| کد مطلب: ۱۰۱۶

مخالفت اسرائیل با برجام واقعاً تظاهر است؟

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

پاسخی به یکی از مدعاهای مخالفان داخلی توافق هسته‌ای

طیفی از تندروهای جناح اصولگرا اصرار دارند که سود احیای توافقنامۀ برجام عمدتاً به جیب اسرائیل می‏رود و مخالفت دولت و بسیاری از نهادهای اسرائیلی با احیای برجام، فقط نوعی تظاهر و ریاکاری به قصد گمراه کردن و اغفالِ تصمیم‌گیران رسمی ایران در این باره است. از همین رو، این طیف افراد، مصرانه تأکید می‏کنند که مسئولان ایران نباید تحت تأثیر مخالفت رسمی دولت اسرائیل با احیای برجام قرار گیرند و یک بار و برای همیشه، این توافقنامه را راهی سطل زباله کنند. گرچه نهادهای تصمیم‌گیر تا این اندازه متأثر از توصیه‏های طیف تندروتر اصولگرایان نیستند که از برجام به کلی دل بکنند، اما ظاهراً بر مبنای تحلیل‏ها و فشارهای آنان، در روند نهایی کردنِ توافقنامه به قدری تردید و بی‌ارادگی و تأخیر از خود نشان داده‌اند که اصل احیای آن با خطر جدی روبه‌رو شده است. در حقیقت، همین تردید و تأخیر بهترین فرصت را در اختیار مقام‏های سیاسی و امنیتی اسرائیل قرار داده است تا با تشدید فعالیت‏های دیپلماتیک و رایزنی‏های پشت‌پردۀ خود در جهت عقیم‌سازی برجام تلاش کنند و به موفقیت‌هایی نیز در این زمینه دست یابند. اینکه موضع اعلام‌شده و رسمی یک کشور دربارۀ موضوع یا بحرانی بین‌المللی، صرفاً پوششی برای پنهان‌سازی نیات واقعی آن تلقی شود، از جمله گمانه‌زنی‏های اصطلاحاً ابطال‌ناپذیری است که در علم سیاست و روابط بین‌الملل جای مستحکم و حتی سستی ندارد. قاعدتاً در روابط بین کشورهای متخاصم و رقیب و حتی متحد، گاه پیش می‏آید که دو طرف بر سر مساله‏ای خاص، دست به حیله و نیرنگ می‏زنند و با درز اطلاعات غلط، کشور مقابل‌شان را به مسیر اشتباه محاسبه و گمراهی می‏کشانند. این نوع نیرنگ‌بازی‏ها و گمراه‌سازی‏ها نیز معمولاً به صورتی بسیار حرفه‏ای، ظریف، پیچیده و غیرمستقیم صورت می‏گیرد به‌طوری‌که کشف رمز از آنها مهارت و شامۀ بی‌نهایت تیزی را طلب می‏کند. اما اینکه یک کشور برای فریب یک کشور دیگر، موضع رسمی انحرافی و غلط‌اندازی اتخاذ کند و به‌طور دائم به تکرار آن مبادرت ورزد و برای به کرسی نشاندن آن به شدت تلاش کند، از همۀ حدود و ثغور دیپلماسی و عقل بشری به دور است. واقعیت این است که به جز بخشی از اطلاعات ارتش اسرائیل، دیگر نهادهای سیاسی و نظامی و امنیتی آن، علیه احیای برجام به اجماع رسیده‌اند و برای خنثی‌سازی این توافقنامه به طور برنامه‌ریزی‌شده با متحدان غربی خود مشغول چانه‌زنی و ارائۀ اطلاعات اصطلاحاً «محرمانه» شده‌اند. مقام‏های اسرائیلی مدعی‌اند که احیای برجام نه‌فقط ایران را از آنچه «دستیابی به سلاح هسته‌ای» می‏نامند، باز نمی‏دارد، بلکه با روانه کردن سالیانه ده‏ها میلیارد دلار به خزانۀ آن، سبب تشدید رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه و گسترش «فعالیت‏های مخرب» در سراسر منطقه می‏شود. از این رو، اسرائیلی‏ها به صراحت برجام سال 2015 را توافقی کاملاً «منسوخ»شده می‏دانند و خواهان توافق تازه‏ای هستند که براساس‌آن، صنعت غنی‌سازی اورانیوم در ایران به کلی برچیده شود و در عین حال، تمام مسائل و نگرانی‏های آنها را در برگیرد. به‌زعم مقام‏های اسرائیلی با تشدید فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی و استفاده از اهرم تهدید نظامی، می‏توان چنین توافقی را بر تهران تحمیل کرد به شرط آنکه «جامعۀ جهانی» با این برنامه همراه شود. اسرائیلی‏ها بر این گمان‌اند که در جهت شکست برجام تاکنون نصف راه را رفته‌اند گرچه اذعان می‏کنند که هنوز موفق به برداشتن توافقنامه از روی میز نشده‌اند. حال با چنین وضعی، اینکه محافلِ سیاسی صاحب‌نفوذی در دستگاه‏های حاکم بر ایران همچنان مدعی باشند تمام این اقدامات اسرائیلی‏ها به منظور «ردگم‌کنی» و «گمراه‌سازی» مقام‏های ایرانی برای پذیرش احیای برجام است، واقعاً به طنز شباهت پیدا می‏کند. برای روشن شدن ماهیتِ طنزآمیز این نوع تحلیل‏ها کافی است تصور کنیم یائیر لاپید، نخست‌وزیر اسرائیل یا دیوید بارنیا، رئیس موساد در حین گفت‌وگو با همتایان آلمانی یا آمریکایی خود دربارۀ برجام، ناگهان سر خود را به سمت آنها خم کنند و آهسته در گوش آنها بگویند: «این موضوع را که ما به‌طور رسمی و علنی خواهان کنار گذاشتن برجام هستیم، اصلاً جدی نگیرید! ما از قضا خیلی هم از احیای برجام نفع می‏بریم و خواستار شتاب و عجلۀ شما برای امضای هر چه سریع‌تر آن هستیم، پس وقت را هدر ندهید و آن را فوری به امضا برسانید!» بعد وقتی طرف‏های آلمانی و آمریکایی با دهان باز و چشمان از حدقه‌بیرون‌زده خطاب به آنها بگویند: «خب این چه کاری است؟ مگر دیوانه شده‌اید؟» مقام‏های اسرائیلی پاسخ دهند: «همۀ این کارها برای گمراه کردن تهران به منظور پذیرش دوبارۀ برجام ضروری است!» در آن صورت آیا آلمانی‏ها و آمریکایی‏ها به آنها نخواهند گفت: «شما بهتر است برای گمراه کردن مقام‏های ایرانی، راه عاقلانه‌تری پیدا کنید! با این کارتان که همۀ ما و متحدان‌مان را گمراه کرده‌اید!» واقعاً در عالم دیپلماسی اتفاقی بیش از آنچه گفته شد، مضحک‌تر به نظر می‏رسد؟ بدبختانه در کشور ما برخی نیروها وضع جهان را همین‌قدر مضحک تصور کرده‌اند و با تصورات خود، امورات کشور را نیز به مضحکه کشانده‌اند!

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی