با رشد فزایندههای تولید انرژیهای تجدیدپذیر، تولید برق خورشیدی به زودی از برق آبی پیشی میگیرد
رهایی جهان از کارتلهای نفتی
«اینکه دنیا به سمت انرژیهای تجدیدپذیر میرود، دیگر راه بیبازگشت است. اکنون حدود ۱۰۰ کشور از مرز ۵۰ درصد گذشتهاند و تعداد زیادی از ۷۵ درصد هم عبور کردهاند. در دنیای انرژیهای تجدیدپذیر، برق آبی برای چندین دهه پادشاه بود. اما دادههای آژانس بینالمللی انرژی نشان میدهد: انتظار میرود که تولید برق جهانی از خورشیدی فتوولتائیک و باد در سال ۲۰۲۴ از انرژی برق آبی پیشی بگیرد. این به دنبال افزایش ۳۳ درصدی سال به سال در تولید جهانی PV خورشیدی و رشد پایدار ۱۰ درصدی در تولید بادی است.»
اروپا در سال جاری به دلیل عدم تطابق بین عرضه و تقاضا، با افزایش تولید برق خورشیدی، رکورد ساعتهایی را که قیمت برق منفی شد، شکست، اما این امر بهطور بالقوه مزایایی داشت از جمله انتقال سرمایهگذاریها به سمت راهحلهای ذخیرهسازی. بازارهای عمدهفروشی برق در اکثر اقتصادهای کلیدی اروپا در ساعاتی قیمتهای صفر یا منفی داشتند.
این بدان معناست که تولیدکنندگان اغلب مجبورند برای تخلیه برق یا توقف نیروگاههای خود هزینه بپردازند. تولید نیروگاههای آبی و هستهای نقش زیادی در مازاد عرضه داشتهاند، اما اروپا شاهد گسترش نیروگاههای انرژی خورشیدی بوده است. قیمتهای منفی برق برای آلمان که دارای بزرگترین ظرفیت تولید انرژی خورشیدی و بادی اروپا است، موضوع جدیدی نیست، اما سال 2024 اولین سالی است که اسپانیا پس از چندین سال رشد قوی در نصب و راهاندازی نیروگاههای خورشیدی، شاهد این قیمتهاست.
از زمانی که اولین فناوری تبدیل نور خورشید به انرژی معرفی شد 70 سال میگذرد. در این مدت فناوری تولید برق خورشیدی راهی دراز و پرفرازونشیب طی کرده است تا به روزی برسد که این نوع تولید برق را به یکی از ارزانترین روشهای تولید برق در دنیا تبدیل کند. حالا دنیا در حال تغییر است و این فناوری کار را به جایی رسانده است که قیمت تولید برق گاه در برخی کشورها منفی میشود. با این حساب وضعیت تولید برق در دنیا به چه سمتی خواهد رفت؟
از اولین کاربردهای انرژی خورشیدی این بود که محققان توانستند یک چرخوفلک اسباببازی به چرخش درآورند. اکنون پنلهای خورشیدی مدتهاست از مرحله استفاده در اسباببازیها گذشتهاند و امروزه این پنلها در تمام دنیا مساحتی برابر با نیمی از مساحت ولز را اشغال کردهاند.
براساس گزارش اکونومیست این فناوری امسال توانسته است حدود 6 درصد از برق جهان را تامین کند؛ یعنی تقریباً سه برابر انرژی الکتریکی مصرفی آمریکا در سال 1954. ارقام شگفتآوری که از تولید برق خورشیدی در دنیا مطرح میشود اغراق نیست. ظرفیت نصبشده صفحات خورشیدی تقریباً هر سه سال دو برابر میشود و بنابراین هر دهه این ظرفیت 10 برابر میشود.
چنین رشد مستمری به ندرت در دیگر فناوریها دیده میشود. 10 سال پیش کمتر کسی فکر میکرد این فناوری تولید برق روزی به چنین جایگاهی در دنیا دست خواهد یافت. افزایش 10 برابری بعدی برابر با هشت برابر کردن کل ناوگان هستهای جهان در کمتر از زمانی است که معمولاً برای ساخت تنها یک مورد از آنها نیاز است.
به احتمال زیاد تا اواسط دهه 2030 سلولهای خورشیدی بزرگترین منبع انرژی برق در کره زمین خواهند بود و تا دهه 2040 مزارع خورشیدی بزرگترین منبع تمام انرژی دنیا خواهند بود. با توجه به روندهای فعلی، چنین برمیآید که هزینه تمامشده برقی که این فناوری تولید میکند کمتر از نصف هزینه ارزانترین برق موجود امروز باشد. این امر تغییر اقلیم را متوقف نمیکند، اما میتواند سرعت رخداد تغییر اقلیم را بسیار کمتر کند. بسیاری از کشورهای جهان از جمله آفریقا، که 600 میلیون نفر هنوز قادر به روشن کردن لامپ برق در خانههای خود نیستند از این منبع انرژی بهرهمند خواهند شد. این بهرهمندی احساسی جدید است؛ احساسی دگرگونکننده برای نوع بشر.
نفت کمتر، دموکراسی بیشتر
عبداله باباخانی، کارشناس انرژی در خصوص تاثیر رشد انرژیهای تجدیدپذیر در شبکه ایکس نوشت: «اکنون که بشر به سمت انرژیهای نامحدود روزمینی بهجای منابع محدود زیرزمینی حرکت کرده است، اتفاقات دیگری نظر کارشناسان را به خود جلب کرده است: اول اینکه کشورها از وابستگی به کشورهای نفتخیز و کارتلهای نفتی رهایی مییابند و بالطبع باید منتظر کاهش جنگها و درگیریها که بیشتر برای کنترل منابع انرژی بود، باشیم.
دوم آنکه مردم در تامین انرژی خود به سمت نوعی استقلال از حکومتهایشان میروند و خود تامینکننده انرژی مورد نیاز خود بهکمک خورشید، باتریها و پمپهای گرمایشی خواهند بود، (19درصد از 35 درصد برق تجدیدپذیر جهان در پشتبامها تامین شده است). این استقلال انرژی میتواند، حکومتها را به سمت دموکراسی بیشتر سوق دهد.»
تولید انرژی خورشیدی چه وضعیتی دارد؟
با افزایش تولید تجمعی یک کالای ساختهشده، هزینهها کاهش مییابد. با کاهش هزینهها، تقاضا افزایش مییابد. با افزایش تقاضا، تولید افزایش مییابد و هزینهها بیشتر کاهش مییابد. اما این روند نمیتواند برای همیشه ادامه یابد، تولید، تقاضا یا هر دو همیشه در یک جایی محدود میشوند. در گذارهای پیشین انرژی، یعنی از چوب به زغالسنگ، از زغالسنگ به نفت و از نفت به گاز، بازده استخراج افزایش یافت، اما در نهایت هزینه یافتن سوخت بیشتر این بازده را جبران کرد.
اما بر اساس گزارشی که اکونومیست چند ماه پیش منتشر کرده بود انرژی خورشیدی با چنین محدودیتی روبهرو نیست. منابع مورد نیاز برای تولید سلولهای خورشیدی و نصب آنها در مزارع خورشیدی، ماسههای غنی از سیلیکون، مکانهای آفتابی و نبوغ انسانی است که هر سه این منابع فراوان هستند. تولید سلول خورشیدی خود مصرفکننده انرژی است، اما انرژی خورشیدی به سرعت تولید سلول خورشیدی میافزاید.
بخش تقاضا هم بزرگ و هم انعطافپذیر است، اگر برق ارزانتر شود، مردم کاربردهایی برای آن پیدا خواهند کرد. نتیجه این است که برخلاف منابع انرژی قبلی، انرژی خورشیدی به طور معمول ارزانتر شده و ارزانتر باقی خواهد ماند. محدودیتهای دیگری وجود دارد. با توجه به تمایل مردم به زندگی غیر از ساعات روز، باید امکان ذخیرهسازی انرژی خورشیدی فراهم شود و از سویی نگرانی دیگر این است که اکثر پنلهای خورشیدی دنیا و تقریباً تمام سیلیکون خالصی که برای تولید پنل خورشیدی نیاز است از چین میآیند. صنعت خورشیدی در چین بسیار رقابتی است و یارانههای زیادی دریافت میکند و از تقاضای فعلی پیشی میگیرد. این بدان معناست که ظرفیت چین به اندازهای بزرگ است که بتواند توسعه این صنعت را در سالهای آینده هم ادامه دهد.
اما همین توسعه صنعت خورشیدی در چین نگرانی دیگری برای کشورهای غربی به وجود خواهد آورد. هرچند چین همانند وضعیت حال کشورهای اوپک که قیمت جهانی نفت را در کنترل خود دارند، احتمالاً کنترل چندانی بر قیمت پنلهای خورشیدی نخواهد داشت اما این واقعیت که یک صنعت حیاتی در چین توسعه بیابد برای غربیها مایه نگرانی خواهد بود. تخمینها میگویند امسال در دنیا چیزی حدود 70 میلیارد سلول خورشیدی تولید خواهد شد و اکثر قریب به اتفاق این سلولها در چین تولید میشوند.
این نگرانی از سمت ایالات متحده بیشتر احساس میشود، به همین دلیل است که این کشور بر تجهیزات خورشیدی چینی تعرفه وضع کرده است. با این حال، از آنجایی که تقاضای بسیار بالایی برای پنلهای خورشیدی در تمام دنیا وجود دارد، بقیه جهان هم فرصت زیادی برای ورود به بازار انرژی خورشیدی خواهند داشت. ایالات متحده یک تراوات ظرفیت خورشیدی جدید در انتظار نصب دارد و قیمتگذاری کربن کمک خواهد کرد که این گذار انرژی سریعتر رخ دهد، درست مانند گذار از زغالسنگ به گاز در اتحادیه اروپا.
در سال 2023 سلولهای خورشیدی در دنیا 1600 تراوات ساعت برق تولید کردند، یعنی چیزی حدود 6 درصد کل برق تولیدی دنیا و کمی بیش از یک درصد از مصرف انرژی اولیه جهان.
اعداد امیدبخش دیگری هم وجود دارند: در سال 2004، یک سال تمام طول میکشید تا یک گیگاوات ظرفیت انرژی خورشیدی نصب شود. در سال 2010، همین ظرفیت را میشد یکماهه نصب کرد. همین زمان برای سال 2016، یک هفته بود. در سال 2023 در عرض چند روز شاهد نصب یک گیگاوات ظرفیت خورشیدی بودیم.
در سال 2024، تحلیلگران بلومبرگ اعلام کردند انتظار دارند روزی 520 تا 655 گیگاوات ظرفیت خورشیدی نصب شود، یعنی روزانه به اندازه ظرفیت نصبشده دو سال چون سال 2004. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی، خرید و نصب پنلهای خورشیدی در حال حاضر بزرگترین بخش سرمایهگذاری در تولید برق است و انتظار میرود در سال جاری 500 میلیارد دلار سرمایهگذاری وارد این حوزه شود که فاصله چندانی با سرمایهگذاری در صنایع بالادستی نفت و گاز ندارد.
ظرفیت نصبشده پنلهای خورشیدی هم هر سه سال دو برابر میشود. به گفته انجمن بینالمللی انرژی خورشیدی، در سال 2026 انرژی خورشیدی برق بیشتری از تمام نیروگاههای هستهای جهان، در سال 2027 برق بیشتری از تمام توربینهای بادی دنیا، در سال 2028 برق بیشتری از تمام سدهای برقآبی دنیا، در سال 2030 برق بیشتری از تمام نیروگاههای گازی دنیا و در سال 2032 برق بیشتری از تمام نیروگاههای زغالسنگی دنیا تولید خواهد کرد (همین پیشبینیها نشان میدهد که هنوز هم در دنیا زغالسنگ در تولید برق چه جایگاه بالایی دارد).
آیا تولید برق خورشیدی همچنان اوج خواهد گرفت؟
در سال 2022، راپرت وِی از دانشگاه آکسفورد بررسی کرد که اگر هزینه برق خورشیدی و دیگر تکنولوژیهای مربوط روند کاهشی خود را ادامه دهد چه اتفاقی رخ خواهد داد. او در سناریوی «گذار سریع» به این نتیجه رسید که تا سال 2070 دنیا میتواند از سلولهای خورشیدی انرژی بسیار کارآمدتری نسبت به مجموع بقیه انرژیها بهدست آورد.
با این حال کارشناسان هم میدانند که به ندرت ممکن است چنین رشدنمایی رخ دهد. در سال 2009، ظرفیت نصبشده خورشیدی در سراسر جهان 23 گیگاوات بود. آن زمان کارشناسان در آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی کردند که در 20 سال منتهی به 2030 این ظرفیت به 244 گیگاوات افزایش خواهد یافت. اما در کمال تعجب دنیا در سال 2016 به این نقطه عطف رسید.
نات بولارد، تحلیلگر انرژی میگوید: در بیشتر سالهای دهه 2010 تاسیسات خورشیدی 235 درصد از پیشبینیهای پنجساله آژانس بینالمللی انرژی پیشی گرفتند. از سال 1800 تا 2020، میزان انرژی دریافتی جهان از زغالسنگ تقریباً 400 برابر افزایش یافت. اما اگر این انرژی براساس تورم تعدیل شود، از نظر محتوای انرژی، هزینه زغالسنگ کم و بیش ثابت مانده است.
همین امر در مورد هزینههای بلندمدت نفت و گاز طبیعی نیز صادق است. بهرهبرداری از این سوختها باعث رشد اقتصادی زیادی شد. از این رو سوختها را مقرونبهصرفهتر، استفاده از آنها باارزشتر و بازدهی تولیدشان را بیشتر کرد. اما هزینههای این سوختها بهطور کلی در شرایط واقعی ثابت مانده است. از دهه 1960، آنچه که تحلیلگران آن را هزینه ترازشده انرژی خورشیدی(LCOE یعنی معیار متوسط هزینه خالص فعلی تولید برق برای یک نیروگاه تولیدی در طول عمر آن) مینامند، بیش از 1000 برابر کاهش یافته و این روند کاهش ادامه دارد. حال که انرژی خورشیدی بخش مهمی از کل مجموعه انرژی جهان را تشکیل میدهد، جهان به طور کلی شاهد ارزانتر و مقرونبهصرفهتر شدن این انرژی خواهد بود.
در سال 2015 بلومبرگ برآورد کرد که هزینه ترازشده انرژی خورشیدی، 122 دلار در هر مگاوات ساعت است، تقریباً برابر با نصف هزینه ترازشده انرژی بادی ساحلی (توربینهای نصبشده در خشکی) آن زمان یعنی 83 دلار. در آن زمان هزینه تراز شده انرژی برای زغالسنگ در مناطقی بدون درنظر گرفتن قیمت کربن 50 تا 75 دلار بود. امروزه این هزینه برای انرژی خورشیدی و هم نیز انرژی بادی ساحلی کمتر از 40 دلار است، درحالیکه زغالسنگ در همان جایی که بود باقی مانده است.
به این ترتیب انفجاری از نوآوری با هدف استفاده حداکثری از این ثروت، روش کار بسیاری از صنایع موجود را تغییر خواهد داد و صنایع جدیدی را از ابتدا ایجاد خواهد کرد. این شدیدترین کاهش قیمت یکی از عوامل اساسی تولید خواهد بود که اقتصاد جهان تاکنون به خود دیده است.
آیا باید همچنان خوشبین بود؟
تا اینجای گزارش هر آنچه که ذکر شد، نشاندهنده مزایایی بود که این کاهش شدید قیمت انرژی خورشیدی برای دنیا به همراه خواهد داشت. حال سوال اصلی این است که این خوشبینیها درست است؟ آیا این روند کاهش قیمت واقعاً به نفع همه خواهد بود؟ پاسخ سوال کمی پیچیده است و به راحتی با بله و خیر نمیتوان جواب داد. بهطور خلاصه قیمتهای منفی لزوماً اعداد و ارقام قبضهای برق مردم را کاهش نمیدهد و برعکس میتواند جنبههای منفی زیادی را به همراه داشته باشد، از جمله مختل کردن سرمایهگذاریهای تجاری برای ساخت انرژیهای تجدیدپذیر بیشتر. انجمن انرژیهای سبز اسپانیا میگوید با کاهش شدید قیمت برق خورشیدی، سرمایهگذاران از این حوزه فراری شدهاند.
بازارهای برق اروپا تغییر قابل توجهی را تجربه میکنند زیرا منابع انرژی تجدیدپذیر، بهویژه انرژی بادی و خورشیدی، به بخش بزرگتری از ترکیب انرژی این کشورها تبدیل شدهاند. به گزارش اویلپرایس هفته گذشته قیمت برق در چندین بازار اروپایی از جمله آلمان به دلیل افزایش تولید برق تجدیدپذیر به زیر صفر رسید.
انتظار میرود در آلمان، تولید انرژی بادی به 22/7 گیگاوات برسد که بالاترین میزان در چهار ماه گذشته است. علاوه بر آن بر اساس گزارش بیزینس اینسایدر، تولیدکنندگان انرژی خورشیدی در دورهای ۱۰ روزه، مجبور به کاهش ۸۷ درصدی قیمتها در ساعات اوج تولید شدهاند. در واقع، زمانی که تولید انرژی به اوج خود میرسد، قیمت برق به زیر صفر کاهش مییابد. بهطور متوسط، قیمت دریافتی برق 9/1 یورو به ازای هر مگاوات ساعت بود که به میزان قابل توجهی کمتر از 70/6 یورو پرداخت شده در ساعاتی بود که تابش آفتاب کمتر است. کارشناسان بانک سوئدی SEB Research میگویند این اتفاق زمانی رخ میدهد که حجم برق غیرقابل تنظیم تولیدی بزرگتر از حجم تقاضا شود.
این افزایش تولید انرژیهای تجدیدپذیر شبکه برق را تحت تاثیر قرار داده و منجر به ثبت قیمتهای منفی شده است. کارشناسان هشدار میدهند که این سناریو با ادامه گسترش تولید انرژیهای بادی و خورشیدی در اروپا باز هم تکرار میشود.
گسترش سریع ظرفیت باد و خورشید در حال تغییر شکل چشمانداز انرژی این قاره است. در روزهایی که هر دو منبع تولید بالایی دارند بازار با انرژی ارزانقیمت اشباع میشود و قیمتها را تا حدی کاهش میدهد که به منفی هم برسد.
آیا نباید خوشحال شد که قیمت انرژی چنین در حال کاهش است؟ شاید اگر درباره کشورهایی در آفریقا، آمریکای جنوبی، جنوب آسیا و حتی برخی مناطق خاورمیانه صحبت کنیم، با شنیدن چنین خبرهایی باید خوشحال شد. قیمت کمتر برق و حتی قیمت منفی برای مناطق توسعهنیافته به معنی این است که مردم بتوانند روزهای بهتری را پشت سر بگذارند، به معنی تغییر سبک غذا پختن، تغییر نوع درآمد، و بهطور کلی تغییر سبک زندگی برای ساکنان کشورهای جنوب صحرای آفریقا یا مناطقی مثل هند، عراق و افغانستان است. اما در اروپا وضعیت فرق خواهد کرد.
درحالیکه کاهش شدید قیمت انرژی در کوتاهمدت برای مصرفکنندگان سودمند است، اما چالشهای مدیریت یک شبکه انرژی را که به طور فزایندهای به منابع تجدیدپذیر متناوب متکی است، برجسته میکند.
آژانس بینالمللی انرژی میگوید «بیثباتی قیمتهای عمدهفروشی برق تجدیدپذیر بهوِیژه برق خورشیدی، شرکتهای سرمایهگذار را درباره درآمدها و سرمایهگذاریهای آتی با ابهام روبهرو خواهد کرد». ابهام نسبت به درآمد در بازار سرمایهگذاری، به معنی خروج سرمایهگذار از این بازارها خواهد بود.
کارشناسان اقتصادی موج بیسابقه ایجاد و راهاندازی تاسیسات خورشیدی در سال گذشته را عاملی میدانند برای تخریب قیمت انرژی در آلمان زیرا موجودی انرژی از میزان مصرف پیشی گرفته است. بیارن شیلدروپ، تحلیلگر ارشد در بانک SEB، میگوید: درحالیکه ظرفیت کل خورشیدی تا پایان سال 2023 به 81/7 گیگاوات رسید، بار تقاضا تنها به 52/2 گیگاوات رسید.
و از همه جالبتر اینکه تفاوت بین این دو عدد در تابستان بیشتر میشود، زیرا تابستان فصلی است که تولید بیشتر و تقاضا کمتر میشود (چون در اروپا مثل خاورمیانه در تابستان وسایل سرمایشی مصرف انرژی را افزایش نمیدهند اما در زمستان وسایل گرمایشی باعث افزایش تقاضای انرژی میشود).
اگر چنین روندی ادامه یابد و قیمت برق تولیدی بسیار کاهش یابد حتی به منفی برسد، سودآوری ضعیف یا نبود سود در نهایت میتواند توسعه انرژی خورشیدی آلمان را متوقف کند مگر اینکه دولتها نهتنها در آلمان بلکه در بقیه کشورهای اروپایی هم به دنبال ارائه یارانه به بخش انرژی باشند، یا به دنبال مشتریانی باشند خارج از اروپا که این برق تولیدی را از اروپاییها بخرند.
راه سومی هم هست و آن تمرکز و سرمایهگذاری بر نصب و راهاندازی باتریها و ارتقاء شبکهها و زیرساختهای برق است. این نوع سرمایهگذاری به مرور زمان در دسترس بودن «انرژی رایگان» را از بین میبرد و قیمتهای برق در ساعات روز را افزایش میدهد. درنتیجه اروپا شاهد رشد مجدد ظرفیت انرژی خورشیدی خواهد بود. اتحادیه اروپا تخمین میزند که ذخیره انرژی در این اتحادیه از سال 2022 تا 2030 باید بیش از سه برابر افزایش یابد تا با پیشبینیهای مربوط به سهم 69 درصدی انرژیهای تجدیدپذیر در سیستم برق این اتحادیه مطابقت داشته باشد.
برخی کارشناسان خوشبین هستند. آنها بر این باورند که «درمان قیمتهای منفی، قیمتهای منفی است» و بازار به گونهای تنظیم میشود که تاثیر قیمتهای منفی را کاهش دهد. در این صورت قیمتهای منفی نباید خیلی هم مضر درنظر گرفته شوند. بلکه سیگنالی برای توسعهدهندگان هستند تا فناوریهای انعطافپذیرتری بسازند. از جمله همانطور که اشاره شد راهاندازی ذخیرهسازی انرژی در مقیاس بزرگ یا اینکه سهم وسایل نقلیه الکتریکی افزایش یابد: زمانی که قیمتها پایینتر است، خودروها شارژ میشوند.
عدم تعادل عرضه و تقاضا نه موضوع جدیدی برای آلمان است و نه این کشور به تنهایی آن را تجربه میکند. بازار اروپا تا سال گذشته برای نصب ظرفیتهای جدید انرژی خورشیدی رقابت کرده است، این اقدام پس از قطع عرضه گاز روسیه به این قاره ضروری بود. با این حال پیش از این هم مازاد عرضه انرژی سبز اروپا، که حاصل تولید پنلهای خورشیدی، توربینهای بادی و توسعه انرژی هستهای است، باعث افت قیمت برق شده بود. بهعنوان مثال در سال 2023 بریتانیا رکورد 214 ساعت قیمت منفی انرژی را تجربه کرد یعنی بهطور میانگین بیش از نیم ساعت در روز. فراوانی قیمت منفی برق در سال 2023 نسبت به سال قبل از آن بیش از سه برابر شد.
در هلند و کشورهای شمال اروپا به طور متوسط در هر 24 ساعت 1 ساعت قیمت صفر یا منفی برق تجربه شده بود. حال دو سوال مطرح میشود: سوال اول: اگر قیمت برق تولیدی منفی میشود چرا شرکتهای برق از تولید برق دست نمیکشند؟ به هر حال قیمتهای منفی نشان میدهد که آنچه میفروشید ضایعاتی است که باید از شر آن خلاص شوید
. جواب در این است که برای برخی از انواع ژنراتورها، مانند نیروگاههای هستهای، خاموش شدن و راهاندازی مجدد گران تمام میشود و هزینه بیشتری بههمراه دارد. بنابراین، آنها مجبورند به تولید برق ادامه دهند، حتی اگر مجبور شوند آن را به قیمت پایین یا حتی با قیمت منفی بفروشند. برخی برآوردها میگویند تعطیلی و از کار انداختن یک نیروگاه هستهای بیش از 500 میلیون دلار هزینه دارد. سوال دوم: چرا مصرفکنندگان لزوماً از قیمتهای پایین سود نمیبرند؟
زیرا مصرفکننده انرژی معمولاً انرژی را در ساعاتی نیاز دارد که خورشید غروب کرده است درحالیکه قیمت برق در زمان تابش حداکثر خورشید منفی میشود. منفی شدن قیمت انرژی به این معنی نیست که شهروندان اروپایی در قبال مصرف برق پولی دریافت کنند؛ چون نرخ برق از پیش تعیین شده است. بهعنوان مثال شهروندانی که از زمان حمله روسیه به اوکراین به دلیل کاهش گاز وارداتی اروپا از روسیه با قبضهای بالای برق مواجه بودند هنوز هم این قبضها را پرداخت میکنند زیرا قراردادهای تامین برق معمولاً قردادهایی طولانیمدت هستند.
سخنگوی انجمن خدمات محلی VKU آلمان میگوید: تنها مصرفکنندگانی که در پمپ حرارتی، شارژر خودروی الکتریکی یا سیستم ذخیرهسازی سرمایهگذاری کردهاند، میتوانند از قیمتهای منفی سود ببرند. آنهایی که قراردادهایی با قیمت ثابت دارند، تنها زمانی تاثیر مثبت قیمتهای انرژی منفی را احساس میکنند که میانگین قیمتهای بازار در بلندمدت پایین بیاید.