۴گانه برونرفت از فقر طبقاتی
آخرین خبرهای اقتصادی ایران و دنیا
میثم هاشمخانی، پژوهشگر حوزه فقر در گفتوگو با «هم میهن» تشریح کرد:
عوامل و متغیرهای مختلفی بر شاخص تحرک اجتماعی در دنیا تاثیرگذار هستند که بسته به مسیر سیاستگذاریها، این شاخص به سمت بهبود یا نزول حرکت میکند. میثم هاشمخانی، پژوهشگر حوزه فقر چهار عامل «مهاجرت شغل»، «تورم»، «دسترسی به اینترنت پرسرعت» و موضوع «یارانهها» را به عنوان عواملی تعریف میکند که طی 20 سال آینده میتواند وضعیت شکاف طبقاتی و ماندگاری نسلی در دهکهای درآمدی را بهتر یا بدتر کند.اخیرا پژوهش یکی از دانشگاههای کشور در قالب یک نمودار در فضای مجازی دست به دست شده است که نتایج آن نشاندهنده تضعیف دهکهای میانی جامعه در ایران و فاصله گرفتن آنها از دهک اول و آخر است، به طور کلی چه عواملی باعث میشود که افراد در دهکی که به لحاظ خانوادگی متعلق به آن هستند ماندگار شوند و اساسا امکان جابهجایی به دهکهای بالاتر را نداشته باشند؟
در مورد این نمودار و مقایسه ایران با کانادا و آمریکا و کشورهای دیگر باید گفت که این مطالعه وضعیت تحرک اجتماعی یا social mobility را نشان میدهد. قاعدتا هر چه شانس اینکه افراد، ثروت و فقر را از پدران و مادرانشان به ارث نبرند و امکان تحرک بین دهکها را داشته باشند، طبیعتا آن جامعه به لحاظ اقتصادی عادلانهتر است. اما اینکه چه عواملی در یک دهه آینده با توجه به ویژگیهای اقتصاد جهانی و اقتصاد ایران و همینطور ویژگی اقتصادی کشورهای خاورمیانه میتواند روی تحرک اجتماعی اثر بگذارند و باعث شوند که این نمودار در یکی دو دهه آینده تغییراتی داشته باشد، به نظر من به چهار عامل مهم برمیگردد؛ عواملی که میتواند وضعیت این نمودار را بهتر یا بدتر کند. عامل اول مهاجرت است. ما متاسفانه با مهاجرت زیاد سرمایهگذاران، کارآفرینان و متخصصان روبهرو هستیم و این مهاجرت باعث شده است که صدها هزار شغل به واسطه همین اتفاق در امارات، ترکیه، گرجستان، ارمنستان و آذربایجان ایجاد شود و همینطور مشاغل متعددی را ایرانیان در آمریکا، کانادا، اروپا و استرالیا ایجاد کردهاند. قاعدتا افزایش این مهاجرت باعث میشود که در کشور توان ایجاد مشاغل کمتر شود و از طرفی میزان سرمایهگذاری در قالب سپرده بانکی و سرمایهگذاری در توسعه کسب و کارها کمتر شود که البته فشار هر دوی اینها در یک زمان چندساله به فقیرترین دهکهای درآمدی وارد میشود، به این دلیل که ما هر چقدر کمتر بتوانیم شغل بسازیم و هر چه بیشتر ظرفیت ایجاد شغل به کشورهای دیگر مهاجرت کند، فشار آن به گروههای درآمدی پایینتر اصابت میکند.
در این شرایط شاخص تحرک اجتماعی که به آن اشاره کردید احتمالا رو به افول میرود.
بله دقیقا همینطور است. این شرایط باعث میشود که امکان تحرک اجتماعی و ارتقای وضعیت اقتصادی - مالی از آنها و فرزندانشان بیشتر و بیشتر گرفته شود، چون در گروههای درآمدی فقیر تنها مسیر بهبود و تحرک اجتماعی همین دسترسی به شغل مناسب است. بر عکس خانوارهای ثروتمندتر هم مسیر شغل را دارند و هم از مسیر سرمایهگذاری و کسب سود از بابت سرمایهگذاریهای مختلف برخوردار هستند. پس این عامل در یکی دو دهه آینده تعیینکننده است. عامل دوم که میتواند این وضعیت را بهتر یا بدتر کند، موضوع تورم است. هر چقدر تورم بیشتر باشد، خانوادههای ثروتمندتری که داراییهای بیشتری دارند، میتوانند روی نوسان قیمتها سوار شوند و خانوادههای کمدرآمدتر که داراییهای سرمایهای ندارند، قاعدتا امکان کمتری برای محافظت از تورم خواهند داشت. اگر این تورم بالایی که در کشور وجود دارد، استمرار پیدا کند وضعیت تحرک اجتماعی و وضعیت نابرابری اقتصادی و مالی بدتر خواهد شد. اما عامل سومی که در یکی - دو دهه آینده بسیار تاثیرگذار است، بحث فقر و نابرابری دیجیتال است که مشخصا به معنای شاخص دسترسی به اینترنت باکیفیت و پرسرعت است، چراکه در سطح دنیا یکی از روندها و ترندهایی که در یکی دو دهه آینده میتواند به کاهش نابرابری و بهبود تحرک اجتماعی کمک کند، بحث دسترسی به اینترنت باکیفیت و پرسرعت است.
به خصوص پس از کرونا بحث آموزش دیجیتالی و آموزش در فضای اینترنت در دنیا بسیار رونق گرفت. امروزه چقدر این شاخص کشورها را به فقیر و غنی تقسیم میکند؟
در فقیرترین مناطق دنیا هم که شاید دسترسی به زیرساختهای آموزشی ناچیز باشد، به واسطه دسترسی به اینترنت پرسرعت به حداقلهای آموزشی دسترسی دارند. در فقیرترین مناطق دنیا صرف دسترسی به اینترنتی که بشود با آن ویدیو کنفرانس باکیفیت برگزار کرد، کافی است که افراد در این مناطق بتوانند امکان برقراری ارتباط ویدیوکنفرانسی داشته باشند که در کنار آن بتوانند مشاغل تماموقت یا پارهوقتی را بهدست آورند. از طرف دیگر دسترسی به زیرساختهای اینترنتی باکیفیت باعث شده است که با دسترسی به یوتیوب افراد در فقیرترین مناطق دنیا بتوانند آموزشهای خیلی خوب ببینند یا حتی بتوانند با حضور مستقیم در یوتیوب یا پلتفرمهای مشابه محتوای باکیفیت تولید کنند و درآمدزایی داشته باشند. به هر حال یک شاخص کلیدی دسترسی به اینترنت پرسرعت این است که مردم بتوانند به ویدیوکنفرانس و پلتفرمهای ویدیویی دسترسی داشته باشند، این روندی است که به نفع بهبود کاهش نابرابری و تحرک اجتماعی است و در این صورت این نمودار میتواند وضعیت بهتری در یکی دو دهه آینده پیدا کند، اما اگر از این شاخصها دور شویم با سیاستهایی مثل طرح صیانت و یا محدودسازی سرعت اینترنت که متاسفانه طرفدارانی هم دارد، حتما یکی از نتایج آن وضعیت بدتر نابرابری اقتصادی و مالی است. اما شاخص چهارمی که روی برابری اقتصادی و مالی در ایران طی یکی دو دهه آینده اثر محسوسی خواهد گذاشت، موضوع یارانهها است. ما هر چقدر که یارانههای نقدی فراگیرمان بیشتر باشد، انتظار بر این است که تحرک اجتماعی و نابرابری اقتصادی و مالی وضعیت بهتری پیدا کند و بر عکس هر چقدر یارانههای غیرنقدی را افزایش دهیم، قابل انتظار است که وضعیت نابرابری و تحرک اجتماعی بدتر شود. برای مثال وقتی تصمیم بگیریم که به سوخت هواپیما یارانه دهیم یا به دلار برای سفرهای توریستی خارج از کشور یارانه بدهیم و یا آیتمهایی از این دست، به هر حال گروههای ثروتمندتر بیشتر از آن بهرهمند میشوند، اما هر چقدر تصمیم بگیریم این مدل یارانههای مخرب که میتوانیم به آنها یارانههای سیاه هم بگوییم را کمتر کنیم و به سمت یارانههای نقدی که انتظار از آن بهبود نابرابری اقتصادی است، برویم، وضعیت مناسبتر میشود. این چهار پارامتر اصلیترین تاثیر را روی همه شاخصهای مرتبط با نابرابری اقتصادی و مالی طی 10 تا 20 سال آینده در ایران خواهد داشت.