داستان زخمکاری خضریان، قطعهسازان و ایران خودرو
نماینده تهران یک روز بعد از اینکه در صحن علنی مجلس ادعاهایی درباره واگذاری سهام دولتی ایران خودرو مطرح کرد، نامه سرگشادهای به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس نوشته و خواستار ورود این کمیسیون به خصوصیسازی ایرانخودرو شد.
یکی از انتقاداتی که درباره «زخمکاری» سریال محبوب شبکه نمایش خانگی مطرح میشود این است که داستان فیلم در دنیایی بدون قانون و پلیس رخ میدهد؛ تا نیمه فصل چهارم که در حال پخش است، بیش از 15 نفر کشته شدند، چند نفر خودکشی کردند، چند نفر که کشته شده بودند از گور برخاستند، اما نهتنها پلیس ایران، بلکه پلیس اوکراین و ترکیه هم باخبر و پیگیر نمیشوند.
قاچاق مواد مخدر، پولشویی، نزاعهای خونین، انفجار و... چنان به صورت اغراقشده و پرشمار در تاروپود ساخته امیرحسین مهدویان تنیده شده که به اعتقاد منتقدان فضای داستان را فرسخها از باورپذیری دور کرده است. وقتی جهانِ داستانی چنین قاعدهای دارد و باید بهگونهای سناریو بنویسد که باورپذیر باشد، چگونه میتوان فضایی که علی خضریان، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در نامهاش ترسیم کرده را درک کرد؟
نماینده تهران یک روز بعد از اینکه در صحن علنی مجلس ادعاهایی درباره واگذاری سهام دولتی ایران خودرو مطرح کرد، نامه سرگشادهای به کمیسیون اصل 90 مجلس نوشته و خواستار ورود این کمیسیون به خصوصیسازی ایرانخودرو شد. نکته قابل تأمل این است که خضریان در این مکتوب فهرستی از دستگاهها و نهادهای دولتی، رسمی، نظارتی و قضایی را به قصور، اشتباه، اهمالکاری و تخلف متهم کرده است؛ از سازمان بورس و اوراق بهادار، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و شورای رقابت گرفته تا وزارت صمت و مجمع ایرانخودرو که در مجموع اینگونه القاء میکند واگذاری سهام ایرانخودرو به بخش خصوصی به جای بورس در یک جهان داستانی شبیه «زخم کاری» رخ داده است که نه از قانون در آن خبری هست و نه نیروی نظارتی و انتظامی.
خضریان در این نامه با کلیگویی و عدم تفسیر دقیق از بندهای قانون اساسی، ادعاهای بدون مصداق و مستند همچنین نادیدهگرفتن عمدی یا غیرعمدی نقش نظارتی دولت و سایر نهادها این گونه نتیجه میگیرد؛
1.تمام معضلات صنعت خودروسازی تقصیر یک شرکت قطعهسازی است.
2.اینکه سهامداران ایرانخودرو، مالک بخشی از سهام شرکت قطعهسازی کروز هم هستند، باعث تعارض منافع و زمینزدن عمدی ایرانخودرو از سوی شرکت قطعهسازی خواهد شد.
حتی اگر چند بار از روی نامه طولانی نماینده تهران بخوانید، باز هم متوجه نمیشوید که چرا قطعهسازی و خودروسازی در تعارض یکدیگر قرار گرفتهاند؟ زیرا هرکسی که فقط یک بار از خودرو استفاده کرده باشد، میداند خودرو چیزی جز مجموع صدها قطعه نیست که در ارتباط با یکدیگر عمل کرده و اتومبیل را به حرکت در میآورد و لذا قطعهسازی، ستون فقرات خودروسازی است.
به زبان ساده، حیات دو مجموعه خودروسازی و قطعهسازی هم در جهان و هم کشور ما چنان به یکدیگر وابسته است که در صورت تعطیلی یک بخش، بخش دیگر خیلی زود از کار میافتد و از هم میپاشد. حال سوال اینجاست چرا باید شرکتهای قطعهسازی که سود و سرپا ماندنشان محصول تولید خودروست، دنبال زمینزدن بزرگترین مشتریشان باشند؟ اصلاً چگونه ممکن است یکسری سهامدار، پول و سرمایهشان را صرف خرید سهام شرکتی کنند که میخواهند آن را به زمین بزنند؟!
حتی اگر چند بار دیگر از روی نامه طولانی نماینده تهران بخوانید، باز هم متوجه نمیشوید چرا استدلالهای خضریان در تضاد کامل با گزارش مرکز پژوهشهای مجلس همچنین گزارش کمیته تحقیق و تفحص پارلمان از ایرانخودرو و سایپا قرار دارد؟ گزارشی که بعد از بررسیها و بازرسیهای طولانی یک هیئت 15نفره از نمایندگان پیشین مجلس اینگونه نتیجه گرفت که «دولت برخلاف آنکه در ظاهر 5/71 درصد از سهام ایرانخودرو را در اختیار دارد اما با واگذاری سهام این شرکت به شرکتهای عمومی وابسته تحت کنترل خود همچنین ایجاد یک نظام سهامداری چرخهای عملاً مدیریت ایرانخودرو را در اختیار خود نگه داشته است که علاوه بر امتداد احاطه کامل دولت بر ایران خودرو و سایپا موجب ایجاد کمبود سرمایه در این شرکت طی سالهای دهه 90 شده است»؛ یعنی همان سالهایی که باعث خلق زیان امروزی 122 هزار میلیارد تومانی در ایرانخودرو شده و روزبهروز متورمتر و ملتهبتر میشود.
حتی اگر چند بار دیگر از روی نامه طولانی نماینده تهران بخوانید، باز هم متوجه نمیشوید چرا این نماینده مجلس هیچ سهمی برای تحریمها، محدودیت خرید مواد اولیه و تبادلات ارزی، افزایش قیمت دلار و تورم، 160 شرکت اقماری ایرانخودرو که به گفته علی علیلو نماینده سابق مجلس و عضو ارشد هیئت تحقیق و تفحص از خودروسازان فقط برای اعطای پست مدیریت به نورچشمیهای انتخاباتی و سیاسی تشکیل شده، توسعه غیرکارشناسی کارخانههای زیانده ایرانخودرو در برخی استانهای خاص و سفارششده و... هیچ اشارهای نشده است.
اما فقط یک بار خواندن از روی نامه طولانی نماینده تهران کافی است تا کلیدواژهها و البته استدلالهای توئیتری که در فحوای نامه برق میزند را پیدا کنید.
با این اوصاف میتوان گفت اگرچه سیستم اداری، اجرایی، تقنینی، قضایی و انتظامی کشور نقطهضعفها و ایرادات قابل اصلاحی دارد، اما قطعاً با جهان داستانی «زخمکاری» قابل قیاس نیست. هرچند نمیتوان از این احتمال غفلت کرد که ذینفعانی که سودهای شخصی و جناحیشان با خصوصیسازی ایرانخودرو و سایر بنگاههای مشابه به خطر افتاده، دنبال زدن زخمکاری بر پیکر تولیدکنندگان، کارآفرینان و سرداران اقتصادی باشند. در چنین فضایی بر تمام نمایندگان مجلس فرض است براساس وظیفه ذاتی خود وکیل مردمی باشند که چهار دهه است زیان مدیریت دولتی در ایرانخودرو و سایپا از جیب آنها برداشته شده است.
و درپایان سوال اینجاست
1.آقای خضریان چه راهحلی برای پایان زیان 120 همتی ایران خودرو دارد؟
2.چرا سهامدار 30 درصدی بخش خصوصی ایرانخودرو که در قطعهسازی و تولید خودرو موفق بوده را مافیا مینامد اما جریان حاکم بر ساختار دولتی که زیان 38 همتی تنها درسال گذشته را مرهون مافیای مدیریت نمیداند؟
3.تا کی باید دنبال نفی بخش خصوصی با استفاده از ادعا و اتهام و سخنان ناروا بود واقعاً شرکتی که هماکنون 14000 شاغل دارد و از دولت هم پول نمیگیرد چرخه مالی ایجاد کرده مافیاست یا مدیرانی که خلق زیان هنر اول و آخرشان است و ارائه محصول بیکیفیت؟
4.چرا مقام معظم رهبر ی درسال گذشته تاکید کرد شرکتی که سهام اصلیاش متعلق به بخش خصوصی و دولت تنها 5 درصد سهم دارد اصرار بر مدیریت با ساختار دولتی دارد به جای نظارت و سیاستگذاری که وظیفه دولت است؟
5.آقای خضریان از واژه مافیا خسته نشدهاید باور کنید مافیا در بخش خصوصی نیست این دولت است که مافیا با ایجاد رانت خلق میکند؟
6.امسال سال جهش تولید با مشارکت مردم است چرا شما همچنان بر طبل ادعا و اتهام برعلیه بخش خصوصی بدون سندومدرک میکوبید؟(نمونهاش همین ایرانخودرو است که کاهش تولید درسال جاری داشته البته با اصرار بر استمرار مدیریت دولتی و فرافکنی)