بحران نفت کثیف در زمستان
آخرین خبرهای اقتصادی ایران و دنیا

چهار میلیارد لیتر مازوت در نیروگاههای کشور میسوزد
زمستان به زودی از راه میرسد و باز هم گاز به مساله اساسی کشور تبدیل میشود؛ گازی که حالا در بسیاری از کشورهای دنیا شانهبهشانه نفت و حتی بیشتر در حال رقابت برای ثبت رکوردهای قیمتی است. ایران که دارنده دومین ذخایر گازی دنیاست، چندسالیست که کمبود گاز آن چالشبرانگیز شده است. آنطور که مقامات وزارت نفت اعلام کردهاند، زمستان امسال با 250میلیون مترمکعب کمبود گاز مواجه هستیم. دلیل آن هم افزایش مصرف داخلی و افت فشار در پارس جنوبی است. سال گذشته و در اوج کمبود گاز، قرارداد گازی با ترکمنستان احیا شد تا گاز مناطق شمالی کشور تامین شود. اما امسال با وجود پابرجا بودن این قرارداد گازی، گزارشها از چالش دوباره کشور با کمبود گاز خبر میدهد. مصرف گاز در کشور از 233میلیارد مترمکعب گاز در پایان سال 99 به 266میلیارد مترمکعب در پایان سال 1400 رسیده است. پیشبینی مصرف برای امسال هم در همین ارقام است، مگر آنکه زمستان سردتری در پیش داشته باشیم. هرچقدر زمستان سردتر باشد، میزان مصرف هم بالاتر میرود و این یعنی باید منتظر قطع گاز برخی صنایع و تغییر سوخت نیروگاهها باشیم.قطع برق در تابستان و قطع گاز در زمستان برای صنایع؛ تنها راهکاری است که دولت سیزدهم در یکسال اخیر برای مدیریت مصرف انرژی در دستورکار قرار داده است. از ظواهر پیداست که در زمستان 1401 هم قرار نیست اتفاق جدیدی بیفتد. قرار است در بر همان پاشنه بچرخد. هرچند مقامات وزارت نفت گزارش میکنند که طرحهای توسعهای گاز به خصوص در فاز 11پارسجنوبی در حال پیگیری است، اما نتیجه این طرحها حداقل امسال در چرخه مصرف قابل رویت نیست. البته زمزمههایی هم برای واردات گاز از روسیه شنیده شده که هنوز قطعی نیست. در چنین شرایطی دو راه بیشتر برای مدیریت ناترازی گاز باقی نمیماند؛ قطع گاز صنایع و مازوتسوزی نیروگاهها؛ دو تصمیمی که زیانش به مراتب بیشتر از فواید آن است. چه آنکه قطع گاز صنایع مساوی است با زیان صنایع به خصوص پتروشیمیها و مازوتسوزی هم که نتیجه آن مشخص است؛ آلودگی بیشتر هوا. از ابتدای تابستان قابل پیشبینی بود که کمبود گاز در نیمه دوم سال چالشبرانگیز میشود. اما آنچه دولت و مجلس را برای پیدا کردن راهحل کنار هم نشاند، فقط کمبود گاز در زمستان نبود. افزایش قیمت جهانی گاز و جاماندن ایران از این بازار جذاب، پیشنهادهایی را به سوی دولت گسیل کرد که در تابستان که مصرف گاز کمتر است، گاز بیشتری صادر شود. پیشنهاد این بود که به نیروگاهها به جای گاز، مازوت و سایر فرآوردهها مثل گازوئیل داده شود و گازی که باقی میماند به خریداران گاز در عراق و ترکیه صادر شود. بحث در کمیسیون انرژی مجلس با حضور نمایندگان دولت بالا گرفت. در نهایت همه رفتوآمدها به نتیجه نرسید. مخالفان میگفتند قیمت فرآورده بسیار بالاتر از قیمت گازی است که صادر میشود، بنابراین حداقل گازوئیلسوزی صرفه اقتصاد ندارد. میتوان گازوئیل را بالاتر از گاز صادر کرد. در مقابل موافقان طرح بر این باورند که میتوان مازوتی که مازاد داریم را در نیروگاهها و صنایع سوزاند و گاز صادر کرد. ظاهرا برگ برنده در اختیار موافقان است. در آستانه فصل سرد، دیگر چارهای هم نیست. مازوت قرار است زمستان، مهمان شهرهای ایران شود.
مازوت به جای گاز یا بالعکس؟
براساس اعلام شرکت ملی گاز، میزان گاز مصرفی نیروگاهها در پایان سال گذشته 71 میلیارد و 286میلیون مترمکعب بوده است. مصرف خانگی 120میلیارد و 854 میلیون مترمکعب و گاز صنایع عمده 45میلیارد و 637 میلیون مترمکعب گزارش شده است. همچنین تا پایان سال گذشته 17میلیارد و 264میلیون مترمکعب گاز صادر شده و تا پایان فروردین امسال هم 115میلیون مترمکعب گاز وارد شده است. این کارنامه گازی کشور است. زمستان پیشرو برای مدیریت مصرف گاز که به احتمال قوی امسال هم با افزایش روبهروست، تصمیم این است که از میزان گاز مصرفی نیروگاهها و صنایعی مثل فولاد و سیمان کاسته شود و سوخت جایگزین یعنی گازوئیل و مازوت اختصاص داده شود. مازوتسوزی مخالفان زیادی دارد؛ از فعالان زیستمحیطی تا حتی کارشناسان اقتصادی. نظر طرفداران محیط زیست مشخص است. با این حال، کارشناسان اقتصادی براین باورند که اگر تا همین چند سال پیش مازوت ارزش اقتصادی چندانی نداشت، حالا میتوان آن را صادر کرد، پس به جای تحمیل شرایط سخت به نیروگاهها، بهتر است روشهای اقتصادیتر جایگزین شود. از سویی گازوئیل فرآوردهای باارزش افزوده بالاتر از گاز خام است که بهای آن از گاز صادراتی ایران بالاتر است. در نتیجه صادرات آن توجیه اقتصادی بیشتری از گاز خام دارد. مازوت یا نفت کثیف (Dirty Oil)توسط کشورهای روسیه، قزاقستان، آذربایجان، ترکمنستان و ایران تولید میشود برای گرم کردن بویلرها (دیگ بخار) و جهت تولید بخار مورد استفاده قرار میگیرد. مازوت را میتوان از جمله ترکیبهای نفت خام دانست که پس از تقطیر جزبهجز نفت خام است و مرحله بعد از تبخیر، بنزین و سایر فرآوردههای سبکتر به دست میآید. این فرآورده با درصد بالای سولفور یا گوگرد، بیشترین منشا تولیدکننده آلودگی در هوا است. کشورهای توسعهیافته صنعتی درصد سولفور مازوت را به نیمدرصد کاهش دادهاند، این در حالی است که درصد سولفور مازوت در ایران بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است. اسماعیل کهرم، کارشناس محیطزیست در این رابطه به هممیهن میگوید: «مساله مازوتسوزی نیروگاهها کمبود گاز نیست. مساله این است که وزارت نفت تصمیم گرفته است این مازوتها سوزانده شوند. دلیل هم این است که جا برای نگهداری این میزان مازوت در کشور وجود ندارد. از سویی چون استاندارد مازوت تولیدی کشور قابل قبول نیست، در نتیجه مشتری هم برای مازوت ایران وجود ندارد. مازوت یک ترکیب صددرصد سرطانزاست، چون در پایینترین چرخه تولید فرآوردههای نفتی قرار دارد. در گذشته، مازوت تولیدی را به امارات میفروختیم و امارات آن را در دریاهای متلاطم میسوزاند. در شرایطی که آب و هوای نامساعد در دریا حاکم بود، کشتیها مازوت میسوزاندند و تلاطم هوا این سوخت را از بین میبرد. با این حال فعالان محیط زیست مخالف این نوع سوخت بودند. زیرا به هر حال این مازوت، دیاکسیدکربن تولید میکند و علاوه بر آلودگی شهرها، دریاهای متلاطم را هم آلوده میکند. در نتیجه امارات هم به همین دلیل و البته تحریمها تصمیم گرفت که دیگر از ما مازوت نخرد.» این کارشناس محیط زیست بر این باور است مازوت ترکیبی از جمله فرآوردههاییست که نه قابل استفاده است و نه قابل ذخیره شدن. در نتیجه چون دولتها چارهای جز سوزاندن مازوت ندارند، آن را به نیروگاهها میفروشند. به باور کهرم، اگر مازوت تولیدی پالایشگاههای ایران استاندارد مناسب داشت، حتی با وجود شرایط تحریمی، قابل فروش بود اما چون استاندارد لازم را ندارد، هیچ کشوری حاضر نیست این نوع مازوت را از ایران بخرد. کهرم در عین حال میگوید:«نباید مساله تحریمهای ایران را هم در این میان نادیده گرفت. درست است که قیمت فرآوردهها در بازار جهانی بالا رفته اما کشورهایی مثل امارات که قبلا مشتری مازوت ایران بودند، هم حاضر نیستند این ریسک را بپذیرند و از ایران مازوت بخرند.»
چالشهای مازوتسوزی
از 129نیروگاه در کشور 16نیروگاه سوخت، مازوت میسوزانند. این آمار البته بنا به اعلام مصطفی رجبیمشهدی، سخنگوی صنعت برق در سال گذشته فقط به 6 نیروگاه (نیروگاه توس، خراسان، نکا، شهید رجایی، سهند و تبریز) محدود شد. با این حال آمارها نشان میدهد که نیروگاهها عمدتا ۷۵درصد از سوخت گاز، حدود ۲۰درصد از گازوئیل و نزدیک به پنج درصد از مازوت استفاده میکنند. برخی گزارشها نشان میدهد که میزان مصرف سوخت (گاز و سوخت مایع) در فصل سرد به رقمی در حدود ۲۲۵میلیونلیتر در سال هم میرسد. از آنجا که سوخت تمام نیروگاههای کشور اعم از نیروگاه بخاری، گازی و سیکل ترکیبی از طریق گاز تامین میشود، در نتیجه شرکت ملی گاز ایران ملزم است که روزانه 90میلیون مترمکعب گاز به نیروگاهها تحویل دهد. اما در زمانهایی که مصرف بالا میرود، ترکیب مورد نظر اجرایی میشود. سال گذشته که تراز منفی گاز به 200 میلیون مترمکعب رسید، سوخت دوم که ترکیبی از گازوئیل و نفت گاز (مازوت) بود، به نیروگاهها اختصاص یافت. البته این تصمیم فقط مربوط به سال گذشته نبود. در سالهای گذشته هم وقتی مصرف گاز کشور در بخش خانگی و تجاری بالا میرفت و محدودیت تولید منابع گازی تشدید میشد، سوخت مایع جایگزین میشد. گزارشها نشان میدهد که سال گذشته در برخی روزها ۶۰میلیونلیتر سوخت مازوت در نیروگاهها مصرف شده است. کارشناسان میگویند، نیروگاههای گازی برای عبور از پیک مصرف برق طراحی شدهاند، در نتیجه هزینه سرمایهای کمتری نیاز دارند، حال آنکه این نیروگاهها به دلیل محدودیت ترمودینامیکی از بازدهی بسیاری پایینتری برخوردار هستند. به همین دلیل برخی نیروگاهها به منظور افزایش راندمان نیروگاههای گازی یک واحد بخار در کنار نیروگاه گازی احداث میکنند تا از انرژی هدررفته توربین گازی، برای فعالسازی نیروگاه بخار استفاده کنند. اینگونه نیروگاهها که اصطلاحا به سیکل ترکیبی معروف هستند، بازدهیای تا دو برابر بیشتر نسبت به نیروگاههای گازی دارند و هزینه عملیاتی نیروگاههای گازی از نیروگاههای سیکل ترکیبی بیشتر است. با این حال برای احداث این نیروگاهها هم نیاز به سرمایهگذاری کلان است؛ موضوعی که نیروگاهداران به دلیل شرایط بد اقتصادی و قیمتگذاری دستوری دولت در سالهای اخیر قادر به تغییر شیوه استفاده از سوخت نبودهاند. بزرگترین مانع پیش روی نیروگاهها، کمبود منابع مالی است. آنها سالهاست که بابت فروش برق طلبهای بزرگ دارند؛ طلبهایی که به نظر نمیرسد به این زودیها وصول شود.
بی پولی و دیگر هیچ
سرنوشت برقیها به تصمیمهای دولتی گره خورده است. سالها قبل وقتی گاز ارزان بود، دولت به صنایع و حتی کورههای آجرپزی اجبار میکرد که از گاز به جای مازوت استفاده کنند، اما خیلیها زیربار نمیرفتند. زیرا مازوت ارزان بود و در دسترس. از سویی به دلیل ارزان بودن مازوت، پالایشگاهها فقط میخواستند که مخازنشان از مازوت پر نشود و به دنبال راهی برای فروش مازوت بودند. به تدریج که گاز جایگزین شد و وابستگی به این سوخت بیشتر شد، تامین گاز به مشکل بزرگی تبدیل شد. زیرا همزمان با مصرف، تولید افزایش نیافت. از سویی نیروگاههایی که از مازوت استفاده میکردند با افزایش قیمت گاز تمایل داشتند که از مازوت استفاده کنند. زیرا تولید برق برایشان از طریق مازوت به مراتب ارزانتر از گاز تمام میشود. از سویی مطالبات سنگین نیروگاهها از دولت شرایط ادامه حیات را برای بسیاری از آنها سختتر کرده است. حمیدرضا صالحی، عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی هم در این رابطه میگوید: بیشتر نیروگاهها بیش از 1000 میلیارد تومان از دولت طلب دارند. جمع طلب نیروگاهها به 40هزارمیلیارد تومان هم میرسد. نیروگاهها برای ادامه حیاتشان با دو مشکل مواجه هستند؛ اول اینکه قیمت برق (فروش برق نیروگاه ها) بسیار پایین است. دوم اینکه چند سالی است که این نیروگاهها مطالبات معوق دارند. هنوز وزارت نیرو موفق به پرداخت بدهی نیروگاهها نشده است. پیام باقری، رئیس هیاتمدیره سندیکای تولیدکنندگان برق در رابطه با محدودیتهای سرمایهگذاری در صنعت برق میگوید: سرمایهگذاری جدا از اینکه نیاز به توجیه اقتصادی دارد، به اعتمادسازی هم نیاز دارد. یعنی سرمایهگذار باید نسبت به بازگشت منابع خود، اصل سرمایه و سود مورد نظر اطمینان داشته باشد. یکی از مواردی که میتواند این اطمینان را دچار خدشه کند، روند پرداخت مطالبات است. او اضافه میکند: وقتی صنعتی دربازدهی و سوددهی سرآمد باشد، سرمایهگذاران جدید به این کار تشویق میشوند. یعنی اگر نیروگاهی اقدام به تغییر در ترکیب سوخت خود کند و برای آن واحد، توجیه اقتصادی وجود داشته باشد، سایر نیروگاهها هم وارد این چرخه میشوند. درحالیکه چنین شرایطی وجود ندارد و نیروگاهداران با انبوهی از مشکلات اقتصادی که مهمترین آنها مطالبات معوق است، روبهرو هستند.