| کد مطلب: ۲۴۴۹۱
پیامی به پزشکیان

محسن رنانی، اقتصاددان و عضو شورای راهبری پس از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات، خطاب به رئیس‏‌جمهور نوشت

پیامی به پزشکیان

در هنگام بررسی نامزد‌های وزارت نیرو در شورای راهبری، برخی مدیران باسابقه و بزرگان جلسه اصرار داشتند که در حوزه برق ما اکنون با ناترازی بزرگی روبه‌رو هستیم که در فصل‌ گرما موجب چندین ساعت قطعی برق، در هر روز، در بخش تولیدی کشور شد

در هنگام بررسی نامزد‌های وزارت نیرو در شورای راهبری، برخی مدیران باسابقه و بزرگان جلسه اصرار داشتند که در حوزه برق ما اکنون با ناترازی بزرگی روبه‌رو هستیم که در فصل‌ گرما موجب چندین ساعت قطعی برق، در هر روز، در بخش تولیدی کشور شد؛ پس باید یک فرد پرتجربه و استخوان خردکرده که سابقه وزارت داشته باشد وزیر نیرو شود تا بتواند به فوریت برای ناترازی فکری کند و مثلاً ظرف دو سه سال چندین نیروگاه برق را راه‌اندازی کند.

بنابراین اصرار بر این بود که حوزه نیرو جای جوان‌بازی نیست و ریسک نباید کرد. پاسخ ما این بود: مشکل وزرای سالخورده و استخوان‌ خردکرده این است که می‌کوشند در همان پارادایم و الگوهای فکری قبلی، بحران برق را حل کنند؛ همان الگوهای فکری که خودشان بحران امروز را خلق کرده‌اند. چنین وزیری دوباره می‌رود و به سرعت به ساخت نیروگاه‌هایی مجوز می‌دهد که با سوخت گاز یا سوخت مازوت کار می‌کنند، چون می‌خواهد به‌سرعت نشان دهد که توانست ناترازی را حل کند.

فرض کنیم که باوجود تحریم‌ها، در تأمین منابع مالی و در تأمین تجهیزات نیروگاه‌ها نیز مشکلی نداشته باشند؛ آنگاه ما سه سال دیگر مثلاً ده نیروگاه بزرگ جدید ساخته‌ایم که وارد مدار می‌شود. اما چه می‌شود؟ حاصل آن نیروگاه‌ها می‌شود فشار بیشتر بر مصرف گاز و تشدید بحران کمبود گاز. آنگاه در گام بعدی به‌علت قطعی گاز به آن نیروگاه‌ها اجازه می‌دهند که با مازوت کار کنند؛ یعنی تشدید آلودگی هوای شهرها که هم‌اکنون نیز از آستانه بحران گذشته است.

پس ما از هم‌اکنون باید وزیری جوان و دانشمند و پرانرژی، با تخصص در حوزه انرژی‌های پاک و تجدیدپذیر انتخاب کنیم که بتواند الگوی تولید برق ایران را از روش سنتی (سوخت فسیلی) به روش مدرن (سوخت‌های پاک) متحول کند. وزیر انرژی باید بتواند با افق‌گشایی و تغییر الگوهای فکری در حوزه انرژی، «اتفاق» تازه‌ای را در این حوزه رقم بزند وگرنه بحران روز‌به‌روز تشدید خواهد شد.

تقریباً همین داستان را درباره همه وزارت‌خانه‌های دیگر داشته‌ایم. اما نهایتاً آنچه رقم خورد این بود که با بحث‌های جدی که شد تقریباً این توافق حاصل شد که در تمام وزارتخانه‌ها در کنار نیروهای استخوان خردکرده و سالخورده، نیروهای جوان و خوشفکر و دانشمند و دارای سابقه‌کافی و تجربه‌‌های موفق نیز معرفی کنیم؛ که برخی از آنان نیز خانم بودند. اکنون نوبت رئیس‌جمهور است که از میان این نامزدها، فهرستی را انتخاب کند که بتوان نام آن را «کابینه اتفاق ملی» ‌نهاد.

یعنی کابینه چهاردهم باید بتواند در همه حوزه‌های بحرانی، «اتفاق ملی» رقم بزند تا دولت چهاردهم بتواند به یک «دولت اتفاق ملی» تبدیل شود. زنهار، زنهار که رئیس‌جمهور تحت فشار بزرگان چپ و راست، اصلاح‌طلب و اصولگرا، سنتی و تحول‌خواه، قرار گیرد و به‌جای انتخاب کابینه‌ای که «اتفاق ملی» را رقم بزند، کابینه‌ای انتخاب کند که ظاهرش «وفاق ملی» است؛ اما باطنش تسلیم شدن در برابر فشارها، چانه‌زنی و سهم‌خواهی کسانی است که رئیس‌جمهور یا در فرایند تبلیغات انتخاباتی به آنها مدیون شده است (مجاهدان جمعه) یا به نام «وفاق ملی» می‌خواهد دل آنها را به دست آورد (مجاهدان شنبه). زنهار، زنهار که نباید «کابینه اتفاق ملی»‌ فدای شعار «وفاق ملی‌» شود.

وفاق ملی نیازمند اصلاح رویه‌ها و برخورد‌ها و سخنان همه بازیگران فضای سیاسی و توافق آنها برای تمرکز بر منافع ملی برای عبور از بحران‌های ملی است. اما «اتفاق ملی» نیازمند کابینه‌ای جوان، پرانرژی، متخصص، باتجربه و پر ایده است. برخی از صاحب‌نظرانی که در کمیته‌های بررسی صلاحیت نامزدها حضور داشتند به ما گفتند که در این بررسی‌ها ما با پدیده‌هایی روبه‌رو شدیم که خودمان هم حیرت‌زده‌ایم.

یعنی ظرفیت‌های عظیمی از تخصص و مهارت و نوآفرینی در کشور هست که فقط باید از نظر سیاسی عزم کنیم که از آنها بهره ببریم. درخواست صمیمانه‌ام از دکتر پزشکیان این است که «اتفاق ملی» را فدای «وفاق ملی» نکند. برای وفاق ملی برود و دست بزرگان و سالخوردگانِ جناح‌های مختلف را ببوسد وبا آنها همدلی کند؛ اما برای «اتفاق ملی» اجازه دهد کابینه چهاردهم از محاصره نیروهای فرتوت دولت‌های پیشین، با الگوهای فکری منقضی شده، رها شود.

از تجربه بزرگان همه جناح‌ها و گروهها البته باید در اتاق‌های فکر و شوراهای مشورتی و نظارتی بهره ببرد، اما سکان عمل را به جوانان دانشمند و توانمند و نوآوری بسپارد که فارغ از ملاحظات سیاسی و منفعتی نهادها و جناح‌های مختلف، بتوانند آن «اتفاق ملی» را رقم بزنند. چنین باد.

دیدگاه

ویژه اقتصاد
سرمقاله
آخرین اخبار