مغناطیس غریبی/ درباره عکسی از خشکی ارومیه
هفته پیش بود که عکسی ماهوارهای از دریاچه ارومیه با تیتر «دریاچه ارومیه به طور کامل محو شد» سر و صدای زیادی بهپا کرد. واقعیت این بود که با نگاه به عکس ناسا حقیقت تلخ آنقدر که باید و شاید خودی نشان نمیداد. دیروز اما خبرگزاری ایرنا مجموعه عکسی از این فاجعه منتشر کرد که حقیقت تلخ را دودستی توی صورتم کوبید.

وقتی برای اولین بار میخواندم که «هر چیز زندهای را از آب قرار دادیم» معنای دقیقش را درک نمیکردم. سالها گذشت و کم کم به عمق جملهای که خوانده بودم رسیدم. از یک جایی به بعد فهمیدم که آب بالاتر از همه اینها یک خاصیت ملموس دیگر هم دارد.
آن خاصیت چیزی جز رفع دلتنگی نیست. کمی که عقلرستر شدم فهمیدم این خاصیت در رودخانه، آبشار، دریاچه و دریا و... ملموستر از چیزی بود که در تصورم میگنجید.
اولین مواجههام با این پدیده وقتی بود که غمهای روی دل پسر پانزدهسالهای به دست آب جوی خیابان ولیعصر شسته شد و جایش را به نشاطی دلانگیز در یک عصر پاییزی داد.
حالا فکر کنید که روزی گذرتان به خزر، خلیجفارس، کارون، زایندهرود، ارومیه، نیل، فرات، اقیانوس فلان و دریای بهمان یا... بیفتد. از من سینه سوخته اینکاره بشنوید که اگر با لشکر غم به آب بزنید، همین که به ساحل برسید دلتنگیتان علاج میشود.
هفته پیش بود که عکسی ماهوارهای از دریاچه ارومیه با تیتر «دریاچه ارومیه به طور کامل محو شد» سر و صدای زیادی بهپا کرد. واقعیت این بود که با نگاه به عکس ناسا حقیقت تلخ آنقدر که باید و شاید خودی نشان نمیداد.
دیروز اما خبرگزاری ایرنا مجموعه عکسی از این فاجعه منتشر کرد که حقیقت تلخ را دودستی توی صورتم کوبید. در مواجهه با عکس پایین صفحه کاری به اکوسیستم، فاجعه زیست محیطی و بلای آسمانی و... ندارم.
بعد از نگاه کردن به عکس به این فکر میکنم که منبعد مردم این شهر درددلشان را به کجا میبرند؟
عکس: علی حامد حقدوست-ایرنا