دهباشی

از امیرحسین جهانبگلو تا علی دهباشی

امیرحسین جهانبلگو از کارگزاران و روشنفکران دهه 30 تا 50 بود. او ابتدا کارمند وزارت دارایی بود. در دانشگاه تهران حقوق، سپس در سوربن فرانسه ابتدا فلسفه خواند و بعد دکترای اقتصاد گرفت. بعد از بازگشت به ایران، جذب شرکت ملی نفت شد، سپس به‌عنوان یک مقام ارشد دولت ایران نقش مؤثری در سازمان اوپک داشت.

در اواخر دهه 40 و پس از بازگشت از الجزایر با فشار ساواک، به اجبار بازنشسته شد، ولی از اوایل دهه 50 به درخواست دانشکده اقتصاد وارد دانشگاه تهران شد و در کسوت استادی، باتوجه به احاطه‌اش به فلسفه، اقتصاد، سیاست، ادبیات، عرفان، حقوق به‌ویژه حقوق بین‌الملل و حتی هنر و شیوایی کلام و جاذبه‌های شخصیتی، توانست نقش مؤثری در تربیت دانشجویان داشته باشد.

جهانبگلو چند جلد کتاب در حوزه‌های مختلف نیز ترجمه کرد، اما نقش او در فضای فرهنگی ایران پیش از انقلاب بسیار فراتر از جایگاه استادی و مترجمی است.

او به‌عنوان یک روشنفکر ایرانی، در دهه 30 و 40 زمینه طرح مباحث فلسفی غرب را در ایران فراهم آورد. جهانبگلو با تشکیل محفلی در باغ شخصی خود و دعوت از تعدادی از سرشناس‌ترین نویسندگان و روشنفکران، با سخنرانی‌های فلسفی احمد فردید، به‌ویژه حول محور هایدگر، که به جلسه‌های فردیدیه معروف شد، نقش مؤثری در جریان روشنفکری و اندیشگی ایران پیش از انقلاب داشت که اثرات آن در انقلاب 57 نمایان بود و دهه‌ها تداوم یافت؛ جریانی که نتوانست ایران را مرکز بحث و گفت‌وگو قرار دهد.

علی دهباشی، اما از ابتدا روزنامه‌نگاری بود که در ماهنامه‌ها و نشریه‌های ادبی و فرهنگی جریان‌های روشنفکری پس از انقلاب می‌نوشت. او از سال 77 نشریه بخارا را راه‌اندازی کرد که تاکنون خوش درخشیده و 161 شماره انتشار یافته است. بخارا که از سال 1400 سمرقند نیز با آن همراه شد، همچون دایره‌المعارفی در شناساندن نویسندگان ایرانی و خارجی به‌شمار می‌آید.

این نشریه با اختصاص ویژه‌نامه‌هایی در هر شماره به یک نویسنده، جایگاهی ارزشمند در تاریخ مطبوعات ایران و دوران پس از انقلاب دارد. علاوه بر این به همت او کتاب‌های بسیاری که به‌نحوی موضوع آن‌ها به ایران بازمی‌گردد انتشار یافته است. بااین‌همه دهباشی را باید با تلاشی دیگر شناخت که او را به جهانبگلو پیوند می‌زند.

او بنیانگذار محافل بخاراست؛ محافلی شامل؛ شب‌های بخارا، عصر شنبه‌های بخارا، عصر دوشنبه‌ها، عصر سه‌شنبه‌ها، عصر چهارشنبه‌ها، پنج‌شنبه صبح‌ها و جمعه‌های بخارا که در آن‌ها به معرفی شخصیت‌های علمی و فرهنگی ایرانی و خارجی، کتاب‌های ارزشمند انتشاریافته، نشریه‌های پا به میدان نهاده، میراث فرهنگی به‌جای‌مانده و فضاهای ارزشمند فرهنگی و طبیعی، دیدار و گفت‌وگو با شخصیت‌های علمی و فرهنگی و تجلیل از آن‌ها پرداخته شده است. محافل بخارا دارای چند ویژگی است که آن را از محفل جهانبگلو متمایز می‌کند:

1- محافل بخارا به‌نظر می‌رسد پایدارترین و پرشمارترین محفل فرهنگی در طول تاریخ ایران در دوره‌ای کوتاه باشد. با گذشت حدود 18 سال و نیم از برگزاری این محافل (از 22 دی‌ماه 1384)، بیش از 1200 برنامه برگزار شده است؛ یعنی هرماه 5 تا 6 برنامه که در نوع خود بی‌نظیر است.

2- محافل بخارا توانسته است به ارتباطات میان‌فرهنگی دامن زند. برگزاری شب‌های نویسندگان و سفرای کشورهای خارجی حاضر در ایران، ازاین‌جمله است. 3- محافل بخارا، از حوزه تنگ روشنفکران و نویسندگان برجسته که ویژگی محفل جهانبگلو بود، فراتر رفته و حوزه عمومی را با خود همراه کرده است. در محافل بخارا اقشار گوناگون اجتماعی حضور دارند. حتی زنان خانه‌دار و کارگران علاقه‌مند را نیز می‌توان در این محافل یافت.

4- محافل بخارا، فاصله بین نویسندگان و مردم را شکسته است. آنان را در کنار یکدیگر نشانده است. حضور رودر‌روی علاقه‌مندان با نویسندگان و دانشمندان ایرانی، تعلق‌خاطر به ایران را در این محافل تقویت کرده است. 5- محافل بخارا، چهاردیواری مکانی خاص را شکاند و به فضاهای گوناگون سرک کشید. در نقاط مختلف تهران، سپس شهرهای گوناگون ایران و حتی برخی شهرهای جهان برگزار شده و توانسته، ایرانیان را در نقاط مختلف به یکدیگر پیوند زند و در ایجاد حس مشترک آنان مؤثر باشد.

6- محافل بخارا، دنیایی از تنوع فرهنگی است. در آن ناخواسته ایران‌دوستی بازتولید می‌شود. رواداری نسبت به یکدیگر شکل می‌گیرد. از دل آن انقلاب بیرون نمی‌آید که شکاف فرهنگی تولید کند. از بخارا تداوم فرهنگی و تلاش برای بازتولید ارزش‌های فرهنگی ایرانی و انسانی حاصل می‌شود.

محافل بخارا نشان داده، در ایران امروز که با موج مهاجرتی بزرگ مواجه شده و مسائل درهم‌تنیده‌ای آن را فرا گرفته است، شخصیت‌های ارزشمند علمی و فرهنگی در گوشه و کنار ایران بدون چشمداشتی خاص، به تولید دانش و فرهنگ مشغول هستند؛ شخصیت‌هایی که جامعه ایرانی می‌تواند به آنان تکیه و افتخار کند. وجود دهباشی و کار مداوم او در بخارا، در امروز ایران، منحصربه‌فرد است. دهباشی، گوهر ایران است.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار