فردین آقابزرگی کارشناس بورس: دچار ناترازی در سطح بینالملل هستیم
فردین آقابزرگی، کارشناس بورس درگفتوگو با هممیهن در خصوص صحبتهای رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفته که اظهارنظر او از نظر تئوریک درست است و بیان واقعیتهایی است که تمام بازارها را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

فردین آقابزرگی، کارشناس بورس درگفتوگو با هممیهن در خصوص صحبتهای رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفته که اظهارنظر او از نظر تئوریک درست است و بیان واقعیتهایی است که تمام بازارها را تحت تاثیر قرار خواهد داد. او عنوان کرده علاوه بر ناترازی انرژی در حوزه برقراری ارتباط در سطح بینالملل مانند بحث مکانیسم ماشه نیز دچار ناترازی هستیم که بر سودآوری شرکتها تاثیر منفی خواهد داشت. آقابزرگی مثال زده که تا پایان اردیبهشت نگاهها به توافق با آمریکا بود و شاخص بورس تا ۳ میلیون ۳۰۰ هزار واحد بالا رفت اما اکنون به ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار واحد رسیده و ۲۲ درصد بازدهی منفی دارد.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفته با وجود ناترازی انرژی نباید از بورس انتظار سود داشت، تحلیل شما چیست؟
قطعاً همینطور است، اگر کاهش یا افزایش سودآوری، رکن اصلی برای تغییر قیمت و در نتیجه شاخص است، بر اساس فرمولهای آکادمیک در سطح بینالملل این را میتوانیم مبنا قرار دهیم که تاثیر خود را به صورت ملموس و مستقیم در تغییرات قیمت خواهد گذاشت، کما اینکه در اطلاعیههای آمار تولید و فروش و عملکرد میاندورهای اغلب شرکتها (به استثنای شرکتهای گروه پالایش در سه ماه نخست سال ۱۴۰۴ که عملکرد و رشد بسیار مثبتی داشتند) سایر صنایع کاملاً ضعیف بودند، مثلاً مدیرعامل فولاد خوزستان گفته که ۲۵ درصد از قابلیت فروشی که در سالهای گذشته داشته را به دلیل قطعی برق از دست داده است.
اگر ناترازی در حوزه برقراری ارتباط در سطح بینالملل مانند بحث مکانیسم ماشه و افزودن تحریمها و تنگتر شدن حلقه تحریمها را همچنان داشته باشیم، مسلماً بر سودآوری شرکتها تاثیر منفی خواهد داشت و در نتیجه با این گزاره که ارزیابی ما متکی به سودآوری شرکتها است، مطمئناً این آثار منفی مشاهده خواهد شد کما اینکه از ابتدای سال جاری تا این لحظه سیر سینوسی این نوسان شدید بوده و بهرغم اینکه اکنون 3/5 درصد بازدهی منفی در شاخص کل بورس داریم اما نسبت به پیک شاخص در همین سال جاری ۲۲ درصد افت کردهایم، چون انتظارات از گشایشهایی که ایجاد میشود زیاد است.
مثلاً تا پایان اردیبهشتماه نگاهها به این بود که با آمریکا توافق خواهیم کرد یا خیر، برای همین شاخص تا ۳ میلیون ۳۰۰ هزار واحد بالا رفت اما اکنون به ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار واحد رسیده و ۲۲ درصد بازدهی منفی دارد. به نظر من صحبتهای آقای شمسالدین حسینی بیان واقعیتهایی است که تمام بازارها را تحت تاثیر قرار خواهد داد و صرفاً ایشان درباره بورس سخن نگفته است بلکه یک سخن تئوریک، آکادمیک و قابل قبول است و بر اساس فرمول حرف آقای حسینی مصداق دارد، شما ببینید حاشیه سود شرکتهای گروه فولاد نسبت به سال گذشته چقدر پایین آمده است. ممکن است که این سود به میزان اندکی پایین آمده باشد اما حاشیه سود عملیات شرکت بزرگی مانند فولاد مبارکه نصف شده است که اتفاق بسیار مهمی است.
در این شرایط که کشور دچار چنین ناترازیهایی است چه راهحلی پیش رو داریم تا بورس بازدهی داشته باشد؟
در این شرایط انتظار غیرمعقولی است، مانند بیماری که وضعیت اورژانسی دارد اما این انتظار را ایجاد کنیم که از فردا بلند شود و مانند یک انسان سالم پیادهروی سنگین انجام دهد. سایه سنگینی از وضعیت اقتصادی ما بر روی بورس است. اشخاصی از واحدهای نظارتی و امنیتی مسئولان اقتصادی را مورد مؤاخذه قرار میدهند که چرا بورس چنین شده است و چرا آن را کنترل نمیکنید، و به غلط در دو دهه گذشته نهادینه شده که مسئولان در بورس را پاسخگوی عملکرد اقتصاد کشور میدانند. سود و زیان شرکتها به دلیل ناترازیهای انرژی آسیب دیده است و ما نمیتوانیم راهکار دهیم که مثلاً آقای صیدی برود و فلانی بیاید تا بورس خوب شود و این انتظار نابجایی است.
تا زمانی که نوع حکمرانی در اقتصاد کشور بر همین منوال است نباید انتظار داشته باشیم یکشبه و به صورت کوتاهمدت همه مسائل حل و فصل شود، حتی اگر حصول توافقهای سیاسی، ژئوپلیتیک و منطقهای را داشته باشیم آنها نیز اثرات کوتاهمدتی خواهد داشت و در میانمدت باید ساختار و حکمرانی در اداره امور اقتصادی کشور را که تیتر آن کوچکسازی دولت و عدم دخالت در اقتصاد است را ترمیم کنیم. بعد از آن است که میتوانیم ببینیم چه راهکاری داریم که بتوانیم بورس را احیا کنیم. در آن زمان بهبود امور بورس معقولتر است، چون هماکنون تمام هم و غم حاکمیت این است که کسری بودجه را تامین کند و حتی با دستاندازی به جیب مردم مشکلات خود را حل کند. در چنین فضایی نباید انتظار داشته باشیم با یک نسخه وضعیت اقتصاد و بورس کشور درست شود.
پیشبینی میکنید وضعیت بورس در ماههای آینده به کجا برسد؟
درست است که بورس نسبت به سایر بازارها کاملاً مزیت دارد و سطح ارزندگی آن بسیار بالاتر از بازارهای خودرو و مسکن و حتی ارز و سکه است اما اینکه پیشبینی کنیم در سه ماه آینده و یا تا پایان سال چه وضعیتی خواهد داشت کاملاً بستگی به این دارد که رویکرد سیاسی و مواضع ما در منطقه چگونه است. تا زمانی که عنوان کنیم که تحریمها کاغذپاره است و ما به مکانیسم ماشه عادت داریم و اینگونه کشور را اداره کنیم هر روز به ابهامات اضافه خواهد شد و نتیجه افزوده شدن این ابهامات و ریسکهای جدید مانند تعطیلی بورس در دوره جنگ ۱۲ روزه که کاملاً غیرکارشناسی و غیرموجه بود، قطعاً به بازگشت اعتماد عمومی کمک نخواهد کرد.
آیا اعتماد عمومی فقط با مثبت شدن بازار به وجود میآید؟ مانند این است که برای تغییر دمای محیطی که در آن زندگی میکنیم به دماسنج دست ببریم و آن را بالا و پایین کنیم که قطعاً جواب نخواهد داد. کما اینکه تجهیز منابعی که بعد از جنگ ۱۲ روزه انجام شد به هدر رفت. ۵۰ هزار میلیارد تومان تزریق شده بود اما ۷۵ هزار میلیارد تومان خارج شد و جالب اینکه مسئولان بورس بنا به معذوریتهایی که از سوی مقامات بالادست نظارتی و مدیریتی داشتند میگفتند که ۴۰۰ میلیارد تومان خروجی داشتهایم.