| کد مطلب: ۲۰۰۵

صداوسیما باز هم جا ماند

ارزیابی کارشناسان رسانه از خبر رسانی مرگ مهسا امینی

ارزیابی کارشناسان رسانه از خبر رسانی مرگ مهسا امینی

رسانه ملی همانند همیشه از صحنه رقابت جا ماند و در اطلاع‌رسانی خبری درباره حادثه و مرگ مهسا امینی که آغازی بود برای اعتراضات، نتوانست به رسالت خود عمل کند. البته این نخستین بار نیست که رسانه ملی، انتظارات مخاطبان خود را برآورده نمی‌سازد و این روند موجب‌شده تا این سازمان با برخورداری از بودجه میلیاردی، منبع و رفرنس موثقی برای اخبار نباشد و شبکه‌های برون‌مرزی مورد وثوق مردم باشند. به گفته کارشناسان ارتباطات، صداوسیما با بحران بی‌اعتمادی مردم مواجه است؛ ‌موضوعی که چندان برای تصمیم‌گیران آن در اولویت نیست.

مهسا امینی درگذشت. انتشار این خبر، آغاز تلخ روایت مرگ دختر 22ساله‌ای بود که توسط نیروهای گشت ارشاد دستگیر شده بود و برای آموزش به محل پلیس امنیت اخلاقی برده شد، اما دیگر با پاهای خود از این کلاس خارج نشد. امروز بعد از اعلام مراجع رسمی، علت فوت را نمی‌توان برخورد شی سخت عنوان کرد، بلکه با استناد به این گزارش، او به دلیل بیماری زمینه‌ای جان خود را از دست داده است. مهسا امینی از زمان بستری شدن در روز سه‌شنبه 22شهریورماه در بیمارستان کسری در صدر اخبار رسانه‌های رسمی و غیررسمی قرار گرفت، اما واکنش صداوسیما به این واقعه تلخ همانند همیشه جای نقد داشت. با این حال تعدادی از رسانه‌ها واکنشی متفاوت داشتند و از لحظه انتشار خبر بستری شدن مهسا در بیمارستان این موضوع را مرکز توجه خود قرار دادند؛ به‌گونه‌ای که از زمان انتشار این خبر تا لحظه فوت این دختر جوان، شهروندان بسیاری در مقابل بیمارستان کسری تجمع کردند؛ تجمعی که از همان ساعات اولیه با واکنش سریع نیروهای امنیتی مواجه شد تا تردد به محدوده بیمارستان به راحتی امکان‌پذیر نباشد. با این حال با توجه به ورود رسانه‌ها به این موضوع و توجه ویژه افکار عمومی به آن، رسانه ملی نیز خبر فوت مهسا را اعلام کرد.

بررسی واکنش صداوسیما

تنها واکنش صداوسیما درباره این اتفاق، انتشار خبرکوتاهی در بخش خبری 20:30 پیش از مرگ مهسا در تاریخ 24 شهریورماه بود که حتی نامی از او برده نمی‌شود و به نقل از پلیس اعلام می‌شود«خانمی در یکی از مقرهای پلیس دچار عارضه قلبی شده است.» دیگر واکنش خبری صداوسیما به موضوع مهسا امینی تهیه و انتشار دو گزارش کوتاه در شبکه خبر در روز 25 شهریور بود؛ درست روزی که او جان خود را از دست داد. همچنین بعد از درگذشت او ضمن اعلام این خبر، گفت‌وگویی با احمد وحیدی، وزیر کشور انجام می‌شود که در آن دستور بررسی علت فوت مطرح می‌شود. همان شب نیز تصاویری که پلیس تهران در اختیار صداوسیما قرار داده بود، منتشر شد. علی حمزه خبرنگار شبکه خبر در زمان انتشار این تصاویر چنین گفت:«این نخستین تصاویری است که پلیس در اختیار تلویزیون قرار داده است. همانطور که می‌بینید براساس این تصویر که در اختیار ما قرار گرفته خانم امینی وارد سالن جلسه توجیهی که پلیس امنیت اخلاقی گذاشته، می‌شود. روی این محل (صندلی) می‌نشیند. دقایقی بعد خانم امینی از محل خودشان بلند می‌شود و با کارشناسی که در سالن حضور دارد صحبتی می‌کند. تصاویری که در اختیار ما قرار گرفته، صدا ندارد. گفت‌و‌گویی رد و بدل شده و اینجاست که خانم امینی حال‌شان بد می‌شود و به زمین می‌افتد. دقایقی بعد کارشناسان اورژانس وارد محل می‌شوند و آمبولانس هم به بیمارستانی در آرژانتین منتقل می‌شود.» در ادامه، این خبرنگار گفت: «پیکر خانم امینی به پزشکی قانونی منتقل شده است و دادستان هم از تشکیل هیئت ویژه کارشناسی با حضور پزشکان معالج و متخصصان پزشکی قانونی خبر داده است. افکار عمومی جریحه‌دار شده و مسئولان در حال پیگیری هستند.» رسانه ملی در چند مرحله این ویدئو را منتشر کرد و از مراسم خاکسپاری نیز خبر کوتاهی بدون ذکر جزئیات بیشتر منتشر کرد. این درحالی است که برعکس سیاست رسانه ملی در بخش خبری و تحلیلی، رسانه‌های برون‌مرزی با جدیت تمام به تمام زوایای خبری این حادثه پرداختند و حتی تلاش کردند با تهییج احساسات مردم ایران، از این اتفاق تلخ بهره کافی را ببرند. درحالی‌که انتظار می‌رفت رسانه ملی به این موضوع بپردازد، رسانه‌های مکتوب به درستی براساس رسالت کاری به این موضوع پرداختند؛ رسالتی که خروجی آن بازداشت خبرنگارانی بود که از همان زمان تلاش کردند به درستی اخبار را تهیه و منتشر کنند.

چرا کسی یقه صداوسیما را نمی‌گیرد؟

عباس عبدی، روزنامه‌نگار درباره این موضوع با بیان اینکه مسئولان درمورد انتشار اخبار مربوط به مرگ مهسا امینی، به نوعی دچار درد شده‌اند و به عنوان یک عارضه و خطر مطرح می‌کنند، به هم‌میهن گفت: «معتقدم این درمان است و راه‌حل مسئله است. اصلا چرا در مورد انتشار و پرداختن به این موضوع یقه رادیو و تلویزیون را با این جحم از نیرو، امکانات و بودجه نمی‌گیرید که قادر نیست دو تا شبکه خارجی را خنثی کند؟ این یک سوال مهم است.» او ادامه داد: «چرا رادیو و تلویزیون نتواند با یک شبکه‌ای که تعداد محدودی کارمند دارد، مقابله کند؟ باید یقه این رسانه‌ها گرفته شود که با این حجم پول، مشخص نیست این بودجه صرف چه مواردی می‌شود؟ در حال حاضر همه اقشار جامعه از جوان تا پیر نسبت به وضعیت کنونی معترض هستند، به‌خصوص نسبت به وضعیت اقتصاد اعتراض دارند. این هم وضعیت رسانه؟ با چند روزنامه‌نگار چه کار دارید؟»

کسی متوجه کم‌کاری صداوسیما نمی‌شود

مسعود مهاجر، پیشکسوت روزنامه‌نگاری درباره عملکرد صداوسیما در بزنگاه‌های مهم کشور به هم‌میهن گفت: «من خبرهای صداوسیما را پیگیری می‌کنم و همیشه متعجبم این گروه بزرگ خبری چه کار می‌کنند و کجا هستند؟! این گروه نه‌تنها در اعتراضات اخیر بلکه در تمام اتفاقات غایب هستند و گزارش حضوری از سوانح و اتفاقات نمی‌بینم.» او با اشاره به اینکه روزنامه‌ها ضعیف هستند، تاکید کرد: «این ضعف به دلیل مشکلات مالی و کمبود نیروست. اما در اتفاقات بزرگ خبرنگاران خود را به محل می‌فرستند تا واقعیت را برای مردم منعکس کنند. اما در رادیو و تلویزیون این اتفاق نمی‌افتد. مگر رسانه ملی یک سازمان خبری نیست؟ مگر نباید مردم را در جریان اتفاقات تمام شهرهای ایران بگذارد؟ تعداد خبرها در ساعت‌های مهم به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد و بیشتر گزارش‌ها در مورد موضوعات پیش‌پا افتاده است که جامعه علاقه‌مند به آن نیست.» مسعود مهاجر با بیان اینکه مشکل جدی نبودن رادیو و تلویزیون همیشگی است، افزود: «رسانه ملی رقیبی برای خود باقی نگذاشته است. وقتی رقیب نداشته باشند، کسی متوجه کم‌کاری آنها نمی‌شود.»

این پیشکسوت روزنامه‌نگار با اشاره به اینکه روند اجرایی صداوسیما اعتماد مردم را به رسانه از بین می‌برد، بیان کرد: «وقتی سازمان اصلی خبرگزاری مملکت به موقع اتفاقات را منعکس نکند یا در مواقعی شتابان و بدون تحقیق عمل کند، اعتماد اجتماعی از بین می‌رود. مثلا در پوشش خبری متروپل خبرهای اولیه رادیو و تلویزیون غلط از آب درآمد. در نتیجه مردم به این سازمان‌های خبری بی‌اعتماد می‌شوند و خبرها را از فضای مجازی پیگیری می‌کنند و اگر خبری نادرست باشد در جامعه جا می‌افتد. گزارش‌های درست و به موقع عطش مردم را فرو می‌نشاند.» او افزود: «ریشه مخالفت با مطبوعات مستقل در سازمان‌هایی است که کار خود را درست انجام نمی‌دهند و با این روش برخورد با خبرنگاران که از محل حادثه اخیر گزارش تهیه کردند و مورد تعقیب قرار گرفتند، مطبوعاتی باقی نمی‌ماند.»

رسانه ملی با بحران بی‌اعتمادی مواجه است

حسینعلی افخمی، پژوهشگر حوزه مطالعات ارتباطات، روزنامه‌نگار و استاد دانشگاه علامه طباطبایی در واکنش به عدم ورود صداوسیما در بخش خبری به حادثه مهسا امینی، به هم‌میهن گفت: «صداوسیما از زمانی که برخلاف قواعد رسانه‌ای عمل کرد، مخاطبان خود را از دست داد. زمانی که هنوز بررسی‌ها در دادگاه انجام نشده و تنها اتهامات برقرار بود و قبل از صدور حکم، اخباری را منتشر کرد، مسیر خود را جدا کرد. اینکه صداوسیما قبل از مرگ مهسا امینی به این موضوع ورود خبری می‌کرد، طبیعی بود، زیرا کمتر این مواضع از تریبون رسانه ملی اطلاع‌رسانی می‌شود. البته به خوبی می‌دانند که گوش شنوایی ندارند.» او معتقد است: «امروز رسانه ملی و حتی رسانه‌های مکتوب با بحران بی‌اعتمادی مواجه هستند. من به درستی نمی‌توانم بگویم که صداوسیما چه میزان مخاطب دارد و چند درصد مردم به این رسانه ملی اعتماد دارند، زیرا سند و مدرکی ندارم و مهمتر اینکه مسئله اعتماد، امری پیچیده است و نمی‌توان درباره آن به‌راحتی اظهارنظر کرد.» این استاد دانشگاه گفت: «مصداق امروز ما درباره صداوسیما و عملکرد آن این شعر است؛ در خانه اگر کس است/یک حرف بس است.» افخمی تاکید کرد:‌ «نمی‌توان به مقایسه رسانه ملی در بخش خبری و رسانه‌های برون‌مرزی پرداخت. اما یک نکته مهم را صراحتا می‌گویم که حتی اگر درباره مهسا امینی، رسانه ملی به وظیفه خبری خود عمل می‌کرد، نفوذی که رسانه‌های برون‌مرزی دارند را نخواهد داشت. سال‌هاست صداوسیمای ایران در بخش اطلاع‌رسانی مسیر دیگری را طی می‌کند. این موضوع درباره روزنامه‌های مکتوب که بودجه آنها توسط دولت تامین می‌شود نیز صدق می‌کند.»

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی