مهندس توسعه/نوشتههایی درباره کارنامه و عملکرد احمد خرم
ما ۴۰ سال است که دور یک میز نظر داده، تصمیمگیری میکنیم و هنگامی که وارد اجرا میشویم، آن تصمیمات را نیمبند به اجرا درمیآوریم.
![مهندس توسعه/نوشتههایی درباره کارنامه و عملکرد احمد خرم](https://cdn.hammihanonline.ir/thumbnail/dHTPDiIv2oyJ/Z0T8H9pYUbXo0sZ7HQQFzxbDxX4ArhZowm6qBw3FUyZWi5SxYRscIfBMF7v-0f8KhcNS5XdpMXdCeyo0woFaD79kLxmvcp_86atk84Zr3YN5WO3nV2TFjQ,,/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D8%AE%D8%B1%D9%85+%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1+%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D9%82+%D8%B1%D8%A7%D9%87+copy.jpg)
احمد خرم، وزیر اسبق راه و ترابری از چهرههای تاثیرگذار در امور عمرانی و مهندسی کشور است که سالها مدیریت اجرایی و اقدامات ماندگار را در کارنامهاش دارد. کتاب اخیر خرم بهانهای شد تا علاوه بر رونمایی از آن، مراسم بزرگداشتی برای او برگزار شود.
پیش از برگزاری این مراسم که قرار است چهارشنبه 24 بهمنماه امسال برگزار شود، تعدادی از چهرههای برجسته علمی و سیاسی کشور با نوشتن از احمد خرم به استقبال مراسم بزرگداشت رفتند. در توضیح ویژگیهای خرم، حسین روحانیصدر پژوهشگر، او را مهندس توسعه میخواند و میگوید: موضوع توسعه ایران دغدغهای است که پس از دو جنگ ویرانگر ایران و روس از دویست سال پیش در اذهان ایرانیان ترقیخواه شکل گرفت.
آنان با تاسیس مراکز آموزشی جدید و ترجمه کتاب به دنبال انتقال یافتههای جهانی توسعهیافته پس از انقلابهای معروف آمریکا و اروپا برآمدند و استقرار آن را در چارچوب توسعه سیاسی دیدند و پا در مشروطهای نه ناکام و نه کامیاب گذاشتند و امید به حکومت یکپارچه سپردند که در پناه امنیت آن گامهای توسعهیافته بهتری بردارند و سرانجامشان به نفت و خونی کشیده شد که نهفقط توسعه سیاسی بلکه دار و ندارشان به امر و نهی حاکمیت تعلق یافت. احمد خرم در همین فضا (در 25 بهمن 1329) در محدوده بازارچه قصر اصفهان به دنیا آمد.
اصالت خانوادگی وی از بختیاریهای مستقر در چهارمحال بودند که گذشتگانش به علت مخالفت با حکومت مرکزی رضاشاه ناچار به مهاجرت به اهواز و اصفهان شده بود. پدر از فعالان جنبش ملی نفت بعد از کودتای 28 مرداد، محکوم به اعدام و با عفوی ملوکانه نجات یافت و از استادکاران صنعت مبل ایران شد. مهندس حین تحصیل در مدرسه اسلامی قدسیه اصفهان شاهد رویدادهایی مهم همچون سفر ژنرال دوگل رئیسجمهور فرانسه به اصفهان در (24مهر 1342) بود و این سخن به یادماندنی ژنرال فرانسوی که: تهران را یک پارکینگ بزرگ، اصفهان را یک شهر خراب و شیراز را یک دِهِ آباد دیدم. من در تعجبم ۲۵ میلیون نفر دزد چگونه در کمال آسایش و راحتی و بدون درگیری دارند با هم زندگی میکنند! یکی از اولین آموزههای مسئله توسعه در فکر وی موثر افتاد.
از این زمان او با صنایع نجاری و خیاطی انس گرفت. با به پایان رساندن تحصیلات متوسطه در مدرسه شاه عباس (دکتر شریعتی)، جلفای اصفهان با گرایش ریاضی فیزیک و مدرسه دکتر هشترودی تهران و پذیرفتهشدگان مدرسه عالی بیمه تهران شد. او و خانواده که توسعه را در گرایشات فنی و مهندسی میدانستند موجبات حضور مجدد در کنکور و ورود به گروه فنی مهندسی دانشگاه تبریز را فراهم آوردند.
او برای آنکه توسعه را بدون برنامه انجام نداده باشد به دستگاههای مختلف مراجعه کرد تا با اهداف منطقهایشان برنامهریزیهای درستی انجام دهد. با آشنایی که با طرح مطالعاتی ستیران داشت آن را مبنای مناسبی برای توسعه ایران فردا دانست و به دنبال انتقال و ایجاد صنایع از داخل کشور به سواحل جنوبی از حاشیه اروند تا بندرگواتر سیستان و بلوچستان برآمد.
از این رو برای تسریع در عمران استان با کمک دانشآموختگان جهاد دانشگاهی دانشگاه صنعتی شریف کارخانه سازههای بتنی را در ابتدای جاده بندرعباس سیرجان ایجاد کردند. مسئول تیم مذاکرهکننده با مقامات عماراتی در خصوص جزایر مورد اختلاف بود. در سمت استانداری هرمزگان، پالایشگاه هشتم، آلومینیوم المهدی، فولاد هرمزگان، بندر شهید رجایی و کشتیسازی، نیروگاه برق، ساخت دانشگاه هرمزگان و برگزاری نشست سالانه رؤسای دانشگاهها در بندرعباس، از دستاوردهای مقطع خدمت وی در سواحل جنوب کشور است.
قدم در مسیر توسعه همواره منتقدان و مخالفان آگاه داشته و دارد چراکه فقر و عقبماندگی را عاملی در حفظ جایگاه خود دانسته و میدانند. او با سفرهایی که به بنادر اروپایی و جنوب شرق آسیا نمود الگوی قطب منطقهای ایران را با محوریت منطقه آزاد بندرعباس پیشبینی و از گردانندگان امور خواست تا آن را به اجرا درآورند. اما با مداخلات و وعدههای کشورهای حاشیه جنوب خلیجفارس این فرصت طلایی از این پهنه استراتژیک اقتصادی گرفته شد و گامهای توسعه ناتمام کوتاه شد و مسیر خدمت وی را از آبهای نیلگون به رشتهکوههای زاگرس و جبال همدان رساندند.
او برمبنای همان نگاه توسعهگرا با ایجاد بزرگراههای منتهی به همدان، و ساخت و تعمیر سایتهای تاریخی و تفریحی به قطب گردشگری و باغداری تبدیل و طرح مطالعاتی راهآهن غرب کشور را به سرانجام رساند. تلاشهای توسعهگرای او در رشد خدمات کمی و کیفی راه و ترابری نیز با ناکامیهایی به واسطه ممنوعیت در ساخت و تجهیز فرودگاه بینالمللی امام و قطار سریعالسیر تهران - بوشهر با پروندهسازیهایی در راستای جلوگیری از خرید تجهیزات حمل ونقل هوایی مواجه شد. او در دو دهه اخیر با حضور فعال خود در نظام مهندسی کشور به دنبال استانداردسازی توسعه پایدار برآمد که در این عرصه نیز او را از صحنه خارج کردند.
توسعه انسانی در محوریت برنامهها
حسین علایی فرمانده اسبق نیروی دریایی سپاه
وقتی در مهرماه سال ۱۳۵۳ برای تحصیل در رشته مهندسی مکانیک، وارد دانشکده فنی دانشگاه تبریز شدم، با چند تن از دانشجویان سال بالایی از جمله آقایان احمد خرم، ابوالحسن آلاسحاق، سیدعلی مقدمزاده، مصطفی ایزدی، حمید سلیمی، زینالعابدین عطایی، غلامعلی کیانی و علی قیامتیون و تعدادی دیگر از دانشجویان آن دوره آشنا و به تدریج با آنها دوست شدم.
علت اصلی دوستی ما مذهبی بودن این افراد و مقید بودن آنها به آداب شرعی و مخالفت همگی آنان با نظام استبدادی شاهنشاهی بود. در دوره استبداد و اختناق، مخالفت با نظام شاهنشاهی هزینههای سنگینی را در پی داشت. بسیاری از دانشجویان هم علاقهمند بودند که خوب درس بخوانند تا مهندسین با سوادی بشوند و هم به دنبال نشان دادن نارضایتیشان از نظام دیکتاتوری حاکم بر ایران بود که به خواستههای مردم توجهی نداشت. احمد خرم که از اصفهان به دانشگاه تبریز آمده بود و در رشته مهندسی راه و ساختمان تحصیل میکرد، از سنخ چنین دانشجویانی بود.
او با قرآن، نهجالبلاغه و مفاتیحالجنان مأنوس بود و مثل آقای مصطفی ایزدی خط خوبی هم داشت و گاهی خوشنویسی هم میکرد. به یاد دارم که او مقید بود که دعاهای مفاتیح را پس از اقامه هر نماز بخواند. از جمله پس از نماز عصر دعای «اللهم انی اعوذ بک من نفس لاتشبع و من قلب لایخشع و من علم لاینفع و من صلوه لاترفع و من دعاء لایسمع» را میخواند و ما هم با او زمزمه میکردیم. به هر حال دوره دانشجویی ما با سرنگونی نظام پادشاهی به پایان رسید و نظام جمهوری اسلامی که به تأسی از امام خمینی به دنبال آن بودیم در ایران عزیز برپا شد تا مردم بر سرنوشت خود حاکم باشند.
با پیروزی انقلاب، احمد خرّم هم با همکاری تعدادی دیگر از دوستان دانشجو و افراد انقلابی شهر تبریز، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تبریز را تأسیس کردند و عضو و از مسئولین آن شدند. زمانی هم که در اوایل بهار سال ۱۳۵۹ فرمانده سپاه آذربایجان شرقی شدم، احمد خرّم، ابوالحسن آلاسحاق و حمید سلیمی عضو شورای فرماندهی بودند. در آن دوره، آنها برای کارآمدی و افزایش توان سپاه بسیار تلاش کردند.
اما با گذشت زمان، احمد خرّم به همکاری با دولت پرداخت و بیشتر در حوزه تخصصی خود وارد شد و برای چند سالی دیگر کمتر او را میدیدم تا اینکه او معاون استاندار بوشهر و استاندار هرمزگان شد. در آن ایام از آنجا که من هم فرمانده نیروی دریایی سپاه بودم، دوباره ارتباط کاریام با ایشان بیشتر شد. در دورهای هم که وزیر راه و ترابری شد، من رئیس سازمان صنایع هوایی بودم. با همکاری ایشان توانستیم شرکت فارسکو را جهت تعمیرات سنگین هواپیماهای پهنپیکر در مجموعه شرکت صنایع هواپیمایی ایران راهاندازی کنیم.
در آن زمان احمد خرّم از شرکت هما خواست تا هواپیماهای بوئینگ ۷۴۷ خود را به جای اعزام به خارج جهت انجام تعمیرات اساسی در شرکت فارسکو انجام دهد تا کشور در حوزه تعمیرات اساسی هواپیماها توسعه یابد. متأسفانه ایشان که انسانی خوشمشرب و لطیفهگو و باصفاست چند سالی است که دچار یک نوع بیماری شدهاست. او این ایّام را تبدیل به فرصتی برای افزایش مطالعات قرآنی قرار داده است و در دیدارهایی که داشتهایم برداشتهای جالب و دلانگیزی از آیات قرآن ارائه داده است. ایشان خاطرات خود را نیز نوشته است که امیدوارم هر چه سریعتر انتشار یابد تا مدیران کشور از آن بهرهمند شوند. در مجموع احمد خرم انسانی توسعهگرا و علاقهمند به آبادانی و پیشرفت ایران است که به توسعه انسانی اهمیت زیادی میدهد.
مدیری صادق و با اصول
مسعود خوانساری رئیس اسبق اتاق بازرگانی تهران
دوستی و آشنایی من و مهندس احمد خرم به دهه 50 و دانشگاه تبریز بر میگردد. او جزو دانشجویان مبارز و انقلابی در دانشگاه تبریز بود و همه دانشجویان اوایل دهه 50 که با او همدوره بودند فراموش نمیکنند که در یکی از تظاهراتهای دانشگاه دستگیر و به مدت دو سال از تحصیل محروم شد و به عنوان سرباز صفر به سربازی اجباری فرستاده شد.
او اگرچه دوران سختی را پشت سر گذاشت ولی نهتنها از مواضع خود کوتاه نیامد بلکه بر اصولش پافشاری کرد. وقتی بعد از سربازی و دو سال محرومیت احمد خرم در سال 1355 به دانشگاه تبریز برگشت من دیگر فارغالتحصیل شده بودم و دیگر او را ندیدم تا سالهای بعد از پیروزی انقلاب که احمد جزو فعالینی بود که سپاه را در تبریز تاسیس کردند. او بعد در جهاد دانشگاهی مشغول به کار شد و من به عنوان معاون وزیر کشاورزی با او در ارتباط بودم و پس از آن هم همکاریهای بیشتری با احمد در وزارت کشور داشتیم. در طول 4 سال وزارت کشور که احمد خرم استاندار هرمزگان و همدان بود و همچنین دوره 8 ساله معاونت وزارت راه همکاری تنگاتنگی با مهندس خرم داشتم.
یکی از دستاوردهای مهم دوره کاری احمد خرم به پایان رساندن پروژه فرودگاه امام خمینی است، ساخت این فرودگاه بیش از دو دهه بود که به کندی پیش میرفت و از زمانی که احمد خرم مسئولیت وزارت راه و شهرسازی را برعهده گرفت برنامهریزی دقیق شبانهروزی برای پایان دادن به این پروژه انجام داد و حتی برای فاز دوم فرودگاه هم قراردادی با یک شرکت ترکیهای بست که سپاه مخالف آن بود. مهندس خرم در دوره کاری خود این موضوع را با جدیت دنبال کرد و در نهایت فرودگاه را افتتاح کرد؛ کاری که خیلیها فکر نمیکردند آن زمان به نتیجه برسد.
خاطرهای که من از مهندس احمد خرم هیچگاه فراموش نمیکنم به سال 1369 و زلزله رودبار و منجیل بر میگردد. در زمان وقوع زلزله وحشتناک رودبار که هزاران هموطن عزیزمان را از دست دادیم معاون طرح و برنامه وزارت کشور بودم و مسئولیت مدیریت بحران و بازسازی رودبار را آقای عبدالله نوری وزیر کشور برعهده من گذاشت و از همان ساعتهای اولیه بعد از زلزله در منطقه مستقر شدم.
بعد از حدود 48 ساعت که اصلاً نخوابیده بودم و دائم از مناطق زلزلهزده و روستاها بازدید میکردم از هوش رفتم و برای مدتی اصلاً متوجه چیزی نشدم تا اینکه صدای آشنایی شنیدم:«مسعود، مسعود، مسعود بلند شو...» چشمهایم را که باز کردم یکمرتبه احمد را بالای سرم دیدم. او با وجود اینکه هرمزگان یکی از دورترین استانهای کشور به منطقه زلزلهزده رودبار بود خودش را بهعنوان اولین استاندار سریع برای کمک به منطقه رسانده بود.
در هفتههای بعد از وقوع زلزله هم که برنامهریزیها برای ستاد بازسازی شکل گرفت و قرار شد هر استانداری مسئولیت بازسازی یک بخش و دهستان را در رودبار برعهده بگیرد، مهندس احمد خرم بسیار پایه کار بود. در تمام ماههایی که عملیات بازسازی رودبار انجام شد او تمامقد در خدمت مردم زلزلهزده بود و امکانات استان را هم در جهت بازسازی بخشی که برعهده او گذاشته شده بود بسیج کرد و بهترین عملکرد را داشت.
سرمایه ملی
حبیبالله بیطرف وزیر نیرو در دولتهای سازندگی و اصلاحات
حدوداً چهل سال است که مهندس احمد خرّم را میشناسم. ایشان نزدیک به 15 سال از این دوره را بهعنوان استاندار در استانهای هرمزگان، همدان و خوزستان و سپس معاون عمرانی وزیر کشور خدمت کرده است. مهندس خرم به مدت سه سال نیز در دولت دوم جناب آقای سیدمحمد خاتمی وزیر راه و ترابری بوده و مابقی را در مدیریتهای حرفهای، اعم از سازمان نظام مهندسی ساختمان یا شرکتهای بخش خصوصی یا انجمنهای تخصصی فعّال در حوزه عمران و آبادانی کشور، فعالیت کرده است.
مهندس احمد خرم از جمله مدیرانی است که در تمام مناصب و موقعیتهای شغلی، با تعهد، تخصص، صداقت، دانایی و تدبیر توأم با شهامت در تصمیمگیریها و سختکوشی خدمت کرده است. مهندس خرم بهرغم بیمهریهایی که در مجلس دوره هفتم در قضیه استیضاح از وزارت راه متحمل شد، هیچگاه در اراده و انگیزهاش برای خدمت بیمنت، به کشورش خللی وارد نشد.
با وجود بیماری و مشکلات جسمی، همواره مانند یک مدیر بانشاط، پرکار و خستگیناپذیر کمر همت را برای توسعه و پیشرفت ایران عزیز بسته و مفتخر به انجام خدمات مؤثر و ماندگار در پهنه سرزمین ایران شده است. اینجانب بر این عقیده هستم که مهندس احمد خرم یک سرمایه ملی و الگوی مناسبی برای مدیران جوان کشور بوده و آنان میتوانند با شناخت توانمندیها و شایستگیهای این مدیر خدوم، از آرمانها و ویژگیهای مدیریتی او پیروی کرده و موفق شوند که بیشازپیش در توسعه و پیشرفت کشور سهیم باشند.
ماندگارترین اقدامات
کمیل صرامی عضو شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور
زمانی که تعداد اعضای سازمان نظام مهندسی بالغ بر نیم میلیون نفر بودند اقدامات موثری صورت گرفت که باتوجه به بحران فراگیری کرونا در شرایط بسیار سخت، با محوریت آقای خرم برنامههای مختلفی در دستور اقدام قرار گرفت که در ایجاد انگیزه مضاعف در بین همکاران بسیار موثر بود. از برگزاری جلسات متعدد شورای مرکزی و شورای عالی گرفته تا حضور در ۳۰ استان کشور و رسیدگی مستقیم به مشکلات و گرفتاریهای مهندسین عزیز سراسر ایران. با وجود اینکه مهندس با بیماریهای سخت جسمی دست و پنجه نرم میکرد، اعتقاد داشت باید در همه سفرها با استانداران و همچنین اعضای سازمان استانها بهویژه مهندسان پیشکسوت دیدار کند و برای ارج نهادن به خانوادههایشان به منزل آنان برود.
گاهی اوقات بهدلیل تنگی وقت در یک سفر همزمان به بیش از یک استان میرفت و از نزدیک به بررسی مشکلات سازمانهای استانی و مهندسان آنجا آشنا میشد و در رفع آنها میکوشید. نکته دیگر اینکه مهندس احمد خرم بسیار اهل مطالعه و همچنین علاقهمند به شعر میباشد و در اکثر جلسات، سخنشان را با شعر آغاز میکرد و با صراحت در بیان و همچنین شوخطبعی خاص خودش باعث تلطیف جو جلسات میشد. متاسفانه بیماری پارکینسون ایشان گاهی مواقع باعث سختیهایی برای ایشان میشود، ولی بنده شاهد بودم با تمام وجود سعی میکرد با تسلط کامل بر شرایط خود بتواند بدون وقفه مسئولیت خویش را به نحو احسن به انجام برساند.
شخصیت آقای مهندس خرم در سازمان نظام مهندسی، به ریاست این سازمان مردمی اعتبار بخشید. وجود ایشان در این سمت باعث شد که مسئولین ذیربط، مسائل و مشکلات مورد نظر را با سرعت بیشتری دنبال نمایند و خودشان تا حصول نتیجه پیگیری کنند، لذا در هر سطحی، از وزیر گرفته تا استاندار و مدیرکل استانها، به احترام ایشان سازمان نظام مهندسی و دفاتر استانی و شهرستانی آن را همراهی میکردند.
میتوان مهمترین اقدامات ایشان را در دو سال خدمتگزاری به جامعه مهندسان کشور فهرستوار به شرح زیر یادآوری کرد:
1 - بیمه تامین اجتماعی مهندسان 2 - واکسیناسیون سراسری مهندسان کشور 3 - طرح احداث خانه مهندس در سراسر کشور 4 - طرح احداث شهرک مهندسان در شهرک غرب تهران با کاربری تجاری-اداری-مسکونی در برجهای ۵۰ طبقه با مشارکت اعضا سازمان و شهرداری تهران بهصورت سهامی 5 - ایجاد پایگاه خبری (خبرگزاری نظام مهندسی) 6 - ایجاد نشریه اخبار مهندس 7 - تامین مسکن مهندسان 8 - بازنگری کمیسیون ماده ۱۰۰ پس از ۴۳ سال 9 - تقویت روابط سازمان با دستگاههای ذیربط از جمله وزارت کشور و سازمان استاندارد و شرکت عمران شهرهای جدید و سایر ارگانها 10- پیگیری واقعی شدن حقالزحمه مهندسان 11 - تقویت روابط عمومی و امور بینالملل 12 - پیگیری اصلاح قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان 13 - احیای صندوق مشترک نظام مهندسی استانها 14- توافقنامه با جایکا ژاپن 15 - راه اندازی ستاد اجرایی مبحث ۲۲ مقررات ملی ساختمان 16- پیشنهاد طرح جامع مسکن 17 - پیگیری امور مالیات مهندسان 18 - حل مشکل تعرفه حقالزحمه ناظرین 19- حل مشکل تعارض منافع 20 - احداث موزه صنعت ساختمان 21 – تفاهمنامه همکاری با سازمان فنی حرفهای کشور 22- و...
چند خاطره با احمد خرّم
محمد صفری کوشالی فعال سیاسی اصلاحطلب
الف- ۱۶ آذر یادآور تظاهرات دانشجویان دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به سفر ریچارد نیکسون معاون رئیسجمهور وقت آمریکا، که حدود ۴ ماه بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ انجام شد و در آن سه نفر دانشجو به نامهای مصطفی بزرگنیا، احمد قندچی و مهدی شریعترضوی شهید و تعدادی نیز مجروح شدند. به همین مناسبت هر ساله در دانشگاههای کشور تظاهرات ضدحکومتی در مخالفت با استبداد و استعمار با شعار محوری: اتحاد، مبارزه، پیروزی برگزار میشد. روز شنبه 16 آذر ۱۳۵۳ تظاهراتی در دانشگاه تبریز برپا شد.
احمد خرم دانشجوی سال سوم رشته مهندسی راه و ساختمان با اینکه حضور فیزیکی نداشت به جرم رهبری تظاهرات دستگیر و دو روز بعد توسط گارد دانشگاه به خوابگاه آورده میشود تا لوازم شخصی خود را جمع و به سربازی فرستاده شود. به هنگام خروج از خوابگاه آقای خرم انگشتان دست خود را به علامت پیروزی بلند میکند که ناگاه شعار دانشجویان علیه رژیم بلند میشود و درگیری بین دانشجویان و گارد دانشگاه شروع میشود و زد و خورد به اوج میرسد. در نهایت احمد خرم را از خوابگاه میبرند و به عنوان سرباز صفر به عجبشیر میفرستند.
ب – زلزله بم. روز جمعه پنجم دیماه ۱۳۸۲ مطابق معمول ساعت ۵ صبح در مسیر ولنجک به توچال آقای مهندس خرم و برخی از دوستان دیگر را سوار ماشین کردم و به پارکینگ تلهکابین رسیدیم آقای خرم مثل همیشه کولهای بزرگ به وزن حداقل ۲۰ کیلو را به پشت داشت که محتوای آن انواع خوردنیها و نوشیدنیهای صبحانه بود. تا ایستگاه سوم بالا رفتیم، سفره صبحانه پهن شد، با بسیاری از دوستان که در مسیر به ما پیوسته بودند صبحانه خوردیم و پیاده برگشتیم.
در حین برگشت و در نیمه راه رادیوی ماشین را روشن کردم یکباره خبر تاسفانگیز وقوع زلزله بم را شنیدیم. سکوت حکمفرما شد و هیچکس حرفی نمیزد آقای خرم را به منزلش رساندم، دیگران نیز به خانههای خود رفتند. ساعت دو عصر اخبار زلزله بم را از تلویزیون مشاهده میکردم که گوینده خبر از حضور وزیر راه و ترابری در بم و در بین زلزلهزدگان خبر داد؛ اولین مسئول بلندپایه کشور که خود را به محل حادثه رساند بود آقای مهندس خرم وزیر راه و ترابری بود و من مغموم از آن حادثه و مسرور از حضور سریع و انساندوستانه مهندس احمدخرم در محل حادثه.
حق خطا کردن نداریم
محمدتقی خسروی فعال نظام مهندسی ساختمان
نشانی بزرگراه توسعه را باید از آنهایی پرسید که در کوچه پسکوچههای عمران و آبادانی یک کشور قد کشیدهاند. آنها که پلاکهای ناخوانای نوشته روی درهای سیاست را خوب میشناسند، اما در همهمه خیابانهای شلوغ بحرانها از روی خطوط اخلاق نمیگذرند. مدیرانی که از مشق کردن و تکلیفهای مداوم روزهای سخت شانه خالی نمیکنند.
«احمد خُرّم قَهفرخی» که روزگاری وزیر راه بود و حالا رئیس بزرگترین سازمان حرفهای غیردولتی، صرفنظر از بود یا نبود وابستگیهای سیاسیاش، همچنان در هفتادمین سال زندگی خود به پویایی و نشاط جامعه مهندسی و یافتن راهی برای تعالی آن میاندیشد. او در عین آنکه دست به عصا شدنهای دولتیها را بر نمیتابد، بیش از دیگران، متولیان مجموعهای را که عهدهدار آن است به پیمودن مشی اعتدال و گام برداشتن در راه تعامل، تفاهم و گفتوگو توصیه میکند و میگوید: «هم سازمان نظام مهندسی باید راه تعامل و گفتوگو را در پیش بگیرد و هم متولیان امر باید این راه را پیگیری کنند و با تفاهم کار را پیش ببرند... باید گفتوگو را یک اصل دانسته و ضمن تعامل از برخوردهای خصمانه، تقابلی و تشنجبرانگیز به شدت پرهیز کنیم.»
«مهندس خرم» گاه دور باطل تصمیمات بیبنیان را به چالش میکشد و ضمن دعوت دیگران به تدبیر در امور، به تبدیل فرصتها از تهدیدهای پیش روی میاندیشد. او معتقد است: «ما 40 سال است که دور یک میز نظر داده، تصمیمگیری میکنیم و هنگامی که وارد اجرا میشویم، آن تصمیمات را نیمبند به اجرا درمیآوریم. درحالیکه کشورهای توسعهیافته دهها سال است به این نتیجه رسیدهاند که انجام هر کاری باید توأم با مطالعه باشد. بدین معنا که ابتدا مطالعه کرده، بعد تصمیم و اجرا صورت میگیرد. متاسفانه ما مطالعه نکرده دور یک میز مینشینیم و هرکس نظر خود را میدهد و در پایان هم جمعبندی میشود. در صورتی که این کاری غیرعلمی است و در دنیا منسوخ شده است.»
پنجمین رئیس شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان که هفتم دیماه امسال سکان هدایت سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور را به دست گرفتهاست، گرانترین سرمایه این مجموعه را وجود مهندسانی میداند که قرار است چرخ عمران این مرز و بوم با دستان با کفایت آنها به گردش درآید. آنهایی که به قول او اکثریتشان حاضر نیستند شرافت مهندسی و حرفهای خود را به پول بفروشند.
با اینحال رئیس هشتمین دوره شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور معتقد است بزرگترین سازمان مردمنهاد با 550 هزار مهندس به سان لشکری است که حق خطا کردن ندارد. او میگوید میتوان با قانونگرایی، ضابطهمندی، معیارپذیری و عمل به استاندارد، این مجموعه را به جایگاه اصلی آن رساند. به شرط آنکه مقررات ملی ساختمان را از کودکی به نسلها آموخت، قانونگرایی و فرهنگسازیِ ساخت و ساز فنی تخصصی و اصولی را ترویج کرد و خلاصه آنکه اجازه نداد قانونگریزی و قانونستیزی به یک افتخار تبدیل شود. (این متن در سال 1399 نوشته شده است.)