سوگ شجریانِ تاجیکستان
درگذشت دولتمند خال (خالف)، استاد موسیقی سبک «فلک» تاجیکستان را بسیاری از فرهیختگان فارسیزبان در ایران، تاجیکستان و افغانستان ضایعهای بزرگ و جبرانناپذیر برشمردند؛ ازجمله شهرام ناظری او را «نابغه موسیقی شرق» توصیف کرد و نوشت: «فلکخوان بزرگ تاجیکستان، خاموش شد. هنر والا و صدای آسمانی استاد دولتمند، اعتباری بود جهانی برای آواز شرق و شعر فارسی.» دولتمند خال (خالف) در ۲۶ اکتبر ۱۹۵۰ در کولاب ـ یکی از قدیمیترین شهرهای جنوب تاجیکستان ـ به دنیا آمد. اصالتاً ختلانی بود و لهجه محلی ختلانی داشت، اما در اجراهایش با رعایت معیار گفتاری تاجیکستان، گویش خود را به پارسی کلاسیک و میانه نزدیک میکرد. صوت فلک یا نوای فلک که دولتمند خال (خالف) از سرآمدان آن بود، سبکی است که در نواحی جنوب تاجیکستان و شمال افغانستان اجرا میشود و از روزگاران کهن، سینهبهسینه تا امروز رسیده است. فلکسرایان در این سبک مترادف ترانهسرایانی هستند که خطاب به چرخ گردون، رباعیات و دوبیتیهای خود را میسرایند. دولتمند خال (خالف) بیشتر عمر خود را با اشعار مولانا و حالتهای صوفیانه آن صرف کرد و از شعر و عرفان صائبتبریزی و آثار رودکی، فردوسی، حافظ، بیدل دهلوی و... بهره گرفت. او در بیش از ۵۰ سال فعالیت حرفهای و استادانه خود، به گسترش فلکخوانی و فلکسرایی پرداخت و سرانجام در سال ۲۰۰۷ میلادی، دولت تاجیکستان به نشانه حمایت از این سبک موسیقی، دهم اکتبر را در گاهشمار آن کشور روز «فلک» نامید. در ایران، دولتمند خال (خالف) را با آثاری مثل «بوم»، «بهار آمد»، «شاه پناهم بده»، «دور مشو» و «حیلت رها کن عاشقا» بهخوبی میشناسند.
باید قرنی بگذرد تا دولتمندی دیگر بیاید
علی دهباشی، مدیرمسئول مجله «بخارا» و چهره شناختهشده عرصه فرهنگ و ادب ایران در فقدان دولتمند خال (خالف)، استاد موسیقی سبک «فلک» که بسیاری از فرهیختگان ایران، افغانستان بهویژه تاجیکستان را در سوگ و ماتم فرو برد، به «هممیهن» گفت: «من ایشان را در تاجیکستان و چندین مرتبه در تهران ملاقات کردم. در آخرینباری که به ایران آمد، علائم بیماری، خود را در او نشان داده بود و بااینوجود با همان روحیه خوب همیشگیاش به این نشانهها بیاعتنایی میکرد. من همواره به این نکته فکر میکردم که اگر روزی بیدولتمند شویم، چه اتفاقی رخ خواهد داد و هرچه نشانههای بیماری در او پیش میرفت، نگران و نگرانتر میشدم. بهخصوص که در همان ایام به بیماری او گرفتار آمدم؛ با این تفاوت که بهدلیل تشخیص زودهنگام، جراحیام مؤثر افتاد و مرا نجات داد اما دولتمند رفت. اگر بخواهم به زبانی ساده بگویم دولتمند، شجریانِ تاجیکستان بود و موسیقی تاجیکستان بدون او گرفتار ضایعهای بزرگ شد. همچنان که ما حتی اگر سالها از فقدان شجریان بگذرد، باز هم جای خالیاش را احساس میکنیم و باید قرنی بگذرد تا دیگر بار چهرهای چون شجریان یا دولتمند ظهور کند. اینها افرادی استثنایی بودند که موسیقی برایشان عین زندگی و زندگی برایشان عین موسیقی بود. متاسفم که دولتمند دیگر در میان ما نیست و امیدوارم در فقدانش تجلیلی شایسته از او ـ که در ایران که مخاطبان بسیاری بهخوبی میشناختندش ـ صورت بگیرد.»
از چهرههای ماندگار موسیقی پارسیزبانان
مرتضی گودرزی، نوازنده و خواننده موسیقی نواحی که با دولتمند خال (خالف)، دوستی نزدیکی داشت این فلکسرای بزرگ تاجیکستانی را نخستینبار در سال (۱۹۸۹م) در جشنواره موسیقی فجر ملاقات کرد اما دوستیشان از زمانی درگرفت که دولتمند خال (خالف) در سفری دیگر در سال (۲۰۰۷م) به تهران آمد و باتوجه به علاقهمندیاش به موسیقی خراسان از مرتضی گودرزی دعوت کرد تا به تاجیکستان برود. این دوتارنواز، خواننده موسیقی مقامی خراسان و مدرس موسیقی، در سال (۲۰۰۷م) اولین سفر خود را به تاجیکستان تجربه کرد و در همان سفر در یکی از مهمترین فستیوالهای موسیقی این کشور حاضر و به چهرهای آشنا برای مخاطبان تاجیکستانی تبدیل شد. اتفاقی که آن را حاصل لطف و محبت دولتمند خال (خالف) میداند. همکاری و دوستی آنها چنان ادامهدار شد که به ۲۶ بار سفر مرتضی گودرزی به تاجیکستان و بارها و بارها سفر دولتمند خال (خالف) به ایران انجامید.
گودرزی در فقدان دولتمند خال (خالف) که یکی از برجستهترین فلکسرایان معاصر پارسی بود به «هممیهن» گفت: «ما در تاجیکستان شاهد دو ژانر موسیقی سنتی (traditional) هستیم؛ یکی ژانر فلک که به منطقه جنوب تاجیکستان مربوط است و دیگری ژانر ششمقام که به شمال تاجیکستان برمیگردد. آنچه در شمال تاجیکستان بهعنوان موسیقی ششمقام از آن یاد میشود بهواسطه همسایگی با ازبکستان و چین با الحان ازبکی، چینی و مغولی درآمیخته است اما ژانر فلک به گوش ما ایرانیان خوشتر مینشیند و بههمیندلیل است که خوانندگان آن نیز در ایران نسبت به خوانندگان ژانر ششمقام بیشتر مورد اقبالند. ضمن اینکه هم بهلحاظ ریتم، هم بهلحاظ ادبیات، اشتراک بیشتری میان آن با موسیقی خراسان امروز ما احساس میشود. شهرت استاد دولتمند خال (خالف) ـ زاده کولاب، یکی از قدیمیترین شهرهای جنوب تاجیکستان ـ بهواسطه فلکخوانیهایش بود. در زمان حکومت کمونیستی شوروی که کمتر کسی جرأت ارائه هنرش به زبان فارسی و سردادن آواز به این زبان را به خود میداد، در دورهای که سمرقند و بخارا را از سرزمین تاجیکان جدا کردند تا زبان فارسی را سرکوب کنند، جوانی از جنوب تاجیکستان برخاست و آوازهایی را اجرا کرد که عمیقاً بر دل مردم فارسزبان این کشور نشست. او بهعنوان یک استعداد چنان خوش درخشید که حتی حکومت کمونیستی هم از عهده سرکوبش برنیامد. استاد دولتمند ضمن آوازهای فولکلور منطقه از ادبیات فارسی و آثار حضرت مولانا، رودکی، فردوسی، حافظ، بیدل دهلوی و... نیز بهره بسیار برد. کاری که در سرزمینی که رسمالخط آن به اجبار از فارسی به سیریلیک تغییر کرد، قدمی بسیار بزرگ بهحساب میآید. هوشمندی و ذکاوت دولتمند در کنار استعداد بینظیرش منجر به ظهور آثاری شد که از او چهرهای خاص آفرید.»
او با اشاره به روزگار فروپاشی شوروی تصریح کرد: «با فروپاشی شوروی متاسفانه دورهای جنگ داخلی سخت و تلخ در تاجیکستان پدیدار شد و باز شخصی چون استاد دولتمند خال (خالف) بود که در پی پاگرفتن رابطه سیاسی و فرهنگی ایران و تاجیکستان پس از ۷۰ سال سیطره کمونیستها اولین آوازهای تاجیکستانی را از آنسوی مرزها به گوش مردمان ایران رساند و «دور مشو»ی او ازطریق رادیو در سرتاسر ایران شنیده شد و تصنیف «حیلت رها کن عاشقا»ی او بود که باردیگر بسیاری از ما ازجمله همنسلان مرا به سمت موسیقی تاجیکستان سوق داد. صدای او از اولین، مهمترین و تاثیرگذارترین صداهایی بود که از سمتوسوی تاجیکستان به سوی ایران آمد. او پس از پایان سالهای سخت جنگ داخلی بهعنوان سفیر موسیقی فلک تاجیکستان بارهاوبارها به ایران آمد و بهقول تاجیکها، کنسرتهایی خاطرهساز، بهیادماندنی و ارزشمند در مهمترین تالارهای ایران ازجمله تالار وحدت اجرا کرد. او در همه قارهها به اجرای برنامه پرداخت، همچنین در بیش از ۱۰۰ کشور دنیا به ارائه هنر خود پرداخت و به یکی از چهرههای ماندگار موسیقی پارسیزبانان تبدیل شد.»