| کد مطلب: ۴۴۵۷۹

سـدها در انتظار روز صفر/گفت‌وگو با حسین نایب عضو هیئت‏‌مدیره انجمن آب و فاضلاب ایران: برای روزهای آتی، مدیریت مصرف و تامین آب در شرایط اضطرار تنها راه پیش روست

امروز روز مباداست. همان روزی که از سال‌ها قبل باید برای آن فکر می‌شد، برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری می‌شد، فرهنگ‌سازی می‌شد، برخورد قانونی می‌شد و تغییر جهت داده می‌شد، تا از راه نرسد و مردم را گرفتار شرایط اضطرار نکند که قطعی آب انتظارشان را بکشد.

سـدها در انتظار روز صفر/گفت‌وگو با حسین نایب عضو هیئت‏‌مدیره انجمن آب و فاضلاب ایران: برای روزهای آتی، مدیریت مصرف و تامین آب در شرایط اضطرار تنها راه پیش روست

امروز روز مباداست. همان روزی که از سال‌ها قبل باید برای آن فکر می‌شد، برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری می‌شد، فرهنگ‌سازی می‌شد، برخورد قانونی می‌شد و تغییر جهت داده می‌شد، تا از راه نرسد و مردم را گرفتار شرایط اضطرار نکند که قطعی آب انتظارشان را بکشد.

از شهریور امسال و در صورت عدم بارش موثر نزولات جوی، برخی از سدهای کشور و چند سد تهران به تدریج از حیز انتفاع خارج می‌شود. یعنی آب سطحی مورد نیاز و پایدار برای ورود به شبکه آبرسانی تهران نخواهیم داشت. می‌ماند آب چاه‌های جنوب تهران که آن هم ظرفیتی دارد. برداشت هر روزه از منابع زیرزمینی، تهران را به اتمام کامل منابع آبی نزدیک می‌کند و ادامه این روند غیراصولی، سبب می‌شود که تهران به صورت روزافزون در فرونشست بی‌تدبیری و کاهش آبخوان فرو رود.

نمی‌خواهیم سیاه نگاه کنیم. اما تصاویر سدها و آمارهایی که دستگاه‌های مسئول اعلام می‌کنند رنگ دیگری ندارد. واقعیت این است که دیدیم آسمان خسیس شده اما نشستیم و باز به آن چشم دوختیم. کاری نکردیم، تصمیمی نگرفتیم و برنامه‌ریزی نکردیم تا به شرایط اضطرار رسیدیم. در شرایط اضطرار کاهش فشار شبکه و حتی جیره‌بندی و قطعی آب اتفاقی قابل رخداد است که احتمالاً از پایان تابستان دچارش می‌شویم. 

تهران، شهری در انتهای رشته کوه البرز که به باغ‌های انار و چنارهایش معروف بود امروز خشک شده. منابع آبی سرشار و سرسبزی که حکومتداران را برای تمرکز شهری در تهران وسوسه می‌کرد دیگر وجود ندارد و حالا مسئولان به فکر تمرکززدایی و تغییر پایتخت افتاده‌اند.

از ماه قبل که یکی از مسئولان به مردم توصیه کرد تانکر بخرند، جیره‌بندی آب جای خود را در خبرها باز کرد تا ذهن مردم نسبت به قطعی‌هایی که برخی مناطق آن را تجربه کردند و در برخی دیگر از مناطق به زودی از راه می‌رسد، آماده شود. البته مسئول مورد نظر گفته‌هایش را بعداً ویرایش کرد و توضیح داد که منظورش سهمیه‌بندی در مقطع فعلی نیست. ولی وقتی با حسین نایب، عضو هیئت‌مدیره انجمن آب و فاضلاب ایران گفت‌وگو می‌کنیم و اطلاع دقیق‌تری از شرایط آبی تهران می‌گیریم، خبر اول قابل اعتناتر از ویرایش دوم به نظر می‌رسد.

حسین نایب، عضو هیئت‌مدیره انجمن آب و فاضلاب ایران در گفت‌وگو با هم‌میهن می‌گوید: «اگر منابعی به صورت اضطراری و به عنوان مُسکن برای تامین بخشی از کمبود آب پیش‌بینی نشود شاید تا پایان شهریور بتوان روی پایداری ساختار آبرسانی تهران حساب کنیم. بعد از آن تنها منبع در اختیار، منابع زیرزمینی است که قطعاً آبدهی آن نیز به اندازه سال‌ها و ماه‌های گذشته نخواهد بود. چاه‌های جنوب تهران یک ظرفیت آبدهی دارند و می‌توانند بخشی از نیاز آبی تهران را تامین کنند. اما هر روز که پیش می‌رویم عمق بحران در حال گسترش و ظرفیت منابع در اختیار در حال کاهش است.

ما از خط قرمز عبور کردیم. این ذهنیت که دو ماه دیگر یا سه ماه دیگر آب نخواهیم داشت اشتباه است. این خوش‌باوریست که گمان کنیم خط انتقالی احداث می‌شود یا بارش‌های زیادی اتفاق می‌افتد و منابع پر می‌شود. ما از خرداد وارد سرازیری بحران شدیم و این روزها شاهد روز مبادای آبرسانی هستیم. امیدوارم دستگاه‌های تصمیم‌گیر، شرایط اضطراری که ممکن است ساعت‌های طولانی در روز قطعی آب داشته باشیم را در نظر گرفته باشند. برای تابستان و پاییز، مدیریت فشار شبکه، حذف برداشت‌های غیرمجاز برای مصارف غیر شرب، و تامین آب در شرایط اضطرار تنها راه پیش روست.»

‌زمستان خشک و تابستان خشک‌تر، کشور و به طور ویژه تهران را در معرض شرایط خاص آبی قرار داده است. بسیاری از مناطق در استان تهران قطعی مکرر آب را تجربه می‌کنند و در سایر مناطق نیز کاهش فشار شبکه برنامه‌ریزی شده است. فشار آب به اندازه‌ای کاهش پیدا کرده که عملاً مصارفی مانند استحمام بدون استفاده از تجهیزات کمک‌کننده امکان پذیر نیست. هشدار مقامات آبی نسبت به قطعی آب و توصیه آنها به خرید تانکر و ذخیره آب، تقاضا در بازار لوازم ذخیره‌سازی و پمپاژکننده را افزایش داده و نگرانی از روزی که تهران هیچ آبی برای مصرف نداشته باشد با گفته‌های مسئولان که این روزها بیشتر از قبل از انتقال پایتخت صحبت می‌کنند و برنامه‌های تعطیلی‌های هفته‌ای را برای تصویب ارائه می‌دهند، افزایش پیدا کرده است. تصوری که امروز مردم تهران از وضعیت آبی دارند چقدر واقعی است؟ ممکن است به روزی برسیم که تهران هیچ آبی برای مصرف نداشته باشد؟

ما امروز در کشور با سه موضوع اصلی در حوزه تامین آب و یک کلان‌مسئله در بخش مدیریت تقاضا مواجه هستیم. اول موضوع کمیت آب است که به دلیل کاهش و تغییر الگوی بارش‌ها، کمیت آب وارد مرز بحران شده است. یعنی میزان آب تجدیدپذیری که در دسترس داریم که حاصل تفاضل میزان بارش، میزان تبخیر و میزان خارج شدن آب‌ها از مرزهاست؛ به واسطه کاهش بارش‌هایی که این چند سال داشتیم، افت کرده و وارد مرز بحرانی شده است. ممکن است هنوز عدد آب تجدیدپذیر کشور (90 تا 100 میلیارد مترمکعب در سال) در مقایسه با کشورهای منطقه، عددی قابل توجه و بزرگ تصور شود، اما به دلیل برنامه‌ریزی‌های مبتنی بر تقاضای حداکثری و برنامه‌ریزی‌های غیرمنطبق با شرایط تغییر اقلیم، کاهش بارش‌ها سبب آسیب چشمگیر به ساختار تامین آب در بخش‌های شرب، صنعت و کشاورزی شده است. این بحران هم در آب‌های سطحی و هم آب‌های زیرزمینی خود را نشان داده است. 

موضوع دوم بحث کیفیت آب است که به واسطه کاهش بارش‌ها، تخلیه غیر ایمن و بدون تصفیه مناسب پساب‌های شهری، صنعتی و کشاورزی و همچنین ویژگی‌های طبیعی از جمله ویژگی‌های زمین‌شناختی و تبخیر، افت چشمگیری داشته است. این افت کیفیت هم از لحاظ بالا رفتن شوری و هم از لحاظ افزایش آلاینده‌های موجود در آب مثل فلزات سنگین، نیترات و سختی آب دیده می‌شود. در نهایت موضوع سوم مشکلی است که در بخش سرمایه‌گذاری جهت تامین داریم. در سال‌های گذشته هم‌عرض با توسعه جمعیت بخصوص در کلانشهرهایی مثل تهران، سرمایه‌گذاری در راستای تامین پایدار و مدیریت تقاضا توسعه پیدا نکرده است. 

‌تخمینی از میزان افت کیفیت آب تهران وجود دارد؟ آزمایش‌ها چه میزان آلایندگی را نشان می‌دهد؟ در چند سال گذشته که بارش‌ها افت داشته، منابع آب زیرزمینی با آب‌های سطحی مخلوط شده تا آب مورد نیاز تامین شود. در این مدت کاهش کیفیت آب برای مصرف‌کنندگان نیز قابل لمس بوده. اما آیا می‌توان گفت این افت کیفیت در مرحله خطرناکی قرار دارد؟

در سال‌های گذشته عمده مصارف آب در تهران از منابع آب سطحی تامین می‌شد و درصد استفاده از منابع آب زیرزمینی حداقلی بود. این عدد نهایتاً تا 70-30 برآورد می‌شد. یعنی 70 درصد از محل آب سطحی و 30 درصد از محل منابع آب زیرزمینی تامین می‌شد. در چند سال اخیر که نزولات جوی کاهش پیدا کرده و ذخایر آب در سدهای ماملو، لتیان، لار و کرج به عنوان منابع تامین‌کننده آب تهران افت داشته؛ منابع آب زیرزمینی به تدریج سهم بیشتری در تامین آب پیدا کرده است. 

از آنجا که بالادست سدهای لتیان، لار و کرج، منابع آلاینده عمده و شاخص وجود ندارد و پساب‌ها و زهاب‌های کشاورزی وارد آن نمی‌شود و همین‌طور به واسطه ویژگی‌های زمین‌شناختی، کیفیت آب سطحی در تهران بسیار بالاتر از منابع زیرزمینی است، آبخوان تهران در بخش جنوبی و جنوب غربی پایتخت به دلیل تخلیه پساب‌های شهری، صنعتی و کشاورزی، کیفیت بسیار پایین‌تری نسبت به منابع آب سطحی دارد. شاخص‌هایی مثل نیترات، شوری و سختی آب بخصوص در برخی از چاه‌ها از میزان استاندارد بالاتر است و حدود استاندارد کیفیت آب شرب را رعایت نمی‌کند.

با این ویژگی‌هایی که ذکر شد، وقتی سهم منابع زیرزمینی در تامین آب شرب افزایش پیدا می‌کند، کیفیت آب مصرفی نیز هم‌ارز با آن کاهش پیدا می‌کند. این کیفیت نسبت به آب شرب تامین شده در زمستان که نسبت آب سطحی بیشتری در شبکه است، پایین‌تر نیز هست. اما سازمان‌های دخیل در ارزیابی کیفیت آب شرب مانند وزارت بهداشت، شرکت آب و فاضلاب و آب منطقه‌ای، روزانه کیفیت منابع و شبکه آب شرب را پایش می‌کنند و مطمئناً قائل به این هستند که کیفیت آب شرب شبکه تهران از حدود استاندارد پایین‌تر نیست. ولی به لحاظ مقایسه‌ای کیفیت آب با سهم‌گیری بیشتر منابع زیرزمینی پایین‌تر و آلوده‌تر است.

‌تامین آب شرب با رعایت استاندارد بیشتر به ادعا شبیه است. آب موجود در شبکه گاه حتی با آلاینده‌های فیزیکی مثل ریگ یا تغییر رنگ به دست مصرف‌کننده می‌رسد.

به هر حال با بالا رفتن سهم منابع آب زیرزمینی در شبکه، کیفیت آب پایین‌تر خواهد بود. اما سازمان آب و فاضلاب تهران می‌گوید حدود استاندارد در آبی که وارد شبکه می‌شود، رعایت شده است. 

‌به بحران کمی تامین آب اشاره کردید. از چه زمانی ما وارد محدوده بحران شدیم؟

این بحران مختص به امروز نیست. ما در سال‌های گذشته نیز وارد بحران شده بودیم. ولی امسال عمق این بحران بسیار افزایش پیدا کرده است. در تهران به دلیل تمرکزگرایی که سیاستگذاران کشور در نظر داشتند، سال‌هاست از توان اکولوژیکی و توان تامین زیرساخت‌های زندگی در این کلانشهر عبور کرده‌ایم. سیاست‌های مهاجرتی و توسعه شهرک‌های اقماری تهران بارگذاری مضاعفی بر منابع آب اعمال نموده و در کنار آن مصرف منابع آب به حساب نیامده1 نیز افزایش داشته و تدبیری موثر برای کنترل آن اندیشیده نشده است. بر اساس آمارهایی که اخیراً وزارت نیرو اعلام کرده، آب به‌حساب‌نیامده از نُرم‌های جهانی بسیار بیشتر و حتی تا دو برابر میانگین جهان است. در حال حاضر از منابع آب تهران، هم برداشت‌های غیرمجازی برای آبیاری فضای سبز توسط شهرداری انجام می‌شود و هم انشعابات غیرمجازی از خطوط لوله صورت گرفته است. 

‌چند درصد از منابع آب به این شکل مصرف می‌شود؟ 

میزان آب به‌حساب‌نیامده به صورت میانگین 35 درصد اشاره شده اما در مقاطعی شاهد سهم 40 درصدی برای منابع آب به‌حساب‌نیامده هستیم. این اعداد هم شامل هدررفت آب که ناشی از تلفات و نشت آب در شبکه است، می‌شود و هم انشعابات غیرمجاز و آب‌هایی که به صورت مجاز به فروش نمی‌رسند.

در تهران در روزهای پیک بالغ بر 43 مترمکعب در ثانیه یعنی 3/8 میلیون مترمکعب در شبانه‌روز آب مصرف می‌شود که به صورت خوشبینانه، حداقل 30 درصد آن توسط مصرف‌کننده شناسایی شده مصرف نمی‌شود. بنابراین برنامه‌ریزی برای ساماندهی این 30 درصد و بازگرداندن آن به شبکه، توان تامین آب تهران را تا حد برطرف شدن بخشی از نیاز بالا می‌برد.

‌مسئولان آب و فاضلاب کشور اخیراً از جیره‌بندی آب صحبت می‌کنند. سهمیه‌ای شدن آب می‌تواند به عبور از بحران کمک کند؟

در بهار و تابستان سال 1380 به دلیل معضل تامین آب که اتفاق افتاد، شرکت آب و فاضلاب، جیره‌بندی 4 تا 6 ساعته در تهران را انجام داد. این اتفاق علاوه بر اینکه اعتراضات اجتماعی ایجاد کرد و حوادث شبکه را افزایش داد، در پایان دوره وقتی اندازه‌گیری کردند ملاحظه شد عددی کمتر از 5 درصد در مصرف آب صرفه‌جویی شد. این در حالی است که ما یک عدد حداقل 30 درصدی از آب به‌حساب‌نیامده داریم که مدیریت آن می‌تواند بسیار اثرگذار باشد. بنابراین باید به صورت ریشه‌ای بحران آب را مدیریت کرد.

با مُسکن‌های موقت مثل جیره‌بندی یا انتقال آب نمی‌توان معضل تامین پایدار آب را به صورت ریشه‌ای حل کرد. دادن آدرس‌های غلطی مثل مصرف کولرهای آبی، بالا بودن سرانه مصرف و مقصر جلوه دادن مردم نمی‌تواند راهگشا باشد. البته غیرقابل کتمان است که هرچقدر مردم در مصرف آب صرفه‌جویی بیشتری داشته باشند، تاب‌آوری سامانه آبرسانی افزایش پیدا می‌کند. اما باید به خاطر داشته باشیم که سهم مردم در بروز این بحران بسیار کمتر از دستگاه‌های اجرایی کشور است. مهمترین مسئله در این زمینه، مدیریت تقاضا است. اگر مدیریت تقاضا اتفاق نیفتد، هر میزان آب از حوضه‌های دیگر به تهران منتقل کنیم و هرچقدر چاه جدید احداث کنیم، به دلیل سیاست‌گذاری‌های نادرست و عدم مدیریت تقاضا، مجدداً شاهد ناپایداری تامین آب برای مصارف مختلف خواهیم بود.  

‌در صورتی که وضعیت نزولات جوی به همین منوال باشد و سرمایه‌گذاری‌ها نیز دراین حوزه مطابق انتظار انجام نشود، چه تصویری از آینده نزدیک تهران می‌توانیم داشته باشیم؟

ما همین امروز در بحران آبی قرار داریم. الان در عمق بحران تامین آب تهران هستیم. روز مبادای آبرسانی تهران فرا رسیده است. اگر سازمان‌های متولی تامین آب تهران یا کلانشهرها می‌خواستند برای حل بحران آب تدبیری داشته باشند، باید از سال‌های قبل برنامه‌ریزی و سیاستگذاری می‌کردند. ما امروز در قلب بحران قرار گرفته‌ایم. تامین آب تهران حتی امروز که تا رسیدن به روز صفر سدهای تهران که چند هفته با آن فاصله داریم، دچار چالش عمیق بوده و هر روز که پیش‌تر می‌رویم، عمق بحران افزایش پیدا می‌کند.

‌زمستان گذشته میزان بارندگی برخی استان‌های کشور نسبت به دوره مشابه قبل 40 تا 50 درصد کاهش پیدا کرد. با چنین بارشی، پیش‌بینی تابستان بحرانی کار سختی نبود. چرا از زمستان گذشته هیچ برنامه‌ای برای تامین آب در تابستان دیده نشد؟

در برخی استان‌های کشور تا 70 درصد کاهش نزولات جوی هم گزارش شد. این ذکر مصیبتی که امروز داریم می‌کنیم باید خیلی پیش‌تر انجام می‌شد. از ماه‌ها قبل باید افکار عمومی را برای صرفه‌جویی بیشتر آگاه می‌کردند و جهت‌گیری سازمان‌ها را در خصوص مصرف بهینه آب، تغییر می‌دادند. 

‌اگر نزولات جوی نداشته باشیم که به نظر می‌رسد همین‌طور خواهد بود، تا چه زمانی آب تهران قابل تامین است؟

اگر منابعی اضطراری برای تامین پیش‌بینی نشود و بارش موثری نداشته باشیم و میزان مصرف مدیریت نشود، خوشبینانه شاید تا پایان تابستان بتوانیم روی ساختار آبرسانی تهران حساب کنیم. بعد از آن تنها منبع قابل اتکا، منابع زیرزمینی است که قطعاً آبدهی آن نیز به اندازه گذشته نخواهد بود. 

معنی این گفته شما این است که مهرماه آبی برای تهران وجود نخواهد داشت؟

بالاخره چاه‌های جنوب تهران ظرفیت آبدهی دارند و می‌توانند بخشی از نیاز آبی را تامین کنند. اما هر روز که پیش می‌رویم عمق بحران در حال گسترش و ظرفیت منابع در اختیار در حال کاهش است. ما از خط قرمز عبور کردیم. این خوش باوریست که گمان کنیم خط انتقالی احداث می‌شود یا بارش‌های زیادی اتفاق می‌افتد و منابع پر می‌شود و مجدداً پایداری به سامانه‌های آبرسانی تهران باز خواهد گشت. ما از خرداد وارد سرازیری بحران شدیم و امروز شاهد روز مبادای آبرسانی هستیم. امیدوارم دستگاه‌های تصمیم‌گیر، برنامه‌ریزی‌های لازم برای شرایط فعلی را انجام داده باشند و آماده مواجه با چالش‌های عمیق آبی روزهای آتی باشند. 

‌چه راهی وجود دارد که از این شرایط فاصله بگیریم؟

دولت باید تصمیم‌های سخت را در سال‌های گذشته می‌گرفت. ما هنوز منابعی که می‌تواند در اختیار مصارف شرب قرار بگیرد، به مصارف غیرضروری و دست و دلبازانه مانند آبیاری در تهران اختصاص می‌دهیم. مسئولان این تصمیم سخت را باید خیلی پیشتر می‌گرفتند و رویکردشان به مسئله آب را عوض می‌کردند. این رویکرد که آب رود طالقان یا کرج را به تهران انتقال دهیم و جمعیت را متمرکزتر کنیم باید سال‌ها پیش عوض می‌شد.

امروز تنها کاری که می‌توانیم انجام دهیم، تامین آب در شرایط اضطراری است. یعنی امروز فقط باید برای این برنامه‌ریزی کنیم که چگونه به صورت اضطراری آب را به دست شهروندان برسانیم. امیدوارم همین امروز هم رویکرد مسئولان تغییر کند و منابعی که برای شرب می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد، صرف مصارف دیگر نکنند و مدیریت تقاضا را در دستور کار قرار دهند. بحث بازچرخانی موثر آب در تهران را در نظر بگیرند و رویکرد خود در تامین آب کشاورزی اطراف تهران را تغییر دهند و نگرش تمرکزگرایی غیراصولی که سال‌ها در تهران و البرز شاهد آن بودیم تغییر جهت دهد تا بتوانیم به تدریج از بحران فاصله بگیریم. اما برای تابستان و پاییز، مدیریت مصرف، کاهش فشار شبکه و تامین آب در شرایط اضطرار تنها راه پیش روست. 

‌در این شرایط می‌توان روی افزایش استفاده از پساب‌ها برنامه‌ریزی کرد؟ 

تصفیه فاضلاب و استفاده از پساب آن از سال‌های گذشته در تهران شروع شده و تقریباً عمده فاضلاب شهری در تصفیه‌خانه جنوب و جنوب غرب تهران و شهرک‌های اطراف در حال تصفیه است. نکته قابل اعتنا این است که این آب تصفیه‌شده به جای اینکه آبخوان‌ها را تغذیه کند و سهم محیط زیست از آن داده شود، صرف مصارف جدید شده است. یعنی مابه‌ازای فاضلابی که تصفیه شده، مصرف جدید ایجاد شده است. ما همیشه می‌گوییم پساب‌های تصفیه‌شده باید جایگزین آب‌های باکیفیتی شود که از محیط زیست برداشت کردیم. اما سهم محیط زیست را ندادیم و مصارف جدید تراشیدیم.

نه‌تنها میزان برداشت از محیط زیست را کاهش ندادیم، نه‌تنها ذخیره‌سازی را افزایش ندادیم و نه‌تنها پساب را به محیط زیست بازنگرداندیم بلکه هر روز سهم‌های جدیدتری در حوزه مصرف ایجاد کردیم. لازم بود از سال‌های گذشته، به جای تخصیص آب‌های سطحی با کیفیت به مصارف غیرحساس از جمله صنعت و کشاورزی و آبیاری فضای سبز، پساب‌های شهری را از طریق تصفیه خانه‌های محلی به این بخش‌ها تزریق می‌کردند. استفاده از منابع آب شرب با کیفیت برای چمن‌کاری و درختکاری مصنوعی تهران، باید سال‌ها پیش متوقف می‌شد.  در برنامه ششم و هفتم پیشرفت و همین‌طور در قانون بودجه، برای مصارف شهرداری‌ها از منابع آب شرب جرم‌انگاری شده است ولی متاسفانه این قوانین اجرایی نشده و مسئولان با اغماض از کنار آن گذشته‌اند. مجدداً تکرار می‌کنم که امروز به روز مبادای آبی رسیده‌ایم و در عمق بحران آبی هستیم.

پی‌نوشت: 

1- آب به حساب نیامده: میزان آبی است که وارد شبکه توزیع آب می‌شود اما به‌صورت رسمی مصرف نمی‌شود یا پولی بابت آن دریافت نمی‌شود.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه اقتصاد
آخرین اخبار