تکانههای ۱۴۰۱
واکاوی جهشهای ثبتشده در اقتصاد بر لزوم تغییر سیاستها در سال آینده تاکید دارد
واکاوی جهشهای ثبتشده در اقتصاد بر لزوم تغییر سیاستها در سال آینده تاکید دارد
سال 1401 همراه با تکانههای سیاسی و اجتماعی، اقتصاد نیز با چند تکانه همراه شد که تبلور آن در بازار شب عید امسال به وضوح مشخص است. بازار، شلوغی سالهای قبل را ندارد و مراجعان به مراکز تجاری و خرید اغلب با دست خالی باز میگردند. مشاهدات میدانی خبرنگار هممیهن از فشار رشد قیمتها بر بودجه خانوارها حکایت دارد و این موضوع از نمای خلوت بازار به خوبی قابل درک است.
تورم چسبنده 40 درصد در کنار نرخ بیکاری 9 درصد به نرخ فلاکت نزدیک به 50 درصد اشاره دارد که در یک دهه گذشته نزدیک شدن به این نرخ عجیب و نگرانکننده دانسته میشد.
ابراهیم رئیسی اما معتقد بود که «دولت ما میتوانیم» است. او ۱۹ خرداد ۱۴۰۰ در دیدار با مردم خوزستان در ورزشگاه تختی گفته بود: «ما در کشور اهل اینکه «نمی شود، نمیتوانیم، مگر میشود؟ کو بودجه؟ کو اعتبارات؟» نیستیم. ما اصحاب «ما میتوانیم» هستیم».
هرچند کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی بارها هشدار تحدید معیشت مردم را در شرایط تحریمی میدانند و تاکید میکردند که تنها با برجام و صلح با جهان میتوان به بهبود اوضاع امیدوار بود، اما دولت رئیسی معتقد بود که در همین شرایط میتواند وضعیت را بهبود بخشد. با اتکا به توان داخلی و مقاوم کردن اقتصاد، رئیسی دو برنامه مهم انتخاباتی خود را ابتدای 1401 تکرار کرد.
اول فروردین 1401 رئیسی در سخنان نوروزی خود تاکید کرد، در سال جدید دولت تمرکز خود را بر اشتغال میگذارد ضمن آنکه هیچکدام از وعدههای خود را فراموش نکرده است. اشاره رئیسی به همان وعده معروف مسکنی بود که در سال اول دولت اجرا نشد و هیچیک از مسئولان زیر بار انجام آن نرفتند. اما او در ابتدای سال 1401 همچنان بر دو وعده معروف خود یعنی ساخت یک میلیون مسکن در سال و ایجاد یک میلیون شغل اصرار ورزید. ساخت یک میلیون مسکن با وجود آمدن وزیر جوان و پرانگیزه راه و شهرسازی و اقدامات ریز و درشت دولت در جهت مجاب کردن بانکها برای پرداخت تسهیلات، کماکان پیش نرفت و حجم چهار میلیون مسکن وعده داده شده به دو سال پایانی دولت بار شد.
اما در حوزه اشتغال بنا به گفته مسئولان به اهداف تعریف شده، نزدیک شدهایم. سامانه ملی رصد اشتغال، شغل ثبت شده استانها و دستگاههای اجرایی در سال 1401 را براساس داشبورد تمامشماری بیش از 900هزار نفر خدمات اشتغال، اعلام کرده است. گفته میشود این آمار مبتنی بر کد ملی و ثبتی مبنا بوده و قابل راستیآزمایی است.
براساس آمار این سامانه هدف دولت در ایجاد شغل به تحقق نزدیک شده است، اما کارشناسان بازار کار معتقدند مبتنی بر کد ملی نمیتوان اشتغالزایی را محاسبه کرد و خطای این سیستم را نشان نمیدهد، چراکه بسیاری از افراد غیرشاغل که بیمه برای آنها منظور میشود جزو شاغلان محاسبه میشوند.
نقد مهم دیگر شمولیت اشتغال ناقص افراد در زمره شاغلان است. یعنی افرادی که شغل و حقوق کامل ندارند به واسطه چند ساعت کار و دریافت درصدی از حداقل مزد، به لیست شاغلان اضافه میشوند و آمار شاغلان را بالا میبرند. این در حالی است که حتی دریافت دستمزد کامل تعریف شده وزارت کار نیز با خط فقر فاصله زیادی دارد و از توانایی تامین هزینههای خانوار برخوردار نیست.
سیاستهای اقتصادی دولت در سال 1401 جدا از وعدههایی که داده شد؛ عملا نتوانست موفق به حفظ سطح رفاه و معیشت خانوار شود. تکانههایی که در بازارها ایجاد شد، قدرت حفظ معیشت را از خانوار گرفت. هزینهها در بخش مسکن جهشهای جدیدی ثبت کرد و از 34 میلیون تومان در هر مترمربع در تهران به بالای 48 میلیون تومان رسید. قیمت خودرو، اقلام غذایی و کالاهای اساسی هر یک رشدهای قابلتوجهی داشتند و این اتفاق تحت تاثیر رشد نقدینگی و افزایش قیمتهای کلیدی اتفاق افتاد.
دلار و سکه بهعنوان دو قیمت کلیدی در اقتصاد، بازارها را دستخوش تحول کردند و با نوسان پرحجمی که داشتند توانستند بر شتاب قیمت سایر کالاها بیفزایند. هرچند در روزهای اخیر قیمت این دو شاخص تحت تاثیر اخبار رسیده از مذاکرات ایران با عربستان و آژانس هستهای عقبنشینی کرد، اما قیمت سایر اقلام که تحت تاثیر رشد قیمت دلار تا 60 هزار تومان افزایش یافته بود، دیگر پایین نیامدند.
اقتصاد ایران این روزها درگیر نقدینگی 6 هزار هزار میلیارد تومانی است. این نقدینگی مادر هر گرانی است که امروز در بازار میبینیم. این نقدینگی چرا با سرعت در حال افزایش است؟ چون دولت دخل و خرجش جور نیست، پول چاپ میکند و خرج کسریها میکند. این پولهای چاپشده خود را در نقدینگی 6 هزار هزار میلیارد تومانی نشان میدهد و این نقدینگی خود را بهصورت گرانی در بازار.
چگونه میتوان کسری را بدون چاپ پول تامین کرد؟ با ارتباط با جهان. این همان چیزی است که برخی میگفتند به آن نیاز زیادی نداریم و بدون ارتباط با دنیا هم میتوانیم اموراتمان را بگذرانیم. اگر امروز یعنی در آخرین روزهای سال 1401 تیم ابراهیم رئیسی بهدنبال توافق رفته و هم و غم دولت شده ارتباط با دنیا، نتیجه اقتصادی است که دستوربردار نیست.
نگاه اقتصاددانان
علی سعدوندی اقتصاددان و استاد دانشگاه شریف:
دولت در جهت تقسیم فقر کار میکند
تقریبا هیچکدام از وعدههای اقتصادی دولت در سال 1401 محقق نشد و کارشناسان عقیده دارند، بسیاری از این وعدهها از همان اول قابلیت اجرا نداشتند. علی سعدوندی، اقتصاددان و استاد دانشگاه شریف در رابطه با دلیل عدم تحقق وعدههای دولت گفت: «تناقضهای جدیای در تصمیمات دولت وجود دارد و همین موضوع باعث شده تا عملکرد دولت بهشدت ضعیف باشد. در این میان آمارهایی از موفقیت عنوان میشود اما به باور مردم دولت در تحقق وعدههای خود موفق نبوده و حتی در پیشبرد این وعدهها جدی نیست. دولت در جهت تقسیم فقر کار میکند و اندیشههای سوسیالیستی که امروزه در دنیا کمتر طرفدار دارد، از سمت دولت پیگیری میشود.»
آیا دولت در سال 1401 در عمل به وعدههای خود موفق بود؟ چرا این وعدهها محقق نشد؟
دولت در عمل در وعدههایی که داده موفق نبوده است. بخشی از این وعدهها اصلا قابل تحقق نیست. مثلا وعده ساخت 4 میلیون مسکن در چهار سال وعدهای است که دولت نمیتواند محقق کند. البته به نظر من این وعده میتوانست توسط بخش خصوصی محقق شود، اما دولت بنا ندارد که شرایط سرمایهگذاری بخش خصوصی را فراهم کند. از طرفی نظرات در دولت بهشدت متفاوت است. برای مثال وزارت اقتصاد و بورس اعلام میکند که خودرو در بورس عرضه میشود، اما شورای رقابت این موضوع را قبول نمیکند و به عرضه رانتی خودرو اصرار دارد. تناقضهای جدیای در تصمیمات دولت وجود دارد و همین موضوع باعث شده تا عملکرد دولت بهشدت ضعیف باشد. در این میان آمارهایی از موفقیت عنوان میشود اما به باور مردم دولت در تحقق وعدههای خود موفق نبوده و حتی در پیشبرد این وعدهها جدی نیست.
وعدههای دولت که امسال عملی نشد را میتوان در سالهای آینده پیگیری و محقق کرد؟
بعضی از وعدههای دولت مانند عرضه خودرو در بورس کالا کاملا قابل اجراست، اما متاسفانه به نظر نمیرسد که رویکرد دولت در جهت کارایی اقتصاد باشد. به نظر میرسد که دولت در جهت تقسیم فقر کار میکند و اندیشههای سوسیالیستی که امروزه در دنیا کمتر طرفدار دارد، از سمت دولت پیگیری میشود. اگر در تصمیمات دولتمردان تغییرات جدی انجام نشود، نمیتوان گفت که وعدهها در سالهای آینده محقق میشوند. تغییرات جدی در دولت هم تا به امروز انجام نشده و به نظر نمیرسد که انجام شود. نمونه تصمیمات اشتباه در کشور وزارت صمت است که تا الان عملکرد مناسبی نداشته است. عملکرد این وزارتخانه موجب زمینگیر شدن صنعت شده است.
به نظر شما چشمانداز اقتصاد در سال آینده در شرایط فعلی چگونه است؟
به نظرم اگر دولت تجدیدنظر جدی در سیاستها و مسئولان ارشد داشته باشد، شاید بتواند در اجرای برخی از وعدهها موفق شود. اما با شرایط فعلی، رویکرد فعلی دولتمردان و برخی تفکرات نمیتوان چندان به آینده امیدوار بود. بسیاری از افراد که در حال حاضر بر سر کار هستند، تخصصی در حوزه سمت خود ندارند و با این تفاسیر من آینده روشنی برای اقتصاد ایران متصور نیستم. ما بهترین شرایط جمعیتی را در کل تاریخ ایران و در سطح جهان داریم. منابع گسترده و معادن بزرگی داریم، اما مایه تاسف است که کشوری با چنین منابع سرشاری حتی در تامین کالاهای اساسی خود مانده است. این اتفاق به دلیل سیاستهای نادرست گذشته است و دولت فعلی هم ادامهدهنده همان سیاستهای اشتباه گذشته بود. چند دهه میشود که سیاستهای کلان دولتها کاملا یکی است. بهعنوان مثال در بازارها دولت سعی میکند با قیمتگذاری دستوری تورم را کنترل کند و کاملا روشن شده که این سیاست جوابگوی کنترل تورم نیست و صرفا شوک مقطعی دارد. اگر مسئولان دنبال کنترل تورم بودند باید راههای دیگری را طی میکردند، اما این دولت هم پا جای دولتهای پیشین که آنها هم در تحقق وعدههایشان شکست خوردند گذاشتند. اما شرایط کشور در حال حاضر بهگونهای است که شکست دولت در وعدههایش نمود بیشتری خواهد داشت.
آیا امیدی به بهبود شرایط اقتصادی و تحقق وعدههای دولت در سال 1402 وجود دارد؟ آیا برجام در سال جدید امضا میشود؟
قبلا هم گفتم، فقط در صورتی که تغییرات جدی انجام شود میتوان به آینده امید داشت. من امید دارم که همانطور که عقلای عموم در رابطه با عربستان تصمیم گرفتند، دوباره عمل کنند. عقلای عموم باید تصمیم بگیرند که سیاستهای کلان را از راهکارهای سوسیالیستی و پوپولیستی که سیاستهای شکستخورده محسوب میشوند، اصلاح کنند. امضای برجام در شرایط فعلی محتمل است. عربستان یکی از سرسختترین دیوارهای مقابل برجام بود و با توافق ایران با این کشور میتوان به امضای برجام هم امیدوار بود. البته برجام بهتنهایی چاره کار نیست. سیاستهای پوپولیستی در دولت جریان دارد و این باعث میشود که فعالان بخش خصوصی به دولت اعتماد نکنند.
آلبرت بغزیان کارشناس اقتصادی از اقتصاد در سال 1401 میگوید
دولت در حداقلها باقی ماند
اقتصاد ایران در سال 1401 دوران متلاطمی را گذراند و سیاستهای دولت سیزدهم اگر نگوییم شرایط را بدتر کرد، اما حداقل بهبود نبخشید. آلبرت بغزیان، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با هممیهن به برنامههای مثبت و منفی اقتصادی دولت ابراهیم رئیسی پرداخته است. او میگوید، مهمترین دستاورد دولت کاهش نرخ ارز بوده، آن هم حرکتی سیاسی محسوب میشود و نه اقتصادی. بغزیان تغییر رئیس بانک مرکزی را دیرهنگام میداند. او همچنین عنوان میکند هرچند وزارت اقتصاد تلاش خوبی در زمینه مالیات و گمرک کرد، اما وزارت صمت به وزارت خودرو تنزل پیدا کرده است.
دولت رئیسی در سالی که گذشت توانست به وعدههای اقتصادی خود عمل کند؟
ما اگر شاخصهای اقتصادی سال 1401 را مرور کنیم، به این خواهیم رسید که در بحث تورم برنامه خاصی پیاده نشد و به قول معروف به امان خدا سپرده شده بود، دیدیم که هیچ کالایی ارزان نشد و همه کالاها در گرانتر شدن با هم رقابت میکردند و تنها در چند کالای خاص مثل مرغ، تخممرغ و گوشت توانستند توزیع مدیریتشدهای داشته باشند. یا در مورد بحث مسکن و یا اجارهخانه نیز اتفاق موثری از سوی دولت رخ نداد و قیمتها بالاتر رفت. در مورد خودرو هم دیدیم که چه بازیهایی صورت گرفت؛ از عرضه قطرهچکانی آن گرفته تا ماجرای ورود خودرو به بورس که در نهایت به شورای رقابت برگشت. حذف ارز ترجیحی 4هزار و 200 تومانی و رها شدن قیمتها موضوع مهمی بود که دولت نتوانست آن را مدیریت کند. دولت وعده داده بود که جلوی پیشرفت افزایش غیرمنطقی را بگیرد اما در عمل اتفاق نیفتاد.
دولت هیچ دستاوردی نداشت؟
به نظر من مهمترین دستاورد دولت کاهش نرخ ارز بود که البته بیشتر یک حرکت سیاسی محسوب میشد تا یک اقدام اقتصادی. تغییری که در ریاست بانک مرکزی رخ داد و مرکز مبادله ارز نیازها را وارد سامانه کرد، قدمی بود که با آمدن فرزین رخ داد یعنی قائم به فرد بود و نه دولت. همچنین حرکت جدیدی که اخیرا انجام گرفت و روابط با عربستان احیا شد، باید خیلی زودتر رخ میداد و نباید تا 60 هزار تومانی شدن قیمت دلار میرفتیم تا چنین اقداماتی را انجام دهیم. دولت از نظر مدیریت اقتصادی در حداقلها باقی ماند، رها شدن قیمتها و حرص و طمعی که در گرانی اجناس وجود داشت، نشان داد که دولت در سال 1401 موفق نبود.
درباره تغییر رئیس بانک مرکزی به نظرم دیر اقدام شد و مدیر بورس باز فقط به بورس نگاه میکند و سیاست پولی و ارزی را از عینک بورس ارزیابی میکند. درحالیکه بازار ارز و بحث عرضه و تقاضا را اقتصاددانها بهتر میشناسند.
در مورد وزارت صمت نیز باید عنوان کنم که این وزارتخانه به وزارت خودرو تنزل پیدا کرده بود و خودرو انرژی زیادی از این وزارتخانه گرفت وگرنه مثلا در مورد لوازم خانگی و کنترل آن هیچ نظارتی نبود. در مورد صنعت خودرو و واردات آن بیشترین وعدهها داده شد که بعدا مشخص شد اصولا خودرویی وارد نشد و تنها پول مردم را بلوکه کردند. به نظر من وزارت صمت نیاز به مدیری قویتر و با انصافتر دارد.
وزارت اقتصاد تلاش خوبی در زمینه مالیات و گمرک کرد، اما در زمینه کنترل قیمتها موفق نبود یا درباره ثبات بورس میتوانستند اقداماتی را صورت دهند که اگر صعود نمیکند، لااقل کاهشی نباشد و نوسانگیریهای بهتری میتوانست صورت بگیرد. باز هم تاکید میکنم اکثر مسائل ما از کانال سیاسی عبور میکند، مذاکرات نیز در هالهای از ابهام است و باید منتظر باشیم تا ببینیم ادامه پیدا میکند یا خیر.
رابطه جدیدی که با عربستان برقرار شده میتواند شوک خوبی به اقتصاد کشور در سال آینده باشد؟
مذاکره با عربستان باید زودتر از این صورت میگرفت، الان این کشور را نمیتوانیم بهعنوان یک شریک تجاری قوی و کارراهانداز در بخش خارجی محسوب کنیم، اما نقش عربستان و بهنوعی آقابالاسر بودن آن بر کشورهایی مثل امارات و عراق و عمان باعث خواهد شد این کشورها حرفشنوی داشته باشند. وقتی کشور چین در این میان بهعنوان میانجی وارد میشود، نشان میدهد که میخواهد پروژههای خود را هم در عربستان و هم در کشورهای عربی با اطمینان و ریسک کمتر انجام دهد، بنابراین تیرگی روابط ایران با کشورهایی مانند عربستان باعث ناامنی در سرمایهگذاری چین میشود. بههرحال آنها دنبال منافع خود هستند. پس ما هم باید به دنبال این باشیم که روابط سیاسی و اقتصادی خود را بهبود ببخشیم تا اقتصادمان رونق پیدا کند.
بهمن آرمان کارشناس اقتصادی:
بهبود شرایط نیازمند تغییر دیدگاه است
این روزها کمبود سرمایهگذاری در بخش عمران باعث شده تا بسیاری از پروژههای عمرانی کشور تعطیل شود. کارشناسان مهمترین فاکتور را ارتباط بینالمللی میدانند. بهمن آرمان، اقتصاددان در رابطه با شرایط و احتمال بهبود وضعیت اقتصاد به هممیهن میگوید: «بهبود شرایط فعلی نیازمند تغییر دیدگاه است. کشور باید با سایر کشورهای دارنده تکنولوژی روابط خوبی برقرار کند و تحریمهای بینالمللی را لغو کند. از طرفی ایران به سیستم مالی بینالمللی نیاز دارد تا بتواند از طریق آن با دنیا ارتباط برقرار کند. اگر این وضعیت فراهم شد، میتوان از اقتصاد انتظار داشت، اما بدون این شرایط نمیتوان امید زیادی به این موضوع داشت. »
چرا وعدههای اقتصادی دولت محقق نشد؟
در شرایط فعلی نمیتوان انتظار معجزه از دولت یا یک رئیسجمهور داشت. زمانی که رابطه مستقیم مالی ما با دنیا قطع شده و نمیتوانیم با دنیا تعامل کنیم، دیگر نمیتوان از یک دولت انتظار داشت. البته سیاستهای نامناسب دولتهای مختلف شرایط فعلی را بهوجود آورده است. دولت در شرایط فعلی منابع کافی ندارد و پروژههای عمرانی دولت روی زمین ماندهاند. پروژههای بزرگ مانند ساخت سد برای جمعآوری آب و جلوگیری از خشکسالی روی زمین مانده است. بسیاری از پروژهها مجوز گرفته و کارهای مهندسی خود را هم انجام دادهاند، اما دولت پول ندارد که پروژهها اجرا شوند. در دوره هاشمیرفسنجانی این امکان وجود داشت که سرمایهداران در اداره امور و کمک به اقتصاد حضور پیدا میکردند، اما بعد از روی کار آمدن دولت آقای احمدینژاد، در نهایت دولت خودش را از کمک سرمایهداران و دیدگاههایی که در راستای توسعه بودند محروم کرد.
به غیر از حذف بخش خصوصی، دولت دیگر در کدام بخشها خطا کرده است؟
اشتباهات زیادی میبینیم. دولت هزینه تولید را در کشور بهشدت افزایش داده است و همین موضوع باعث شده تا جایگاه صادراتی ایران از دست برود. قیمت گاز طبیعی برای صنایع انرژیبر در ایران به 25سنت رسیده است و این درحالیست که این هزینه در آمریکا هم کمتر از ایران است. دولت فشار را برای تولیدکنندگان منتقل کرده است. به همین دلیل ما پروژه عمرانی چندانی نداریم و با کشورهای بزرگ در حوزه تکنولوژی هم ارتباط چندانی نداریم. بحث دیگر عدم سرمایهگذاری است. وزیر نفت فعلی و پیشین بارها ادعا کردند که برای حفظ فشار چاههای گاز پارسجنوبی به 80 میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز داریم. حالا بسیاری پیشبینی کردند که احتمالا ایران بهزودی واردکننده گاز خواهد شد. این درحالیست که ایران دومین دارنده منابع بزرگ گاز است. این شرایط را خودمان ایجاد کردیم و در چنین شرایطی نمیتوان انتظار بهبود اقتصاد را داشت. بحث دیگر بیکاری گسترده است، اما موضوع این است که این بیکاری گسترده را نمیتوانیم مهار کنیم چون برای ایجاد شغل به سرمایهگذاری نیاز داریم.
در رابطه با سرمایهگذاری گفتید. در شرایط تحریمی چگونه سرمایه جذب کنیم؟
پروژههای عمرانی بهراحتی میتوانند منابع مالی خود را از طریق بورس تامین کنند. همین امروز شرکت فولاد مبارکه از طریق بورس حدود 300 هزار میلیارد تومان که بیش از سه برابر کل بودجه عمرانی کشور است، تامین مالی کرد، اما مقامات دولتی ما درک درستی از تامین سرمایه ندارند.
برای بهبود شرایط اقتصادی به چه تغییراتی نیاز داریم؟
بهبود شرایط فعلی، نیازمند تغییر دیدگاه است. کشور باید با سایر کشورهای دارنده تکنولوژی روابط خوبی برقرار کند و تحریمهای بینالمللی را لغو کند. از طرفی ایران به سیستم مالی بینالمللی نیاز دارد تا بتواند از طریق آن با دنیا ارتباط برقرار کند. اگر این وضعیت فراهم شد، میتوان از اقتصاد انتظار داشت اما بدون این شرایط نمیتوان امید زیادی به این موضوع داشت.
روابط ایران و عربستان دوباره در حال احیا شدن است. با توجه به این موضوع به نظر شما برجام هم امضا میشود؟
کشور در تحریم کامل قرار دارد و برجام به حالت تعلیق درآمده است. ایران به دلیل حل نکردن FATF نمیتواند به بازارهای مالی جهانی دسترسی پیدا کند. در شرایط فعلی باید به دنبال این سیگنال باشیم که ایران و آمریکا ابتدا پای میز مذاکره برگردند و اگر این اتفاق افتاد، بعد میتوان در مورد توافق حرف زد.