| کد مطلب: ۱۶۰۴

بازنگری در گشت ارشاد؟

بازنگری در گشت ارشاد؟

بررسی اظهارات رئیس‌جمهوری درباره اصلاح مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی

بررسی اظهارات رئیس‌جمهوری درباره اصلاح مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی

روز گذشته رئیس‌جمهوری، خواستار بازنگری قوانین در حوزه ساختارهای فرهنگی شد و به دستور رهبری مبنی بر تنقیح قوانین توسط هر سه قوه اشاره کرد. بنابراظهارات رئیس دولت، هجمه دشمن نسبت به هویت دینی و فرهنگی جوانان جای نگرانی دارد زیرا مطالبات جوانان این روزها با ساختارهای فرهنگی در طول چهار دهه اخیر متفاوت است. در این‌باره فعالان حوزه فرهنگی بر لزوم بررسی عملکرد مسئولان فرهنگی کشور در دوره‌های مختلف و رفع ایرادات وارد برعملکرد مسئولان ذی‌ربط تاکید کردند.

این روزها باید شورای عالی انقلاب فرهنگی، دریچه نگاه‌شان را نسبت به مباحث فرهنگی و اجتماعی تغییر دهند، زیرا نسل آینده، خود را با ساختارهای فرهنگی چیده شده تطبیق نمی‌دهد. برخی از اخبار گواه این است که به‌زودی بر اساس مصوبات این شورا، بازنگری جدی‌ای درباره مصوبه اجرای قانون حجاب انجام خواهد شد؛ بازنگری که گویا به نیروی انتظامی ابلاغ شده و می‌بایست به مرحله اجرا برسد. در چهار هفته گذشته با اوج گرفتن اعتراضات مردمی در کشور که طلایه‌داران آن، جوانان و نوجوانان بودند آنچه بیش از همه جلوه می‌کرد، مطالبات فرهنگی و اجتماعی مردم بود. جوانانی که با به آتش کشیدن روسری‌هایشان، خواستار تغییر در برخی از ساختارها متناسب با چارجوب‌های نظام هستند که یکی از آنها برچیده شدن گشت ارشادی است که در هیچ‌جای قانون به‌صراحت به آن اشاره نشده است. در اعتراضاتی که در سال‌های 1378، 1396،1388،‌ و 1398 شکل گرفت مطالبه مردم ریشه در معضلات سیاسی و اقتصادی داشت، اما در اعتراضات اخیر، جنس این خواسته‌ها اجتماعی و فرهنگی است. بارزترین نمونه این خواسته‌ نیز همان شعار «زن زندگی آزادی» است. روز گذشته سیدابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور و رئیس‌شورای انقلاب فرهنگی کشور در همایش ملی منطق بازسازی انقلابی، طی سخنانی نسبت به مسائل فرهنگی کشور ابراز نگرانی کرد. برخوردی که شاید با مطالبات فرهنگی معترضان در حوادث اخیر بی‌ارتباط نباشد. رئیسی در سخنان خود خواستار به‌روزرسانی قوانین در حوزه فرهنگ و توسعه سواد مجازی به‌عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر شد. او با بیان اینکه همواره آنچه نسبت به آن تهدید و شبیخون صورت می‌گیرد، فرهنگ غنی، هویت دینی و فرهنگی جوانان است، ‌عنوان کرد: «در این بررسی ساختاری حتما لازم است نسبت به قوانین بازنگری شود. به‌روزرسانی قوانین یک ضرورت ساختاری است. وقتی قوانین ساختارها را کنار هم می‌گذارید می‌بینید که حتما نیاز به بازنگری جدی دارد. رهبری به هر سه قوه درباره تنقیح قوانین دستور فرمودند. مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی ضروری است منقح شود تا ساختارها و سازوکارهای فرهنگی بدانند در این میدان چگونه عمل کنند.» سخنان رئیسی در حالی بیان می‌شود که بیش از چهار دهه از آغاز به کار دستگاه‌های فرهنگی در کشور می‌گذرد. مسئولان کشور تعداد این دستگاه‌ها را 26 مورد عنوان کرده‌اند که سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بارزترین سازمان‌های مطروحه در این زمینه هستند. حال سوال این است که در این مدت این دستگاه‌ها چه کرده‌اند که به نظر می‌رسد همچنان فرهنگ مورد نظر آنها با فرهنگ مورد‌نظر بخش قابل‌توجهی از جامعه متفاوت است؟ از طرف دیگر چرا تاکنون فکری برای به‌روز شدن قوانین نشده است و حالا در بزنگاه بیان مطالبات مردم در حوزه فرهنگ و اجتماع، رئیس‌جمهور درباره تحقق یا عدم تحقق ماموریت این سازمان‌ها سوال می‌پرسد؟ این سازمان‌ها تاکنون به کدام اقدام مهم‌تر از وظایف خود مشغول بوده‌اند که زمانی برای بررسی تغییرات فرهنگی در جامعه و به‌روز کردن قوانین متناسب با آن نداشته‌اند؟ نکته دیگر به عملکرد شخص رئیس‌جمهور برمی‌گردد؛ او مدتی پیش مصوبه حجاب و عفاف شورای انقلاب فرهنگی را برای اجرا ابلاغ کرد‌. این درحالی بود که این مصوبه 17 سال پیش به تصویب رسیده و هنگام ابلاغ مصوبه مذکور، این سوال مطرح شد که آیا این مصوبه همگام با تغییرات فرهنگی رخ داده در بطن جامعه امروز به‌روزرسانی شده است؟ سوالی که در آن زمان ‌ برخی کارشناسان به آن پاسخی منفی داده و حتی نسبت به تبعات منفی این ابلاغ هشدار دادند.

درک مشترک از مفهوم فرهنگ، پیش‌نیاز بازنگری در قوانین

احمد مازنی، رئیس کمیسیون فرهنگی در مجلس دهم درباره سخنان رئیسی مبنی بر ضرورت بازنگری در قوانین مرتبط با ساختارهای فرهنگی به هم‌میهن گفت: «پیش از توجه به قوانین حوزه فرهنگ باید متولیان اداره کشور در حوزه‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی باور خود را درباره موضوعات فرهنگی مورد بازنگری قرار دهند. درک درست از مقوله فرهنگ و موضوعات فرهنگی نیازمند مطالعه عمیق و جدی است. صرف‌نظر از تعاریف متعددی که صاحب‌نظران حوزه فرهنگ درباره فرهنگ دارند، برداشت مقامات رسمی کشور و صاحب‌نظران این حوزه درباره موضوع فرهنگ، ‌مفهوم آن و مقوله‌های مرتبط با آن با یکدیگر متفاوت و در مواردی متضاد است. به همین دلیل لازم است ابتدا به درکی مشترک از فرهنگ و موضوعات فرهنگی برسیم.» او در پاسخ به این سوال که آیا درک مشترک از فرهنگ تنها میان مسئولان و صاحب‌نظران باید رخ دهد یا اینکه میان مردم و مسئولان نیز باید اتفاق بیفتد،‌ اظهار کرد: «‌قطعا وجود درک مشترک از مقولات فرهنگ میان مردم، مسئولان و صاحب‌نظران حوزه فرهنگ هم بسیار ضروری است. به‌ویژه در مسائل مرتبط با فرهنگ عمومی وجود این درک مشترک ضروری‌تر است. به باور من این مساله، مقدمات موردنیاز قبل از اصلاح در ساختار فرهنگی و قوانین فرهنگی کشور است. ما در مجلس دهم مقدماتی را برای کاهش تعداد مراکز فرهنگی آغاز کرده بودیم و‌ دفتر رهبری، سازمان برنامه و بودجه و شورای انقلاب فرهنگی نیز با ما همراه بودند. بنا بود این مراکز را که بسیاری از فعالیت‌های‌شان یکسان بود در یک سازمان واحد سازماندهی کنیم.‌» مازنی اضافه کرد: «اینکه رئیس جمهوری اعلام کردند که ما نیاز به اصلاح ساختارها و قوانین در حوزه فرهنگی داریم، سخنی درست است اما این مساله مستلزم مقدماتی است که باید انجام شود. بعد از ایجاد درک مشترک در مقوله فرهنگ می‌توان به سخنان مورد تاکید رئیس‌جمهور رسیدگی کرد. از طرف دیگر یکی از رفتارهای رایج در کشور ما آن است که به محض اینکه یکی از مقامات در هر سطحی از فعالیت‌های اداری‌، اجرایی و پشتیبانی خسته می‌شود می‌گوید من از این کار خسته شده‌ام و می‌خواهم کار فرهنگی کنم. این نوع برخوردها از دیرباز وجود داشته است زیرا تصوری که نسبت به فرهنگ ما در ذهن این افراد وجود دارد آن است که فرهنگ و کار فرهنگی مناسب افرادی است که خسته و بازنشسته شده‌اند و کار دیگری از آنها ساخته نیست. در واقع هنوز به این باور نرسیده‌اند که کار فرهنگی از سایر حوزه‌ها عمیق‌تر و مشکل‌تر است و نیاز به دانش و تجربه و مهارت بیشتری دارد.»

رئیس جمهوری روز گذشته در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به «ساختار، سازمان و اعتبارات تخصیص‌یافته به دستگاه‌های فرهنگی برای انجام و تحقق ماموریتی»، این سوال را مطرح کرد که از آن ماموریت چه خبر؟ اگرچه رئیس‌جمهور مشخصا نگفته بود که آنچه مورد سوال اوست دقیقا کدام‌یک از ماموریت‌های محول‌شده به این دستگاه‌ها است، اما سوال او این پرسش را مطرح می‌کند که آیا نباید این نوع سوال‌ها و مطالبات، پیش از ملتهب شدن جامعه مورد توجه قرار می‌گرفت؟ سوالی که مازنی درباره آن گفت: «به نظر من اینکه رئیس‌جمهور این پرسش را از مسئولان گذشته این حوزه، صاحب‌نظران مربوطه‌، ‌مدیران این بخش و به نوعی از خودشان که یک‌سالی است مسئول شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند، مطرح کردند،‌ ایرادی ندارد. اما اگر این سخنان با هدف فرافکنی و اینکه مشکلات فرهنگی جامعه را بر گردن یک دولت،‌ نهاد یا فرد خاص بیندازند، به‌نظر من شایسته جایگاه ایشان و مقوله فرهنگ نیست. امیدوارم رئیس‌جمهور با هدف پاسخگویی، این سوال را مطرح کرده باشند؛ به‌ویژه آنکه امروز خود ایشان مسئول پاسخ دادن به این سوال هستند.»

سخنان رئیس‌جمهور درباره هجمه دشمن به هویت اسلامی، دینی و فرهنگی جوانان در شرایطی بیان شده است که مطالبات قدیمی بخشی از جامعه در اعتراضات اخیر با صدای بلندتری به‌ویژه از سوی نسل جوان مطرح شده است. سخنان رئیسی این پرسش را ایجاد می‌کند که اولا آیا اصولا تفاوت نگاه میان مردم و مسئولان در حوزه فرهنگ و تغییرات این حوزه در میان نسل‌های مختلف لزوما به معنای هجمه دشمن است؟ مازنی در این رابطه گفت: «‌اگر منصفانه قضاوت کنیم باید گفت که درصدی از این مساله مربوط به دشمن می‌شود. دشمن به‌طور طبیعی کارش تخریب زیرساخت‌های فرهنگی جامعه ما و تاثیرگذاری بر ذهن و روان جوانان است. آمریکا صراحتا عنوان کرده که قصد دارد سبک زندگی آمریکایی را در جهان رواج دهد اما مساله آن است که چرا عملکرد ما ‌زمینه جذب جوانان به این سبک زندگی را فراهم می‌کند؟ ما باید به عملکرد خودمان هم نگاه کرده و بررسی کنیم که آیا عملکردمان درست بوده است. عملکرد و رفتار اقتصادی ما منجر به شیوع فساد در بخش اقتصادی جامعه شده است و از طرف دیگر در مواردی جوانان ما شاهد دروغ و ریا از سوی افرادی بوده‌اند که انتظار نداشته‌اند. بخش‌هایی که مسئولیت فرهنگی دارند به‌جای عمل به وظایف خود در اختیار بخش قلیلی از جریان‌ها و باندهای سیاسی قرار گرفته‌اند. باید این نوع عملکردها را نیز بررسی کرده و بعد نتیجه بگیرند که نقش بدخواهان ایران در این حوزه چقدر بوده است و سوءتدبیرهای خودمان به چه میزان موثر بوده است. به‌علاوه بخشی از آنچه در حوزه فرهنگ می‌گذرد اقتضاء توسعه دانش،‌ فناوری،‌ارتباطات و جهانی شدن است که اختصاص به ایران ندارد و در تمام جهان نوعی تداخل فرهنگی شکل گرفته است که مسئولان کشورهای مختلف تلاش می‌کنند مراقب باشند تا در عین جهانی شدن، فرهنگ بومی و ملی خود را نیز حفظ کنند.»

با عزل معاون زنان، صدای زنان شنیده می‌شود

توران ولی‌مراد، مدیر شورای همکاری‌های زنان و مدیر پایگاه «ایران زنان» اما سخنان رئیس‌جمهور درحوزه فرهنگ را به لحاظ مطالبات زنان بررسی می‌کند. چراکه موضوعات مرتبط به زنان در اعتراضات اخیر به شدت پررنگ است. ولی‌مراد به هم‌میهن گفت: «در کشور ما قوانینی وجود دارد که اجرای آن‌ها برعهده دستگاه‌های مختلف است اما انجام نمی‌شود. به عنوان مثال یک‌سال از دولت سیزدهم می‌گذرد و معاونت زنان فعلی در این مدت به وظایف خود عمل نکرده است. حمایت از سمن‌ها یا کارآفرین‌ها از وظایف معاون رئیس‌جمهور نیستند بلکه اقداماتی خیریه‌ای هستند. درحوزه فرهنگی و زنان قوانینی مصوب داریم که معاون زنان رئیس‌‌جمهور در حوزه این قوانین وظیفه دارد. مثلا در مورد حجاب 26 دستگاه موظف به فعالیت در حوزه‌های فرهنگی و آموزشی بودند که وظایف خود را انجام نداده‌اند. مقصر واقعی در این حوزه معاون رئیس‌جمهور است زیرا او باید در حوزه فرهنگی دستگاه‌های مربوطه را فعال می‌کرد. به نظر من رئیس‌جمهور بهتر است معاون زنان خود را عزل کند تا نشان دهد که صدای زنان را شنیده است. این نوع عملکرد معاون زنان رئیس‌‌جمهور به‌مثابه آن است که در این مدت رئیس‌جمهور معاون زنان نداشته است.» او با بیان اینکه تنها موضوع گفتمان انقلاب اسلامی حجاب نیست، ادامه داد: «‌زن در این گفتمان انسانی مستقل، باکرامت، تصمیم‌گیر، تصمیم‌ساز،‌ دارای حق انتخاب و سرنوشت‌ساز برای خود و جامعه است. اما در این چهار دهه عملکرد نظام ما در حوزه زنان براساس این گفتمان نبوده و آن را تبیین و عملیاتی نکرده است. اگر قوانین خانواده متناسب با گفتمان انقلاب تغییر می‌کرد این اعتراضات شکل نمی‌گرفت. مطالباتی که مطرح شده است به‌دلیل عدم توازن و تناسب در حوزه زنان است. ما نمی‌توانیم بگوییم زن رای بدهد اما این زن در خانه خود و به‌عنوان یک مادر هیچ نقشی ندارد. ما نیاز داریم که در حوزه‌های سیاسی،‌ اجتماعی،‌ فرهنگی و هویتی به زن، متناسب با گفتمان انقلاب اسلامی نگاه شود.» او اضافه کرد:‌ «دولت سیزدهم در همین یک‌سال کدام اقدام را متناسب با گفتمان انقلاب اسلامی انجام داده است؟ کدام لایحه را مبتنی بر توانمندی زن و هویت او تدوین کرده‌ است؟ ‌این به‌معنای دیده‌نشدن زنان است. در این چهار دهه پست‌های کمی در اختیار زنان قرار گرفته است. این پست‌ها عمدتا به‌واسطه مردان در قدرت که معمولا برادران، ‌پدران و همسران این زنان بوده‌اند، در اختیارشان قرار گرفته است. این به معنای فرمایشی نگاه کردن به حوزه زنان‌، استفاده ابزاری از این حوزه و جدی نگرفتن آ‌ن است. فرقی نمی‌کند کدام جریان سیاسی بر سر کار باشد؛ تا وقتی برای تبیین نگرش گفتمان انقلاب اسلامی در حوزه زنان و عملیاتی کردن آن اقدامی نمی‌شود تغییری هم رخ نمی‌دهد.» او اظهار کرد: «‌گفتمان انقلاب اسلامی گرفتار دو متخاصم است؛ یکی نگاه تحجر غربی که زن را ابزار جنسی می‌داند و یکی نگاه متحجر مادون انقلاب اسلامی به زن ولی به اسم اسلام. این دو رویکرد مانند دو لبه قیچی عمل می‌کنند تا زن به صحنه نیاید. درست است که جامعه تغییر و زنان رشد کرده‌اند اما خودشان رشد کرده‌اند. سوال این است که چرا این زنان نخبه دانشگاهی بین مسئولان یا در حوزه اجتماعی حضور فعال ندارند و طبقه‌ای نیستند که صدای زنان و قوانینی که نیاز به تغییر دارند را مطرح کنند؟» ولی‌مراد عنوان کرد: «‌هر‌قدر هم ساختار ساخته شود تا وقتی که به طبقه متوسط، که در حوزه زنان شامل صاحب‌نظران و اندیشمندان می‌شود فرصت نظارت بر دولت و مجلس را ندهیم و تا دولت پاسخگو نباشد چیزی درست نمی‌شود.»

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی